انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[jazana]

با پلاسکو نفرت مردم از بنیاد مستضعفان و نظام بیشتر خواهد شد.

باید دید چه استراتژی ای به کار میبرن واسه بهبود وجهه

[blackhalo1989]

چه گندی خورده به حاشیه های گنجور. نمیدونم چرا بعضیا نمیفهمن گنجور یه سایت فاخر شعره و تو حاشیه ها قراره در مورد شعر صحبت بشه نه محسن چاوشی. بعضیا گنجور رو با یه سایت پر از تبلیغات و سطح پایین دانلود موسیقی اشتباه گرفتن. سوال اینه که کار محسن چاوشی واقعا خدمت به شعر فارسی بوده؟ آیا اون عده ای که آهنگاش رو گوش میدن برای این شعر ها آمادگی داشتن؟ با این رفتار ها، بعیده.

[codin]

(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۴۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  چه گندی خوره به حاشیه های گنجور. نمیدونم چرا بعضیا نمیفهمن گنجور یه سایت فاخر شعره و تو حاشیه ها قراره در مورد شعر صحبت بشه نه محسن چاوشی. بعضیا گنجور رو با یه سایت پر از تبلیغات و سطح پایین دانلود موسیقی اشتباه گرفتن. سوال اینه که کار محسن چاوشی واقعا خدمت به شعر فارسی بوده؟ آیا اون عده ای که آهنگاش رو گوش میدن برای این شعر ها آمادگی داشتن؟ با این رفتار ها، بعیده.

اون لینک را که گذاشتید میخواستم عین همین حرف شما را اشاره کنم. دقیقا آدمایی هستند که اگر چاوشی اون آهنگ ها رو نمیخوند اسم گنجورم توی عمرشون نمیشنیدن. بعضا کلا مولانا کلا به حاشیه میره و مثلا طرف صرفا در مورد محسن چاوشی نظر میده!!

[zarisa]

کسی هست که من همیشه روش زندگیش و کاراش رو دو رادور تحسین میکردم، بدون اینکه حتی اسمش رو میدونستم. فقط میشندم کسی اینکار رو انجام داده و منم احسنت بهش میگفتم. بعد از چند وقت بصورت خیلی اتفاقی و باز بدون اینکه بدونم، وارد جایی شدم که مال اون شخصه. البته اصلا رو در رو ندیدمشون هنوز.
باز هم بدون اینکه من از کسی بخام از طرف دو نفر شخص محترم برام یه قرار ملاقات با ایشون ترتیب دادن. حالا هی به من میگن فلان روز حتما بیا ببینشون. درسته آدم کار درستیه، ولی آخه حرفی با ایشون ندارم که بگم و زمینه ی کاریم از کار ایشون جدا شده. حتی اگر برم هم میدونم وقت خودم و ایشون هدر رفته. ایشون هم سرش خیلی شلوغه، اصلا متوجه نمیشم چطور یکهو این همه اتفاق خارج از کنترل و تقاضای من رخ داده. نمیخام خودم رو گول بزنم بگم شاید یه حکمتی توش هست، اعتقادی ندارم به این طور فکر کردن.
حالا موندم چطوری به این واسطه های محترم بگم که نرم ببینمشون. با این که رو راست هستم، ممکنه فکر کنن دارم کلاس میزارم یا همچین چیزی... .
چی کار کنم؟؟

[blackhalo1989]

فکر می کنم رفتارهایی که تو قضیه پلاسکو داره انجام میشه هیجانی باشه. باید دید بعد از چند ماه نتیجه این اتفاق چه خواهد بود. اگه هیجان باشه به زودی فروکش خواهد کرد و باز روز از نو، روزی از نو.

[The BesT]

(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  فکر می کنم رفتارهایی که تو قضیه پلاسکو داره انجام میشه هیجانی باشه. باید دید بعد از چند ماه نتیجه این اتفاق چه خواهد بود. اگه هیجان باشه به زودی فروکش خواهد کرد و باز روز از نو، روزی از نو.

چه رفتارهایی ؟

[blackhalo1989]

(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۶ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  

(03 بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  فکر می کنم رفتارهایی که تو قضیه پلاسکو داره انجام میشه هیجانی باشه. باید دید بعد از چند ماه نتیجه این اتفاق چه خواهد بود. اگه هیجان باشه به زودی فروکش خواهد کرد و باز روز از نو، روزی از نو.

چه رفتارهایی ؟

توجه بیش از اندازه و توام با احساسات فراوان به اتفاق بدون برنامه ریزی، زمان بندی و جزییات برای عدم تکرار چنین اتفاقی (از ابعاد مختلف مثل فرهنگی، فنی و ...).
در واقع فقط هیجانه و عقلانیتی مشاهده نمیشه.

[RASPINA]

(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۵۳ ب.ظ)zarisa نوشته شده توسط:  نمیخام خودم رو گول بزنم بگم شاید یه حکمتی توش هست، اعتقادی ندارم به این طور فکر کردن.
حالا موندم چطوری به این واسطه های محترم بگم که نرم ببینمشون. با این که رو راست هستم، ممکنه فکر کنن دارم کلاس میزارم یا همچین چیزی... .
چی کار کنم؟؟

برو حتما
حتما برو..........
به حکت واین چیزها هم اعتقاد داشته باش
وگرنه چه جوری این همه عامل بهم گره میخورن تا این قرارملاقات شکل بگیرن
شمابرو خودش سر صحبت را باز میکنه

[ezra]

(۰۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  فکر می کنم رفتارهایی که تو قضیه پلاسکو داره انجام میشه هیجانی باشه. باید دید بعد از چند ماه نتیجه این اتفاق چه خواهد بود. اگه هیجان باشه به زودی فروکش خواهد کرد و باز روز از نو، روزی از نو.

فکر نکن , مطمئن باش .

مشکل اینجاست که این هیجانات بیجا به کشور ضربه میزنه . به قول فرنگیا ساید افکت داره !

[nlp@2015]

از بعد امتحانا خیلی دچار بی‌انگیزگی شدم همش برای شروع پایان‌نامه امروز فردا می‌کنم نمی‌دونم چیکار کنم

[codin]

(۰۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۲۶ ب.ظ)nlp@2015 نوشته شده توسط:  از بعد امتحانا خیلی دچار بی‌انگیزگی شدم همش برای شروع پایان‌نامه امروز فردا می‌کنم نمی‌دونم چیکار کنم

همین الان که داری این پیامو میخونی شروع کن!
ولی جدی خوبی بی انگیزگی اینه که بعدش که خودتو جمع و جور میکنی انفجاری میری جلو... یکم به آینده فکر کن حتما چیزهای امیدوار کننده ای به ذهنت میرسه.. من برعکس توام که گاهی اینقدر هیجان وجودمو میگیره به خاطر انگیزه هام همون باعث میشه نتونم تمرکز کنم : )) البته خب گاهی هم بی انگیزه میشم ولی سعی میکنم خودمو جمع و جور کنم. من توی این جور مواقع به آینده و چیزهای خوب فکر میکنم

[reticent]

آخ جووووووووووووون!
بالأخره امتحانام تموم شد.
خلاص شدم.

[Pure Liveliness]

یه چیزایی آدم میشنوه که اعصابش به هم میریزه.
آدمایی که با چندرغاز یارانه زندگی شون رو میگذرونن.
بچه ی بی جونی که توی مدرسه میزنه زیر گریه وقتی معلمش میپرسه چرا ناراحتی و میگه پدرش معتاده و چیزی ندارن بخورن. مزخرفه که از یه کلاس بیش از ۱۰/۱۵ درصدشون بچه ی طلاق هستن و اونم اکثرا به خاطر اعتیاد.
درسته که بی تدبیری دولت مسبب خیلی از بدبختی هاست اما مردم خودشون مقصرن و این یه رابطه ی متقابله بین دولت و مردم و از ماست که بر ماست. به قول مامانم قبلنا میگفت که الان رئیس جمهور کجاست که ببینه فلان میوه فروش از بقیه گرون تر میده. کلا وضع آشفته ای هست.
لعنت بر اعتیاد.
نمیخواستم چیزی بنویسم ولی آدم اعصابش خورد میشه.

[jazana]

یک عمره چای می خورم تازه تصمیم گرفتم از ۱۰ ۱۵ برند مختلف چای بخرم، خوشمزه ترینشون رو پیدا کنم

[blackhalo1989]

جالب بود:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.