انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Bahar_HS]

لطفا دوستان برنامه نویس حرفه ای پاسخگو باشند!
موقع کار کردن با سیستم یا مطالعه،حتی اگر زیاد هم نباشه،سردرد و چشم درد خیلی بدی می گیرم و تنها راه حلش ۲۴ ساعت استراحته!
قبلنا که جوونتر بودم اینقدر اذیت نمی شدم...،به متخصص هم مراجعه کردم،گفتند خشکی چشم داری و قطره اشک مصنوعی بهم دادند؛ولی افاقه نکرد،فقط باید کار نکنم،
این چشم درد و سردرد حسابی اذیتم می کنه می خوام برنامه نویسی رو ادامه بدم و حرفه ای بشم! ولی نمی دونم با این چشم درد و سردرد میشه ادامه داد یا باید کلنا بی خیال برنامه نویسی بشم و برم یه رشته کاری و تحصیلی جدید انتخاب کنم؛واااای!باید دوباره کنکورم هم بدم!!!!!

[Pure Liveliness]

دیوی درون من است که به آشوب میکشاندم. به سستی. به جنون.
آدم تا وقتی سخت مشغول یه کار و رسیدن به هدفی هست هم مهربون تر میشه هم آدم تر. هم منطقی تر. هم چیزای منفی اطراف رووش تاثیر نمیذاره و کلا اونطوری زندگی میکنه که باید. در واقع همون pure liveliness.باید سخت مشغول بود و به هیچی فکر نکرد.
Dont give up!

پی نوشت: امیدوارم به سال بعد نکشه این استرس...

پی تر نوشت: * ای انسان! چه چیزی تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور کرده است؟* روی دیوار نوشتمش. اما دیو هنوز هست! پناه بر تو خدا

[blackhalo1989]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۴۳ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  مشکل از این افراد نیست آقای بلک !!!!!!
مشکل از فرهنگ سازی اشتباهه
اینکه بهمون گفتن مثلا اگه ارشد داشته باشی یا دکتری داشته باشی لیاقتت دیگه حقوق بالای ۲۵۰۰
اینکه خانواده ها از طرف انتظار دارن حالا که درس خونده تا سن ۲۵ سالگی برای خانوما و ۲۷ سالگی با احتساب سربازی برای آقایون الان کلی در آمد داشته باشی!!!!!
این اسطوره سازیای الکیه!!!!! یه آلمانی به قول گفته خودتون میاد اول لیسانس میگیره میره دنبال کار بعد وقتی دید نیاز داره علمش بیشتر شه میاد دنبال فوق لیسانس!!!!!! اینجا چی؟اینجا طرف هیچی بلد نیست میاد میره فوق لیسانس!!!! تو لیسانستو پاس کردی که اومدی فوق؟؟؟؟؟(نمونه اش خودم )
خیلیامون طعمه اسطوره سازی شدیم. ولی دیگه باید از رویا بیایم بیرون . اینایی که با پارتی اومدن رو ما بهشون اجازه کار دادیم.
فرض کنین یه رییس شرکت اومده کلی هزینه کرده شرکت راه انداخته حالا شما باشین میرین مثلا پسر دوستتون که هیچی بارش نیست رو قبول میکنین یا اونی که غریبه اس ولی مثلا مخ برنامه نویسیه؟؟؟؟؟ خب معلومه غریبه رو انتخاب میکنین . ولی وقتی رییس شرکت میبینه که سطح علمی اون غریبه با سطح علمی پسر دوستش یکیه خب مسلما پسر دوستش رو انتخاب میکنه .
گنج با رنج به دست میاد . نه با دزدی . دزد نهایتش به دست همکارای خودش رسوا میشه یه عمر هم ترس از رسوا شدن داره آرامش نداره.

مسیولیت زندگی هر کسی به طور مستقیم و کاملا با خودشه. فرهنگ و اسطوره سازی و اینا بهونه است. اگه شما در این حد تو زندگیتون دخل و تصرف ندارید که فرهنگ یا انتظار خانواده یا ... برای شما مشخص می کنه که ادامه تحصیل بدید که دیگه باید فاتحه این زندگی رو خوند. کسی شما رو مجبور کرد که ارشد برید؟ یعنی مثلا کسی با تفنگ بالا سر شما وایساده بود که اگه ارشد نمیخوندید شما رو میفرستاد به دیار باقی؟! خودتون انتخاب کردید که چطوری زندگی کنید حالا هم مسیولیتش رو نندازید گردن بقیه. تو همین جامعه بودن افرادی که خودشون مسیر زندگی خودشون رو تعیین کرد. اونا تو این فرهنگ نبودن؟ یا فشار روی اونا نبود؟ یا پشتشون به پدرشون گرم بود؟! اینا بهونه است. بیاید یاد بگیریم مسیول اول و آخر زندگیامون خودمون هستیم نه جامعه و فرهنک و اقتصاد و کشور و ...

[samaneh@90]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۱۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(21 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۴۳ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  مشکل از این افراد نیست آقای بلک !!!!!!
مشکل از فرهنگ سازی اشتباهه
اینکه بهمون گفتن مثلا اگه ارشد داشته باشی یا دکتری داشته باشی لیاقتت دیگه حقوق بالای ۲۵۰۰
اینکه خانواده ها از طرف انتظار دارن حالا که درس خونده تا سن ۲۵ سالگی برای خانوما و ۲۷ سالگی با احتساب سربازی برای آقایون الان کلی در آمد داشته باشی!!!!!
این اسطوره سازیای الکیه!!!!! یه آلمانی به قول گفته خودتون میاد اول لیسانس میگیره میره دنبال کار بعد وقتی دید نیاز داره علمش بیشتر شه میاد دنبال فوق لیسانس!!!!!! اینجا چی؟اینجا طرف هیچی بلد نیست میاد میره فوق لیسانس!!!! تو لیسانستو پاس کردی که اومدی فوق؟؟؟؟؟(نمونه اش خودم )
خیلیامون طعمه اسطوره سازی شدیم. ولی دیگه باید از رویا بیایم بیرون . اینایی که با پارتی اومدن رو ما بهشون اجازه کار دادیم.
فرض کنین یه رییس شرکت اومده کلی هزینه کرده شرکت راه انداخته حالا شما باشین میرین مثلا پسر دوستتون که هیچی بارش نیست رو قبول میکنین یا اونی که غریبه اس ولی مثلا مخ برنامه نویسیه؟؟؟؟؟ خب معلومه غریبه رو انتخاب میکنین . ولی وقتی رییس شرکت میبینه که سطح علمی اون غریبه با سطح علمی پسر دوستش یکیه خب مسلما پسر دوستش رو انتخاب میکنه .
گنج با رنج به دست میاد . نه با دزدی . دزد نهایتش به دست همکارای خودش رسوا میشه یه عمر هم ترس از رسوا شدن داره آرامش نداره.

مسیولیت زندگی هر کسی به طور مستقیم و کاملا با خودشه. فرهنگ و اسطوره سازی و اینا بهونه است. اگه شما در این حد تو زندگیتون دخل و تصرف ندارید که فرهنگ یا انتظار خانواده یا ... برای شما مشخص می کنه که ادامه تحصیل بدید که دیگه باید فاتحه این زندگی رو خوند. کسی شما رو مجبور کرد که ارشد برید؟ یعنی مثلا کسی با تفنگ بالا سر شما وایساده بود که اگه ارشد نمیخوندید شما رو میفرستاد به دیار باقی؟! خودتون انتخاب کردید که چطوری زندگی کنید حالا هم مسیولیتش رو نندازید گردن بقیه.

من گفتم کسی مجبورم کرد؟؟؟ نه آقا وقتی یه سری هعی بیان به شما بگن ارشد توپه عالیه اگه ارشد بگیری کلی یاد میگیری کلی درآمد پیدا میکنی و... اونم از طرف مثلا اساتیدت اون وقت میشه گفت که فرهنگ روی تصمیم گیری من تاثیر گذاشته!!!!!!
و اینکه من الان ناراضی نیستم از وضعیتم خیلی هم خوبه کل حرف من این بود از رویا بیایم بیرون و سعی کنیم کار یاد بگیریم . اگه شما میگین فرهنگ خانواده و... هیچ تاثیری روی تصمیم گیری ندارن کلا بحثش جداست

[blackhalo1989]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۱۸ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  من گفتم کسی مجبورم کرد؟؟؟ نه آقا وقتی یه سری هعی بیان به شما بگن ارشد توپه عالیه اگه ارشد بگیری کلی یاد میگیری کلی درآمد پیدا میکنی و... اونم از طرف مثلا اساتیدت اون وقت میشه گفت که فرهنگ روی تصمیم گیری من تاثیر گذاشته!!!!!!
و اینکه من الان ناراضی نیستم از وضعیتم خیلی هم خوبه کل حرف من این بود از رویا بیایم بیرون و سعی کنیم کار یاد بگیریم . اگه شما میگین فرهنگ خانواده و... هیچ تاثیری روی تصمیم گیری ندارن کلا بحثش جداست

شما میتونید بازم مسیولیت کارهاتون رو قبول نکنید و تاثیر محیط اطراف رو بولد کنید...

[samaneh@90]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(21 فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۱۸ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  من گفتم کسی مجبورم کرد؟؟؟ نه آقا وقتی یه سری هعی بیان به شما بگن ارشد توپه عالیه اگه ارشد بگیری کلی یاد میگیری کلی درآمد پیدا میکنی و... اونم از طرف مثلا اساتیدت اون وقت میشه گفت که فرهنگ روی تصمیم گیری من تاثیر گذاشته!!!!!!
و اینکه من الان ناراضی نیستم از وضعیتم خیلی هم خوبه کل حرف من این بود از رویا بیایم بیرون و سعی کنیم کار یاد بگیریم . اگه شما میگین فرهنگ خانواده و... هیچ تاثیری روی تصمیم گیری ندارن کلا بحثش جداست

شما میتونید بازم مسیولیت کارهاتون رو قبول نکنید و تاثیر محیط اطراف رو بولد کنید...

شما مسئولیت کاراتون قبول کنین منم روی قبول کردن مسئولیتام فکر میکنم آقا جمله منو بخونین بعد جبهه الکی بگیرین

[gubriyas]

فشار روانی ای که در حین دیدن فیلم "Carol" به روحیه آدم وارد میشه بقدری سنگین و مهلکه که حقیقتا انسان رو از پا درمیاره اما در عین ناباوری بسیار لذت بخش و خوشاینده
طبیعتا توصیه میکنم حتما ببینین

[x86]

---

[Behnam‌]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۵۴ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط:  بنده هم واقعا با اونهایی که میگن کار نیست، درآمد پایینه، کسی دنبال تخصص نیست و... مشکل دارم. نمیتونی هم بهشون چیزی بگی، اگه بگی میگن این حرفا از شکم سیریه، یا فکر می کنن ما هم جزو همون بابک زنجانی ها هستیم و شروع به تفتیش می کنن که بوجه ی شرکتتون، پروژتون از کجا تامین میشه و... . باور کنید تو این چند وقت انقدر برای پروژه های صنعتی و کار تو شرکت بهم زنگ زدن و به علت کمبود وقت ردشون کردم که واقعا شرمنده ی بعضی از دوستان نزدیکم شدم. بنده هم سه سال پیش بنایی می کردم و نقل قول زیر از خاطرات همون روزهاست ولی چند روز پیش برای مدیریت بخش نرم افزاری یه شرکت تازه تاسیس ازم دعوت به همکاری شد که اون رو هم رد کردم، حقوق پیشنهادیشون هم نزدیک ۴ ملیون بود. نمی گم زیاده ولی برای منی که یه سال تجربه دارم، بد نیست. الان هم تو یه شرکت خصوصی با حقوق نزدیک به همین عددی که گفتم دارم کار می کنم. خیلی راحت میشه تو یه سال از بنایی با روزی ۲۰ هزار تومن به برنامه نویسی با ساعتی ۲۰ هزار تومن رسید. البته اگه برید تو نخش خواهید دید که بنایی و برنامه نویسی تفاوتی با هم ندارن، فقط یکیش سختره و کمتر پول میدن، یکیش راحتره و بیشتر پول میدن. الان دوستام ۲۷ تومن، ۳۰ تومن هم به ازای یه ساعت کار میگیرن. پروژه ای که دیگه بیشتر، مثلا یه پروژه میگیرید با ۷-۸ ساعت کار یه ملیون گیرتون میاد. تو آمریکاش هم یه همچین حقوقی نمیدن، حلالِ حلال هم هست. نقل قول زیر رو برای اونهایی آوردم که فکر می کنن برنامه نویس ها برنامه نویس زاده شدن. واقعا آقای بلک حرف دل ما رو زدند، کسانی که هیچ تخصصی ندارن و فقط غر میزنن. به زمین و زمان هم گیر میدن. البته بنده کسی مد نظرم نیست، ولی واقعا هر جا میشینم، حتی تو دانشگاهش هم ازین حرفا میشنوم. روح آدم آزرده میشه واقعا. داستان برنامه نویس شدن رو هم جایی نوشته بودم که حذف کردم، فقط این رو بدونیم که خودمون باید تلاش کنیم و اگه به هدفمون نرسیدیم، هیچ کس به جز خودمون مقصر نیست.

خب شما خفن یا خوش شانس هستید، لزوماً همه اینطوری نیستند یا همه تهران نیستند و کامپیوتر نمیخونند.
دوست من کارشناسی و ارشد مهندسی شیمی رو از شریف گرفت و هم کارشناسی و ارشد رنک بود، از من و امثال من هم فنی‌تر هست، الان ۳ سال هست از این شرکت میره به اون شرکت با اینکه به هیچ کاری نه نمیگه تقریباً (به جز دلالی). از اول ارشد با حقوق ۶۰۰ تومنی شروع کرد ولی عملاً همون ماهی ۱۶۰ ساعت اینا رو مجبور بود بره! بعدش شرکته دید صرف نمیکنه یا نتونست با شرکت های دولتی که متصل به رانت بودن رقابت کنه، اینم که نمیتونست تا آخر عمر این همه کار کنه و تازه هزینه ی ماشین و موبایل و ... اخیراً قبل از عید دیدم که هنوز دنبال کار بود چون این شرکت جدید که جردن بود و روزی یک ساعت رفت و یک ساعت هم برگشتش طول میکشید، زده توو کار خرید و فروش پلیمر به جای تولید، که تازه اونم میگفت بگیر نگیر داره.

من افراد زیادی رو دیدم که با سواد و توانایی کم یا زیاد دارن حقوق خوبی میگیرن، ولی همون قدر هم افراد زیادی دیدم که با همون توانایی و علم و مقدار مناسبی هم سابقه ی کار، در به در دنبال حقوق مناسب که نه، حقوق مکفی میگردند. بعضی وقتا جور نمیشه.

[x86]

----

[Behnam‌]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۴:۲۴ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط:  بنده داستان بنا بودنم رو نقل کردم که بگم اعتقادی به خفن بود هیچ کسی ندارم و مهمتر از اون به شانس هم اعتقادی ندارم. جبر جغرافیایی وجود داره ولی قابل تغییره. بنده هم شهرستان بودم و آمدم تهران. همین کاربر Densike لیسانس شیمی رو با معدل پایین خوانده بودند و الان شریف آی تی می خونن. اگه دانشگاه کارشناسی رو بگید، خیلی ها مثل بنده پیام نور خوندن، بنابراین خودمون مسئول سرنوشتمون هستیم. قبول دارم که ما مسئول خیلی از چیزها مثل مریضی، تصادف، و یا اتفاق هایی که اطرافمون میوفته نیستیم ولی در ۹۹% موارد شرایط همه افراد تو کل دنیا یکسانه. اینم بگم تمام مدیر عامل های شرکت ما کارشناسی فیزیک دارن حدود ۵-۶ نفر، کد متلب و سی شارپ و کار با برد و پردازش تصویر را از بر هستن. و یه نکته ی اینکه اگه شما در فرومی که رشته ی بچه هاش شیمی هست این موضوع را مطرح کنید پاسخ بهتری دریافت می کنید. بنده رشته ام کامپیوتر هست و مخاطبم بچه های مانشت که فکر می کنم یا آی تی خوندن، یا کامپیوتر و یا علوم و به نظرم از نظر کار این سه گرایش هیچ تفاوتی با هم ندارند.

یک خانم با در نظر گرفتن مسائل فرهنگی/مذهبی/خانوادگی چطور میتونه جبر جغرافیا رو تغییر بده؟

یا من منظورتون از عدم اعتقاد به خفن بودن رو متوجه نشدم یا شاید شما منظور من رو از این کلمه متوجه نشدید. استعدادهای آدما با هم فرق داره، یکی نیاز هست یک ساعت تلاش کنه به نتیجه برسه یکی دیگه ۱۰ ساعت. یکی ماکزیمم تلاشش میتونه مثلاً به گرفتن مدرک و یادگرفتنِ تخصص در حد کارمندی بانک برسه، یکی میتونه انیشتین بشه (شاید با تلاش کمتر!) و الا الان به اندازه‌ی آدم‌های پرتلاش انیشتین و ادیسون داشتیم.

بعدش این که همه لیسانس فیزیک یا شیمی بخونند و کار پیدا نشه برن سی شارپ کنند که نشد راه حل. اتفاقاً این حرف شما شاید تأییدی بر حرف من هم باشه که همه این امکان رو ندارند کار مناسب گیر بیارند. یکی چار پنج سال لیسانس مهندسی شیمی یا مواد یا نساجی یا ریاضی یا فیزیک و ... میخونه و در کنار ارشدش هم به امید سابقه ی کار و یاد گرفتن تخصص کار هم کرده که نباید بیاد بره کار کامپیوتری انجام بده.

[jazana]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۰۳ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  موقع کار کردن با سیستم یا مطالعه،حتی اگر زیاد هم نباشه،سردرد و چشم درد خیلی بدی می گیرم و تنها راه حلش ۲۴ ساعت استراحته!
قبلنا که جوونتر بودم اینقدر اذیت نمی شدم...،به متخصص هم مراجعه کردم،گفتند خشکی چشم داری و قطره اشک مصنوعی بهم دادند؛ولی افاقه نکرد،فقط باید کار نکنم،
این چشم درد و سردرد حسابی اذیتم می کنه می خوام برنامه نویسی رو ادامه بدم و حرفه ای بشم! ولی نمی دونم با این چشم درد و سردرد میشه ادامه داد یا باید کلنا بی خیال برنامه نویسی بشم و برم یه رشته کاری و تحصیلی جدید انتخاب کنم؛واااای!باید دوباره کنکورم هم بدم!!!!!

lcd بزرگ استفاده کن

نکات معمولی کار با کامپیوتر رو رعایت کن.(فاصله از مانیتو، چند دقیقه یکبار نگاه به دور دست و ...)

برنامه های حفاظت از چشم مثل f.lux نصب کن. این برنامه ها نور و ... مانیتور را بسته به نور محیط و روز و شب بودن تغییر میده و خیلی کمک می کنه.(مثلا وقتی لامپ کم مصرف تو اتاق روشنه باید نور متصاعد شده از مانیتور فلان مقدار باشه که برنامه تنظیم می کنه)

برنامه های دیگه ای هم هستن که ایده کلی همونه.

احتمالا روش های گیاهی میاهی واسه درد چشم یا دارو پزشکی هم باشه که بلد نیستم.

اگر مشکل حاد پزشکی نداری ایشالا موردی نیست.

منم چشمم داره ضعیف میشه و راهی براش نیست

توکل به بالایی

[x86]

----

[gogooli]

کلا میزان درآمد به باور افراد بستگی داره...

[Menrva]

(۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۰۳ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  لطفا دوستان برنامه نویس حرفه ای پاسخگو باشند!
موقع کار کردن با سیستم یا مطالعه،حتی اگر زیاد هم نباشه،سردرد و چشم درد خیلی بدی می گیرم و تنها راه حلش ۲۴ ساعت استراحته!
قبلنا که جوونتر بودم اینقدر اذیت نمی شدم...،به متخصص هم مراجعه کردم،گفتند خشکی چشم داری و قطره اشک مصنوعی بهم دادند؛ولی افاقه نکرد،فقط باید کار نکنم،
این چشم درد و سردرد حسابی اذیتم می کنه می خوام برنامه نویسی رو ادامه بدم و حرفه ای بشم! ولی نمی دونم با این چشم درد و سردرد میشه ادامه داد یا باید کلنا بی خیال برنامه نویسی بشم و برم یه رشته کاری و تحصیلی جدید انتخاب کنم؛واااای!باید دوباره کنکورم هم بدم!!!!!

به نظرم پیش یه دکترِ دیگه هم برو شاید چشمات ضعیف شده.