انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[ziba_090]

چه جنگی راه افتاده بین عقل و احساسم واقعا نمیدونم باید حرف کدومو قبول کنم
+ نمیدونم چطور از هم جداشون کنم که این وسط خون و خونریزی نشه?

[zhid]

روزهایی که اون روز را برای خودم خالی کردم و تصمیم گرفتم استراحت کنم
خیلی وقت آزادبیشتری پیدا می کنم
می خوام صبح بیشتر بخوابم ولی صبح زود بیدار میشم اون روز پر انرژی ترم
کلی ایده میاد سراغم
احساس می کنم اونقدر وقت دارم که هرکاری را که بخوام میتونم شروع کنم ،شروع به یادگیری تخصص جدیدی میکنم
ولی روزایی که کلی برنامه دارم نه تنها بهشون نمیرسم بلکه فکر می کنم دیره کلافه میشمو خسته....
یه روزایی حتی شده نصف روز را برای خودتون بذارید
من با این جمله دیگه موافق نیستم
اینکه اول روز قورباغه بزرگ را قورت بدیم گاهی اون قورباغه را اصلا حالت بهم میخوره بهش فکر کنی و نگاش کنی

[samane .gh]

ماندن

به پای کسی که دوستش داری

قشنگترین

اسارت زندگیست .... !!

[ziba_090]

(۰۴ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۶ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  من اووووووووووووووومدم

اینم تصاویر شاهاکارهای من فعلا از ظرف خارجش نکردم و یه خورده نامشخص هست ولی تصویرش رو میگذارم چون کار نهایی چندساعت دیگه آماده میشه و شاید بخورنش(باید ژله سفید رنگ درست کنم و بریزم ته قالبم بعدش صبر کنم خودش رو بگیره و در انتها ژله رو از ظرف خارج کنم)
عیـــــــــــــــــــــــــــــدتون مبارک... بفرمایید دهنتون رو شیرین کنید

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

پ.ن: به نظرم برای دفعه اول خوب بود، انشاالله تائید میکنید دیگه
پ.ن: تجربه خوبی بود، میگم خوشبحال خدا چقدر موقع خلق موجوداتش ذوق میکنه

چه وضعشه وستا خانوم چرا اینقدر با احساساتم بازی میکنی منم دلم خواست
+تزئینشو با چی و چطور درست کردی؟؟؟

[vesta]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۵۰ ب.ظ)ziba_090 نوشته شده توسط:  چه وضعشه وستا خانوم چرا اینقدر با احساساتم بازی میکنی منم دلم خواست
+تزئینشو با چی و چطور درست کردی؟؟؟

خدا از سر تقصیراتم بگذره

اول ژله آلوئه ورا رو درست میکنید و اجازه میدید که خوب خودش رو بگیره مثلا یه نصف روز زودتر درستش کنید. بعدش خامه های رنگی رو با سرنگ به شکل دلخواهتون داخلش تزریق کنید. یه خورده سرچ کنید در مورد ژله تزریقی کاملا دستتون میاد

برای شروع من به همه توصیه میکنم، ژله رو درست کنید، بعد یه گل بزنید. با دو رنگ سفید و زرد. برای سفیدش خامه یا ماست رو استفاده کنید و برای رنگ زرد هم داخل خامه یا ماست یکم زعفران حل شده بریزید(اینطوری لازم هم نیست که رنگ خوراکی بخرید). ماست رو یکم بزنید رقیق میشه ولی اگر خامه استفاده کردید یه چند قطره شیر قاطیش کنید تا رقیق شه

[Fardad-A]

عجب سایتی شده مانشت

ببخشید .....من یه سوال فنی دارم.؟؟
میشه از خامه استفاده نکنیم. مثلا" خلاقیت بخرج بدیم و تزریق را با ژله میوه ای رنگی انجام بدیم ؟؟

البته من وقتی تخم مرغ نیمرو میکنم هم شاکی میشم چرا اینقدر زمانبره

---

همینجوری گفتم خلاقیتم شکوفا بشه و ایده پردازی کرده باشم.

[vesta]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۴۴ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  میشه از خامه استفاده نکنیم. مثلا" خلاقیت بخرج بدیم و تزریق را با ژله میوه ای رنگی انجام بدیم ؟؟

نمیدونم
ولی بنظرم جالب نشه چون، خب ژله قبل آماده شدن خیلی رقیق هستش و شاید میزانی که از سرنگ خارج میشه زیاد بشه و کار خراب شه، مگه ژله بستنی درست کنید یا کرم یا کارامل شاید با اینا جواب بهتری بده

البته یه نکته ای هم هست، حین کار ژله رو برمیگردونیم و از روی کار نگاه میکنیم ببینیم چه شکلی شده یا کجاش گلبرگ کم هست تا پر کنیم، ژله انقدر رقیق هست که بنظرم اگر برگردونیم جابجا میشه و خارج میشه

پ.ن: حالا خوبه یبار درست کردم، چه برای خودم صاحب نظر شدمااا

[salam az ma]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۱۱ ب.ظ)soheila-zd نوشته شده توسط:  اینجا اونقدر هوا سرد و خنک شده که آدم فکر میکنه زمستونه...
آدم فقط میخواد بره زیر پتو و بخوابه
خدایا شکرت

شما اون بالا سردتونه ما این وسط گرممونه کنار کویر یه دقیقه هم کولرمون خاموش نمیشه. بله کشور چهار فصله دیگه.یاد یه موضوع افتادم گفتنش خالی از لطف نیست:
یک ماه پیش یه توریست آلمانی دیدم گفتم باهش صحبت کنم چرا اومده یزد تو این گرمای تابستون اول یه احوال پرسی کردم(با انگلیسی دست و پا شکسته) و بعدش گفتم چرا اومدی یزد گفت به خاطر بافت قدیم یزد و کویر. هنگ کردم کویر!!! ازش پرسیدم کویر دیگه دیدن داره؟ گفت تو آلمان همش جنگل وسر سبزیه ولی ایران خیلی قشنگه چون چهار فصله. اتفاقا از بچه های مهندسی کامپیوتر بود.طراحی سایت میکرد که بیشتر.کلا مکالمه جالبی بود هم اون انگلیسیش خوب نبود هم من دیگه ببینین از حرف همدیگه چی برداشت کردیم.
گاهی حسرت چیزهایی که ندارم رو میخورم بعد به همچین اتفاقاتی فکر میکنم میگم شاید یکی هم داره حسرت موقعیت من رو میخوره.
این چه ویژگیه ما آدما داریم همیشه حسرت چیزایی که نداریم رو میخوریم پس کی میخوام با چیزایی که داریم با دل خوش زندگی کنیم.
حضرت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: هر که خواهد بی نیازترین مردم باشد باید بدانچه در دست خدا است پشت گرمتر باشد از آنچه در دست دیگران است.
خدایا شکرت بابت چیزایی که بهم دادی.

[didar]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ ب.ظ)samane .gh نوشته شده توسط:  

ماندن

به پای کسی که دوستش داری

قشنگترین

اسارت زندگیست .... !!

حتی اگه بدونی که دوستت نداره ؟

[viase]

درروزگار قدیم میخانه ای درکنار مسجدی قرار داشت.
واعظ مسجدهروز پس ازنمازبرای تخریب میخانه دعامیکردومردم آمین میگفتند.
تااینکه روزی زلزله رخ داد ومیخانه خراب شد.
صاحب میخانه به سراغ واعظ رفت وازاو طلب خسارت کرد چون معتقد بود که دعای واعظ سبب تخریب میخانه شده است اما واعظ زیر بار نمیرفت.
تا اینکه کار بالا گرفت، وشکایت پیش قاضی شرع بردند.
قاضی پس از شنیدن حرفهای هردو گفت:پناه به خدامیبرم در برابر من مرد می فروشی ست که به تاثیر دعا معتقداست و واعظی ست که دعا را بی تاثیر میداند...!!!

[ziba_090]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۳۰ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  خدا از سر تقصیراتم بگذره

شما که کاری نکردین وستا خانوم
فقط دله یه ملت آب انداختین علی الخصوص با تزئینش

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۳۰ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  اول ژله آلوئه ورا رو درست میکنید و اجازه میدید که خوب خودش .............

ممنون وستا خانوم بابت طرز تهیه...
حقیقتش من زیاد اهلش ژله مله نیستم بیشتر از تزئینش خوشم اومد

[tabassomesayna]

(۰۵ شهریور ۱۳۹۴ ۰۷:۰۶ ب.ظ)salam az ma نوشته شده توسط:  

(05 شهریور ۱۳۹۴ ۰۳:۱۱ ب.ظ)soheila-zd نوشته شده توسط:  اینجا اونقدر هوا سرد و خنک شده که آدم فکر میکنه زمستونه...
آدم فقط میخواد بره زیر پتو و بخوابه
خدایا شکرت

شما اون بالا سردتونه ما این وسط گرممونه کنار کویر یه دقیقه هم کولرمون خاموش نمیشه. بله کشور چهار فصله دیگه.یاد یه موضوع افتادم گفتنش خالی از لطف نیست:
یک ماه پیش یه توریست آلمانی دیدم گفتم باهش صحبت کنم چرا اومده یزد تو این گرمای تابستون اول یه احوال پرسی کردم(با انگلیسی دست و پا شکسته) و بعدش گفتم چرا اومدی یزد گفت به خاطر بافت قدیم یزد و کویر. هنگ کردم کویر!!! ازش پرسیدم کویر دیگه دیدن داره؟ گفت تو آلمان همش جنگل وسر سبزیه ولی ایران خیلی قشنگه چون چهار فصله. اتفاقا از بچه های مهندسی کامپیوتر بود.طراحی سایت میکرد که بیشتر.کلا مکالمه جالبی بود هم اون انگلیسیش خوب نبود هم من دیگه ببینین از حرف همدیگه چی برداشت کردیم.

همین توریستِ اگه یه هفته نه یه ماه بمونه و باد های وحشتناکِ اینجا و این همه حشرات موزی و موشهای صحرایی رو تو خونه ش ببینه یه روزم دووم نمیاره..کویر وحشتناکِ.. دورانِ کاردانی دانشجوهای شهرهای دیگه که اومده بودن دانشگاهمون و از دست آب و هواش کلافه شده بودن میگفتن هرکی میخواد کاشان دانشجو بشه باید یه دوره کلاس حشره شناسی بره! از بس حشرات عجیب و غریب اینجا پیدا میشه!
فقط به دردِ همین توریست ها میخوره که بیان عکس بگیرن و برن! من که اصلا" دوسش ندارم!

[vesta]

سلام سلام
صبح جمعتون به خیر
امروز میخوام یه گل خیلی جالب بهتون معرفی کنم، با عکسای داغ داغ، همین الان براتون گرفتم... خیلی باحالههههههههههههههههههه

اسم گل: قهر و آشتی
وقتی به برگهاش دست بزنی، خودش رو جمع میکنه و شاخه اش خم میشه(قهر میکنه باهات) واااااااای عاشقش شدم هی رد شی از کنارش یواشکی بزنی بهش اینم قهر کنه

عکس گل در حالت عادی

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


عکس گل بعد از اینکه نازش کردم(نگا بی جنبه چیکار کرد)

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


پ.ن: چیزی ندارم بگم جزء "تبارک الله احسن الخالقین"

[stabesh]

سلام
دلم میخواد با یکی حرف بزنم ولی کسی نیست یکی با من دوست بشه البته از جنس موافق
خسته شدم دیگه خانما منم خانمم باور کنید

[stabesh]

خوب حوصله ام سر رفته تنهام دوست دارم با یکی مشورت کنم صحبت کنم که درکم کنه مگه چیه؟؟!!

---

آقا پژمان مثل اینکه منظور منو درست متوجه نشدید یا من بد بیان کردم پستمو اصلاح کردم
آقا ما از اوناش نیستیما