انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[reticent]

منطق شما به نظرم کاملاً صحیحه، اما ایراد منطق خودمو متوجه نمی‌شم!

[barca]

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

بولدها رو با هم بزن میشه ۸۰۰ داده به زنه اون ۱۰۰۰ گرفته و داده (تفاضلش صفره)
۲۰۰ هم جنس میشه ۱۰۰۰

[codin]

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

اون هزارو نباید جمع کنید فکر کنم. اینجوری نگاه کنید

به صورت ناخواسته هزار تومن به همکارش انداخته با پول تقلبی (+۱۰۰۰ سود کرده مغازه دار)
هشت صد تومن پول با ۲۰۰ تومن کالا به مشتری داده (-۱۰۰۰ ضرر کرده مغازه دار)
همسایش فهمید سرش کلاه رفته و اومده پولشو بگیره (-۱۰۰۰ ضرر کرده مغازه دار)

جمعش میشه منفی هزار.

[reticent]

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

بولدها رو با هم بزن میشه ۸۰۰ داده به زنه او ۱۰۰۰ گرفته و داده و تفاضلش صفره
۲۰۰ هم جنس میشه ۱۰۰۰

این که شد همون جواب شما (که متوجه شدم).
شما لطفاً ایراد جواب منو بگید!

---

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

اون هزارو نباید جمع کنید فکر کنم. اینجوری نگاه کنید

به صورت ناخواسته هزار تومن به همکارش انداخته با پول تقلبی (+۱۰۰۰ سود کرده مغازه دار)
هشت صد تومن پول با ۲۰۰ تومن کالا به مشتری داده (-۱۰۰۰ ضرر کرده مغازه دار)
همسایش فهمید سرش کلاه رفته و اومده پولشو بگیره (-۱۰۰۰ ضرر کرده مغازه دار)

جمعش میشه منفی هزار.

پول کالا مگه از باقی اون ۱۰۰۰ تومن که ۸۰۰ تومن‌شو داد به خانومه، جبران نشد؟

[barca]

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۱ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

بولدها رو با هم بزن میشه ۸۰۰ داده به زنه او ۱۰۰۰ گرفته و داده و تفاضلش صفره
۲۰۰ هم جنس میشه ۱۰۰۰

این که شد همون جواب شما (که متوجه شدم).
شما لطفاً ایراد جواب منو بگید!

گرفته رو مثبت بذار کنارش داده رو منفی همش رو با هم جمع کنید
+۱۰۰۰ از همسایه (گرفته) -۸۰۰ پول به زنه -۲۰۰ جنس -۱۰۰۰ به همسایه (داده)=۱۰۰۰ ضرر

[codin]

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۱ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

بولدها رو با هم بزن میشه ۸۰۰ داده به زنه او ۱۰۰۰ گرفته و داده و تفاضلش صفره
۲۰۰ هم جنس میشه ۱۰۰۰

این که شد همون جواب شما (که متوجه شدم).
شما لطفاً ایراد جواب منو بگید!

---

(۲۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  

(22 آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  خب من می‌گم:
۱۰۰۰ از مغازه بغلی گرفته، ۸۰۰ داده به اون خانم (تا اینجا ۸۰۰ تومن ضرر)، ۲۰۰ تومن باقیمونده می‌شه پول جنس فروخته‌شده. حالا ۱۰۰۰ باید به مغازه بغلی پس بده. در نتیجه: ۱۸۰۰=۱۰۰۰+۸۰۰

اون هزارو نباید جمع کنید فکر کنم. اینجوری نگاه کنید

به صورت ناخواسته هزار تومن به همکارش انداخته با پول تقلبی (+۱۰۰۰ سود کرده مغازه دار)
هشت صد تومن پول با ۲۰۰ تومن کالا به مشتری داده (-۱۰۰۰ ضرر کرده مغازه دار)
همسایش فهمید سرش کلاه رفته و اومده پولشو بگیره (-۱۰۰۰ ضرر کرده مغازه دار)

جمعش میشه منفی هزار.

پول کالا مگه از باقی اون ۱۰۰۰ تومن که ۸۰۰ تومن‌شو داد به خانومه، جبران نشد؟

اون پوله تقلبی بوده چطور جبران شه

[reticent]

آهااااااااااااااااان.

---

با تشکر از هر دو بزرگوار.

[RASPINA]

(۲۱ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۲۵ ب.ظ)edward71 نوشته شده توسط:  توی گیرواگیر کنکور، آزمون استخدامی دادنم چی بود دیگه

فکر میکنم یه تجربه بود. من همون دیروز فراموشش کردم .تا نتایج بیان
برای آزمون استخدامی آموزش و پرورش کل بچه های هم دوره ای دانشگاهمون اومده بودند جالبه همه برای یه کد رشته یه نفری...........

[blackhalo1989]

یارو اومده تو یه کانال تخصصی تو تلگرام تبلیغ غیر مرتبط می کنه. واقعا زشته این کار. اهانت به اعضای کاناله.

[stateless]

یه برندِ لبنیات هست، چند سال بیشتر نیست اومده ها ولی خیلی حرص میده آدمو!!
آرمش که کپیِ یه برند معروف و معتبره. یادمه چند سال پیش که تازه اومده بود، اون برند، چقدر اطلاعیه میزد که به نشانِ ما دقت کنید و موارد مشابه رو نخرید و این حرفها... اسمِ محصولاتش هم شکلِ تغییر یافته ی محصولاتِ دیگرانه. حالا هم به خیالِ خودش یه محصولِ جدید زده، طرح و بسته بندیش، عینِ یه برندِ معروفِ دیگه است: "ترکیبِ شیر و شادی"!!!
اصلا هم اسمش، اسمِ یه بازیِ معروف نیست!!

[afrooz-OMD]

خود شناسی خیلی لازمه...باعث میشه استعدادها و علایق و ترجیحات و... خودتو بدونی....بعد دلیل خیلی از کارهاتو که باعث میشده خودتو به خاطر اونا سرزنش کنی بدونی و دیگه این کارو با خودت نکنی....باعث میشه خیلی راحت بتونی از کنار سرزنش و قضاوت های دیگران در مورد خودت بگذری و ناراحت نشی
کلاس های خودشناسی و شخصیت شناسی دکتر شیری رو باید برم حتما...

[zarisa]

میخام یه کاری(هدفی) انجام بدم که ۵۰ درصد کار با من هست و بقیش از کنترل من خارجه.
۵۰ درصد سهم خودم هم حداقل یکسال طول میکشه ، کلی زحمت داره تازه اگر نتیجه بگیرم( چون طبق معمول کمک و راهنما ندارم).
فرآیند کلی دو سال طول میکشه که باز ممکنه به شکست برسه.
همه مخالف هستن.
ولی مشکل اینجاست در حال حاضر تنها هدفی هست که به من انگیزه و اشتیاق میده.
عاشق انجام کارای غیر ممکن هستم چون میتونم ممکنشون کنم. ولی آیا وقتش نیست که دست از اینکارا بردارم و عاقلانه تصمیم بگیرم؟ بس نیست اینهمه به در و دیوار خوردن؟...
پیشنهادهای مثلا عاقلانه ی اطرافیان رو اصلا دوست ندارم، چون نتیجه ای خاصی هم ندارن ولی میگن نباید این کار ریسکی رو انجام بدی، حداقل پیشنهاد ما مطمئن هست

[stateless]

(۲۳ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۰۸ ق.ظ)zarisa نوشته شده توسط:  همه مخالف هستن.
ولی مشکل اینجاست در حال حاضر تنها هدفی هست که به من انگیزه و اشتیاق میده.
عاشق انجام کارای غیر ممکن هستم چون میتونم ممکنشون کنم. ولی آیا وقتش نیست که دست از اینکارا بردارم و عاقلانه تصمیم بگیرم؟ بس نیست اینهمه به در و دیوار خوردن؟...

اینا حرفِ دلِ من هم هست، به خصوص در یکی دو سالِ گذشته... اگه راهِ درست بین این دوراهی (گاهی برای من چند راهی هم میشه) رو پیدا کردید به ما هم بگید. ایشالا که پیدا بشه.

[afrooz-OMD]

(۲۳ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۰۸ ق.ظ)zarisa نوشته شده توسط:  ولی مشکل اینجاست در حال حاضر تنها هدفی هست که به من انگیزه و اشتیاق میده.
عاشق انجام کارای غیر ممکن هستم چون میتونم ممکنشون کنم. ولی آیا وقتش نیست که دست از اینکارا بردارم و عاقلانه تصمیم بگیرم؟ بس نیست اینهمه به در و دیوار خوردن؟...

خب!
شما بشین مزایای شدن و کامل براورده شدن این هدف رو لیست کن آیا مزایای کوتاه مدت و گذرا داره یا نه مزایایی داره که میتونه خیلی تو زندگیت تاثیر داشته باشه...ایا ارزش داره به خاطر اون مزایا وقتت رو اونم در حال حاضر و با این وضع موجود به خاطرش صرف کنی یا نه میشه همین وقت رو روی کار بهتری سرمایه گذاری کنی و نتایج بهتری بگیری...ایا مشکلی پیش میاد اگه به تعویق بیوفته و مثلا این کار رو موکول کنید به زمانی که یکم تو زندگیتون به ثبات رسیدین و جای پاتون محکم شد...و ازین قبیل سوال و جواب ها
خب این چیزا خیلی به آدم گرا میده...ینی شما پیش خودت و با خودت بشینی فکر کنی بالا پایین کنی با توجه به شرایط خودت و خانوادت و اجتماع و آینده و خیلی چیزا بسنجی....
حتی خیلی وقتها شمارو به نتیجه بهتری میرسونه
اگر در اون صورت باز هم تصمیم گرفتین که همین پروسه دو ساله رو طی کنید پس این بار باید بیاید تمام موانع و عوامل و نقاط قوت و ضعف رو شناسایی کنید باید شرایط رو برای به مقصد رسیدن مهیا کنید و مطابق با اون عمل کنید تا صددرصد به هدف برسین وگرنه چیزی که نهایت نصیب شما میشه عذاب وجدان و دوسالی هست که از جوونیتون رفته و برنمیگرده
ببخشید طولانی شد : )

[khayyam]

بهتره در عالم واقعیت زندگی کنیم از خیال پردازی بپرهیزیم !

گر رهرویی رهرو راه خویش باش کم سخن گو بیشتر دیده شوی