انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Riemann]

ستاره های سربی فانوسکای خاموش
منو هجوم گریه از یاد تو فراموش
تو بال و پر گرفتی به چیدن ستاره
دادی منو به خاک این غربت دوباره
دقیقه های بی تو پرنده های خستن
آیینه های خالی دروازه های بستن
اگه نرفته بودی جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی گریه منو نمی برد
پرنده پر نمی سوخت آیینه چین نمی خورد
اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی …
شبا نه های بی تو یعنی حضور گریه
با من نبودن تو یعنی وفور گریه
از تو به آیینه گفتم از تو به شب رسیدم
نوشتمت رو گلبرگ تورو نفس کشیدم
از رفتن تو گفتم ستاره در به در شد
شبنم به گریه افتاد پروانه شعله ور شد
کوچه پر از غزل بود به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی گریه منو نمی برد
پرنده پر نمی سوخت آیینه چین نمی خورد
اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی …


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[gogooli]

(۲۶ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  

(26 خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  اگه فضای استفاده شده پیام ۱۰۰% شه دیگه نمی تونیم پیام بدیم؟

اگر فضا پر شده باید پاک کنید چند تا از پیام ها رو تا خالی شه.

چند تا خالی کرده بودم کم نمی شد، شما گفتین بیشتر خالی کردم ۱% کم شد
ممنون

[Riemann]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  چند تا خالی کرده بودم کم نمی شد، شما گفتین بیشتر خالی کردم ۱% کم شد
ممنون

برو تو سطل آشعال از اون جا هم حذفش کن

[NP-Cσмρℓєтє]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  

(26 خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  

(26 خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  اگه فضای استفاده شده پیام ۱۰۰% شه دیگه نمی تونیم پیام بدیم؟

اگر فضا پر شده باید پاک کنید چند تا از پیام ها رو تا خالی شه.

چند تا خالی کرده بودم کم نمی شد، بیشتر خالی کردم ۱% کم شد
ممنون

سطل زباله رو خالی کردی؟ اون رو هم باید پاک کنی

+ کهولت سن بعضیا کار دست بقیه نده صلوات! :|

[gogooli]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۴ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  چند تا خالی کرده بودم کم نمی شد، شما گفتین بیشتر خالی کردم ۱% کم شد
ممنون

برو تو سطل آشعال از اون جا هم حذفش کن

ایول...به نکته ظریفی اشاره کردی
مرسی

[shayesteNEY]

در بازی زندگی من آدم های زیادی هستند که دوستِ شان دارم اما قبولِ شان

ندارم . شبیه خوردن یک پرس غذای چرب و چلی که مطمئنی هیچ سودی

برای بدن ات ندارد اما خوردن اش با یک لیوان نوشابه ی گازدار لیمویی (!)

می تواند قشنگ ترین اتفاق آن روزت باشد !

قبول دارم ؛ تشبیه درستی نبود. چرا که آدم ها قرار نیست همیشه به تو سودی

برسانند اما مسئله طرز تفکر و اندیشه ی آن هاست .

که گاه تحمل اش برایم سخت می شود .

البته همیشه همینطور بوده و هست و یقین دارم روزی که اندیشه ها برابر و

نظرات مساوی شوند زندگی از جریان خواهد ایستاد ؛ اما روی حرف من به

آن هایی است که بیش از یک خیلی معمولی دوستِ شان دارم !

و می بینم که همین تضاد های اعتقادی-فرهنگی بسیار ساده گاه تا چه اندازه

حجیم می شوند .

با این حال هیچ وقت سعی نخواهم کرد آدم ها را تغییر دهم ؛

چون تنها نتیجه اش در فرد مقابل

– تازه اگر خیلی برایش عزیز باشی –

می شود تظاهر .

و تظاهر سرمنشا همه ی خیانت هاست . .

[Behnam‌]

(۲۶ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  اگه فضای استفاده شده پیام ۱۰۰% شه دیگه نمی تونیم پیام بدیم؟

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  چند تا خالی کرده بودم کم نمی شد، شما گفتین بیشتر خالی کردم ۱% کم شد

میخواین ترشی ۷ ساله درست کنید با پیاماتون؟

[Riemann]

قطعا شغل، نگرانی و گرفتاری، به وفور در سراسر زندگی همه وجود دارد. اما اگر تمام خواهش ها به محض برانگیخته شدن برآورده شوند، انسانها چگونه در زندگی خود مشغول باشند و وقت خود را بگذرانند؟ تصور کنید نژاد بشر به مدینه فاضله نقل مکان کند، جایی که هرچیزی خود به خود به ثمر برسد و کبوتران درحین پرواز بیدرنگ کباب شوند، جایی که هرکس فورا محبوب خود را پیدا کند و در حفظ و نگهداری او هیچ مانع و مشکلی نداشته باشد. انسانها از دلزدگی خواهند مرد، یا خود را حلق آویز خواهند کرد، یا شاید با هم بجنگند، یکدیگر را خفه کنند یا بکشند. بنابراین دچار رنج و درد بیشتری از آنچه اکنون طبیعت برای آنها مقرر نموده، خواهند شد.

آرتور شوپنهاور

ای زندگی! به تازگی در دیدگان‌ات نگریستم و گویی در ژرفنایِ ناپیمودنی غرقه شدم.
فردریش نیچه

عشق و عاشقی هرچند اثیری و پراحساس ابراز گردد، بازهم ریشه در شهوت دارد و بس.
آرتور شوپنهاور

در غلاف زرین همدردی گاهی دشنه حسد پنهان است.
فردریش نیچه

آرزو کردن چه قدر فرحبخش است، اما وقتی به آرزوی خود رسیدیم، شادی از درون ما رخت برمی بندد.
فردریش نیچه

این جمله رو باید با آب طلا روی سر در مانشت نوشت

خوشبختی میان خانهٔ شماست، بیهوده آن را در باغ بیگانگان می‌جویید.
مارکوس اورلیوس

[shayesteNEY]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  

(26 خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  اگه فضای استفاده شده پیام ۱۰۰% شه دیگه نمی تونیم پیام بدیم؟

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  چند تا خالی کرده بودم کم نمی شد، شما گفتین بیشتر خالی کردم ۱% کم شد

میخواین ترشی ۷ ساله درست کنید با پیاماتون؟

این متن مربوط به من نیست ولی نتونستم بی جواب رد شم
گاهی یه سری پیامها هست که ادم دلش نمیاد حذف کنه
مثل یه سری پیامهای تو گوشی . شاید به ظاهر ساده یا خیلی معمولی اما خاطره انگیز و دلنشین و از اونهایی که هر چند ماه یکبار هم که ببینی خاطره ارسال کننده و روز و ساعت برات زنده میشه

[NP-Cσмρℓєтє]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۳ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  

(27 خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۱ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  کاملا موافقم
من اس های کاملا روزمره ی سالهای قبل دوستانم رو هنوزم که هنوزه، بک اپش رو در سیستمم نگه داشتم، گاهی که نگاه مینداختم بهش تمام حس و حال اون روزها دوباره انگار زنده میشد!
بعضی پیام ها هم خاص هستن، باید بمونن!

من که shift+delete میشن همه چیز! کلا اثر هرچی از گذشته هست باید پاک بشه!!!

گذشته که پاک نمیشه...

:|

البته گویا پیش پای شما شد!
:|

[Behnam‌]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۲۰ ق.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  این متن مربوط به من نیست ولی نتونستم بی جواب رد شم
گاهی یه سری پیامها هست که ادم دلش نمیاد حذف کنه
مثل یه سری پیامهای تو گوشی . شاید به ظاهر ساده یا خیلی معمولی اما خاطره انگیز و دلنشین و از اونهایی که هر چند ماه یکبار هم که ببینی خاطره ارسال کننده و روز و ساعت برات زنده میشه

والا تا جایی که من توو این سایت دیدم ملت پست‌های معمولی رو هم پاک می‌کنند و دلشون نمیخواد بمونه، چه برسه به پیام.
بعد من اگه پیام‌هام واقعاً در این حد مهم و ارزشمند بود که دلم نیاد حتی ۱ درصدش رو پاک کنم، ۲۵ تومن میدادم صندوق پیام خصوصیم نامحدود میشد :')

[A.M2015]

(۲۵ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۰۲ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  هر سقوطی
پایان کار نیست…
باران را ببین،
سقوط باران
قشنگترین "آغاز" است...

چقد زیبا و دلنشین بود

---

خداوندا به تمام امتحان دهندگان صبر و تحمل فراوان عنایت بفرما. امشب یه لحظه حس کردم واقعا خسته شدم از این همه امتحان. زندگیم از بچگی خلاصه شده تو درس و درس و درس و امتحان

[naiad]

مادرم!روزی که خدا تو را ازمن گرفت بزرگترین درد دنیا را به قلبم نشانه رفت.????

[Bahar_HS]

(۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۳۶ ق.ظ)naiad نوشته شده توسط:  مادرم!روزی که خدا تو را ازمن گرفت بزرگترین درد دنیا را به قلبم نشانه رفت.????

با اینکه این اواخر رنجور و بیمار بود،هیچ کداممان انتظار رفتنش را نداشتیم؛......
انگار برای خودمان و دیگر آدمها همیشه امید زنده ماندن و زندگی داریم....
مادربزرگ چند روز پیش رفت....

[blackhalo1989]

ترکیب orm با marshalling عالیه. مستقیم از دیتابیس به xml یا json.