انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[homa]

بنام خدا
موفقیت شما را مجددا"در آزمون کارشناسی ارشد،تبریک میگم.بسیاری از داوطلبین شرکت کننده در این ازمون مایلند راه و روش شما را برای غلبه بر سد کنکور بدانند.پاسخهای شما در سالهای آینده برای بسیاری از داوطلبان مفید و مورد استفاده خواهد بود.
از اینکه لطف میکنید و سوالات مصاحبه را ،که سوالات جمع قابل توجهی از دوستان شما در مانشت هست جواب میدین بسیار ممنونم.اگرچه سوالات زیاد بنظر میرسه ولی بعضی جوابهای کوتاه و یک کلمه ای دارند. با اینحال پاسخ به سوالات اختیاری است و میتونید بعضی که دوست ندارید را جواب ندید یا فقط یک قسمتهای دلخواهش را جواب بدید.



مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.

فریما فراهانی-متولد ۱۳۶۷ و ساکن تهران-رتبه ۹ رشته کامپیوتر گرایش نرم افزار


مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟

کاردانی به کارشناسی خوندم و کارشناسیم رو در رشته نرم افزار گرفتم و سال ۸۹ فارغ التحصیل شدم.


مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟

بمن از زمان دبیرستان به کامپیوتر و برنامه نویسی علاقه داشتم و به خاطر همین علاقه رشته کامپیوتر رو انتخاب کردم.


مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟

کاردانی رو دانشگاه فنی دکتر شریعتی خوندم و رتبه م توی کنکور کاردانی ۲۰ شد. کارشناسی رو دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز خوندم و رتبه ۱ اون کنکور شدم.


مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .

زمان دانشگاه دانشجوی تقریبا خوبی بودم و نمره هام معمولا خوب بودن.درسایی که دوست داشتم رو با علاقه میخوندم و نمره های خوبی هم میگرفتم.اما درسایی که دوست نداشتم رو فقط برای پاس کردن میخوندم.


مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟

نزمان تحصیل به فکر ارشد نبودم و بیشتر دوست داشتم کار کنم.از ترم آخر لیسانس رفتم سر کار و برنامه نویسی میکردم.ولی بعد از یک مدت کار کردن تصمیمم عوض شد و تصمیم گرفتم کارم رو رها کنم و برای ارشد بخونم.


مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟

از اول نرم افزار رو به خاطر علاقه ام انتخاب کردم.


مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.

زبان ۳۳
ریاضی ۵۰
دروس مشترک ۵۱
تخصصی نرم افزار ۴۶
تخصصی هوش ۲۲
تخصصی معماری سفید


مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟

درس خوندن دانشگاه خیلی با کنکور متفاوته و شاید ما از هر درسی ۵۰ درصد مطالب رو توی دانشگاه خونده بودیم.اونم خیلی سطحی.من اکثر دروس رو در طول کنکور درست و کامل یاد گرفتم.


مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟

من از خرداد ماه شروع کردم به خوندن ولی تا اواسط تیر کار هم میکردم.از ۱۵ تیر کارم رو کنار گذاشتم و به صورت جدی درس خوندن رو شروع کردم.تا بهمن ماه خیلی جدی میخوندم ولی ۱۰ روز قبل از کنکور پدرم رو از دست دادم و شرایطم به طور کل تغییر کرد.


مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟

برنامه م تقریبا ثابت بود.


مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.

من همه درس ها رو میخوندم و وقت بیشتر رو برای دروسی میگذاشتم که توشون ضعیف تر بودم نه اونایی که ضریب بیشتری داشتند.


مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟

بله دروسی که ضعبف تر بودم رو زودتر شروع کردم مثل ریاضی مهندسی و معماری کامپیوتر و گسسته.


مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟

برنامه ریزی زمانی خیلی دقیقی نداشتم مثلا میگفتم سیستم عامل رو باید تا آخر تابستون تموم کنم.اما منابعی که مشخص کرده بودم برای هر درس رو حتما میخوندم


مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.


از ویس و فیلم اصلا استفاده نکردم
زبان رو اصلا نخوندم
ریاضی مهندسی: جزوه خلاصه درس پارسه + تست های کتاب پارسه
گسسته:جزوه استاد یوسفی+کتاب پوران
محاسبات:کتاب محاسبات پوران
آمار:کتاب پارسه
نظریه:جزوه دکتر کارگهی+تمرینات لینز
معماری کامپیوتر: جزوه دکتر اجلالی + کتاب پوران
سیستم عامل: کتاب پارسه
ساختمان داده: کتاب CLRS +جزوه دکتر ابراهیمی مقدم+کتاب پوران
طراحی الگوریتم:کتاب CLRS +جزوه دکتر سید جوادی+کتب پوران
مدار منطقی: جزوه استاد یوسفی+تست های کتاب پوران
کامپایلر: جزوه دکتر کارگهی
طراحی و پیاده سازی: کتاب پرت.ولی همش رو نخوندم و فقط فصول مهم رو خوندم
پایگاه داده: گسترش علوم پایه


مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.

هر درسی از مرجع خونده بشه خیلی بهتره ولی پیشنهادم اینه که نظریه لینز(مخصوصا تمریناتش) و فصول مهم CLRS حتما خونده بشن.


مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟

نه زمان کارشناسی غیر از یکی دو تا درس فقط جزوه میخوندم


مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟

من زبانم خوبه و برای کنکور اصلا نخوندمش.سر جلسه هم زیاد براش وقت نذاشتم و فقط سولات کوتاه و ساده رو جواب دادم.


مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟

توی دروس ریاضی محاسبات و آمار ساده هستند و اگر خونده بشن میشه ۷۰ درصد سوالات این دو درس رو به راحتی جواب داد.سوالات ریاضی مهندسی هم توی رشته ما خیلی پیچیده مطرح نمیشن.تنها درسی که بیشتر کار میبره به نظرم گسسته هستش که احتیاج به تمرین و دقت داره.در کل ریاضیات اگر خونده بشن میشه ۳۰ تا ۴۰ درصد سوالات رو راحت جواب داد.


مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.

من برنامه ریزی هفتگی و ماهانه نداشتم و هر شب قبل از خواب مشخص میکردم که برای فردا چی بخونم.فقط برنامه ریزی کرده بودم که ریاضی مهندسی و آمار و گسسته و دروس مشترک رو تا آخر تابستون تموم کنم و بقیه دروس رو از مهر ماه شروع کنم.از مهر به بعد با بودجه بندی آزمون های پارسه مرور میکردم و جلو میرفتم.


مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.

من تنها مطالعه میکردم و توی خونه.فکر میکنم بر خلاف دروس دانشگاه بهتره برای کنکور تنها درس بخونیم.


مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.

معیار من کنکور های آزمایشی بود و سعی میکردم با اونها جلو برم.


مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟

من هیچ درسی رو فدای دیگری نکردم و همه رو سعی کردم کامل بخونم وهر سر فصلی رو تا اونجور که باید میخوندم ، مطالعه نمیکردم آروم نمی گرفتم.اگر عقب می افتادم حتما جبران میکردم.


مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟

من از اول نرم افزار رو انتخاب کرده بودم ولی تخصصی ها رو از مهر شروع کردم.


مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.

اوایل کندتر بودم چون خیلی از درسا رو تازه داشتم یاد میگرفتم.خیلی وقت ها خسته و نا امید میشدم و میگفتم کاش کارم رو ول نکرده بودم و... اینجور مواقع مادرم و یکی از دوستای نزدیکم خیلی بهم روحیه میدادن و خودم هم سعی میکردم افکار منفی رو از خودم دور کنم و باز با انرژی بخونم.


مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟

من نظریه و کامپایلر رو با دکتر کارگهی کلاس رفتم و خیلی راضی بودم و اگر همراه با کلاس پیش برید واقعا مفید هستش.معماری رو با دکتر اجلالی و گسسته رو با استاد یوسفی و طراحی الگوریتم رو با دکتر سید جوادی رفتم که خوب بودن.ریاضی مهندسی رو پارسه رفتم که خیلی خوب نبود و بد هم نبود.کلاس سیستم عامل دکتر حقیقت هم خوب بود ولی کتابشون انقدر کامله که نیاز به کلاس نداره.در کل بعضی کلاس ها برای یادگیری مفید هستند ولی بعضی بدتر استرس زا هستند و اگر خودمون بخونیم بیشتر نتیجه میگیریم.


مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟

کنکور های پارسه رو شرکت میکردم و روند مطالعه ام رو با اونها تنظیم کرده بودم.برای من نقش برنامه ریزی داشت و میزانی بود برای اندازه گیری میزان پیشرفتم.


مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.

دروس مشترک و ریاضیات رو از مهر و آبان مرور میکردم و باقی رو دو ماه اخر.هر درسی رو که تموم میکردم سراغ جمع بندیش میرفتم.


مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟

من روز قبل از کنکور اصلا شرایط خوبی نداشتم چون ۱۰ روز قبل از کنکور پدرم رو از دست دادم و شرایط روحی بسیار بدی داشتم.از لحاظ درسی آماده بودم ولی از لحاظ روحی نه.تا قبل از این اتفاق خیلی به خودم امید داشتم ولی بعد از اون همه ذهنم به هم ریخت.ولی شکر خدا با توکل به خدا تونستم بر اون شرایط سخت غلبه کنم.


مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟

نه هیچ ذهنیتی از سوالات و درصدهام نداشتم.


مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟

نه با اینکه خیلی به هم ریخته بودم ولی افکار منفی رو دور ریختم و با خونسردی به سوالات جواب دادم.


مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.

بله اول ریاضیات بعد دروس مشترک و تخصصی ها و در انتها زبان رو جواب دادم.


مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟

نه تیپ اکثر سوالات جدید بود وهر سوال رو اول سعی میکردم حلش کنم.اگر وقتگیر یا سخت بود علامت میزدم و میرفتم سراغ سوال بعدی.در انتها برمیگشتم تا ادامه اش رو حل کنم.


مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟

نه، وقت کم نیاوردم ولی اگر وقتم بیشتر بود زبان و ریاضی رو بهتر میزدم.


مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.

نه اصلا جوابام رو چک هم نکردم.


مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل

۷۰ درصد تلاش خودم، ۲۰ درصد شرایط مطالعه و زندگی و ۱۰ درصد بقیه عوامل.


مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.

درسم رو ادامه بدم و استاد دانشگاه بشم.در کنارش هم شغلی مرتبط با رشته ام داشته باشم.


مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.

۱۰۰%خیلی زیاد.اگر توکل به خدا نبود نمیتونستم ۹ ماه بی وقفه درس بخونم .بعد از فوت پدرم فقط توکل به خدا تونست منو سر پا نگه داره و خدای بزرگ رو شاکرم که انقدر به من لطف داشته و همیشه کمکم کرده.


مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.

اول از همه مادرم که همیشه باعث دلگرمیم بوده و هست و تمام زندگیم رو مدیونش هستم.پدرم که جاش بین ما خالیه و پدر بزرگ و مادر بزرگ و یکی از دوستانم که ۱۰ روز آخر کنارم بودند و بهم آرامش میدادند.


مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.

نه شکر خدا همه دروس رو خونده بودم.


مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟

بر اساس علاقه و تحقیقاتی که انجام دادم دانشگاه شریف رو انتخاب کردم و بعد از اون دانشگاه تهران رو
که فکر میکنم شریف رو بیارم


مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.

از ابتدا هدفشون رو مشخص کنند و برای اون بجنگند و نگذارند که هیچ چیز مانع اونها در رسیدن به هدفشون بشه.


مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟

نه مصاحبه خیلی کاملی بود.


مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟

خیلی سایت خوب و کاملی دارید و صمیمیت بین بچه ها و روحیه کمک به یکدیگری که بین اونها وجود داره واقعا قابل تحسینه.ازشما هم خیلی ممنونم که برای بچه های اینجا وقت میگذارید.


از اینکه با دقت و صبر و حوصله و صرف وقت به سوالات دوستانتون جواب دادین بی نهایت سپاسگزارم . براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر در مسیر علم و دانش و در زندگی دارم.

[SaMiRa.e]

ممنون از هماخانم بابت مصاحبه.
تبریک میگم ، امیدوارم همه مراحل زندگی موفق باشید .

[nomad:D]

تبریک میگم

[Parva]

خانم فراهانی تبریک و ممنون واسه وقتی که گذاشتین برای پاسخگویی به سوالات

هما خانم زنده باشی.

[SarahArshad]

بهت تبریک میگم نه تنها به خاطر رتبه ات بلکه به خاطر داشتن چنین روحیه ی مبارزی .واقعا الگو هستی عزیزم. راستی تسلیت ما رو هم برای ازدست دادن پدرت پذیرا باش فریما جان و مطمئن باش بابایی از موفقیتت خیلی خیلی خوشحاله .باز هم ممنون.
ان شاالله سایه مادرت همیشه بالا سرت باشه

هما جان شما هم دستت طلا .خسته هم نباشی

[homa]

ممنونم از شما دوستای خوبم.

[aminamini]

تبریک از بابت قبولی
و تسلیت از بابت فوت پدر


اما مطمئنم به واسطه موفقیت شما روح پدرتون در آرامشه

[M.H.P]

تبریک میگم
امیدوارم در تمام لحظه های زندگیت موفق و شاد باشید

[mosaferkuchulu]

تبریک می گم بهتون!

[parsaNA]

نمی دونم چی بگم ، من که بغضم گرفته . واقعا فوق العاده بود !! همه چی . یه دونه سپاس و لایک خیلی کمه واسه این مصاحبه .

[mjzarrin]

وای خدای من. مات موندم.
چقدر سخت بود.
ادعا می کنم اگه جای شما بودم هیچ وقت نمی تونستم رتبه بیارم.
امیدوارم با سفر پدرتون کنار آمده باشید و مطمئن باشید پدرتون به شما افتخار می کنه.
هرچند حق شما بیشتر از این ها بوده با این حال بهتون تبریک می گم.

[esi]

تسلیت که پدرتونو از دست دادین.
برای موفقیتتون تبریک ، واقعا تبریک .
عالی بود رفیق .
موفق باشی . ایول به توکل و صبرت، ایول به ارادت ،واقعا به معنای واقعی تفسیر کردی جمله " هیچ چیز غیر ممکن نیست " رو .
کارت درسته
اما اینو داشته باش "اگه مشکله نظام وظیفم حل بشه و اگه شریف قبول بشم دکتری حالتو می گیرم "
موفق باشی همیشه.

[ania_13]

ان الله مع الصابرین.

مصداق این آیه رو دیدم همه.

تبریک میگم بهت دوست من شخصیت عالی ای داری.

[Sunshine Off]

آفرین فریما جان.بهت هزاران بار تبریک میگم نه بخاطر رتبه ات بلکه در آزمون زندگی برنده شدی.مطمنم روح پدرت شادشده.امیدوارم سایه مادرت سالیان سال بالای سرت باشه.
هماجون دست گلت دردنکنه.هردوی شما موفق باشید.

[younes]

سلام دوست عزیز من هم این موفقیت رو به شما تبریک میگم. ان شاالله استاد دانشگاه هم بشین.

(۱۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۵۸ ب.ظ)homa نوشته شده توسط:  طراحی و پیاده سازی: کتاب پرت.ولی همش رو نخوندم و فقط فصول مهم رو خوندم.

میشه بگین چه قسمت هایی از این کتاب مهمه؟ ممنون