زمان کنونی: ۰۲ آذر ۱۴۰۳, ۰۷:۵۳ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۰۹۸۱
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۱:۳۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نه به اون روزایی که از بی کاری و بی برنامگی دنبال مگس های تو خونه میکنم ، نه به این روزا که پشت سر هم برام برنامه میاد وقت خوابیدن ندارم... Sad

[تصویر:  balloons.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maneshty , پوونه , tabassomesayna , **sara** , gogooli
ارسال: #۱۰۹۸۲
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۱۱:۱۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
غمگین که میشوم یا که بغض میکنم...
میروم درتنهایی هایم...
به عکس های خودم باخدا نگاه میکنم...اوهمیشه میخندد...
اما من گاهی خوشحال ، گاهی نگران ، گاهی عصبانی ، گاهی گریان...گاهی...گاهی...گاهی...!
ولی او در همه حال لبخند میزند...
ومن همیشه از لبخند او ارامش میگیرم...
و "سعی میکنم" همه چیز را فراموش کنم ...

[تصویر:  2hpj6v9.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva , SHayAN_567 , virtual girl , tabassomesayna , vesta , **sara** , SaMiRa.e , fateme_asra , elham_sh219
ارسال: #۱۰۹۸۳
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۱:۵۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دنبال جایی میگشتم تا حرفم رو بزنم، برا اولین بار دلم شکست، اذیت شده بودم ولی تا حالا دلم نشکسته بود...

میدونید دوستان، خیلی سخته، به خاطر پول نتونی حداقل از عشقت بهش فقط حرفی بزنی... همین جوری ساکت بمونی تا ببینی که پر زد ، دیدی پر زد و رفتش...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , Riemann , diligent , patrick , پوونه , fateme_asra , elham_sh219 , vesta , Brueder
ارسال: #۱۰۹۸۴
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۶:۱۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بچه ها تو رو خدا دعاکنید بابام حالش خوب شه خدایا التماست میکنم کمکش کنی خدایا...

غمگینی نـــــــوشتہ ھایم را ببخشید ... روزگـــــــارم این است...!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پاریس , Riemann , SaMiRa.e , **sara** , gogooli , Menrva , پوونه , nlp@2015 , nina69 , tabassomesayna , maneshty , fateme_asra , Sakura , elham_sh219 , vesta , hnarghani , didar , Lantern , b.kiani , sarhang , sanaz_ce86 , انرژی مثبت
ارسال: #۱۰۹۸۵
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۹:۵۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
گاهی خدا برایت همه پنجره ها را می بندد و همه درها را قفل می کند…
زیباست اگر فکر کنی آن بیرون طوفانیست
و خدا دارد از تو مراقبت می کند...

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: nina69 , **sara** , maneshty , diligent , fateme_asra , elham_sh219 , vesta , hnarghani
ارسال: #۱۰۹۸۶
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۱۱:۴۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۴:۳۴ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
(06 اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۱:۵۸ ب.ظ)DoReMiFa نوشته شده توسط:  میدونید دوستان، خیلی سخته، به خاطر پول نتونی حداقل از عشقت بهش فقط حرفی بزنی... همین جوری ساکت بمونی تا ببینی که پر زد ، دیدی پر زد و رفتش...

داداش، باید مجرد به دنیا اومد، مجرد زندگی کرد و مجرد هم مرد!!!!

عجب!

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann
ارسال: #۱۰۹۸۷
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۱۱:۵۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
جز ریا زکس ندیدم
دل منو سوی غم کشانده
تا به خاک سیه نشانده
طاقتم دیگر نمانده

در کمین فرصت باشید. امام علی(ع)Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**
ارسال: #۱۰۹۸۸
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۱۲:۱۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
میگوید وقت ندارم و من میدانم دروغ می گوید
هرقدر هم کسی سرش شلوغ باشد
اگر علاقه اش واقعی باشد
همیشه برایت وقت پیدا خواهد کرد..

" آنا گاوالدا "

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fateme_asra , niyayesh.r , **sara** , elham_sh219 , arezoo174 , vesta , hnarghani , donyajoon24 , sahar121
ارسال: #۱۰۹۸۹
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۱۲:۵۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۱۲:۵۴ ب.ظ، توسط tabassomesayna.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دیروز داشتم از "پیاده رو " می رفتم نزدیک بود با یه موتوری تصادف کنم :|
می گم شاید بد نباشه بگیم یه چراغ راهنمایی رانندگی یا خط کشی ای چیزی تووی پیاده رو بذارن :|

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , patrick , **sara** , maneshty , hnarghani , fateme_asra
ارسال: #۱۰۹۹۰
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۱:۰۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
در عهد معالجات تو بیماری
بیکار شد از شیوه خلق آزاری
نی از پی آزار به سوی تو شتافت
آمد که شکایت کند از بیکاری

انسان موفق کسی است که در انتها پیروز شود نه در ابتدا .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۰۹۹۱
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۱:۳۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خیلی سال پیش تنها هدفم معدل ۱۹ توی مدرسه بود
وقتی رسیدم به کنکور هدفم این بود که بتونم یه دانشگاه توی تهران قبول بشم چون مامانم بهم گفته بود که فکر شهرستان رو از ذهنت پاک کن نمی دونم باورتون می شه یا نه ولی به لطف حضرت حق قبول شدم وارد دانشگاه شدم یه چند روزی گذشت دیدم این با آرمان و آرزوهای من خیلی فرق می کرد من یه فکر دیگه می کردم و چی شد اون موقع همه فقط رشته های برق و مکانیک رو تحویل می گرفتن اینجوری بود که یکمی خورد توی ذوقم اما خدا کمکم کرد که هدف مهتری توی زندگی داشته باشم
حالا کنکور ارشد دادم یه وقتایی با خودم فکر می کنم که اگه ارشد قبول شم ته خوشبختی هستش اما حالا دوستام رو می بینم که ارشد می خونن و ذهنشون دنبال چیز دیگه ای هستش
می دونید همیشه همه ی انسان ها قدرو منزلت اون چیزی رو که دارند نمی دونند
اون چیز می تونه سلامتی، محبت ، عشق، تحصیلات ، خانواده و حتی یه دوست خوب برای اوقات تنهایی باشه
اول به خودم می گم که به کسی برنخوره
چه خوبه قدر نعمتهایی رو که خداوند بزرگمون بهمون داده بدونیم
کاشکی واقعا بدونیم ...
از خداوند برای همه ی انسانها آرزو می کنم که قدر تک تک لحظات و نعمتهایی رو که خداوند بهشون عطا کرده بدونند
آمین

ssucces isnt a result of spontaneous combustion.you must set your self on fire
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: patrick , diligent , Amoojan , vesta , hnarghani , didar , Lantern , fateme_asra , sahar121 , انرژی مثبت
ارسال: #۱۰۹۹۲
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۲:۵۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام
واقعا این دنیا ارزش هیچی رو نداره یه موقع هایی شنیدی میگن مرگ رو جلوی چشمام دیدم من این رو سال گذشته دقیقا ۱۴ فروردین ۹۲ تجربه کردم
من هیئت علمی دانشگاه و فارغ التحصیل فناوری اطلاعات هستم و یه فرزند دختر دارم مگه از فرزندت چیزی عزیزتر هم هست تو جاده ماشین چپ کرد گفتم دیگه همه چی تموم شد نه رتبه اول بودنم تو کارشناسی نه تو کارشناسی ارشد نه هیئت علمی بودنم هیچ چیز به کمک نیومد اما یکی منو به خاطر دخترم دوباره در آغوش خودش گرفت .اره خدا ممنونم ممنونم ازت که دوباره لبخند دخترم رو می بینم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , elham_sh219 , tabassomesayna , patrick , vesta , hnarghani , b.kiani , neilabak , انرژی مثبت
ارسال: #۱۰۹۹۳
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۵:۵۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاش میشد...
امروز از صب تا الان یه احساس پوچی یه احساس افسرده بودن همه وجودمو گرفته نمیدونم چمه فقط میدونم آروم نیستم یه ترس ،از زندگی که میدونم پر قشنگیه سیرم میکنه نه جدیده نه قدیمی شده لامصب، این ترس عادت نمیشه که ساده ازش بگذرم هیچوقت باش کنار نیومدم چطور چیزی رو فراموش کنم وقتی جلو رومه وقتی این ترسو میبینم وقتی کنارمه
دیشب موقع خواب باز خواستم از خدا که تموم شه ولی با کمال ناامیدی به خودم گفتم میدونم فردا صب که بیدار شم بازم اون ترس جلو رومه آخه این بار اولم نبود ولی یه فرقی میکرد اینبار با ناامیدی از تموم شدنش بود که از صب تا الانمو خراب کرده

Heart" آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟!" Heart
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۰۹۹۴
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۶:۰۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۵:۵۰ ب.ظ)arezoo174 نوشته شده توسط:  کاش میشد...
امروز از صب تا الان یه احساس پوچی یه احساس افسرده بودن همه وجودمو گرفته نمیدونم چمه فقط میدونم آروم نیستم یه ترس ،از زندگی که میدونم پر قشنگیه سیرم میکنه نه جدیده نه قدیمی شده لامصب، این ترس عادت نمیشه که ساده ازش بگذرم هیچوقت باش کنار نیومدم چطور چیزی رو فراموش کنم وقتی جلو رومه وقتی این ترسو میبینم وقتی کنارمه
دیشب موقع خواب باز خواستم از خدا که تموم شه ولی با کمال ناامیدی به خودم گفتم میدونم فردا صب که بیدار شم بازم اون ترس جلو رومه آخه این بار اولم نبود ولی یه فرقی میکرد اینبار با ناامیدی از تموم شدنش بود که از صب تا الانمو خراب کرده

تنها راه مقابله با ترس مواجه شدن باهاش هست
ترست هر چی هست سعی نکن باهاش کنار بیای و عادت کنی و ... از هر چی میترسی برو سراغش
مثلا از خوندن یه درسه، برو بخونش، اگر نخونی تا آخر عمر ترس باهات هست
حالا اون مسئله هر چی هست باهاش روبه رو شو تا ترست از بین بره

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: arezoo174 , hnarghani , farahnaz
ارسال: #۱۰۹۹۵
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳, ۰۷:۰۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اینجا.... هرچه میخواهد دل تنگت بگو هست .... درسته؟؟؟

پس اجازه بدید من هم حرف دلم رو بزنم که مدت هاست تو گلوم سنگینی میکنه...

حرف من آنچنان هم از حوزه درس و دانشگاه به دور نیست....

هروقت دفتر گذشته ها رو ورق میزنم و یاد روزی می افتم که نتایج کنکور کارشناسی آمد... بغض وحشتناکی گلوم رو فشار میده...

به یاد غمی می افتم که چشم های خسته و سخت کوش پدر و مادرم رو پر کرده بود.... پدر و مادری که همه امیدشون همین

دختر یکی یک دونشون بود... دختری که همیشه شاگرد اول مدرسه بود... همیشه جاش پای تخته بود...

همیشه معلم ها دوستش داشتن و .... همیشه عاشق درس خوندن بود... پدر و مادری که منتظر دیدن رتبه تک رقمی فرزن خودشون بودن

و من.... همه اینا رو نادیده گرفته بودم و هیچ تلاشی برای رسیدن به موفقیت نکردم...

و مجبور شدم برم دانشگاه آزاد ... اگر چه واحد جنوب درس خوندم.... اگر چه معدل بالای ۱۷ دارم....

اما باز هم نمیتونم خودم رو ببخشم... انگار یک نقطه ای هست که هیچ وقت دیگه بهش نمیرسم....

احساس میکنم دیگه نمیتونم آدم مفیدی باشم.... به هرحال ممنون که گوش کردید...

HeartHeartHeart

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۲۹۴ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۴,۹۸۱ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۰۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۷,۸۶۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۳۷ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۲۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۴۷ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۴۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۵۸۹ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۳۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close