همین الان حس کردم یکی تو خونه س. چون صدای باز شدن در رو هم نشنیده بودم.
دور و برم رو نگاه کردم یه وسیله مناسبی برا دفاع پیدا کنم و سریعا ناسوس رو که دیروز رو پله ها جا گذاشته بودمش برداشتم و یواشکی و سریع از پله ها رفتم طبقه پایین و کمین کردم
حس کردم اون شخص داره نزدیک میشه به حالت غافلگیرانه رفتم طرفش و تا خواستم با ناسوس بزنمش دیدم بابامه -_-
نگو از اون یکی در اومده تو خونه من نفهمیدم.
بهم میگه کم فیلم ببین. این دیوونه بازیات تاثیرات فیلمه.
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
خب من چه میدونستم بابام اومده خونه. فکر کردم دزده خواستم حال دزده رو جا آورده باشم