روز اولی که این راه رو شروع کردم اصلا مطمئن نبودم کار درستی دارم میکنم یا خیر. اخه برنامه ریزی امریه که خیلی تخصصیه و باید فرد به فرد صورت بگیره و به این راحتی نمیشه یه تاپیک گذاشت و به همه مشاوره داد. واقعا کار بس دشواری بود ولی خوشحالم که وقتی کامنتها رو دنبال کردم دیدم لااقل بودند چند نفری که فهمیده باشند من چی میخواستم بگم و منظور من رو از اون همه پستهای بلند بالا درک کردند. تو این یه هفته خیلی وقت صرف مانشت کردم برای اینکه نمیخواستم حرفهایی که زدم باعث گمراهی بقیه بشه و برای همین سعی کردم دونه دونه کامنتها رو با حوصله جواب بدم (البته تا دیروز)
امیدوارم اون سه تاپیکی که در باب مشاوره گذاشتم تونسته باشه این اغار راه بخشی از مشکلات شما رو حل کنه. اما بدونید که یه برنامه ریزی خوب بدون اینکه بهش عمل کنید دوزار نمی ارزه. پس اگه هنوز استارت نزدید خواهشا سریعتر استارت قضیه رو بزنید.
البته هنوز بخش انتهایی باقی مانده که اون هم سعی میکنم اخر هفته بروز رسانی کنم.
اما قبل از اینکه بخواهم راجع به تاپیک سوم صحبت کنم قبلش باید راجع به یه سوال حیاتی بحث کنیم. سوالی که هیچ پاسخ قطعی نداره و فرد به فرد ممکنه پاسخش فرق بکنه سوالی که میخوام راجع بهش بحث کنم اینه که:
کتاب مرجع بخوانیم یا خیر؟
من خوندن کتاب مرجع رو به ماهیگیری در یک دریای بی کران تشبیه میکنم. شما تورتان رو تو دریا میندازید. این وسط ممکنه توی تور شما هر چیزی گیر بیاد. ممکنه یه ماهی بزرگ باشه، ممکنه خاویار باشه، ممکنه صدف و مروارید گیرتون بیاد، و حتی ممکنه لنگه کفشم گیرتون بیاد....
اما خوندن از رو یه کتاب کنکوری خوب مثه ماهیگیری تو یه حوض مصنوعی میباشه که از قبل معلومه چه ماهیهایی توش وجود داره. این وسط دیگه نه لنگه کفشی وجود داره و نه البته خاویار یا مرواریدی گیرتون میاد. هر چی که هست مشتی ماهی میباشد که از قبل هم معلوم بوده این چیزها گیرتون میاد.
اما کنکور مثل چی میمونه؟ کنکور دقیقا مثل یک خریدار ماهی میمونه که همیشه در داد و ستد ماهی بوده. اما ممکنه یهو به یه دلایل نامشخصی یه روزی هوس کنه مروارید بخره و یا خاویار بخره. اون وقت اونی که کتاب مرجع خونده میتونه امیدوار باشه که من یه چیزی تو دست و بالم دارم ولی اونی که کتاب کنکوری خونده هیچی نداره... ولی در عوض اگه این خریداره فقط دنبال ماهی باشه قطعا اون که کتاب کنکوری خونده ماهی های مرغوبتر و با کیفیت تری داره تا اونی که کتاب مرجع خونده جون اصولا کتاب کنکور به همین دلیل نوشته شده در حالیکه کتاب مرجع هدفش چیز دیگری بوده...
پس نتیجه اینکه این بحث هیچ وقت جواب مطلقی نداره و هیچ کس نمیتونه بگه که کتاب مرجع خوندن بهتره یا کتاب کنکور.
من فقط یه نکته میگم و حوصلتون رو سر نمیبرم. اگه ادمی هستی که شرایط زیر رو داری با خوندن کتاب مرجع ضرر میکنی:
۱- ادم کند خون: حجم کتابهای مرجع غالبا زیاده . پس اگه ادمی هستی که سرعت مطالعه ات پایینه سمت این کتابها نرو و دنبال یه کتاب خلاصه تر باش
۲- ادم کم وقت: شما ده تا کتاب مرجع هم که بخونی تهش برای جمع بندی باید یه کتاب کنکوری بخونی که مطالب تو ذهنت دسته بندی بشه. حالا اگه وقتت کمه نمیرسی همچین فرآیندی رو طی کنی ، خوندن کتاب مرجع فقط استرست رو زیاد میکنه. چون نمیرسی کتاب کنکور بخونی کتاب مرجع هم درست نخوندی در نتیجه دچار عدم اعتماد به نفس میشی... تو کنکور مهمتر از باسواد بودن داشتن اعتماد به نفسه.
۳- ادم کم صیر: اصولا خوندن از کتاب مرجع صبر زیاد میخواد . به این راحتی که فکر میکنید نیست. باید صبور باشید کاملا. پس اگر صبور نیستید و زود میخواهید برید سراغ حل تست و با حل مسئله یاد بگیرید سراغ کتاب مرجع نرید.
۴- ادم کم سواد: کسی میتونه بهترین استفاده رو از کتاب مرجع بکنه که اصولا بدونه که تو سالهای اخیر کنکور رو چه چیزهایی چرخیده و کجاها ییشتر سوال بوده و کجاها کلا اصلا بیخوده و نیاز نیست بخونیم. کسی که هنوز هر را از بر تشخیص نمیدهد و اصلا خبر نداره کنکور چه خبر بوده کتاب مرجع بخونه بخش اعظمی از وقتش رو هدر داده. از ما گفتن بود.
اما کتاب مرجع چه زمانی خوبه؟ من کتاب مرجع را اتفاقا بعد از خوندن کتاب کنکوری توصیه میکنم. یعنی اول کتاب کنکوری خوبی بخونی بدونی کنکور اصلا چه مبحثهایی بوده بعد جاهایی که احساس میکنی کتاب کنکوری پیچونده بری سراغ مرجع. یعنی از قبل بدونی دنبال چی میگردی.
اصلا اسمش روشه. کتاب مرجع. یعنی چیزی که قابل ارجاع باشه.
البته خود پیدا کردن کتاب کنکوری خوب داستان جداگانه ای داره که یه بحث مفصله. یه عالمه گزینه رو میز هست که شما فقط باید یکیشون رو انتخاب کنید. پس تو انتخابتون دقت کنید. در پایان بگم که من نمیخوام تو دلتون رو خالی کنم و بگم مرجع نخونید. اتفاقا من خودم تو موارد زیر خوندن کتاب مرجع رو توصیه میکنم.
۱-
جاهایی که کتابهای کنکوری همگی پیچوندن: یه سری مباحث هستند چون سخت هستند، و کمتر تو کنکور سوال بودند توسط اکثر کتابهای کنکوری پیچونده شدند و یا خوب توضیح داده نشدند . مثلا نرمال سازی ۴nf به بالا تو هیچ کتاب کنکوری درست و درمون گفته نشده و کسی که بخواد پایگاه داده بخونه اگه بخواد اینو یاد بگیره باید بره سراغ کتاب مرجع(مثلا کتاب روحانی)
۲- مباحث جدید: یه چیزهایی هست که قبلا هیچ وقت تو کنکور سوال نمیومده یهو از یه سالی به بعد مرجع سوال میشوند. مثل درس شبکه که یهو دو ساله که از لایه های بالایی سوال میدهند و بیخیال لایه های پایینی شدند. پس اگر کسی بخواهد این لایه ها را بخواند باید بره سراغ کتب مرجع. چون بعیده راجع به این مباحث جدید در کتب کنکوری چیزی گیرش بیاد.
۳- جاهایی که نفهمیدیم: یه وقتهایی هست کتاب کنکوری که میخوانیم این قدر بد گفته که هیچی ازش نمیفهمیم. تو این جور مواقع کتاب مرجع میتونه یه راه باشه برای یافتن پاسخ سوالمون که اصلا چی شد ؟ چی داره میگه؟(البته دقت کنید که یکی از راه ها میباشد.)
در پایان یه چیزی میگم اینکه شماها دانشجویید. دانشجو یعنی کسی که دنبال دانش هستش. ماها بجه مدرسه ای نیستیم که یه استاد یه جزوه ای بده بهمون بگه بچه ها اخر ترم سوال از اینا میاد. (اگه تو دانشگاه استادهاتون باهاتون این کارها رو کردند بزرگترین خیانت رو بهتون کردند) دانشجو باید یاد بگیره دنبال علم باشه. من خودم کلی از سوالات درسیم رو با جستجوی در اینترنت حل میکنم. خیلی وقتها منابع موجود در اینترنت به مراتب بهتر از هر کتاب مرجع دیگری هستند. کنکور هم خوشبختانه تو سالهای اخیر داره روندی رو میره که باید بره. داره از اون حالتی که هر کی یه جزوه بخونه همه تستها رو بزنه در میاد و داره مفهومی میشه. شاید فحشم بدین این طوری ولی باور کنید این طوری به نفع هممون هست. این طوری کسی میتونه تستها رو بزنه که درس رو فهمیده باشه و نه کسی که حفظ کرده باشه.
همچنین بگم که اگه من یه سری کتب کنکوری پیشتر معرفی کردم برای این بود که اعتقادم این بوده که با خوندن اونا بیشترین مطلبی که میتونید پوشش بدهید رو میتونید پوشش بدهید. اما ایا کنکور مطابق با انها خواهد امد یا نه سوالیه که معمولا جوابش نه هست. طراحان کنکور معمولا یه علاقه ای به این دارند که از مباحثی سوال بدهند که تو هیچ کتابی نباشه و کامل مفهومی باشه. و هر سال برای یه تعداد درس این اتفاق میفته. من چند نمونه شو میگم برایتان:
سال ۸۸ تو درس ساختمان داده از Btree سوال دادند. تا قبل اون اصلا تو هیچ کتاب کنکوری Btree نبود و از بعد اون تازه کتابهای کنکوری پر شد ازمثال های Btree ولی سالهای بعدی از این خبرها نبود.
سال ۹۰ تو درس مهندسی نرم یه سری سوال دادند که کامل مفهومی بود و با خوندن هیچ کتابی نمیتونسی جواب بدی و فقط نیاز داشتی که درس رو فهمیده باشی. ولی سال بعدش از این خبرها نبود.
سال ۹۰ تو درس پایگاه داده ایتی یه سری سوال دادند از مباحث انتهایی نرمال سازی که تو کتابهای کنکور اصولا چیزی راجع به انها گفته نشده بود همین شد که میانگین این درس اون سال -۸ درص بود.ولی سال بعدش از این خبرها نبود
سال ۹۱ سیستم عامل ایتی یه سوالهای وحشتناکی داشت که جواب دادن به انها کلی زمان از ادم میگرفت ولی سال ۹۲ اصلا همچین خبری نبود و سوالهای سیستم همگی سوالات مفهومی بودند...
پس در کل جوگیر نشوید خواهشا و اگر یه سال یه درسی سوالات سخت گیرانه ای داشت که تو هیچ کتابی جوابش نبود حس نکیند دیگه هیچ کتابی به درد نمیخوره. هر سال کنکور از این دست اتفاقا زیاد میفته. دقت کنید که سال ۹۰ اگه یکی پایگاه هیچی نمیزد و سفید میگذاشت از میانگین بالاتر بود.
در پایان برای همه شما ارزوی موفقیت میکنم .
پ.ن.۱: به قسمت سوم این تاپیک خوب مراجعه کنید.اونجا که راجع به پایه درسی افراد صحبت کرده. واقعا من خودم با تجربه چند ساله ام بهش رسیدم
جدی بگیرینش
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.