درود
امروز آخرین روز سال تحصیلی ۹۷-۹۶ برای من و هنرجوهام بود، یکی یکی میومدن برگه های امتحان رو تحویل میدادن، به گرمی باهاشون دست میدادم و براشون آرزوی موفقیت می کردم، اونا هم با همون شیطنت های همیشگی جوابم رو میدادن، سوالاتشون هم جالب بود
" آقا ۱۲ رو ۱۴ میدین دیگه ؟ "
"آقای ... سوال ۵ رو از کجای کتاب دادید ؟ نبود هر چی گشتم "
"آقا اجازه ؟ زنگ بزنیم نمره امون رو میگید ؟"
اینا گوشه ای ای از شیطنت های هنرجوهای منه، بچه هایی که یکسال تحصیلی رو توی سرما و گرما خوشی و ناخوشی باهاشون زندگی کردم،
از حبیبی که ۵ جلسه سر جمع بیشتر ندیدمش و از محمد حسنی که اگه بزارنش جمعه ها هم میاد مدرسه، اولین سال معلمی من به پایان
رسید و خیلی درس ها گرفتم، درس صبوری درس بخشندگی درس انصاف و اعتدال ، حالا میفهمم معلم هام چه ها کشیدن از دستم