انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Menrva]

(۱۱ دى ۱۳۹۳ ۰۵:۰۴ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:  خود ما هم به استادمون بیشتر احترام میزاریم تا به یکی که شغل آزاد داره.

جمع نبندید لطفا، هرانسانی برای خودش قابل احترامه و باارزش، اون درک و فهم وشعور و دید شخص رو میرسونه که فکرمیکنه بین انسان ها تفاوت هست که چون استاده بیشتر باید بهش احترام گذاشت...تا مثلا یه کارگر زحمتکش، حتی اون کارگر هم احترام داره هم اندازه یه استاد.

[virtual girl]

چقدر انرژی منفی میدین یه سریاتون ..
خب شما کاربلد باش توی یه زمینه ای حرفی واسه گفتن داشته باش حتمن درآمد خوبی هم خواهی داشت . آدم باید خودشو یه حرکتی بده بعد بیاد گله کنه ازشرایط . شما اگه توی همین کشورخودت حرفی واسه گفتن نداشته باشی شک نکن هرجای دنیا هم بری باز به جایی نمیرسی ..
مشکل ماها اینه که فقط به مدرکمون مینازیم ولی به همون اندازه مدرکت اطلاعاتتم بالاست عایا؟؟
به خودمونم یه نگاه بدازیم به نظرم بد نیس

[Nima Masghadi]

به نظرم اومد باید یک سری توضیحات بدم

هیچ کس منکر این نیست که هر چی علم شما بره بالاتر ، هم به درد دنیاتون میخوره و هم به درد آخرتتون.
هیچ کس هم نمیتونه منکر این باشه که پول یک بخش مهمی از زندگیه و یک جوان نیاز به ساختن آیندش داره .
همچنین نمیشه منکر این شد که با این وضع تورم ، زندگی کردن روز به روز سخت تر میشه.
قدیم ها هم تعداد تحصیل کرده ها کم بود و هم وضع زندگی مردم این قدر سخت نبود و به قولی توقع ها این همه بالا نرفته بود. به همین دلیل کسی که درس می خوند و مدارج علمی رو طی می کرد مثل بچه های امروز فکرش مشغول نبود. البته اونا هم مشکلات خودشون رو داشتن اما بسیار این مشکلات کمتر از الان بود( مثلا خود شما دوره آقای خاتمی رو با الان مقایسه کنید ببینید اصلا جو موجود در جامعه تا چه اندازه بد بینانه شده و چقدر فشار روی مردم زیاده که توی یک ماه توی دو شهر کشور یک مرد میزنه خودش و زن و بچش رو میکشه).
این ها رو همه داشته باشید...
رشته‏ ی کامپیوتر و به صورت کلی رشته های مهندسی، رشته های عملی هستند نه نظری! مثلا کسی که رشته ی ریاضی میخونه تکلیفش مشخصه که باید تحقیق و کار علمی بکنه و تدریس. که حتی این عزیزان هم خیلی وقت ها در صنعت ازشون استفاده میشه به عنوان مشاور. چه برسه به ما که دانشجوی رشته ی مهندسی هستیم.
یک نفر که اسم مهندس رو یدک میکشه باید در صنعت کار کنه نه بره توی یک اتاق در دانشگاه بشینه و آنچه که تا حالا در عمل تجربه نکرده و فقط تو کتاب ها دیده به بچه های نسل بعد درس بده. این که نشد کار، یک مهندس نرم افزار که تا حالا توی بازار کار نبوده و نمی دونه ریسک به چی میگن،عقب افتادن از زمان بندی یعنی چی، شکست پروژه یعنی چی ، و ... بی جا میکنه میره توی کلاس به بچه های مردم پرسمن درس میده و با کلی ادا و اصول طوری حرف میزنه انگار خود پرسمنه.
رشته های مهندسی باید هم کار علمی و هم عملی ، هر دو رو با هم داشته باشن. نه کار علمی صرف خوبه و نه عملی صرف .
کسی هم که فقط توی بازار کاره و فکر پول ، از جامعه علمی عقب می مونه.
الان بسیاری از اساتید در کنار کار علمی پروژه های کلان انجام میدن. این یعنی مهندسی . باید از علمی که توی پایان نامه ها جمع شده و خاک می خوره استفاده بشه در عمل .

سرتون رو درد نیارم :
- نه تقصیر منه و نه شما، تقصیر نظام آموزشی بسیار داغون ماست که دانشگاهی که پیشوند صنعتی بودن رو یدک میکشه، دانشجوی دکترایی که توی صنعت کار کنه رو نمیگیره و همچنین فقط در چند شهر بزرگ جای کار برای این رشته هست.
- کاری که منو شما می تونیم بکنیم اینه که به هر دو توجه داشته باشیم. درس بخونیم که بیشتر بدونیم که در صنعت بتونیم موفق تر باشیم. نه اینکه درس بخونیم که بریم به بقیه درس بدیم که شاید اونها یه کاری توی صنعت کردند.
- هر کس به نسبت مشکل مالی که داره باید بین این دو تا موازنه ایجاد کنه. من پدرم فوت شده و سرپرست خانواده هستم، مجبورم تمام وقت کار کنم، اما کسی که پشتش هم به جایی گرمه و مسئولیتی نداره باید یک حداقل کاری در صنعت انجام بده. اینطوری هم ما پیشرفت میکنیم هم صنعت کشور.
- اگر توی شهرتون کار نیست می تونید کار بگیرید و توی خونه انجام بدید. درامد بدی نداره. دوست من از همین راه امرار معاش می کنه و زن هم گرفته . تازه دیپلم داره و اصلا کامپیوتر هم نخونده .
- اگر هم عشق تدریس هستید و مشکل مالی ندارید، همین دکتری رو ادامه بدید، بالاخره مملکت به استاد دانشگاه هم احتیاج داره. ولی سعی کنید دانشجوهایی که تربیت می کنید ، صنعتی باشند و عملگرا.

موفق باشید

[Menrva]

(۱۱ دى ۱۳۹۳ ۱۱:۲۲ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:  من کجا حرف از کارگر زدم؟
خانوم، قصد من فقط مقایسه بین شأن اجتماعیه یک شغل آزاد با درآمد بالا و یک شغل رسمی با درآمد کم بود.
الان به شما بگن خانوم Menrva شما با تحصیلات لیسانس دو تا انتخاب داری :
استخدام یکی از ادارات دولتی با حقوق ۱/۵ میلیون بشی یا اینکه با همین تحصیلات تو یه فروشگاه کار کنی یا اصلا دستفروشی کنی با حقوق ۳ میلیون.
خداوکیلی کدوم رو انتخاب میکنید؟
اگر ما شأن اجتماعی شغل مورد نظرمون برامون اهمیت نداره پس چرا همه بیکاریم؟

من هم نگفتم شماحرف از کارگر زدین گفتم مثلا...
کارگر هم شغلش آزاد هست. درهرصورت شغل ازاد و شغل رسمی هردوش قابل احترام هست شما میگین استاد احترامش بیشتره!!!درصورتی که هرانسانی با هر شغلی قابل احترامه نه بیشتر نه کمتر.
کارکردن عیب نیست،دومی رو انتخاب میکنم تا یه کارمند با حقوق ثابت چندرغاز با این وضع زندگی الان کارمند بودن نمیتونه نیازهای زندگی رو رفع کنه تا یه تکون بخوری این ۱/۵میلیون مث اب خوردن تموم شده رفته و اگه بااین وضع بدجامعه پول نداشته باشی هیچکاری نمیتونی کنی حتی نمیتونم یه کتاب بخرم که درس بخونم اگه مریض بشم حتی یه پول ویزیت هم نمیتونم بدم حتی یه دارو هم نمیتونم بخرم یاخیلی مشکلات دیگه،بیشترزندگی ها هم سرنداشتن پوله که ازبین میره..مخصوصاجوونای الان که تحمل سختی و مشکلات زندگی رو ندارن.
من اتفاقا دستفروشی هم کردم خانوم ترگل.
خودشما اگه پسری بیاد خواستگاریت که حقوقش ۱/۵ باشه قبول میکنی؟ معلومه که نه.. فقط تحصیلات نون و آب نمیشه مهم پول دراوردن هست.
بیکار هستن چون یه لیسانس و فوق لیسانس انتظاراتش بالاست هر کاری رو قبول نمیکنن کثرشأن هست کاری که سطحش پایین باشه.

[sharareh_moradi]

(۱۲ دى ۱۳۹۳ ۱۲:۳۵ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  

(11 دى ۱۳۹۳ ۱۱:۲۲ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:  من کجا حرف از کارگر زدم؟
خانوم، قصد من فقط مقایسه بین شأن اجتماعیه یک شغل آزاد با درآمد بالا و یک شغل رسمی با درآمد کم بود.
الان به شما بگن خانوم Menrva شما با تحصیلات لیسانس دو تا انتخاب داری :
استخدام یکی از ادارات دولتی با حقوق ۱/۵ میلیون بشی یا اینکه با همین تحصیلات تو یه فروشگاه کار کنی یا اصلا دستفروشی کنی با حقوق ۳ میلیون.
خداوکیلی کدوم رو انتخاب میکنید؟
اگر ما شأن اجتماعی شغل مورد نظرمون برامون اهمیت نداره پس چرا همه بیکاریم؟

من هم نگفتم شماحرف از کارگر زدین گفتم مثلا...
کارگر هم شغلش آزاد هست. درهرصورت شغل ازاد و شغل رسمی هردوش قابل احترام هست شما میگین استاد احترامش بیشتره!!!درصورتی که هرانسانی با هر شغلی قابل احترامه نه بیشتر نه کمتر.
کارکردن عیب نیست،دومی رو انتخاب میکنم تا یه کارمند با حقوق ثابت چندرغاز با این وضع زندگی الان کارمند بودن نمیتونه نیازهای زندگی رو رفع کنه تا یه تکون بخوری این ۱/۵میلیون مث اب خوردن تموم شده رفته و اگه بااین وضع بدجامعه پول نداشته باشی هیچکاری نمیتونی کنی حتی نمیتونم یه کتاب بخرم که درس بخونم اگه مریض بشم حتی یه پول ویزیت هم نمیتونم بدم حتی یه دارو هم نمیتونم بخرم یاخیلی مشکلات دیگه،بیشترزندگی ها هم سرنداشتن پوله که ازبین میره..مخصوصاجوونای الان که تحمل سختی و مشکلات زندگی رو ندارن.
من اتفاقا دستفروشی هم کردم خانوم ترگل.
خودشما اگه پسری بیاد خواستگاریت که حقوقش ۱/۵ باشه قبول میکنی؟ معلومه که نه.. فقط تحصیلات نون و آب نمیشه مهم پول دراوردن هست.
بیکار هستن چون یه لیسانس و فوق لیسانس انتظاراتش بالاست هر کاری رو قبول نمیکنن کثرشأن هست کاری که سطحش پایین باشه.

شما دیگه همه چی رو توی پول میبینین!!!!
اگه خواستگاری با ۱/۵ میلیون بیاد خواستگاری قبول می کنین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پول پول پول
اگه اینقدر پول دوس دارین، قاچاق و ... بهترین پول رو داره که نیاز به هیچ علم و دانش و ... هم نداره
و شما اگه یک قاچاقچی با حقوق ۱۰ میلیون بیاد خواستگاریتون قبولش می کنین؟؟؟؟ پولش خیلی زیاده و میتونین به همه چی برسین ...

[ahoo_vahshi93]

من هم موافقم که همه چی پول نیست

[Menrva]

(۱۲ دى ۱۳۹۳ ۰۱:۱۱ ق.ظ)sharareh_moradi نوشته شده توسط:  شما دیگه همه چی رو توی پول میبینین!!!!
اگه خواستگاری با ۱/۵ میلیون بیاد خواستگاری قبول می کنین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پول پول پول
اگه اینقدر پول دوس دارین، قاچاق و ... بهترین پول رو داره که نیاز به هیچ علم و دانش و ... هم نداره
و شما اگه یک قاچاقچی با حقوق ۱۰ میلیون بیاد خواستگاریتون قبولش می کنین؟؟؟؟ پولش خیلی زیاده و میتونین به همه چی برسین ...

آرامش خودتون رو حفظ کنید.
نخیر من همه چی رو پول نمیبیینم ،من واقعیت زندگیی رو گفتم
حرفای من رو بد برداشت کردین و بد درک کردین.
برای شما جوابی ندارم.
احترام خودتون رو نگه دارید لطفا.

---

کسایی که میگن پول برامون مهم نیست وفلان وبهمان طمع بی پولی و گرسنه خوابیدن رو نچشیدن.

[ahoo_vahshi93]

(۱۲ دى ۱۳۹۳ ۰۱:۱۸ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  کسایی که میگن پول برامون مهم نیست وفلان وبهمان طمع بی پولی و گرسنه خوابیدن رو نچشیدن.

من نگفتم پول واسم مهم نیست
گفتم همه چی هم دیگه پول نیست
با همون حقوق ۱/۵ میشه یه زندگی ساده داشت
میشه گرسنه نخوابید
در عوضش میشه یک زندگی همراه با آرامش و خوبی داشت که مبتنی بر پول نباشه
باز هم تاکید می کنم
پول مهمه و خیلی هم مهمه
ولی همه چی پول نیست
خیلی کارها هستند که پول خیلی خوبی دارن اما آرامش ندارند
از نظر من آرامش همراه با مقداری پول که بشه باهاش یه زندگی رو داشت بهترینه

[Menrva]

نمیدونم این منفی ها برای چیه..
-------------------------------------------

آهو خانوم با ۱/۵میلیون میشه گرسنه نخوابید اما که نمیشه زندگی رو راحت گذروند!!پول اجاره خونه پول برق گاز اب تلفن قسط خوراک و بچه وهرارتاجیزدیگه!!!
بله واقعا حرفتون درسته اره همه چی پول نمیشه کارهایی هستندکه پول خوب اماارامش نیست اما با ۱/۵پول فقط میشه زندگی مجردی رو گذروند نه متاهلی و بچه هم داشته باشی.وقتی پولتم کم باشه نه ارامش داری نه راحتی زندگی هم سخت میشه.

دوستان من دیگه این بحث رو ادامه نمیدم از موضوع خارج شده.

[ahoo_vahshi93]

خب چون گفتید ادامه نمیدید فقط لازمه قبل از اتمام به چند نکته اشاره کنم
۱/ من آهو خانوم نیستم و آقای آهو هستم )
۲/ خب با ده میلیون حقوق هم نمیشه الان ازدواج کرد)
بنابراین، نتیجه میگیرم که: همون ۱/۵ میلیون میتونه یه زندگی آروم بدون زن و بچه و دغدغه رو واسم مهیا کنه )

و من الله توفیق

[agh42778]

پیشنهاد می کنم دوستان متن زیر رو کامل بخونند:
دکترا نمیخوانم: ساعت رولکس برای شکم گرسنه

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


.
.
.
- ما در شرایط امروز کشور، در عمده رشته ها – نمیگویم همه. میگویم عمده – مصرف کننده دانش تولیدی جهان هستیم یا اگر هم نیستیم بی دلیل دست به تولید دانش زده ایم (فقط برای حفظ پرستیژ کشور و رتبه های علمی). ما هنوز یک مصرف کننده صحیح هم نیستیم. به همین دلیل مدرک کارشناسی هم، زیادتر از نیازمان است.

شاید به همین دلیل مسئولان امر، ده ها واحد درس عمومی را به مجموعه دروس دانشگاهی افزوده اند تا این چهار سال به هر حال به شکلی پر شود!

من کارخانه های بنز و بی ام و و برخی از برترین صنایع دنیا را از نزدیک میشناسم و بارها بازدید کرده ام. مرکز طراحی آنها پر از کسانی است که لیسانس (یا به قول آنها دیپلم مهندسی) دارند و یکی دو نفر دکتر هم برای پرستیژ به مدیریت برخی واحدها منصوب شده اند. من نمیفهمم اگر تولید بنز با لیسانس ممکن است چرا داشتن انبوهی فوق لیسانس و دکترا، به مونتاژ پژو منجر شده است!

- در بسیاری از حوزه ها ما هنوز Generalist هم نداریم پس چرا باید به دنبال Specialist برویم.
.
.
.

[omid.n1990]

درامد فعلی سه چهارتومن هم در حد شوخی است و زندگی رو نمیچرخونه چه برسه به یک و نیم!
شما مهدکودک بچه، هزینه بچه، پول شیر خوردن رو (روزی سه لیوان هر نفر) رو محاسبه کنید خودش میشه کلی
گوشت و برنج و میوه و ...
یکسری اتفاقات هم هستن مثل هزینه تعمیر و تعویض یک چیز. شما میری یک ماه کار میکنی میشه یک و نیم یخچالت سوخت یکهو حقوق یکی دوماهت میپره! پول لوستر خونه ات میشه اینقدر هزینه های پزشکی یکهویی مثل تعمیر دندان و ... بماند و هزار و یک مورد دیگر
البته نظرم این هست همه چیز با حساب کتاب و جمع و تفریق نیست. خیلیها هستن با حقوق زیر یک میلیون دارن زندگی میکنن و پس انداز هم دارن و خدا هم کمکشون میکنه.

در مورد دکتری و اینکه شخصیت اجتماعی و ... دارن. نمیدونم شمارو ولی خودم واقعا چندین بار دکترهایی دیدم که خیلی خیلی افسوس خوردم بعضی از دکترها دریغ از کمی شعور، تربیت، فرهنگ. نمونه اش چند هفته پیش برام اتفاق افتاد یکی از دکترهای گردن کلفت این مملکت شعورش واقعا از یک آدم بی سواد کمتر بود. به خاطر همین مطمئن شدم که شعور ربطی به سواد نداره.

دلم خوش بود تو دانشگاه آدمها با شعور هستن ولی فهمیدم که سخت اشتباه میکردم! البته مشخصه خیلیها توی دکتراشون هم باید تشکیک کرد و خیلی از کسایی که دکتری دارن با پارتی و پول و بورسهایی که تونستن بدست بیارن رفتن دکتری گرفتن و خیلی نباید ارزش واسشون قائل شد.

چند نفری که میشناختم و از طریق دانشگاه بورس شده بودن خارج همین الان داشتم سابقه اشون رو بررسی میکردم خیلی برام جالب بود اکثریتشون هفت هشت سالی دوره دکتراشون طول کشیده بود! ظاهرا بهشون خوش گذشته بوده تحصیل رایگان در کشور بیگانه لذت بخش بوده که اینقدر کشش دادن!

صحبتهای بی ربط کردم که یک جمع بندی با ربط کنم
دکتری نه شعور میاره نه فهم نه پول و نه در اینده نزدیک افزایش سطح اجتماعی! دکتری میتونه یک بستری باشه واسه اینکه اونی که دنبالش هست و علاقه داره کار پژوهشیش رو انجام بده و بتونه زندگی مالی متعادلی داشته باشه

چه فهم چه شعور و سواد و شخصیت اجتماعی و چه پول از روشهای دیگه هم میشه بدست بیاد. ولی هرکسی بسته به علاقه خودش راهش رو انتخاب میکنه.

فقط به نظرم بهتره شناخت واضح تری باشه تا تصمیم مناسبی گرفت. خیلی وقتها ادم شرایط رو نمیبیه و تصمیم میگیره که اشتباه میشه.
و پدرم روضه‌ی رضوان به دو گندم بفروخت، نا خلف باشم اگر من به دکتری‌ای نفروشم

[codin]

دارم به این فکر می کنم قبل از اینکه درآمدم بالای یک و نیم بشه برم خواستگاری چون خیلی درد داره پول آدم عامل پذیرفته شدنش باشه.

[Nima Masghadi]

بحث داره به بیراهه میره ها . بحث ما چیز دیگه بود.
بالاخره شما به یه حداقل پولی نیاز داری که زندگی کنی. طبق اعلام خود مسئولین مربوطه الان خانواده ای با درامد ۲۵۰۰ در ماه روی خط فقره . با این حساب ۹۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر که هیچ، توی افسایدن!
دوستان گفتند هیئت علمی بشی ۲۲۰۰ میدن. یعنی خاک بر سر اون وزارت علومی بکنن که استادش زیر خط فقره و انتظار دارن بره سر کلاس استیو جابز و دنیس ریچی تحویل این جامعه بده!
دوستان حرف ها رو زدن ، فقط من یه جمع بندی کنم و السلام :

وضعیت کنونی جامعه علمی ما این گونه است که یک نسل از فسیل ها به نسل بعدی دانش زوار در رفته خود را انتقال میدهند، و آن نسل هم به دلایل مختلف، از کمبود فرصت شغلی در صنعت گرفته تا بلد نبودن کار ، فرار از سربازی، نداشتن وضعیت مناسب برای ازدواج، نبود شوهر مناسب، بالا بودن توقع ، و ... روی به ادامه تحصیل تا انتهای راه و بدون هدف میدهد، و پا جای پای فسیل های دوره قبل می گذارد و خود پس از چند سال تبدیل به فسیل می شود و این چرخه همچنان پابرجاست. و در این میان کسی توجه نمی کند که اکثریت مقاله‏ ها و کتب مهم در دنیا توسط افرادی نوشته می‏شوند که در صنعت کار میکنند.

به قولی معروف : عالم بی عمل ، به زنبور بی عسل می ماند.
این حال و روز ماست ...
حال ... صلاح ملک خویش خسروان دانند ...

[Menrva]

(۱۲ دى ۱۳۹۳ ۰۲:۰۰ ق.ظ)ahoo_vahshi93 نوشته شده توسط:  خب چون گفتید ادامه نمیدید فقط لازمه قبل از اتمام به چند نکته اشاره کنم
۱/ من آهو خانوم نیستم و آقای آهو هستم )
۲/ خب با ده میلیون حقوق هم نمیشه الان ازدواج کرد)
بنابراین، نتیجه میگیرم که: همون ۱/۵ میلیون میتونه یه زندگی آروم بدون زن و بچه و دغدغه رو واسم مهیا کنه )

و من الله توفیق

وای معذرتتت ایدیتون دیدم فکرکردم اسمتونه خیلی خیلیی عذرمیخوام
با ۱۰میلیون میشها
انشاا که درست میشه خانوادهاهم کمک میکنن و ازدواج میکنین