انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[kazhal@]

اخــــــــــــرین ســــحری هم با چشمای بستــــــــــه خوردیـــــــــــم. . .
.
.
.
.
+ -_-

[Fardad-A]

(۲۶ تیر ۱۳۹۴ ۰۵:۳۸ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  

(26 تیر ۱۳۹۴ ۰۵:۳۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  بدم نمیاد یه مدت فرمانده یه ناو هواپیمابر بشم صبح به صبح از پنجره کابینم یه نگاهی به عرشه بندازم . یه صد تا F-16 ببینم.

حتما همراه با یک فنجان قهوه...

میدونید که من زیاد بلند پرواز نیستم . قهوه نبود همون چایی قند پهلو هم راضی ام. فنجان هم نشد همون استکانهای کمر باریک هم باشه کفایت میکنه.

[farhud]

(۲۵ تیر ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  کلی وقت گذاشتم به سوالات سایت زیر جواب دادم ببینم با خصوصیات من چه شغلی را بهتر است انتخاب کنم .
در این آدرس:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

مثلا" اینکه مقید به ساعت کاری نباشم . یا کارم یکنواخت نباشه.

آخرش پیشنهاد کرده من " دریانورد " یا "کارآگاه جنایی " یا " زیست شناس" بشم
(اینکه این مشاغل چقدر بهم شباهت دارند بخصوص دریانورد با اون دو تای دیگه خیلی مجهوله برایم)

روحیات من خیلی متغیره
دو ماه پیش به من گفت برنامه نویس شبکه و بازیساز کامپیوتری، الانم متخصص تحقیق و توسعه و دکتر.
احتمالا اقتصاددان بودن شغل نیست، چون این چیزی بود که همیشه میخواستم.

[vesta]

(۲۶ تیر ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  میدونید که من زیاد بلند پرواز نیستم . قهوه نبود همون چایی قند پهلو هم راضی ام. فنجان هم نشد همون استکانهای کمر باریک هم باشه کفایت میکنه.

چای قند پهلو به پیوست ارسال شد، خدمت کاپیتان

پ.ن: یک ماهه شبا نخوابیدم، حالا باید رو ساعت خوابم هم کار کنم :|

[dr.a_AI]

هم اتاقیم یه خرگوش داشت آورده بود خوابگاه مدتی، کلی غر زدیم بردش خونه. خرگوشا خیلی باهوشن
لباس خرگوشی هم بخرید براش تنش کنید خیلی بانمک میشه ... دامن چین دار

این یه نمونه لباس :

[RASPINA]

ممنون AVA جان قشنگه
منم از اینا میخوام
مخصوصا با این لباسای بامزه
میخوام.............
//ولی عمرا مامانم بذاره بیارمش توخونه . احتمالا تو حیاط باید بذارمش
//وگرنه کل خونه را یه بار میشوره

[diligent]

اینم خرگوش خواهرزاده ی منه- حداقل نصف روز می آوردنش داخل خونه :| خیلی هم باهاشون اخت شده بود.
آوا جان چیکار به سبیلاش داشتی، سبیلاشون که قشنگه. سبیلای اینو ببین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[Menrva]

آخی چه خرگوشای خوشگلی...منم دلم خرگوش خوااااااااستتتتتتتتت

[gogooli]

(۲۶ تیر ۱۳۹۴ ۰۵:۵۵ ق.ظ)farhud نوشته شده توسط:  

(25 تیر ۱۳۹۴ ۱۱:۴۹ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  کلی وقت گذاشتم به سوالات سایت زیر جواب دادم ببینم با خصوصیات من چه شغلی را بهتر است انتخاب کنم .
در این آدرس:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

مثلا" اینکه مقید به ساعت کاری نباشم . یا کارم یکنواخت نباشه.

آخرش پیشنهاد کرده من " دریانورد " یا "کارآگاه جنایی " یا " زیست شناس" بشم
(اینکه این مشاغل چقدر بهم شباهت دارند بخصوص دریانورد با اون دو تای دیگه خیلی مجهوله برایم)

روحیات من خیلی متغیره
دو ماه پیش به من گفت برنامه نویس شبکه و بازیساز کامپیوتری، الانم متخصص تحقیق و توسعه و دکتر.
احتمالا اقتصاددان بودن شغل نیست، چون این چیزی بود که همیشه میخواستم.

دقیقا برای من هم هر دفعه یک چیزی می گه

[Fardad-A]

اگه کسی اینجاست که تو طراحی این برنامه اظهارنامه مالیاتی نقش داره خواهشا" برای اینکه اینهمه مودیان مالیاتی دعاتون!!!! نکنن یه ذره به نرم افزارهای خارجی یه نگاهی ولو اجمالی داشته باشید.

آدم از مهندسین نرم افزار این سازمان امور مالیاتی کلهم اجمعین نا امید میشه. اگه همه اطلاعاتتون را دست نویس جلوتون بذارید یه روز طول میکشه تا وارد کنید و خطاهاش را بگیرید. خطا که نیست سلیقه های عجیب غریب طراح نرم افزاره !!!!!

یه تشکر هم باید ازتون کرد. سالهای قبل باید الکترونیکی میفرستادیم بعد باید پرینت میکردیم کاغذیش را میبردیم تحویل میدادیم.

امسال لطف کردین بعد چند سال بهمان ارسال الکترونیکی اکتفاء کردین و بالاخره متوجه شدین ارسال الکترونیکی برای حذف ارسال کاغذیه و دوتاش با هم احتمالا" واسه تست اطمینان به اینترنت بوده

[فوژان]

(۲۶ تیر ۱۳۹۴ ۰۲:۳۷ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  اگه کسی اینجاست که تو طراحی این برنامه اظهارنامه مالیاتی نقش داره خواهشا" برای اینکه اینهمه مودیان مالیاتی دعاتون!!!! نکنن یه ذره به نرم افزارهای خارجی یه نگاهی ولو اجمالی داشته باشید.......

دقیقا :||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تازه برای من که نام کاربریم رو میگه اشتباهه :| باید برم حضوری

[gogooli]

سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند.
سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند.
سخنران بادکنک‌ها را جمع کرد و در اتاقی دیگر نهاد.
سپس از حاضرین خواست که به اتاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود بیابد.
همه باید ظرف پنج دقیقه بادکنک خود را بیابند.
همه دیوانه‌وار به جستجو پرداختند؛ یکدیگر را هُل می‌دادند؛
به یکدیگر برخورد می‌کردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حد نداشت.
مهلت به پایان رسید و هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد.
بعد، از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است.
در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند.
سخنران ادامه داده گفت: «همین اتفاق در زندگی ما می‌افتد.
همه دیوانه‌وار و سراسیمه در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سوی چنگ می‌اندازیم و نمی‌دانیم سعادت ما در کجا واقع شده است.
سعادت ما در سعادت و مسرت دیگران است.
به یک دست سعادت آنها را به آنها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید.»

[kora]

من دلم گربه میخواد ولی نمیزارن بیارم! این اخری هم که موافقت صورت گرفت، تمهیداتی در نظر گرفته بودن که کلا بیخیال شدم!!! هعیییییی

[IT.girll]

خداروشکر زندگی کنکوری ما هم از امشب شروع میشه

[RASPINA]

عیدتون مبارک .....