(۲۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۳:۵۵ ق.ظ)Mehran نوشته شده توسط: «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد»بوف کور-صادق هدایت.
هه اگه خیلی بچه زرنگ باشی و تو زندگیت نذاری گندی بلند شه جوری پشتت رو خالی میکنند و پشت و رو (بعضا زیر و رویی) واست میکشن که خودت بشینی کنار و واسشون دست بزنی بازم اگه بچه زرنگ باشی و واست زیر و رو هم نتونند بکشن تهش خودت تو خودت به حماقت خودت می خندی که چطور دور خودت رو پر کرده بودی از این موجودات! حتی تو جمله هم تهش به "خودت" خطم میشه. تو و خود تو!
عالی بود..............
عجب جملاتی نوشتید
فک کن دوست ۴ سال دانشگاهت همون که هیچ وقت دغدغه تو را نداشت همون که مثل خوره خودش را می خورد ولی یه بار درداشو بهت نگفت همون دوست بدقولی که همیشه با دیر اومدناش و زود رفتناش اذیت شدی و همیشه فک کردی تنهایی همون که خوب بود ولی خوبیاش را برا خودش نگه می داشت و اصلا تو حسی از دوستی بین خودت و اون ندیدی و تو را همیشه غریبه می دونست
آره دوست بی مرامت دوست بی معرفتت....
بخواد تو پروژه دانشگاش کمکش کنی بعد تو احمق راحت بگی چشم ...
و بعد بیای اصل پروژه را دودستی تقدیمش کنی پروژه ای که اگه بفروشیش ۶۰۰-۷۰۰ می ارزه
اونوقت وایسا جلو آینه به خودت بگو ابله.
من با کمک به بقیه مشکلی ندارم و خیلی شده که برا یه نفر یه پروژه را کامل کردم و یا کارای کامپیوتری که بعضا وقت گیر بودن را انجام دادم بدون هیچ چشم داشتی
ولی در مورد ایشون نه
لعنت به من که بلد نیستم نه بگم
واقعا شما جای من بودید چی میگفتید