زمان کنونی: ۰۵ دى ۱۴۰۳, ۱۰:۱۶ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۱۸۳۶
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۱۲:۰۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اینقدر توو جو مانشت هستم که تو اینترنت ی جا کامنت فینگلیش نوشته بودن یهو اومد تو ذهنم بگم : فینگلیش نوشتن در اینجا ممنوعه : ))

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hamedio , mohammad.ardeshiri , Amoojan , **sara** , happy07 , 10:30 , hamid1989 , nazanin_sh , sahar salehi
ارسال: #۱۱۸۳۷
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۱۲:۱۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۲۲ ق.ظ، توسط hamedio.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۰۴ ق.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  اینقدر توو جو مانشت هستم که تو اینترنت ی جا کامنت فینگلیش نوشته بودن یهو اومد تو ذهنم بگم : فینگلیش نوشتن در اینجا ممنوعه : ))

بازم خوبه جو peyvandha نگرفت وگرنه همه رو فیلتر میکردی Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , **sara** , happy07 , hamid1989 , fatemeh69
ارسال: #۱۱۸۳۸
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۱:۰۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۰۴ ق.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  اینقدر توو جو مانشت هستم که تو اینترنت ی جا کامنت فینگلیش نوشته بودن یهو اومد تو ذهنم بگم : فینگلیش نوشتن در اینجا ممنوعه : ))

توی یکی از تاپیک‌ها دیروز بود فکر کنم یکی از کاربران کامنت فینگل گذاشته بودن، من همه‌اش منتظر واکنش مدیران بودم Big Grin همه‌اش با خودم می گفتم چرا هیشکی هیچی نمی‌گه در این حد عادت کردیم ما هم متقابلا به کامنت‌های شماBig Grin در نهایت عموجان لطف کردند و تذکر دادند و ما را از انتظار دیدن "کاربر گرامی فینگلیش نوشتن در اینجا ممنوعه" نجات دادند Big Grin Tongue

با هزار تومن می‌شه چیکار کرد؟
به درمان یه کودک سرطانی کمک کرد :-)
لینک زیر و پرداخت آنلاین

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hamedio , tabassomesayna , **sara** , hamid1989 , sahar salehi
ارسال: #۱۱۸۳۹
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۱:۰۶ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۰۰ ق.ظ)happy07 نوشته شده توسط:  
(21 مرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۰۴ ق.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  اینقدر توو جو مانشت هستم که تو اینترنت ی جا کامنت فینگلیش نوشته بودن یهو اومد تو ذهنم بگم : فینگلیش نوشتن در اینجا ممنوعه : ))

توی یکی از تاپیک‌ها دیروز بود فکر کنم یکی از کاربران کامنت فینگل گذاشته بودن، من همه‌اش منتظر واکنش مدیران بودم Big Grin همه‌اش با خودم می گفتم چرا هیشکی هیچی نمی‌گه در این حد عادت کردیم ما هم متقابلا به کامنت‌های شماBig Grin در نهایت عموجان لطف کردند و تذکر دادند و ما را از انتظار دیدن "کاربر گرامی فینگلیش نوشتن در اینجا ممنوعه" نجات دادند Big Grin Tongue
Big Grin
اره من اون کامنت رو دیده بودم ولی خب مدیریت اون بخش ب عهده من نبود و ب خاطر همین نمیتونستم پانویس مدیریتی بدم یا حذف کنم. و اگه میخواستم پاسخ بدم ارسال هرز ایجاد میشد.ودیگه به یه تذکر در پروفایل کاربر بسنده کردم .

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: happy07 , **sara** , morweb , sahar salehi
ارسال: #۱۱۸۴۰
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۱:۰۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هزار بار هم که از این شانه به آن شانه بغلتی،
این شب، صبح نمی شود؛
وقتی که دلتنگ باشی ...

ای درد توام درمان در بستر ناکامی .... ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: happy07 , **sara** , 10:30 , hamid1989 , morweb , diligent , Jooybari , nazanin_sh , sahar salehi , نارین , hamedio , hiva60 , maryam.raz , M*Gh
ارسال: #۱۱۸۴۱
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۵:۱۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۱۰ ق.ظ)happy07 نوشته شده توسط:  
(20 مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۱۹ ب.ظ)hamid88 نوشته شده توسط:  خواستم بیام از روز اول کارمندی بگم ولی وقت نشد
جالبیش اینه که عکسم هم تو سایتشون گذاشتن
خخخ
باورم نمیشه
یه کیلو ذوق کردم
..........!!!

مبارکه مبارکهSmile
والا ما هم الان یه چند کیلویی ذوق داریم، آخه نکه از اون زمانی که منتظر خبر استخدامی بودید اینجا می‌گفتید، بعدشم که رد شدید ناراحت شدید بعد باز قبول شدید خوشحال شدید، ما هم با شما ناراحت شدیم و ذوق کردیم، همین‌که هر شب اخبار می‌دادید یاد زمان استخدامی برادرم افتادم برای همین وقتی گفتین نشد خیلی ناراحت شدم و وقتی که الحمدلله شد خیلی خوشحال شدم اخه به واسطه‌ی شزایطی که برادرم داشتند کاملا درک می‌کردم، ای بابا چقدر حرف زدم غرض عرض چند کیلو ذوقمان بودBig Grin ایشالا که شاهد موفقیت‌های بیشتر شما و سایر عزیزهای گل مانشتی باشیم دورهمSmile
پ.ن: حالا ما نیستیم عب نداره چند کیلو شیرینی معادل چند کیلو ذوقتان خریده با خانواده مخصوصا اگر خواهر دارید نوش جان کنید اینجا عکسش رو هم بذارید ما از شما قبول داریمBig Grin

چشم حتما Big Grin
دیشب هم جاتون خالی رفتیم از این نون خامه ای های میدون انقلاب خوردیم که هر کدومش یک کیلو هستش.
خخخ
بازم ممنون از شما و همه دوستان مانشت
..........!!!

هیج وقت دیر نیست
........................!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: happy07 , sahar salehi , M*Gh , fatemeh69
ارسال: #۱۱۸۴۲
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۱۲:۵۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام. تا حالا شده گوگل اشتباهی بجای "دانشگاه شهید ..." بنویسید "دانشگاه شهیر" و متوجه بشید یه اشتباه کاملاً عمومیه. Big Grin ماشاا... چه لیستی هم میاره.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sahar salehi , ashena1
ارسال: #۱۱۸۴۳
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۸:۳۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نسبت به آدما حس بدی دارم احساس می کنم همه دارن از وجود هم سوء استفاده میکنند.خدایا مرا با آرامش پیش خودت ببر.از مرگ می ترسم از زندگی با آدما خسته شدم!!!از پارچه سفید میترسم !از زیر خاک بودن میترسم!از این دنیا هم می ترسم!از آدمای اطرافم!مشکل من چیست نمی دانم!!!از آدمایی که الکی لبخند می زنند می ترسم.خدایا پس قصه من کی به سر میرسه!از زندگی تکراری متنفرم!از ................................................

رفت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۱۸۴۴
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۸:۴۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۵۹ ب.ظ)عزیز دادخواه نوشته شده توسط:  هیچی هدفی نبوده کسی هم تو رو نساخته که چیز خاصی بشی اینا اوهام ذهن خودته جواب هم نداره. خودت میتونی دنبال زندگی و آرزوهات باشی و اینجوری احساس رضایت کنی از زندگیت.نظر من مهم نیست نظر هیچ کس در مورد هیچکس مهم نیست!
نه، خوشم اومد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: npour , عزیز دادخواه
ارسال: #۱۱۸۴۵
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۸:۴۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نازین عزیزم حرفاتو که خوندم انگار یه نفر حرفای دلمو زد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۱۸۴۶
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۹:۱۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۴۷ ب.ظ)NOOSHIN61 نوشته شده توسط:  نازین عزیزم حرفاتو که خوندم انگار یه نفر حرفای دلمو زد

Shy

رفت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۱۸۴۷
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۰۹:۵۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اولین سایت ماکروسافت!!!

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hamid1989 , npour , sahar salehi
ارسال: #۱۱۸۴۸
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۱۰:۰۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۳۳ ب.ظ)نازین نوشته شده توسط:  نسبت به آدما حس بدی دارم احساس می کنم همه دارن از وجود هم سوء استفاده میکنند.خدایا مرا با آرامش پیش خودت ببر.از مرگ می ترسم از زندگی با آدما خسته شدم!!!از پارچه سفید میترسم !از زیر خاک بودن میترسم!از این دنیا هم می ترسم!از آدمای اطرافم!مشکل من چیست نمی دانم!!!از آدمایی که الکی لبخند می زنند می ترسم.خدایا پس قصه من کی به سر میرسه!از زندگی تکراری متنفرم!از ................................................
این حس های که میگی نسبت به بقیه داری مثل بی اعتمادی , ترس تنفر اینا حس هاییه که خودت هم نسبت به خودت داری و باعث میشه فک کنی دیگران هم نسبت بهت همچین حسی دارن.اینا اکثرشون ریشه در گذشته یا کودکی دارن.
خودممیه وقتایی با این حس ها درگیرم فقط تا الان تنها چیزی که فهمیدم اینه که این حس ها رو سرکوب نکنم و یه جوری خالی کنم.مثلا" با نوشتن و پاره کردن و ..

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hamedio , npour , نارین , fatemeh69 , tayebe68
ارسال: #۱۱۸۴۹
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۱۰:۱۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۲۱ ب.ظ، توسط نازین.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۰۷ ب.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  
(21 مرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۳۳ ب.ظ)نازین نوشته شده توسط:  نسبت به آدما حس بدی دارم احساس می کنم همه دارن از وجود هم سوء استفاده میکنند.خدایا مرا با آرامش پیش خودت ببر.از مرگ می ترسم از زندگی با آدما خسته شدم!!!از پارچه سفید میترسم !از زیر خاک بودن میترسم!از این دنیا هم می ترسم!از آدمای اطرافم!مشکل من چیست نمی دانم!!!از آدمایی که الکی لبخند می زنند می ترسم.خدایا پس قصه من کی به سر میرسه!از زندگی تکراری متنفرم!از ................................................
این حس های که میگی نسبت به بقیه داری مثل بی اعتمادی , ترس تنفر اینا حس هاییه که خودت هم نسبت به خودت داری و باعث میشه فک کنی دیگران هم نسبت بهت همچین حسی دارن.اینا اکثرشون ریشه در گذشته یا کودکی دارن.
خودممیه وقتایی با این حس ها درگیرم فقط تا الان تنها چیزی که فهمیدم اینه که این حس ها رو سرکوب نکنم و یه جوری خالی کنم.مثلا" با نوشتن و پاره کردن و ..

Shyمنم دارم همین کارو اینجا انجام میدم می نویسم تا ازبین برن این احساساتم!Smileممنون که وقت می ذارید ومی خونید.سایت مانشتو خیلی دوس دارمSmile)))) ولی این تجربه را دارم گاهی آدمایی که اصلا فکرش رو نمی کنی چه مهربان رفتارمی کنند مثل راننده تاکسی که امروز به جای ۵۵۰ تومن ازم ۵۰۰ تومن گرفتSmile

رفت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: npour , fatemeh69
ارسال: #۱۱۸۵۰
۲۱ مرداد ۱۳۹۳, ۱۱:۴۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دارم یه کار تازه شروع میکنم
از همتون التماس دعا دارم
امیدوارم همگی در کارهاتون موفق باشید
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , **sara** , npour , hnarghani


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۸۸۴ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۶۴,۴۴۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۴۹۹ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۷۲,۹۱۱ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۶۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۶۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۸۳ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۷۱۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۸۶۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۳۳۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close