انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[mehdi.m2]

(۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ۰۸:۵۲ ق.ظ)abolfazl pepco نوشته شده توسط:  

(16 شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۵۹ ب.ظ)mehdi.m2 نوشته شده توسط:  آدم نمی‌دونه دلش به چی این دانشگاه‌ها خوش باشه
بعد از سه چهار سال دوری از درس آدم ارشد شرکت کنه بدون این که لای کتاب رو باز کنه بعد روزانه قبول بشه
واقعا داریم به کجا می‌ریم؟

منو میگی؟؟؟؟؟

شما چرا دارم خودم رو می گم

[Behnam‌]

رفتم ببینم عمر مومنی کنار کاریکاتورش چی نوشته، این کامنت رو دیدم عقب عقب برگشتم. توو پروفایلشم نوشته "مهندس فلانی" عضو نظام مهندسی استان گیلان. هر چه زودتر در سازمان نظام مهندسی گیلان و دانشگاهی که به ایشون مدرک داده گل گرفته بشه از ضرر بیشتری جلوگیری میشه.

[عزیز دادخواه]

(۱۸ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۰۳ ب.ظ)ele نوشته شده توسط:  اوج بی معرفتی و نامردی اونجاست با کسی درد دل میکنی بعد یه مدت میبینی رفته همه حرفات رو به همون شخصی که دلت ازش پره گفته.
خدایا قسمت میدم به حق این شبا مشکل همه و مشکل منم حل بشه.
دوستان به دعاتون محتاجم برام دعا کنید به حق امام حسین مشکلم حل بشه خیلی حالم بده این روزا

یکی دو مورد دیگه که پیش بیاد کلا بی خیالش میشی. اما نیاز هست واقعا کسی باید باشه که با خیال راحت باهاش یه چیزایی رو گفت که نمیشه به کسی گفت! یکی که این تناقض رو بپوشونه و بعدا آدم و به غلط کردن نندازه که کاش ... میخوردم و ... .
مرا دردیست اندر دل بخون دیده پرورده.
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم.

این از اون دردائیه که تو زندگی هست و هم خودش درده هم دواش(سکوت کردن و زبون به دهن گرفتن) درده! کاریشم نمیشه کرد.

[Autumngirl]

برکناری بولتون خبر خوبیه

[marvelous]

خیلی دلم گرفته، تنهام و دوس دارم با یکی درد دل کنم

[marvelous]

من دیگه خسته شدم از این زندگی که همش یه نفر بپره وسط و دعوا راه بندازه، اونم شخصی به نام مادر شوهر.
من احترام همه ی مادرا رو دارم و مثل مادر خودم میدونم ولی دلیل نمیشه که بدون شناخت از من و خانوادم مدام پسرشو تحریک کنه که با من بحث و دعوا بگیره. بعدم من هر چی میام به شوهرم میگم بابا من خسته شدم، سن و سالی ازم گذشته تحمل ندارم جدا شیم مادرت هم حال کنه میگه نه حرفا رو عوض میکنه.
به خدا بیست و چهاری داریم بحث میکنیم بس که هر روز از این باغ بری میرسد...اصلا زده به سرم خودسوزی کنم دم شهرکشون

[The BesT]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۲:۰۹ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  من دیگه خسته شدم از این زندگی که همش یه نفر بپره وسط و دعوا راه بندازه، اونم شخصی به نام مادر شوهر.
من احترام همه ی مادرا رو دارم و مثل مادر خودم میدونم ولی دلیل نمیشه که بدون شناخت از من و خانوادم مدام پسرشو تحریک کنه که با من بحث و دعوا بگیره. بعدم من هر چی میام به شوهرم میگم بابا من خسته شدم، سن و سالی ازم گذشته تحمل ندارم جدا شیم مادرت هم حال کنه میگه نه حرفا رو عوض میکنه.
به خدا بیست و چهاری داریم بحث میکنیم بس که هر روز از این باغ بری میرسد...اصلا زده به سرم خودسوزی کنم دم شهرکشون

ای بابا . آرامش حودتون حفظ کنید
برید پیش مشاوره و صحبت کنید
یادمه گفتید موقع ازدواجتون مادرهمسرتون مخالف بودن،. خب هنوز باعث میشه گهگاهی از عروسش دل پری داشته باشه و ناراحتتون کنه.طبیعیه :-D
کمی عطوفت و دلبری خرج مادرشوهر کنید حل میشه. برای همسر هم کمی عطوفت خرج کنید مشکل حل میشه ایشالله
خودسوزی چیه. ما هنوز عزادار دختر آبی هستیم. شما دومی نباشی لطفا که از غصه میمیریم

[marvelous]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۰۳ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  

(20 شهریور ۱۳۹۸ ۰۲:۰۹ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  من دیگه خسته شدم از این زندگی که همش یه نفر بپره وسط و دعوا راه بندازه، اونم شخصی به نام مادر شوهر.
من احترام همه ی مادرا رو دارم و مثل مادر خودم میدونم ولی دلیل نمیشه که بدون شناخت از من و خانوادم مدام پسرشو تحریک کنه که با من بحث و دعوا بگیره. بعدم من هر چی میام به شوهرم میگم بابا من خسته شدم، سن و سالی ازم گذشته تحمل ندارم جدا شیم مادرت هم حال کنه میگه نه حرفا رو عوض میکنه.
به خدا بیست و چهاری داریم بحث میکنیم بس که هر روز از این باغ بری میرسد...اصلا زده به سرم خودسوزی کنم دم شهرکشون

ای بابا . آرامش حودتون حفظ کنید
برید پیش مشاوره و صحبت کنید
یادمه گفتید موقع ازدواجتون مادرهمسرتون مخالف بودن،. خب هنوز باعث میشه گهگاهی از عروسش دل پری داشته باشه و ناراحتتون کنه.طبیعیه :-D
کمی عطوفت و دلبری خرج مادرشوهر کنید حل میشه. برای همسر هم کمی عطوفت خرج کنید مشکل حل میشه ایشالله
خودسوزی چیه. ما هنوز عزادار دختر آبی هستیم. شما دومی نباشی لطفا که از غصه میمیریم

فدای تو بشم ، آخه تا دخترهای آبی نباشن کسی چشمش باز نمیشه. یه نمایشنامه هست از زمان یونان باستان به نام لیسیستراتا. اسمش سخته ولی خب مفهوم واقعیش رو کسی نمیفهمه. جالب اینکه این یه نمایش کمدی هم هست. دارم تحریک میشم شب کنکوری این نمایشنامه رو بیارم رو صحنه منتهی نسخه ی خودمو.
تو این نمایشنامه زنان آتن که دیگه از جنگ بین آتن و اسپارت خسته شده بودن میان باهم میرن دروازه های شهر رو میبندن و اجازه نمیدن دیگه مرداشون به خونه برگردن. مردای آتن هم که خیلی راحت طلب و شهوت پرست بودن خیلی تحت فشار قرار میگیرن و از زناشون میخوان که علت این کارشون رو توضیح بدن! زنا هم میگن تا جنگ تموم نشه همین آشه و همین کاسه. تا اینکه سر همین بی خانمان شدن مردها و محرومیتشون از داشتن همسر و یه خونه ی گرم باعث میشه که جنگ رو تموم کنن. البته توی این نمایشنامه قید شده زنان برهنه، ولی در واقع برداشتی هست اشتباه که از این نمایشنامه شده. میخوام بگم کاری ندارم به سی یا ست ولی میخوام بگم قبل از دوره ای که دموکراسی آتن پا بگیره که هنوز طلایی ترینه و قانون اساسی آتن رو الان تو ایالات متحده استفاده میکنن، زنا هم درگیر بودن، و شاید هدف از برهنگی اونا در این نمایشنامه مثل برداشتن روسری از سر باشه اینجا. من بارها نقصها در ترجمه هایی که از یونان باستان اومدن میبینم ولی باز اساتید تئاتر به همون ترجمه های قدیمی بسنده میکنن و گوش بدهکار نیستن که اینا باید توسط یه شخص تئاتری و با دید تئاتری ترجمه میشدن. یا مثلا خدا بیامرز عبدالحسین زرین کوب توی کتاب بوطیقا یا همون فن شعر ارسطو رو که ترجمه کردن، با درود به شرفشون که همیشه کارای ترجمه ی خوبی ارائه دادن، ولی میخوام گله کنم چرا کاتارسیس یا تحول رو ترس و شفقت معنی کردن!!!!
حالا من کاری به این کاراش هم ندارم. میخوام بگم لیسیستراتا آخرت کاریه که ما باید انجام بدیم. همین! یعنی به زودی براتون بلیط میفرستم این کار رو روی صحنه ببینین و لذت ببرین و مهمان من باشین.

--------------------------------------------
یه دوست برزیلی دارم به نام دنیلا که وکیله و خیلی فعال حقوق بشره و الان تو کانادا داره دوره ی دکتری رو میگذرونه. یه بار به من گفت مردم برزیل برای اینکه آمریکایی ها درختای جنگل رو میبریدن که ببرن برای ویسکی هاشون بشکه درست کنن، شروع کردن به خودکشی دسته جمعی و خودشونو از بالای یه ساختمون بلند می انداختن پایین. هر شخص یک درخت! و در نهایت این مسئله تعطیل شد تا برزیلی ها بیشتر از این کشته نشن. بعد میگفت شما چرا (اون موقع) دریاتون رو میدزدن صداتون درنمیاد؟؟؟؟!!!!!
بگذریم یهو یاد این افتادم. کلا ما ملت بیخیالی هستیم، یا مثل یه آدم سیلی خورده ای میمونیم که از بس صورتش از شدت ضربه ی سیلی بی حسه که دیگه هیچی رو نمیفهمه!! الان سر این دختر بدبخت، اگه بعد از این کسی بره استادیوم فوتبال تماشا کنه گربه صفته. اصلا من انتظار دارم تیم استقلال دست به یه اعتراضی بزنه.
بعضی از آدمها خیلی جلوتر از دورانشون هستن، دختری که اینطور عاشق فوتبال بوده که با هیبت پسر میرفته استادیوم پس یه شخصیت پیشرفته داشته، و ببینین چقدر خرد شده که اینطور به سر خودش آورده. جدیدا خیلی ها خرد میشن و از این بلاها سر خودشون میارن تو این مرز و بوم. واقعا متاسفم

پ ن: بحث من یه مسئله ی کاملا اجتماعی بود و اصلا به سی یا ست ربط نداشت. من نمیتونم حقیقت رو لمث کنم ولی دروغ بگم.

[codin]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۴:۳۱ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  

(20 شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۰۳ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  

(20 شهریور ۱۳۹۸ ۰۲:۰۹ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  من دیگه خسته شدم از این زندگی که همش یه نفر بپره وسط و دعوا راه بندازه، اونم شخصی به نام مادر شوهر.
من احترام همه ی مادرا رو دارم و مثل مادر خودم میدونم ولی دلیل نمیشه که بدون شناخت از من و خانوادم مدام پسرشو تحریک کنه که با من بحث و دعوا بگیره. بعدم من هر چی میام به شوهرم میگم بابا من خسته شدم، سن و سالی ازم گذشته تحمل ندارم جدا شیم مادرت هم حال کنه میگه نه حرفا رو عوض میکنه.
به خدا بیست و چهاری داریم بحث میکنیم بس که هر روز از این باغ بری میرسد...اصلا زده به سرم خودسوزی کنم دم شهرکشون

ای بابا . آرامش حودتون حفظ کنید
برید پیش مشاوره و صحبت کنید
یادمه گفتید موقع ازدواجتون مادرهمسرتون مخالف بودن،. خب هنوز باعث میشه گهگاهی از عروسش دل پری داشته باشه و ناراحتتون کنه.طبیعیه :-D
کمی عطوفت و دلبری خرج مادرشوهر کنید حل میشه. برای همسر هم کمی عطوفت خرج کنید مشکل حل میشه ایشالله
خودسوزی چیه. ما هنوز عزادار دختر آبی هستیم. شما دومی نباشی لطفا که از غصه میمیریم

فدای تو بشم ، آخه تا دخترهای آبی نباشن کسی چشمش باز نمیشه. یه نمایشنامه هست از زمان یونان باستان به نام لیسیستراتا. اسمش سخته ولی خب مفهوم واقعیش رو کسی نمیفهمه. جالب اینکه این یه نمایش کمدی هم هست. دارم تحریک میشم شب کنکوری این نمایشنامه رو بیارم رو صحنه منتهی نسخه ی خودمو.
تو این نمایشنامه زنان آتن که دیگه از جنگ بین آتن و اسپارت خسته شده بودن میان باهم میرن دروازه های شهر رو میبندن و اجازه نمیدن دیگه مرداشون به خونه برگردن. مردای آتن هم که خیلی راحت طلب و شهوت پرست بودن خیلی تحت فشار قرار میگیرن و از زناشون میخوان که علت این کارشون رو توضیح بدن! زنا هم میگن تا جنگ تموم نشه همین آشه و همین کاسه. تا اینکه سر همین بی خانمان شدن مردها و محرومیتشون از داشتن همسر و یه خونه ی گرم باعث میشه که جنگ رو تموم کنن. البته توی این نمایشنامه قید شده زنان برهنه، ولی در واقع برداشتی هست اشتباه که از این نمایشنامه شده. میخوام بگم کاری ندارم به سی یا ست ولی میخوام بگم قبل از دوره ای که دموکراسی آتن پا بگیره که هنوز طلایی ترینه و قانون اساسی آتن رو الان تو ایالات متحده استفاده میکنن، زنا هم درگیر بودن، و شاید هدف از برهنگی اونا در این نمایشنامه مثل برداشتن روسری از سر باشه اینجا. من بارها نقصها در ترجمه هایی که از یونان باستان اومدن میبینم ولی باز اساتید تئاتر به همون ترجمه های قدیمی بسنده میکنن و گوش بدهکار نیستن که اینا باید توسط یه شخص تئاتری و با دید تئاتری ترجمه میشدن. یا مثلا خدا بیامرز عبدالحسین زرین کوب توی کتاب بوطیقا یا همون فن شعر ارسطو رو که ترجمه کردن، با درود به شرفشون که همیشه کارای ترجمه ی خوبی ارائه دادن، ولی میخوام گله کنم چرا کاتارسیس یا تحول رو ترس و شفقت معنی کردن!!!!
حالا من کاری به این کاراش هم ندارم. میخوام بگم لیسیستراتا آخرت کاریه که ما باید انجام بدیم. همین! یعنی به زودی براتون بلیط میفرستم این کار رو روی صحنه ببینین و لذت ببرین و مهمان من باشین.

--------------------------------------------
یه دوست برزیلی دارم به نام دنیلا که وکیله و خیلی فعال حقوق بشره و الان تو کانادا داره دوره ی دکتری رو میگذرونه. یه بار به من گفت مردم برزیل برای اینکه آمریکایی ها درختای جنگل رو میبریدن که ببرن برای ویسکی هاشون بشکه درست کنن، شروع کردن به خودکشی دسته جمعی و خودشونو از بالای یه ساختمون بلند می انداختن پایین. هر شخص یک درخت! و در نهایت این مسئله تعطیل شد تا برزیلی ها بیشتر از این کشته نشن. بعد میگفت شما چرا (اون موقع) دریاتون رو میدزدن صداتون درنمیاد؟؟؟؟!!!!!
بگذریم یهو یاد این افتادم. کلا ما ملت بیخیالی هستیم، یا مثل یه آدم سیلی خورده ای میمونیم که از بس صورتش از شدت ضربه ی سیلی بی حسه که دیگه هیچی رو نمیفهمه!! الان سر این دختر بدبخت، اگه بعد از این کسی بره استادیوم فوتبال تماشا کنه گربه صفته. اصلا من انتظار دارم تیم استقلال دست به یه اعتراضی بزنه.
بعضی از آدمها خیلی جلوتر از دورانشون هستن، دختری که اینطور عاشق فوتبال بوده که با هیبت پسر میرفته استادیوم پس یه شخصیت پیشرفته داشته، و ببینین چقدر خرد شده که اینطور به سر خودش آورده. جدیدا خیلی ها خرد میشن و از این بلاها سر خودشون میارن تو این مرز و بوم. واقعا متاسفم

پ ن: بحث من یه مسئله ی کاملا اجتماعی بود و اصلا به سی یا ست ربط نداشت. من نمیتونم حقیقت رو لمث کنم ولی دروغ بگم.

خواهشا بحث های مربوط ازدواج را اینجا انجام ندیدن باز بحث شروع میشه همین شما اعتراض میکنید به من اهانت شد و غیره.
ممنون

[marvelous]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۵:۲۲ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  خواهشا بحث های مربوط ازدواج را اینجا انجام ندیدن باز بحث شروع میشه همین شما اعتراض میکنید به من اهانت شد و غیره.
ممنون

دیدی که در موردش حرف نزدم و ادامه ندادم. ببخشید که اینجا نوشتم، خیلی اوراقم به خدا از اوضاع. میخوام درس بخونم تو این اوضاع اصلا نمیشه.
اگه پست قبلی منو خونده بودی اینو نمینوشتی

[maneshti_sharifi]

نقل قول: پ ن: بحث من یه مسئله ی کاملا اجتماعی بود و اصلا به سی یا ست ربط نداشت. من نمیتونم حقیقت رو لمث کنم ولی دروغ بگم.

شما دروغ میگی، من دروغ میگم، همه دروغ میگیم
اصلا اینجا کسی نمیتونه راست بگه
بحث ترسش نیست [که البته خیلی ها میترسن] بحث اینه با راست گفتن، اون چیزی که برای خودت در آینده تصور کردی رو از بین میبری (یعنی میبرن!)
همین الان یه چندتا جمله دیگه بگم این پست حذف میشه! این یعنی دروغ
دروغ یعنی همه میدونیم چه خبره ولی خودمونو میزنیم به ندیدن نشنیدن نفهمیدن
اون بحث درخت و دریا و ... اینا که فرمودین مال اینجا نیست! مردم انقدر مشکل دارن که وقت فکر کردن به این چیزارو ندارن چه برسه به غیرتش

ولش کن جز اینکه خودمونو اذیت کنیم هیچ سودی نداره
بهترین کار اینه که آش با جاش بذاریم بریم
پیشرفت و موفقیت یعنی این
نه اینکه تو تاکسی چرت و پرت های مردمِ متظاهر رو گوش کنیم

[marvelous]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۱۷ ق.ظ)maneshti_sharifi نوشته شده توسط:  

نقل قول: پ ن: بحث من یه مسئله ی کاملا اجتماعی بود و اصلا به سی یا ست ربط نداشت. من نمیتونم حقیقت رو لمث کنم ولی دروغ بگم.

شما دروغ میگی، من دروغ میگم، همه دروغ میگیم
اصلا اینجا کسی نمیتونه راست بگه
بحث ترسش نیست [که البته خیلی ها میترسن] بحث اینه با راست گفتن، اون چیزی که برای خودت در آینده تصور کردی رو از بین میبری (یعنی میبرن!)
همین الان یه چندتا جمله دیگه بگم این پست حذف میشه! این یعنی دروغ
دروغ یعنی همه میدونیم چه خبره ولی خودمونو میزنیم به ندیدن نشنیدن نفهمیدن
اون بحث درخت و دریا و ... اینا که فرمودین مال اینجا نیست! مردم انقدر مشکل دارن که وقت فکر کردن به این چیزارو ندارن چه برسه به غیرتش

ولش کن جز اینکه خودمونو اذیت کنیم هیچ سودی نداره
بهترین کار اینه که آش با جاش بذاریم بریم
پیشرفت و موفقیت یعنی این
نه اینکه تو تاکسی چرت و پرت های مردمِ متظاهر رو گوش کنیم

اگه اطلاعات از برزیل داشته باشی همچین زندگی خوبی نداشتن و خودشون با همت خودشون همه چی رو درست کردن.
درسته اینجا خیلی اوضاع برای همه وخیمه ولی تا کی باید به قول شما دروغ گفت؟ به نظر من مردم باید مشکلات رو از خودشون حل کنن. من برای امام حسین احترام خاصی قائلم ولی وقتی میبینم مردم واسه نذری اینطور تو سر خودشون میزنن. یا شب تاسوعا آرایشگاه شلوغه جای سوزن انداختن نیست (من تازه آرایشگاه مردونه رو دیدم) همه موهاشونو فشن میزنن که برن تکیه ....از این مردم چه انتظاری داری؟
به قول شاعر میگه :
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می‌بینم بد آهنگ است

ولی در ادامه این بیت با شاعر موافق نیستم ، چرا باید بریم آسمون مملکت های دیگه رو تجربه کنیم؟ من میخوام تو همین مملکت خودم حقمو بدست بیارم و میارم. میخوام مملکت خودمو درست کنم و میکنم. چرا بزاریم برای یه مشت اختلاص گر مفت خور این مملکت رو بکشن بالا و ما به قیمت یه آزادی خیالی که باز به عنوان یه خارجی پیدا میکنیم، اونور زندگی کنم؟
من خوشبختانه زندگی اونور رو هم تجربه کردم. همچین آَش دهن سوزی نیست. درسته همه در رفاه ولی چیزی که هست ایران من نیست. خداییش بدترین مردمی که دیدم توی دنیا دو قشر بودن، اول چینی ها که خیلی خیال کردن کین در حالیکه هیچی نیستن جز مشتی خرکار برده ی عقب مونده، و دوم انگلیسی ها که روی فرانسوی ها رو تو نژاد پرستی سفید کردن..... بعد تصور کنین دو تا چینی همسایه ما هستن (شهرک ما شده پر از چینی) بعد رفتیم نونوایی با مامانم نون بگیریم به ما نون نداد چینی ها رو صدا زد بهشون نون مجانی داد و گفت بسم اله و بخور. یعنی نون صلواتی دادن به اینا به خیالشون پرزیدنت ترامپن. از ماست که برماست.
خونه ای که صاحب نداشته باشه همینه و بهتر هم نمیشه.
بازم میگم به اینا نمیگن بحث سی یا سی به اینا میگن بحثهای اجتماعی. منم ترسی ندارم و فقط رعایت اینجا رو میکنم که دلم میخواد همیشه چراغش روشن باشه.
امیدوارم ما ملت ایران همه به خودمون بیایم و زندگیمون عوض بشه. شاهنامه بخونین بچه ها خیلی تاثیر داره.

[big cloud]

هوا نه سرد میکنه نه گرم. بلاخره کولر بزنیم یا خاموش کنیم.

[Behnam‌]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۰۵ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  هوا نه سرد میکنه نه گرم. بلاخره کولر بزنیم یا خاموش کنیم.

بزن خاموش کن

[marvelous]

(۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۰۵ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  هوا نه سرد میکنه نه گرم. بلاخره کولر بزنیم یا خاموش کنیم.

وقتی ابر به این گندگی هست ، همه جا رو سایه میکنه ...