انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[jahani]

این دقیقا یکی از مهمترین سوالات فلسفی زندگی همه انسان هاست. این که چقدر باید تفریح کنیم چقدر کار؟ این که اصلا تفریح چیه؟ چه تفریح هایی باید بکنیم؟ چقدر به تفریح نیاز داریم؟ اینا همه سوالاتی هست که همیشه با اون مواجه هستیم. اما موقع کنکور قضیه یه کم فرق داره...
خیلیها بر این تصورند که چون کنکور دارند باید تمام تفریحات رو تعطیل کنیم باید هیچ کار دیگه ای جز کنکور نداشته باشیم و مدام در طول روز بدون وقفه درس بخونیم.
عده ای دیگر بر این باورند که تفریح باعث نشاطشون میشه و اگه تفریح نکنند نمیتونند درس بخونند برای همین هیچ کدام از تفریحات سابقشون رو کم نمیکنند و دوست دارند درس هم کنارش بخونند
یه عده هم هستند که مدام بین این دو گروه در رفت و آمد هستند. یعنی یه هفته هایی همش درس میخونند و یه هفته هایی همش تفریح و علافی...
اما کدوم بهتره؟ راستش یه پستی دیدم از اقای esisonic با این مضمون که" خیلی ها مثل من دلیل خستگیشون تفریح نکردنه...یکم تفریح کنید...تفریحی که خیلی دوست دارین!!...اینو هم بگم که اگه زیادی تفریح کنید تنبل میشید..پس سعی کنید هر روز به یه اندازه تفریح کنید تا خسته نشید."
خواستم تو همونجا پاسخ بدم دیدم اونجا وسط اون هجمه زیاد پستهای مربوط به گروه درسی ابان ماه گم میشه برای همین اومدم یه تاپیک جدید برایش باز کردم..
خواستم بگم منم با این دوست عزیزمون کاملا موافق هستم. بر هیچ کس این امر پوشیده نیست که تفریح باعث میشه ادم با نشاط بشه و روحیه اش عوض شه. بر هیچ کسم پوشیده نیست که درس خواندن یه کار خارج از طبیعت انسانه و اصرار مداوم به تکرار این عمل باعث خستگی و ازردگی روحی ادم میشه...حرفهامو خلاصه میکنم و چند تا راهکار در مورد میگم شاید به دردتون بخوره
۱- دوستی داشتم که میخواست لاغرکنه. هر کاری میکرد و هر رژیمی که میگرفت به مشکل میخورد اخرش یه روز دیدمش و دیدم که کلی لاغر شده ازش پرسیدم بالاخره رژیم به درد بخور پیدا کردی گفت اره. پرسیدم چه رژیمی. شروع به توضیح دادن کرد
گفت رژیمم این طوریه که تناسب خوبی از غذاها تو طول هفته تو رژیمم هست گفتم اینو که همه رژیم ها دارند انگیزت برای اجراش چیه گفت دکترم گفته پنج شنبه ها ظهر ازادم هر چی دلم میخواد بخورم. منم میرم اردک ابی تهران هر چی دلم میخواد میخورم. میگفت کل هفته رو به انگیزه همین اردک ابی تحمل میکردم و هر سختی که پیش میومد به خودم میقبولوندم که پنج شنبه قرار برم اردک ابی و تا الان با این رژیم دووم اوردم...دقیقا ما ها هم به یه همچین چیزی نیاز داریم. مثلا جمعه بعد هر ازمون بهترین زمان برای یه تفریح مفصله... من خودم تو زندگی شخصیم چهار شنبه شب به چهار شنبه شب با دوستام یه جا جمع میشیم و کلی خوش میگذرونیم. در حالیکه هر کدوممون تو کل هفته دنبال کارها و زندگیمون هستیم و سخت تلاش میکنیم.... یه مثال خیلی خوب این قضیه قرآنه.. بنابراین یه روزی رو تو هفته مشخص کنید که تو اون روز تفریح کنید و باقی هفته رو به انگیزه اون روز به خودتون فشار بیارید و درس بخونید
۲- توی کتاب قدرت شگرف درون نوشته انتونی رابینز نکته ای داره در باب لذت و رنج. میگه تمام کارهای ما ادمها نشئت گرفته از همین لذت و رنج هست. در واقع اینکه یه نفر خلاف میکنه به خاطر اینه که لذتی که تو خلاف کردن هست از رنجی که ناشی از اون هست بیشتره. در واقع این یه معادله روحیه هر چیزی که لذتش از رنجش بیشتر باشه به سوی اون گرایش داریم و هر چیزی که رنجش از لذتش بیشتر باشه ازش گریزانیم. مسئله اصلی اینه که گاهی اوقات لذات کوتاه مدتی هستند که رنجهای طولانی مدت به همراه دارند و یا رنجهای کوتاه مدتی هستند که لذات طولانی مدت به بار می آورند. هر کدوم از ما به گذشتمون که نگاه کنیم میبینیم بسیاری از جاهایی که فکر میکنیم اشتباه کردیم به خاطر این بوده که برای یک سری لذات کوتاه مدت رنجهای بلند مدت را به جان خریدیم و یا برای یک سری لذات بلند مدت حاضر نشدیم رنجهای کوتاه مدت را تحمل کنیم...اینارو گفتم برای اینکه بگم ما میتونیم معادلات ذهنی خودمان را عوض کنیم. یعنی اگه درس خوندن براتون سخته باید اونو تبدیل به لذت کنی. مثلا لذتهای کوتاه مدت برای خودتان تعریف کنید چک لیست درست کنید و با انجام هر بخش اون به خودتان پاداش بدید.و اگه کاری هست که مانع درس خوندن میشه نگاهتون رو بهش عوض کنید طوری بنگرید که انگار اون کار ازارتون میده. یه تصویر بد از اونکار در ذهنتون مجسم کنید (مثل حالت روحی بعد از قبول نشدن در کنکور بعد از این همه تلاش) و هر وقت اون کار میخواست مانع از درس خوندن بشه اون تصویر رو تو ذهنتون مجسم کنید..راجع به تفریح یا علافی هم باید یاد بگیریم که یه جاهایی تفریح کردن لذتبخش و یه جاهایی همراه با غذاب ...تغییر دادن این الگوی فکری سخته ولی غیر ممکن نیست
۳- برای قبولی به کنکور هفت شرط لازمه که داشته باشی. حالا این که هفت شرط چیه خودش سر دراز داره ولی یکی از اون شرطها انرژی هست. بدون داشتن انرژی کافی و بدون هزینه کردن آن نمیشه امید به قبولی داشت. درواقع اگه همه شرایط ایده آل باشه تا وقتی که درس نخونیم به هیچ جایی نمیرسیم. در واقع مطالعه و تلاش کردن بخش انکارناپذیر موفقیت در کنکور... اما ادمی که خسته است ادمی که مریضه ادمی که از سلامت فکری برخوردار نیست نمیتونه درست انرژی بگذاره... اینارو گفتم تا بگم تو تفریحی که داریم میکنیم باید حواسمون باشه که چقدر برایش انرژی میگذاریم. و چقدر برامون انرژی میمونه حقیقتی که هیچ وقت در نظر نمیگیریم اینه که به غیر از زمان فاکتور مهم دیگه ای به اسم انرژی وجود داره. ما تو تمام برنامه ریزیهامون فقط به زمان توجه میکنیم و توجیهمون برای خیلی از تفریحات اینه که بیشتر از یک ساعت که زمان ما رو نمیگیره...من خودم یه مدت مدیدی بود با دوستان پاتوقمون شده بود قهوه خونه و قلیون:پی بعد همیشه استدلالم این بود که یه ساعت بیشتر که وقتم رو نمیگیره اما حقیقتش این بود که بیشتر اوقات باعث ایجاد سر درد و سرگیچه و یا خستگی ذهنی در من میشد. به همین علتم نمیتونستم به کارام برسم... خلاصه اینکه به این نکته هم دقت کنید که یه تفریح چقدر ازتون انرژی میگیره.

[blackhalo1989]

درس خوندن باید لذت بخش باشه و این لذت میتونه تلقینی باشه ولی خیلی بهتره که با انتخاب درست آدم رشته ای بره که بهش علاقه داره تا دیگه تلقینی هم در کار نباشه. در اینصورت درس خوندن نه تنها "یه کار خارج از طبیعت انسان" نیست بلکه یکی از تفریحات آدم هم حساب میاد، جوری که بعد از کمی تفریح دل آدم برای درس خوندن تنگ میشه همچنین "اصرار مداوم به تکرار این عمل باعث خستگی و ازردگی روحی ادم" نمیشه چون کاری هست که آدم ازش لذت میبره. کسی که علاقه ای به درس خوندن نداره بهتره اصلا سراغ ارشد نره چون تو ارشد باید مقدار زیادی از درسی رو بخونه که علاقه ای بهش نداشته. اینکه با دیدن قبولی واینها انرژی بگیره رو من اصلا نمی پسندم. باید اول درست انتخاب کرد و بعد بر اساس اون حرکت کرد نه اینکه انتخاب اشتباه بکنیم بعد با زور درس بخونیم.

[jahani]

(۲۹ آبان ۱۳۹۱ ۰۴:۲۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  درس خوندن باید لذت بخش باشه و این لذت میتونه تلقینی باشه ولی خیلی بهتره که با انتخاب درست آدم رشته ای بره که بهش علاقه داره تا دیگه تلقینی هم در کار نباشه. در اینصورت درس خوندن نه تنها "یه کار خارج از طبیعت انسان" نیست بلکه یکی از تفریحات آدم هم حساب میاد، جوری که بعد از کمی تفریح دل آدم برای درس خوندن تنگ میشه همچنین "اصرار مداوم به تکرار این عمل باعث خستگی و ازردگی روحی ادم" نمیشه چون کاری هست که آدم ازش لذت میبره. کسی که علاقه ای به درس خوندن نداره بهتره اصلا سراغ ارشد نره چون تو ارشد باید مقدار زیادی از درسی رو بخونه که علاقه ای بهش نداشته. اینکه با دیدن قبولی واینها انرژی بگیره رو من اصلا نمی پسندم. باید اول درست انتخاب کرد و بعد بر اساس اون حرکت کرد نه اینکه انتخاب اشتباه بکنیم بعد با زور درس بخونیم.

راستش رو بخواهید نه گفته ی شما درسته نه گفته ی منهمه چیز نسبیه. برای بعضی آدمها درس خواندن سخت ترین کار دنیا محسوب میشه و ممکنه بعضی ها هم باشند که مثل شما درس خواندن برایشون بهترین لذت باشه... من همین جا قبول میکنم که اون جمله من برای همه افراد مصداق نداره و برای کسانی مصداق داره که درس خوندن برایشون سخته... در واقع اگه کسی هست که درس خوندن برایش لذت بخشه که اصلا نیازی به این داستانا نداره. همون درسش رو بخونه بهتره.فقط امیدوارم یادش نره درس خوندن هدف نیست وسیله است برای رسیدن به یه چیزهای مهمتر. خیلیها هستند که هدف و وسیله رو اشتباه میگیرند ان شا الله که جز اون دسته از آدمها نباشیم.

[blackhalo1989]

با اون قسمت که میگید "فقط امیدوارم یادش نره درس خوندن هدف نیست وسیله است برای رسیدن به یه چیزهای مهمتر" موافقم. افرادی که علاقه دارن ممکنه به خاطر همین علاقه شان موفق نشن! در حقیقت باید برای کنکور، کنکوری فکر کنن نه اینکه فقط به علاقه شان توجه کنن. با این وجود علاقه یه نکته مثبت پر رنگ محسوب میشه.
ولی این که میگید " برای بعضی آدمها درس خواندن سخت ترین کار دنیا محسوب میشه"، به نظر من اینجور آدم ها برای درس ساخته نشدن و فقط باید اون مقدار از درس رو که احتیاج دارن یاد بگیرن مثلا تا لیسانس بخونن. ارشد و بالاتر به درد اینجور آدم ها نمیخوره و با ارشد دادن دارن جای کسی که برای ارشد ساخته شده رو میگیرن.

[jahani]

(۲۹ آبان ۱۳۹۱ ۰۴:۵۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  با اون قسمت که میگید "فقط امیدوارم یادش نره درس خوندن هدف نیست وسیله است برای رسیدن به یه چیزهای مهمتر" موافقم. افرادی که علاقه دارن ممکنه به خاطر همین علاقه شان موفق نشن! در حقیقت باید برای کنکور، کنکوری فکر کنن نه اینکه فقط به علاقه شان توجه کنن. با این وجود علاقه یه نکته مثبت پر رنگ محسوب میشه.
ولی این که میگید " برای بعضی آدمها درس خواندن سخت ترین کار دنیا محسوب میشه"، به نظر من اینجور آدم ها برای درس ساخته نشدن و فقط باید اون مقدار از درس رو که احتیاج دارن یاد بگیرن مثلا تا لیسانس بخونن. ارشد و بالاتر به درد اینجور آدم ها نمیخوره و با ارشد دادن دارن جای کسی که برای ارشد ساخته شده رو میگیرن.

بالاخره شرایط جامعه، شرایط زندگی آدمها و خیلی چیزهای دیگه هست که ممکنه آدمها رو به سمت ارشد سوق بده.. گرچه موافقم اون دسته از آدمهایی که به درس خوندن علاقه ندارند تو ارشد به مشکل میخورند (کما اینکه خودم الان مشکل دارم)ولی خوب نمیشه محکومشون کنیم که چرا برای ارشد میخونند. تو قرآنم که کتاب خدا هست خدا برای تشویق مردم به کارهای خوب کلی نعمت از بهشت رو مثال آورده که ترغیب کنه و کلی عذاب از جهنم مثال آورده که بترسونه... همه میدونند کار خوب لذت داره و کار بد اخر عاقبتش به ضرر خودمونه ولی نمیتونیم بگیم این تشویق ها و ترغیب ها به درد نمیخوره و هر کی نمیتونه کار خوب کنه و یا انجام کار خوب برایش عذاب آوره بهتره بره جهنم...خود خدا میگه سختیهایی رو تحمل کنید تا بعدا این پاداش ها رو بدم بهتون ... درس خوندن هم به خودی خود سخت نیست ولی اگه قرار باشه شش ماه مداوم از تفریحات دیگت بزنی کمتر تلویزیون ببینی کمنتر اینترنت چک کنی کمتر دوستاتو ببینی تو برنامه های تفریحی فامیلات شرکت نکنی و هزار تا چیز دیگه که به خاطر کنکور داری ازشون میگذری رو انجام بدی اون وقت سخت میشه... خود شما یه بار دیگه مصاحبه ات رو بخون. یه جاییش گفتی کلی تفریح میکردی حتی بازی کامپیوتری میکردی و.... ولی یه روزی بازی کامپیوتری رو قطع کردی چون وقتت رو میگرفت. قطعا اون روز اولی که بیخیال بازی شدی تصمیم راحتی برات نبوده... همه آدمها شبیه ما نیستند و هر کس شرایط خاص خودش رو داره این اولین شرط مشاوره دادنه که خیلی از مشاورهای کنکور فراموش میکنند و فکر میکنند اگر چیزی برای اونها کار کرده برای بقیه هم باید کار کنه. البته نمیگم شما این طور هستید چون میدونم اعتقاد دارید که هر کس باید با توجه به شرایطش اون چیزهایی که به دردش میخوره رو برای خودش استفاده کنه (تو یکی از کامنتهای مصاحبه تون اینو گفته بودید که کلی خوشم اومد ازش) ولی فکر کنم تو این یه مقوله خاص داری زیادی سخت میگیری.

[zeinab]

تشکر از دوستان
اگر من برنامه ریزی کنم که مثلا ۱روز در هفته رو تفریح کنم و بقیه روزها رو به امید اون روز بکوب درس بخونم اما این وسط یعنی تو ایام درس مشکلی برام پیش بیاد و اون چند روزی که قرار بود درس بخونم کامل نشه که بخونم، اون موقع تکلیف چیه؟؟
تفریح باید سر جاش باشه؟؟ یا باید حذفش کرد؟

[jahani]

(۲۹ آبان ۱۳۹۱ ۰۵:۱۷ ب.ظ)zeinab نوشته شده توسط:  تشکر از دوستان
اگر من برنامه ریزی کنم که مثلا ۱روز در هفته رو تفریح کنم و بقیه روزها رو به امید اون روز بکوب درس بخونم اما این وسط یعنی تو ایام درس مشکلی برام پیش بیاد و اون چند روزی که قرار بود درس بخونم کامل نشه که بخونم، اون موقع تکلیف چیه؟؟
تفریح باید سر جاش باشه؟؟ یا باید حذفش کرد؟

تفریح پاداش اون درس خوندنه.. مثلا دوست من اون اردک ابی پاداش رژیم و گرسنگی هایی بود که تو طول هفته تحمل میکرد. اگه تو طول هفته درس نخونی چرا باید به خودت پاداش بدی؟ به هر میزان که از خودت راضی بودی باید پاداش بدی. پاداش متناسب با عملت نباشه کلا سری بعدی انگیزه ای برای پاداش گرفتن نداری:پی

[esisonic]

(۲۹ آبان ۱۳۹۱ ۰۳:۵۵ ب.ظ)jahani نوشته شده توسط:  لذتی که تو خلاف کردن هست از رنجی که ناشی از اون هست بیشتره.

خیلی موافقم...
..
یه انشایی بودتو دوره دبستان که میگفت "میخواهید چیکاره بشوید؟"
من نوشته بودم میخوام یه دزد حرفه ای بشم و از بانک های معروف دنیا دزدی کنم......هیچی دیگه...خانومون با چک و لگد انداختم بیرون!!
...
ولی تو راهنمایی نوشته بودم میخوام بازی نویس (طراح بازی) بشم...و حالا هم به عنوان یه برنامه نویس در خدمتم!!
به امید یه روز که هممون ارشد قبول بشیم و به آرزوهامون برسیم!!

[amku]

برای تفریح، گردش، خواب، در کل عشق و کیف همیشه وقت هست - بهترین تفریح هم خوابِ نه خرجی نه رفیق نابابی
ولی بزرگترین مشکل بعضی ها افراط و تفریط هستش - قدیما (زمان نوجوانی خودم) بزرگترا به همدیگه می گفتن " چقدر کار، مگه زندگی می کنی که کار کنی، والا بلا خدا روزی رسونه تو هم هر چقدر تلاش کنی بازم روزیت همونه که باید باشه نه کمتر نه بیشتر" - اون موقع ها پیش خودم می گفتم یعنی چی این حرف " آدم هر چی بیشتر کار کنه پول، سرمایه و زندگیش بیشتر میشه راحتر زندگی میکنه" اما الان فهمیدم برای بدست آوردن هر چیزی باید تعادل داشته باشی و گام به گام به هدفت برسی - برای همین درس خوندن اگه کسی که واقعن می خواد رشته مورد علاقش و دانشگاه مورد علاقش قبول بشه می تونه از سوم دبیرستان شروع کنه بخونه به نظر من اینجوری تعادل رو تو درس و تفریح حفظ کنه
برای جمع بندی حرف هام برای موفقیت تو هر کاری تعادل + نظم + جدیت و اطمینان به خود و اینده + گام به گام بودن لازم هستش

[ana_12345]

اقای جهانی مشاور خوبی هستین .

---

(۳۰ آبان ۱۳۹۱ ۱۲:۴۸ ق.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  به امید یه روز که هممون ارشد قبول بشیم و به آرزوهامون برسیم!!

essissco خدا از دهنت بشنو . من برم که قبول شم .: )

[comii]

(۲۹ آبان ۱۳۹۱ ۰۳:۵۵ ب.ظ)jahani نوشته شده توسط:  کار خارج از طبیعت انسانه و اصرار مداوم به تکرار این عمل باعث خستگی و ازردگی روحی ادم میشه

من به این نقطه رسیدم
دارم روانی میشم