(۲۶ مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۴۲ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط: اونایی که فکر میکنن ازدواج هدفشونه، برن ازدواج کنن!
دست میذارن رو یه دختر هم خوش قیافه هم پولدار بعد حق شکایت ندارن که باباش فلان ! هر پدری حق داره انتظار داشته باشه از همسر آینده دخترش که دخترشو خوشبخت کنه و چون خودش مرد هستش میدونه چی درسته چی نه. اگه اینطوری نبود همون خدایی که شما میگید ازدواج رو به عنوان نعمت هدیه داده به انسان ، اجازه ازدواج دختر رو نمیداد به پدرش. وقتی خدا این اجازه رو به پدر دختر داده بقیه کی باشن بگن خانواده نادون و این حرفا؟! کدوم پدری دوست داره ببینه سطح رفاه دخترش از خونه خودش کمتره؟ شما پدر باشی خودت این ظلم رو در حق دخترتون میکنید یا نه که از پدرهای الان این انتظار رو دارید؟
کسی میخواد ازدواج کنه میبینه شرایط اقتصادیش جور نیست بره از روستاها زن بگیره. چون توی روستاها به خصوص روستاهای محروم پسرها از اونجا رفتن و ساکن شهرها شدن و با دخترهای شهر ازدواج کردن ولی خیلی از دخترهای روستا به خاطر تعصبات خانواده ها و نگرانی خانواده ها از محیط شهری موندن همونجا و به همین خاطر هم از اهالی روستای خودشون مردمجرد انقدر نیست که همشون بتونن ازدواج کنن. مردم روستا توقعات زیادی هم ندارن طبیعتا چون خودشون ساده زیست هستن. کسی زن میخواد شرایط واسش مهیاس. این همه بهانه لازم نیست. ولی چون همه دنبال دختر شاه پریونن که پول باباش از پارو بالا بره، مجرد موندن.
شما یه بخش از تصوراتتون خیلی قدیمیه . فک کنم مال دهه هفتاده .
نود درصد دخترایی که تو این روزگار ازدواج میکنن خودشون میدونن که باید یه بخش از مسئولیت زندگی را به گردن بگیرند. تو فامیل و نزدیکان هم که ازدواج میکنن می بینیم که بعضی دخترها اساسی مسئولیت پذیرند.
اینکه دختری تو این دوره زمونه بخواد اسایش و رفاه خونه پدرش را داشته باشه و البته در خونه پدرش هم همه چی براش فراهم باشه ، این دختر را معمولا" پسرهای تحصیلکرده که پدر پولدار ندارند و قراره از تحصیلشون درآمد کسب کنن نمیتونن خواستگاری کنن.
معمولا" خواستگار اینجور دخترها یه پسری است که وردست باباش دم بازار وامیشه یا دم بنگاه و خودش چیزی را بدست نیاورده. هر چی بوده باباش براش فراهم کرده. اینجور پسرها را اگه پدرشان متوجه باشه تو سن بیست سالگی زنشون میده. اگه بسن ۲۷-۲۸ برسندو ازدواج کنن معمولا" بایدخانم همسر چهار چشم مواظبشون باشه. چون بالاخره او همه چی داشته و دلیلی برای ازدواج نکردنش نبوده.
اما در خصوص اینکه پدر باید برای دختر همسر انتخاب کنه اینهم بیشتر برای دخترهای تو رنج سنی ۱۲-۱۷ سال جواب میده. ممکنه پدر نظر بده و حق وتویی هم داره ولی معمولا" دختری که بیست و چند سالشه باید معیارهاش برای انتخاب همسر معلوم باشه . نه اینکه به پدرش بگه باباجون ایشون اومده خواستگاریم شما می پسندینش.معمولا" خود پدرها هم نظرشون را میگن ولی انتخاب نمیکنن.
البته من ضمن احترام بهمه دخترهای مسئولیت پذیر و خوب این مملکت باید عرض کنم اشکال الان اینچیزا نیست. اون آقایی که مطلبی نوشته بود بنظرم یه استثناء بوده.
الآن پسری بخواد ازدواج کنه تعداد انتخابهایی که بهش پیشنهاد میشه کم نیس.و البته دختر مناسب هر فرد شاید دو سه مورد از بین دهها پیشنهاد بیشتر نباشه.
بقول یکی میگفت الآن روزگار یه طوریه که غضنفر را هم بندازی تو هوا بزمین نمیرسه و تو هوا میبرنش
یک میلیون و دویست هزار دختر تو سن ازدواج داریم . ممکنه پسرها هم تو همین رنجها باشن ولی پسر دارای شرایط اقتصادی ازدواج و طالب ازدواج شاید ۵۰ هزار نفر هم نباشه.