انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Xilinx]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۲:۵۳ ب.ظ)SaMiRa63 نوشته شده توسط:  دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی برایش کهنه بودن
خودش را در مرده ها جا زد و رفت . . .

خدا بیامرزدش (ناصر عبداللهی)

[reyhaneh64]

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی ۱-۲)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی.
(یس ۳۰)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام ۴)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا ۸۷)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.
(یونس ۲۴)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری
(حج ۷۳)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .
( احزاب ۱۰)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن.
(توبه ۱۱۸)
وقتی در تاریکی ها مرا بزاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی .
(انعام ۶۳-۶۴)
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای.
(اسرا ۸۳)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
(سوره شرح ۲-۳)
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟
(اعراف ۵۹)
پس کجا می روی؟
(تکویر ۲۶)
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟
(مرسلات ۵۰)
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
(انفطار ۶)
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود
(روم ۴۸)
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم.
(انعام ۶۰)
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم
(قریش ۳)
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگه با هم باشیم
(فجر ۲۸-۲۹)
تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده ۵۴)

خدایا شکرت.

[آیل لین]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۳۶ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  

(03 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۴۸ ب.ظ)sansho نوشته شده توسط:  وای خدا...............................
۳۰روز دیگه مونده..............
دستم به هیچی نمیره. کار ۶ماهه رو دارم تو یه ماه انجام میدم ولی ۳۰ روز دیگه نتیجم بد بشه یک ماه میشه یک یا شاید هم ۲ سال........................
خستم خدایا..........خستم
دلم گرفتس چکار کنم........................................
همه دوستام خوشهالن میدونن تهرانو راحت قبولن اما من نه.............
نمیدونم بازم یک سال دیگه باید بمونم یا همین امسال دیگه تمومه..........
خستم....................
..............................................
...........................................
..................................................
خستم

عقلم میگه :
ناراحت نباش...اگه ناراحت بشی بد تر میشه...بهتره عین خیالتم نباشه...چون هر چی بشه دیگه تموم شده و از دستت کاری بر نمیاد...ولی از دست خدا بر میاد...از الآن به بعد وظیفه ات فقط اینه : خوش بگذرونی...چون فقط دو حالت داری :
۱- رتبه میاری و امسال میری دانشگاه
۲- زبونم لال ، گوش شیطون کر...رتبه نمیاری...ولی نباید نا امید بشی و با توجه به نقاط ضعفت برای کنکور۹۲ خودت رو آماده کنی
...
و دلم میگه :
بهترین کار اینه که همگی دعا کنیم
خدایا...یه رتبه ی خوب به تمام بچه های مانشتی که امسال کنکور دادن عنایت بفرما...

بی خیال شو دیگه منم مثل توام همه دوستام از دانشگاههای تهران حرف میزنن ولی من نمیدونم کلا قبول میشم یا نه ولی ما هم خدای بزرگی داریم که خیلی مهربانه نمیذاره ما ناراحت شیم

[mohammad_13690]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  حوصلم سر رفته! نی هی لیست شدم!

منم حوصله م سر رفته
این نی هی لیست چیه؟ نمیدونم شدم یا نه

[yaser_ilam_com]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  حوصلم سر رفته! نی هی لیست شدم!

منم بد جور کم حوصله شدم یه کار تو آموزش پرورش بود از دستم پرید بد حالم رو گرفت.

شما که بچه مثبتی و باحال و پر انرژی چرا نی هی لیست شدی؟

[hkarimi]

سلام.
خدا نکنه نی هی لیست شده باشید. چیز خوبی نیس. نیهیلیست یعنی پوچ گرایی. یعنی زندگی هیییچ معنا و مفهومی نداره. گفته میشه که صادق هدایت نیهیلیست بوده. به نظر خودمم بوده. وقتی کتاباشو میخونی نا امیدی موج میزنه تو نوشته هاش.

[esisonic]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۷:۵۶ ب.ظ)hkarimi نوشته شده توسط:  خدا نکنه نی هی لیست شده باشید.

این "نی هی لیست" که میگین یعـــنـــــــــــی چه؟؟؟
(مثل شیر فرهاد بخونین)

[yaser_ilam_com]

درین شب ها ز بس چشم انتظارى مى برد زهرا

پناه از شدّت غم ها، به زارى مى برد زهرا!

ز چشم اشکبار خود، نه تنها از منِ بى دل

که صبر و طاقت از ابر بهارى مى برد زهرا

اگر پشت فلک خم شد چه غم؟! بار امانت را

به هجده سالگى با بردبارى مى برد زهرا

زیارت مى کند قبر پیمبر را به تنهایى

بر آن تربت گلاب از اشکِ جارى مى برد زهرا

همه روزش اگر با رنج و غم طى مى شود، امّا

همه شب لذّت از شب زنده دارى مى برد زهرا

نهال آرزویش را شکستند و، یقین دارم

به زیر گِل، هزار امّیدوارى مى برد زهرا

اگرچه پهلویش بشکسته، در هر حال زینب را

به دانشگاه صبر و پایدارى مى برد زهرا

شنید از غنچه نشکفته اش فریاد یا محسن!

جنایت کرده گلچین، شرمسارى مى برد زهرا

به باغ خاطرش چون یاد محسن زنده مى گردد

قرار از قلب من با بى قرارى مى برد زهرا

به هر صورت که از من رخ بپوشد، باز مى دانم

که از این خانه با خود یادگارى مى برد زهرا

[Masoud05]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۲۸ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  باید برم بهار نارنج بکنم تو شیراز!!!!

من هر روز از این نعمت استفاده میکنم . از فردا بجای شما هم استفاده میکنم
عطر بهارنارنج مخصوصاً شب ها بهمراه یه نسیم ملایم یه حس خوب به آدم میده

[fatima1537]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۲۸ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  دشت لاله های واژگون ، اردل بود یا فارسان رفتیم اطراف شهر کرد!

کوهرنگ بود.سمت فارسان

---

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۳۲ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  دوستان یه کم جمع و جور تر و مختصرتر بنویسیم و حرف دلمون باشه فکر کنم بیشتر خونده میشه.تالار مباحث مذهبی و همچنین تاپیک اشعار را هم داریم که خوانندگان خاص خودش را داره

این شعر نبود.یه مبحث فلسفیه که فکر کنم خوب فرمت بندی نشده یا شاید فرمتش به اینجا نمیخوره.اگر درستش کنن بهتره

[fo-eng]

کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند. خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست، بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است.
خوشبختی انعکاس تعداد روابط دوستانه ای است که هر کس می تواند داشته باشد، انعکاس تعداد افرادی است که در طول زندگی خود توانسته خوشبخت و هدایت کند، و نتیجه قدرشناسی از داشته ها است و نه میزان نارضایتی از نداشته ها. قدردان داشته هایتان در زندگی باشید و تا می توانید در خوشبختی و هدایت دیگران تلاش کنید و زندگیتان را بخاطر آنچه که هم اکنون هست دوست بدارید

[Potential]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۲۸ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  الآن من باید برم چغاله بادام بکنم از درخت تا حالم خوب بشه

میتونید ۴۰ هزار بدید، ۱ کیلو چغاله بادام بخرید

[- rasool -]

[blackhalo1989]

اخه چرا درک نمیکنن که ما هم آدمیم؟!!

[fatima1537]

آقای HRZ یه وقت ناراحت نشید.اینجا هرچی دل تنگتون خواست میتونید بگید.فقط یه پیشنهاد بود که جمع و جور تر برای همه قابل تحمل تره

---

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۳۱ ب.ظ)Ferestadeh نوشته شده توسط:  بانوی مدینه

قشنگه.خواستم بگم یکم صورتیش بیشتر بشه قشنگ تره ولی دیدم چون در باب شهادت حضرت زهراست همین بهتره با هاله های مشکی طرفین