زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۸:۳۶ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۳۲۸۱
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۰۹:۰۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۰۶:۱۳ ب.ظ)dr.a_AI نوشته شده توسط:  دلم تنگ است
(۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵ ب.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  سرم درد است.
خسته ام........

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ziba_090 , dr.a_AI
ارسال: #۲۳۲۸۲
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۰۹:۴۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۰۹:۴۴ ب.ظ، توسط IT.girll.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۰۹:۰۵ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  می خواستم همینو بپرسم که مگه سهروردی هم ایستگاه داره؟ یعنی داشته؟ Smile

سهروردی هنوز راه نیوفتاده تا بهشتی میاد فقط ؛ )
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna
ارسال: #۲۳۲۸۳
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۰۹:۵۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مراقب باش چیزی جا نذاری...
قدمهاتو یکم آهسته وردار..!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , soheila-zd , ziba_090 , fatemeh87 , afrooz-OMD , nina69
ارسال: #۲۳۲۸۴
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۱۰:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ شهریور ۱۳۹۵ ۰۷:۴۴ ب.ظ، توسط Innocence.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

(۱۵ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۱۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  سلام
ممنونم از همه اونایی که منو حسابی با تبریکشون و دلداریاشون شرمندم کردن چه با پیامهاشون چه کامنتهاشون
همگی خیلی مهربونین
از ته قلبم برای همتون آرزوی موفقیت و خوشحالی و سلامتی میکنم
اومدم که ازتون بخوام برام دعا کنین...
تمام تصوراتم از ارشد بهم ریخته و نمیدونم دقیقا میخوام چیکار کنیم و چطوری پیش میرم
برام دعا کنین
مرسی...
چرا ؟ شما که رتبتون خیلی خوب شده.. ایشالا دانشگاهی ک میخواستین قبول شده باشین

Sent from my SM-N9005 using Tapatalk
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۳۲۸۵
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۱۱:۰۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خوابگاه ۱,۲۰۰ چه خبره!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , dr.a_AI
ارسال: #۲۳۲۸۶
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۱۱:۳۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه بغض تو گلموه

یه راه مبهم جلومه

یه گذشته خراب پشت سرم

از چپ و راست هم راه به راه دارم میخورم

فقط امیدم به اون بالاست ... !

[تصویر:  zCK]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemeh87 , afrooz-OMD , kora , RASPINA , tabassomesayna , sa_ra
ارسال: #۲۳۲۸۷
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۱۱:۳۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۷ ب.ظ، توسط پوونه.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۱۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  سلام
ممنونم از همه اونایی که منو حسابی با تبریکشون و دلداریاشون شرمندم کردن چه با پیامهاشون چه کامنتهاشون
همگی خیلی مهربونین
از ته قلبم برای همتون آرزوی موفقیت و خوشحالی و سلامتی میکنم
اومدم که ازتون بخوام برام دعا کنین...
تمام تصوراتم از ارشد بهم ریخته و نمیدونم دقیقا میخوام چیکار کنیم و چطوری پیش میرم
برام دعا کنین
مرسی...

شاید بعدا پشیمون بشم اینا رو نوشتم. شاید هم نشدم. شاید پاک کردم بعدا. شاید هم پاک نکردم.
ولی خب از من که هیچ وقت دروغ نشنیدی؟ میدونی هم که اخلاق درست حسابی هم ندارم که بخوام همینطوری الکی یه حرفایی بزنم که مثلا خیلی تو دل برو باشم! فقط چون دوستمی و واقعا تو این دو سه هفته مونده به شروع ترم اولت این حالت داره نگرانم میکنه، اینا رو میگم.. هم برا تو هم برا کسایی که ناراحتن از نتیجه هاشون.

نمیدونم چرا همیشه شاکی هستم از همه چی در حالیکه همیشه هم بهم ثابت شده که بدبیاری های زندگی من همه عاقبت خوشی دارن.
خرداد پارسال بود که بالاخره تصمیمم واسه رفتن به ترکیه و ارشد تو بهترین دانشگاه خاورمیانه که دانشگاه خاورمیانه آنکارا هستش، جدی شد. و فکر میکردم صددرصد اوایل بهمن ماه سال پیش من آنکارا هستم و مجبور هم نیستم برای ارشد بخونم. به خاطر همین بود که پروژه پایانی و کارآموزیم رو با آرامش کار میکردم بدون دغدغه وقت تااااااا وقتی که هیچی طبق نقشه پیش نرفت و رفتن من کنسل شد.
خیلی شاکی بودم از خدا که چرا اینطوری شد از یه طرفی هم واسه کنکور ارشد هم وقتم خیلی کم بود و هر چقدر خوندم نتونستم خودمو برسونم به بقیه اما الان که اوضاع ترکیه به هم ریخته تازه میفهمم حکمتش رو.
درسته شاید اوضاع انقدر وخیم نیست که تو خبرها میخونیم و میشنویم ولی همین اخبار پدر و مادرهای کسایی که اونجا هستن رو نگران کرده. یادمه یکی از آشناها هم پسرش اوکراین بود تو جریان درگیری های اوکراین اونم انقدر نگران بود که اصرار میکرد به پسرش که برگرده ایران. یه مدرک ارشد ترکیه و بعدش احتمالا دکترا تو یه کشور پیشرفته تر انقدر ارزش نداشت که پدر و مادرم رو نگران کنم.

این اولین بار نیست که به عینه میبینم لطف خدا رو. همیشه همینطوره.
حتی دانشگاه داغون کارشناسی من هم دلیل داشت قبولیم که هیچ بنی بشری حتی در حد یک صدم درصد هم احتمال نمیداد من اون نتیجه اسفبار رو بیارم و منی که سال ها تو بهترین مدرسه شهرم از بهترین دانش آموزها بودم، برم یه دانشگاه واقعا خیلی خیلی سطح پایین ولی کم کم حکمت این هم برای من داره مشخص میشه.
کسی که هدفش شریف بود، حتی با یه سال پشت کنکور موندن باز نتونست حریف حکمت خدا بشه و مجبور شد بره غیرانتفاعی. تو که علم و صنعتی شدی باید خیلی شاکرتر از این حرف ها باشی.. "نمیدونم دقیقا میخوام چیکار کنم" حرفی نیست که الان بخوای بزنی. قبلا بهت گفتم بازم بهت میگم باید قوی تر باشی و به خدا اعتماد کنی. همین و بس. شاید الان به خاطر این اتفاق ناراحتی ولی خوشبین باش. مطمئن باش که از خوشبین بودن، پشیمون نمیشی.
این آخرین حرف های من بود که در این مورد بهت زدم. امیدوارم زودتر افروز ِ شاد خودمون بشی و دوباره همه با هم مثل قبل از ارس بگیم و یه ملت رو کنجکاو کنیم که در مورد چی حرف میزنیم دقیقاBig Grin فقط من و آفاقیم که مثل همیشه ایم. رفقاااااااا من دلم برا اون روزای شاد همتون تنگ شده..



پ.ن: چرا من همیشه طومار مینویسم ؟ :| یکی به من خلاصه نویسی یاد بده لطفا Big Grin Big Grin Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , vesta , afrooz-OMD , RASPINA , Parisa-SH , Bahar_HS , amineh89 , salam az ma , sa_ra , ماه و خورشید , **sara** , hatame
ارسال: #۲۳۲۸۸
۱۶ شهریور ۱۳۹۴, ۱۱:۵۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۴۴ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  من دارم میرم خلیج فارس برای من ارس دیگه کارساز نیستTongueافروز توهم بیا بریم Big Grin

واجب شد یه توگوشی(سیلی) به همه دوستای مانشتیم بزنمBig GrinCool

پونه تو شبها ساعت ۱۱ منو بیاد بیار خلاصه نویسی رو یاد میگیریBig Grin

ای بابا آفاق منو هم با خودت ببر. تو ارس فقط عمرم تلف شد Big Grin
میگم خلیج فارس کوسه داره؟ وال و نهنگ چطور؟ : ))))))))))))

،
سیلی چیه؟ تو دمپایی ابریت و نانچیکوت رو به بقیه نشون بدی دوستای مانشتی میان خلیج فارس با ما Big Grin
،
: ))))))))))))))))
ساعت ۱۱ ِ تو ؟ : )))))
آفاق من باید ساعت ۱ ِ تو رو به یاد بیارم بلکهههههه شاااااااااید خلاصه نویسی رو یاد گرفتم Big Grin

+وای آفاق چن روز پیش شدیدا خوابم میومد ولی با بچه های دبیرستان داشتم چت میکردم
کلی غلط املایی و گرامری داشتم یا اصلا متوجه نمیشدم چی میگن.. بچه ها میگفتن چته ؟ خوابت میاد؟ من انکار میکردم. چون اگه میگفتم خوابم میادنمیذاشتم این همه حرف بزنم و مجبورم میکردن آفلاین شم : )))))))
آخرش تو همون خواب و بیداری یه سوتی خفنی دادم که خواب از سرم پرید ولی دیگه روم نشد بمونم و آفلاین شدم Big Grin Big Grin Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , vesta , Bahar_HS , sa_ra , **sara**
ارسال: #۲۳۲۸۹
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۱۲:۰۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۰۰ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  
(16 شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۵۲ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  ای بابا آفاق منو هم با خودت ببر. تو ارس فقط عمرم تلف شد Big Grin
میگم خلیج فارس کوسه داره؟ وال و نهنگ چطور؟ : ))))))))))))

،
سیلی چیه؟ تو دمپایی ابریت و نانچیکوت رو به بقیه نشون بدی دوستای مانشتی میان خلیج فارس با ما Big Grin
،
: ))))))))))))))))
ساعت ۱۱ ِ تو ؟ : )))))
آفاق من باید ساعت ۱ ِ تو رو به یاد بیارم بلکهههههه شاااااااااید خلاصه نویسی رو یاد گرفتم Big Grin

+وای آفاق چن روز پیش شدیدا خوابم میومد ولی با بچه های دبیرستان داشتم چت میکردم
کلی غلط املایی و گرامری داشتم یا اصلا متوجه نمیشدم چی میگن.. بچه ها میگفتن چته ؟ خوابت میاد؟ من انکار میکردم. چون اگه میگفتم خوابم میادنمیذاشتم این همه حرف بزنم و مجبورم میکردن آفلاین شم : )))))))
آخرش تو همون خواب و بیداری یه سوتی خفنی دادم که خواب از سرم پرید ولی دیگه روم نشد بمونم و آفلاین شدم Big Grin Big Grin Big Grin

پوونه وستا گولمون زد Smileمن امار خلیج فارسو گرفتم اصن اونجا کویت میفهمی کویتِBig Grin

تا باشه از این سوتیا Big GrinShyمن بس که سوتی دادم ترجیح میدم اینجور وقتا منقطع یا خیلی کوتاه حرف بزنم، بیشتر شنونده امBig Grin

کویت؟ : )))))))))))
بیا بریم به هر آن کجا که باشد به جز ارس سرایم : )))))))))))))))))))))

اصلا از این لحظه به بعد منم تصمیم میگیرم خلاصه تر حرف بزنم. این خط _____ اینم نشون $$$$$$ Big Grin
راستی ساعت دقیقا یازدهه آفاق باز کوتاه تر شد جمله هات : )))))
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , vesta , Bahar_HS , sa_ra , **sara**
ارسال: #۲۳۲۹۰
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۱۲:۴۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ۱۱:۳۶ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  شاید بعدا پشیمون بشم اینا رو نوشتم. شاید هم نشدم. شاید پاک کردم بعدا. شاید هم پاک نکردم.
ولی خب از من که هیچ وقت دروغ نشنیدی؟ میدونی هم که اخلاق درست حسابی هم ندارم که بخوام همینطوری الکی یه حرفایی بزنم که مثلا خیلی تو دل برو باشم! فقط چون دوستمی و واقعا تو این دو سه هفته مونده به شروع ترم اولت این حالت داره نگرانم میکنه، اینا رو میگم.. هم برا تو هم برا کسایی که ناراحتن از نتیجه هاشون.

نمیدونم چرا همیشه شاکی هستم از همه چی در حالیکه همیشه هم بهم ثابت شده که بدبیاری های زندگی من همه عاقبت خوشی دارن.
خرداد پارسال بود که بالاخره تصمیمم واسه رفتن به ترکیه و ارشد تو بهترین دانشگاه خاورمیانه که دانشگاه خاورمیانه آنکارا هستش، جدی شد. و فکر میکردم صددرصد اوایل بهمن ماه سال پیش من آنکارا هستم و مجبور هم نیستم برای ارشد بخونم. به خاطر همین بود که پروژه پایانی و کارآموزیم رو با آرامش کار میکردم بدون دغدغه وقت تااااااا وقتی که هیچی طبق نقشه پیش نرفت و رفتن من کنسل شد.
خیلی شاکی بودم از خدا که چرا اینطوری شد از یه طرفی هم واسه کنکور ارشد هم وقتم خیلی کم بود و هر چقدر خوندم نتونستم خودمو برسونم به بقیه اما الان که اوضاع ترکیه به هم ریخته تازه میفهمم حکمتش رو.
درسته شاید اوضاع انقدر وخیم نیست که تو خبرها میخونیم و میشنویم ولی همین اخبار پدر و مادرهای کسایی که اونجا هستن رو نگران کرده. یادمه یکی از آشناها هم پسرش اوکراین بود تو جریان درگیری های اوکراین اونم انقدر نگران بود که اصرار میکرد به پسرش که برگرده ایران. یه مدرک ارشد ترکیه و بعدش احتمالا دکترا تو یه کشور پیشرفته تر انقدر ارزش نداشت که پدر و مادرم رو نگران کنم.

این اولین بار نیست که به عینه میبینم لطف خدا رو. همیشه همینطوره.
حتی دانشگاه داغون کارشناسی من هم دلیل داشت قبولیم که هیچ بنی بشری حتی در حد یک صدم درصد هم احتمال نمیداد من اون نتیجه اسفبار رو بیارم و منی که سال ها تو بهترین مدرسه شهرم از بهترین دانش آموزها بودم، برم یه دانشگاه واقعا خیلی خیلی سطح پایین ولی کم کم حکمت این هم برای من داره مشخص میشه.
کسی که هدفش شریف بود، حتی با یه سال پشت کنکور موندن باز نتونست حریف حکمت خدا بشه و مجبور شد بره غیرانتفاعی. تو که علم و صنعتی شدی باید خیلی شاکرتر از این حرف ها باشی.. "نمیدونم دقیقا میخوام چیکار کنم" حرفی نیست که الان بخوای بزنی. قبلا بهت گفتم بازم بهت میگم باید قوی تر باشی و به خدا اعتماد کنی. همین و بس. شاید الان به خاطر این اتفاق ناراحتی ولی خوشبین باش. مطمئن باش که از خوشبین بودن، پشیمون نمیشی.
این آخرین حرف های من بود که در این مورد بهت زدم. امیدوارم زودتر افروز ِ شاد خودمون بشی و دوباره همه با هم مثل قبل از ارس بگیم و یه ملت رو کنجکاو کنیم که در مورد چی حرف میزنیم دقیقاBig Grin فقط من و آفاقیم که مثل همیشه ایم. رفقاااااااا من دلم برا اون روزای شاد همتون تنگ شده..
ببخشید که نقل قول میگیرم اگه خواستی پاک کنی تا منم پاکشون کنم
منم به زمان بندی خدا اعتقاد دارم ومطمئنم اون چیزی که خدا برای ما مقرر میکنه خیلی بهتراز چیزیه که خودمون آرزوش را داریم
دلم میخواد این روزها این سردرگمی ها این همه تصمیم وبرنامه ریزی این همه بیخوابی و حرص خوردن و فکر وفکر وفکر........ آخرش نتیجه اش خوب بشه
آخر این همه دویدن ها این همه زمین خوردن وپاشدنا.........
خدایا . . . . . میدونم همیشه کنارمی

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , Bahar_HS , sa_ra , ماه و خورشید , **sara** , hatame
ارسال: #۲۳۲۹۱
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۰۱:۴۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۴۱ ق.ظ، توسط پوونه.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ق.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  ببخشید که نقل قول میگیرم اگه خواستی پاک کنی تا منم پاکشون کنم
منم به زمان بندی خدا اعتقاد دارم ومطمئنم اون چیزی که خدا برای ما مقرر میکنه خیلی بهتراز چیزیه که خودمون آرزوش را داریم
دلم میخواد این روزها این سردرگمی ها این همه تصمیم وبرنامه ریزی این همه بیخوابی و حرص خوردن و فکر وفکر وفکر........ آخرش نتیجه اش خوب بشه
آخر این همه دویدن ها این همه زمین خوردن وپاشدنا.........
خدایا . . . . . میدونم همیشه کنارمی
ببخشید لازم نیست. راحت باش : )
،
یه اتفاق خوب حتما میفته
یادم بهت چن بار گفتم تا حالا.. تو این فروم، تو شبیه ترین آدم به خود منی
اتفاقایی که اینجا تعریف میکنی رو حسش میکنم.
بیا با روحیه و امید، منتظر باشیم ببینیم آخر قصه چی میشه : )

(۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ ق.ظ)dr.a_AI نوشته شده توسط:  (حالا نفر بعدی بگه سرم درد است)
دردم سر است! Big Grin
سردرد هم علتش درد ِ سره Big Grin
جمله ام خیلی فلسفیه Big Grin Big Grin Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , so@ , dr.a_AI , ماه و خورشید , **sara**
ارسال: #۲۳۲۹۲
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۰۱:۵۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ ق.ظ)dr.a_AI نوشته شده توسط:  تنم خسته است.

دَر هم بسته است.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , پوونه , Bahar_HS , sa_ra , dr.a_AI , ماه و خورشید , **sara**
ارسال: #۲۳۲۹۳
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۰۲:۰۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۰۸ ق.ظ، توسط پوونه.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۱:۵۵ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  نه باید میگفتی
سرم درد است
چِشَم خون است
دلم دریاست
بعدیشو یکی دیگه بگه Big GrinBig Grin
کمرم خم است!
اینم بعدیش :دی
+ دندون درد و کمردرد از بدترین دردهای دنیاس.
دیروز جو گرفت یه کم بیشتر از همیشه ورزش کردم امروز از کمردرد میمیرم و خیلی شجاعت به خرج دادم تا الان گریه نکنم و این درد وحشتناکو تحمل کنم. :دی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , Bahar_HS , sa_ra , dr.a_AI , ماه و خورشید , **sara**
ارسال: #۲۳۲۹۴
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۰۲:۰۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۰۴ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  
(17 شهریور ۱۳۹۴ ۰۲:۰۱ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  کمرم خم است!
ویزیتم رایگان است Big Grin
باقی امراضو بگو تا نسخه اتو بپیچونمSmile

دارو هم رایگان است؟ : )))
دکترجان توجه بشه به این که جیب من خالی است Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , so@ , dr.a_AI , ماه و خورشید , **sara**
ارسال: #۲۳۲۹۵
۱۷ شهریور ۱۳۹۴, ۰۳:۵۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هرچی گشتم نتونستم یه دانشجو یا فارغ التحصیل امنیت از بین کاربرا پیدا کنم.
لطفا اگه کاربری هست که خانوم باشه و تو زمینه ی امنیت تجربه داشته باشه بهم پیام بده.
با تشکر

هرکجا لرزیدی، از سفر ترسیدی، فقط آهسته بگو : من خدا را دارم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۶۲ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۲۴۹ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۰ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۸۷۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۳۶ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۴۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close