زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۹:۰۰ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۲۵۸۱
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۱۰:۳۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵ ق.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  
(24 شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷ ق.ظ)diligent نوشته شده توسط:  شیر پگاه چقد بیمزه ست! :|
من جایی خوندم که این شیرهای استرلیزه و کلا شیر های پاکتی خوب نیستند.
علتش رو یادم نیست متاسفانه.
ما که از این شیرهای کیلویی می خریم. یه ربع هم می جوشونیم.خیلی هم عالی Tongue

این شیرهای پاکتی با ماندگاری بالا قراره مواد شیمیایی نداشته باشه چون اینا فرا دما هستند تا حدود ١٥٠ درجه حرارتشون می دهند میکروب هاش از بین میره و دیگه میکروبی وجود نداره که شیر رو فاسد کنه. این استرلیزه میشه، شیر معمولی ها پاستوریزه. میگن که چیزی توش نمی ریزیم. البته منم فکر می کنم وقتی تجهیزاتش رو یک بار گرفتن، برای چی باید بازم دروغ بگن و مواد نگهدارنده بریزند؟

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , diligent
ارسال: #۳۲۵۸۲
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۱۰:۳۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۴۹ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  اصن الان که می‌نویسم افسوس می‌خوردم آدم مجبور هست بره ولی خب شاعر گفته سعدیا حب وطن گر چه حدیثیست صحیح، نتوان مرد به سختی [صرفاً به این خاطر] که من این جا زادم"
با یه بخشی از نظراتتون موافقم با بخشیش هم اساسا" مخالف... ولی هرکس عقایدِ خودش رو داره که کاملا هم محترمه، در نتیجه نمیخوام بحث کنم! (حالا مگه کسی گفت بحث کن!)
ولی این چند جمله رو که خوندم چون خیلی وقته درگیرِ این موضوعاتم، دلم گرفت... در حالِ حاضر فکر میکنم نسلِ ما کمی تا قسمتی از سختی کشیدن فراری هست. میدونم که بیشتر مواقع زحمت میکشیم (خیلی هم زیاد) ولی دیده نمیشه و همین قدرنشناسی، شاید دردناکتر از هر رنج و مشقتِ دیگه ای باشه، اصلا هم نمیخوام مثلِ بعضی از بزرگترها بگم راحت طلب شدیم، ولی مثلِ نسلهای قبلی هم نیستیم دیگه. قبول کنیم!
حرفهای ایشون بهانه شد که باز سرِ دردِ دلم باز بشه... ببخشید.

بی ما تو به سر بری همه عمر...
من بی تو گمان مبر که یکدَم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP , Aurora
ارسال: #۳۲۵۸۳
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۱۰:۴۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز من هنوز صاحب شغل با درامد خوب و مرتبط با رشتم هستم ولی همیشه حس می کنم بزرگترین اشتباهم این بود که بجای درس کار رو انتخاب کردم و الا منتظرم تا مدیرعامل برگرده و من با برگه استعفا برم پیشش. کنکور۹۵ منتظر منه
شاید وقتی مجرد بودم و احتیاجی به درامد کارم نداشتم خیلی ازاد تر و راحت تر میرفتم دنبال هدف هام الانم با داشتن مشکلات شدید مالی و تعهد به زندگی متاهلی می خوام که حتما به هدفم برسم
شاید سخت بگذره این مدت ولی پایانش قراره خوب باشه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , SepidehP
ارسال: #۳۲۵۸۴
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۱۲:۰۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۱:۱۵ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  به قول یه نفر
پارادوکس ترین قضیه دنیا اینه که حتی کسی که بخواد بفهمه بیشعوره باید شعور داشته باشه!

آدم های بیشعور همیشه که بیشعور نمی مانند ...

نگران نباشید بیشعور هم روزی باشعور می شود !
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۲۵۸۵
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۱۲:۰۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۴۹ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  اما غذاها همه از بیخ افتضاح. رست‌بیف کجا بود! پنیر پیتزاهاشون یا در واقع خمیر پیتزاهاشون یه چیزی کمی ضخیم‌تر از نون تافتون خودمون با مساحتِ حدودً دو برابر (شعاع رادیکال ۲ برابر) پیتزاهای ایران بود. بعد رووش یه چیز قرمز که یه چیزی بین رب و سس گوجه بود می‌مالیدند میشد پیتزای مارگاریتا! دستور پخت و عکسش اینجا:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
هست
عجب پیتزای بی خودی اینکه شد نون رب
اگه تو خونه ما چنین غذایی پخته بشه تا یکسال همه اعتصاب غذا میگیرن

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۲۵۸۶
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۱:۴۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۴۸ ق.ظ)khadij.b نوشته شده توسط:  امروز من هنوز صاحب شغل با درامد خوب و مرتبط با رشتم هستم ولی همیشه حس می کنم بزرگترین اشتباهم این بود که بجای درس کار رو انتخاب کردم و الا منتظرم تا مدیرعامل برگرده و من با برگه استعفا برم پیشش. کنکور۹۵ منتظر منه
شاید وقتی مجرد بودم و احتیاجی به درامد کارم نداشتم خیلی ازاد تر و راحت تر میرفتم دنبال هدف هام الانم با داشتن مشکلات شدید مالی و تعهد به زندگی متاهلی می خوام که حتما به هدفم برسم
شاید سخت بگذره این مدت ولی پایانش قراره خوب باشه
ببخشید ولی یه وقتایی ارشد خوندن هم ارزشی نداره. بعد سه سال که درست تموم شد میخوای برگردی دنبال کار بگردی؟
اونقدر مشکلات مالی فشار میاره که روزی صد مرتبه خودت را شماتت کنی .اصلا لذتی هم از درس خوندن نبری
یه مدت در کنار کارت درس بخون ببین خوبه بعد استعفا بنویس
همین الان میگید درآمدتون خوبه ولی مشکل شدید مالی دارید حالا همین درآمد را هم حذف کنید ببینید سخت تر نمیشه

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۳۲۵۸۷
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۳:۵۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۳۴ ق.ظ)stateless نوشته شده توسط:  
(24 شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۴۹ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  اصن الان که می‌نویسم افسوس می‌خوردم آدم مجبور هست بره ولی خب شاعر گفته سعدیا حب وطن گر چه حدیثیست صحیح، نتوان مرد به سختی [صرفاً به این خاطر] که من این جا زادم"
با یه بخشی از نظراتتون موافقم با بخشیش هم اساسا" مخالف... ولی هرکس عقایدِ خودش رو داره که کاملا هم محترمه، در نتیجه نمیخوام بحث کنم! (حالا مگه کسی گفت بحث کن!)
ولی این چند جمله رو که خوندم چون خیلی وقته درگیرِ این موضوعاتم، دلم گرفت... در حالِ حاضر فکر میکنم نسلِ ما کمی تا قسمتی از سختی کشیدن فراری هست. میدونم که بیشتر مواقع زحمت میکشیم (خیلی هم زیاد) ولی دیده نمیشه و همین قدرنشناسی، شاید دردناکتر از هر رنج و مشقتِ دیگه ای باشه، اصلا هم نمیخوام مثلِ بعضی از بزرگترها بگم راحت طلب شدیم، ولی مثلِ نسلهای قبلی هم نیستیم دیگه. قبول کنیم!
حرفهای ایشون بهانه شد که باز سرِ دردِ دلم باز بشه... ببخشید.
نمی‌شه شما حرف خودتون رو بزنید و بعدش دفتر رو ببندید بگید نمی‌خوام بحث کنم.
مطمئن نیستم بنده و شما از یه نسل هستیم ولی اگه یکی از مخاطب‌های قسمت راحت‌طلبی و ... حرفتون من هستم باید بگم که جمع بستن کلاً چیز خوبی نیست مخصوصاً که نه طرف مقابل رو می‌شناسید و نه گذشته‌اش رو می‌دونید. اگر هدف من راحت‌طلبی بود الان خیلی وقت بود که مرخص شده بودم! ثانیاً نه در قرآن نوشته شده و نه علم ثابت کرده که نسل قبلی خیرِ مطلق هست و ما باید با اون مقایسه بشیم، اساساً هم بشر کمال‌طلب هست و فراهم آوردن زندگی راحت هم جزو این کمال‌طلبی هست. این جوری باشه من نوعی هم متقابلاً می‌تونم افراد غیر هم‌نظرم رو به کوتاه بودن سقف آرزوها و ... متهم کنم. ضمن اینکه خود نسل قبلی هم اونایی که امکانش براشون فراهم بود کم به ژاپن و ... برای درآمد و زندگی بهتر مهاجرت نمی‌کردند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , sss
ارسال: #۳۲۵۸۸
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۳:۵۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
میخوام یه کتاب فرهنگ لغت فارسی بخرم دهخدا بهتره یا معین یاغیرانها؟ کدوم بهتر و کامل تره؟

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۲۵۸۹
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۴:۰۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Just be yourself and....stand a little taller
Promise?
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۲۵۹۰
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۴:۱۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۳:۵۰ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  نمی‌شه شما حرف خودتون رو بزنید و بعدش دفتر رو ببندید بگید نمی‌خوام بحث کنم.
مطمئن نیستم بنده و شما از یه نسل هستیم ولی اگه یکی از مخاطب‌های قسمت راحت‌طلبی و ... حرفتون من هستم باید بگم که جمع بستن کلاً چیز خوبی نیست مخصوصاً که نه طرف مقابل رو می‌شناسید و نه گذشته‌اش رو می‌دونید. اگر هدف من راحت‌طلبی بود الان خیلی وقت بود که مرخص شده بودم! ثانیاً نه در قرآن نوشته شده و نه علم ثابت کرده که نسل قبلی خیرِ مطلق هست و ما باید با اون مقایسه بشیم، اساساً هم بشر کمال‌طلب هست و فراهم آوردن زندگی راحت هم جزو این کمال‌طلبی هست. این جوری باشه من نوعی هم متقابلاً می‌تونم افراد غیر هم‌نظرم رو به کوتاه بودن سقف آرزوها و ... متهم کنم. ضمن اینکه خود نسل قبلی هم اونایی که امکانش براشون فراهم بود کم به ژاپن و ... برای درآمد و زندگی بهتر مهاجرت نمی‌کردند.
جاپون. Big Grin


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless
ارسال: #۳۲۵۹۱
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۴:۲۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۳:۵۰ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  
(24 شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۳۴ ق.ظ)stateless نوشته شده توسط:  
(24 شهریور ۱۳۹۵ ۰۲:۴۹ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  اصن الان که می‌نویسم افسوس می‌خوردم آدم مجبور هست بره ولی خب شاعر گفته سعدیا حب وطن گر چه حدیثیست صحیح، نتوان مرد به سختی [صرفاً به این خاطر] که من این جا زادم"
با یه بخشی از نظراتتون موافقم با بخشیش هم اساسا" مخالف... ولی هرکس عقایدِ خودش رو داره که کاملا هم محترمه، در نتیجه نمیخوام بحث کنم! (حالا مگه کسی گفت بحث کن!)
ولی این چند جمله رو که خوندم چون خیلی وقته درگیرِ این موضوعاتم، دلم گرفت... در حالِ حاضر فکر میکنم نسلِ ما کمی تا قسمتی از سختی کشیدن فراری هست. میدونم که بیشتر مواقع زحمت میکشیم (خیلی هم زیاد) ولی دیده نمیشه و همین قدرنشناسی، شاید دردناکتر از هر رنج و مشقتِ دیگه ای باشه، اصلا هم نمیخوام مثلِ بعضی از بزرگترها بگم راحت طلب شدیم، ولی مثلِ نسلهای قبلی هم نیستیم دیگه. قبول کنیم!
حرفهای ایشون بهانه شد که باز سرِ دردِ دلم باز بشه... ببخشید.
نمی‌شه شما حرف خودتون رو بزنید و بعدش دفتر رو ببندید بگید نمی‌خوام بحث کنم.
مطمئن نیستم بنده و شما از یه نسل هستیم ولی اگه یکی از مخاطب‌های قسمت راحت‌طلبی و ... حرفتون من هستم باید بگم که جمع بستن کلاً چیز خوبی نیست مخصوصاً که نه طرف مقابل رو می‌شناسید و نه گذشته‌اش رو می‌دونید. اگر هدف من راحت‌طلبی بود الان خیلی وقت بود که مرخص شده بودم! ثانیاً نه در قرآن نوشته شده و نه علم ثابت کرده که نسل قبلی خیرِ مطلق هست و ما باید با اون مقایسه بشیم، اساساً هم بشر کمال‌طلب هست و فراهم آوردن زندگی راحت هم جزو این کمال‌طلبی هست. این جوری باشه من نوعی هم متقابلاً می‌تونم افراد غیر هم‌نظرم رو به کوتاه بودن سقف آرزوها و ... متهم کنم. ضمن اینکه خود نسل قبلی هم اونایی که امکانش براشون فراهم بود کم به ژاپن و ... برای درآمد و زندگی بهتر مهاجرت نمی‌کردند.

کاش یه کم دقیق‌تر صحبتهای من رو خونده بودید.
من نه تنها شما یا هرکس دیگه‌ای رو به راحت طلبی یا هر صفتِ مثبت و منفیِ دیگه‌ای موصوف نکردم، بلکه با همچنین قضاوتهایی مخالف هم هستم(قسمتهای بولد شده) چون به نظرم شناختنِ انسانها اونقدر سخت هست که حتی بعد از سالها نشه نزدیکترین دوستان و اطرافیانمون رو هم به درستی بشناسیم، چه برسه تو فضای مجازی و با چند تا ارسال!!! متنی هم که نوشتم واقعا مخاطب نداشت و صرفا حرفِ دلم بود برای خودم! حتی اول یه جمله نوشته بودم که مخاطبم شما یا هرکس دیگه ای نیست ولی دیدم دارم به نقل قول از صحبتهای شما پاسخ میدم (پس احتمالا شما مخاطب درنظر گرفته میشید)، در نتیجه حذفش کردم. آخرین جمله‌ام هم این رو نشون میده. هیچ کجای حرفم هم از خیر مطلق حرفی نزدم. اصولا" هم عادت دارم از کلماتی که احتمال رو در جمله نشون میده استفاده کنم تا کلّی نگری نکرده باشم. (کمی تا قسمتی، شاید و ...) صحبتهای من فقط "هرچه میخواهد دلِ تنگت بگو..." بود ولی انگار تعبیر به قضاوت و متهم کردن شد. ما هم که سقفِ آرزوهامون کوتاه!

در موردِ "نسل" هم شاید باید اول یک تعریف ارائه بدیم!

بی ما تو به سر بری همه عمر...
من بی تو گمان مبر که یکدَم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۳۲۵۹۲
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۵:۱۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
داشتم به این فکر میکردم آخه چرا پسرا اینقدر از سربازی متنفرن!!! خیلی جالبه ک الان دلم میخاست کاش دخترا هم سربازی داشتن ی مدت از همه چیز همه کس دور میشی، دیگه مدام با این سوال مواجه نمیشی، میخوای چیکار کنی؟ دیگه هیچکس فضولی نمیکنه تو آینده ای ک هنوز خودتم براش تصمیمی نگرفتی، میتونی وقتی از همه دوری، با خیال راحت فک کنی ک چیکار میخای بکنی!! آخ ک چ قدر دوست دارم برم سربازی، دور بشم از هرچی ک نمیزاره فک کنم نمیزاره تصمیم بگیرم نمیزاره نفس بکشم....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , RASPINA , SepidehP , sss
ارسال: #۳۲۵۹۳
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۶:۴۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کسانی که حساس و زود رنج هستن و زود ناراحت میشن و دست خودشونم نیست (ممکنه جلوی دیگران هم نتونن ناراحتیشون رو پنهان کنن، مثلا اشکشون در بیاد!). اینا باید چیکار کنن؟؟ چطوری میتونن کمی پررو تر و قویتر باشن؟

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: salam5
ارسال: #۳۲۵۹۴
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۷:۱۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۳۱ ق.ظ)karbar نوشته شده توسط:  این شیرهای پاکتی با ماندگاری بالا قراره مواد شیمیایی نداشته باشه چون اینا فرا دما هستند تا حدود ١٥٠ درجه حرارتشون می دهند میکروب هاش از بین میره و دیگه میکروبی وجود نداره که شیر رو فاسد کنه. این استرلیزه میشه، شیر معمولی ها پاستوریزه. میگن که چیزی توش نمی ریزیم. البته منم فکر می کنم وقتی تجهیزاتش رو یک بار گرفتن، برای چی باید بازم دروغ بگن و مواد نگهدارنده بریزند؟

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
نمیدونم :flushed:
من توی یکی از این سایتهایی که نسخه ی تلگرامیش هم هست خوندم . در واقع از تلگرام وارد سایت شدم و مطلبش رو خوندم.
چون خودمون استفاده نمی کردیم دیگه بررسی نکردم که چرا!
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۲۵۹۵
۲۴ شهریور ۱۳۹۵, ۰۸:۲۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۸:۲۷ ب.ظ، توسط karbar.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۶:۴۱ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  کسانی که حساس و زود رنج هستن و زود ناراحت میشن و دست خودشونم نیست (ممکنه جلوی دیگران هم نتونن ناراحتیشون رو پنهان کنن، مثلا اشکشون در بیاد!). اینا باید چیکار کنن؟؟ چطوری میتونن کمی پررو تر و قویتر باشن؟

به نظر من منطقی تر شدن، از زوایای عقلانی به قضایا نگاه کردن (تمرینی تا ملکه بشه) و کلا کنترل هیجان. افسار رفتار رو به دست عقل دادن و نه احساس.
همین حرف به نظرم یکم توام با هیجان است. زود ناراحت شدن و اشک زود در اومدن متضادش نمیشه پر رویی. پر رویی از جنس بی ادبیه ولی اون دو تای اول ویژگی شخصیتیه. به نظر من متضادشون میشه عقل گرا بودن و محکم تر بودن.

(۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ۰۷:۱۱ ب.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  
(24 شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۳۱ ق.ظ)karbar نوشته شده توسط:  این شیرهای پاکتی با ماندگاری بالا قراره مواد شیمیایی نداشته باشه چون اینا فرا دما هستند تا حدود ١٥٠ درجه حرارتشون می دهند میکروب هاش از بین میره و دیگه میکروبی وجود نداره که شیر رو فاسد کنه. این استرلیزه میشه، شیر معمولی ها پاستوریزه. میگن که چیزی توش نمی ریزیم. البته منم فکر می کنم وقتی تجهیزاتش رو یک بار گرفتن، برای چی باید بازم دروغ بگن و مواد نگهدارنده بریزند؟

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
نمیدونم :flushed:
من توی یکی از این سایتهایی که نسخه ی تلگرامیش هم هست خوندم . در واقع از تلگرام وارد سایت شدم و مطلبش رو خوندم.
چون خودمون استفاده نمی کردیم دیگه بررسی نکردم که چرا!

امیدوارم که درست نباشه این حرفا، بچه مدرسه ایی ها بعضا از اینا استفاده می کنند. حتی این طرح پخش شیر در مدارس هم من دیدم که از اینا میدن.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۲۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۹۱۰ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۵ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۷۶۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۲۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close