انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Fardad-A]

از همین الآن مثبت فکر کنید . این کلمه شکست در عنوان تاپیک بار منفی داره.
بنظرم بنویسید "دلایل اینکه دوباره باید کنکور بدم" قبول نشدن در کنکور شکست نیست.

[nina69]

واقعا نمیدونم اشکال کار کجاست
بیشترین مشکلم عدم مدیریت جلسه کنکور،استرس سر جلسه،کم دقتی

[narges_r]

وقتی حرف از کنکور میشه همه حرف از منبع و جزوه و نوع درس خوندن و کمیت و کیفیت اون و برنامه ریزی و.... صحبت میکنن اما خیلی کم درمورد اعتماد بنفس داشتن و کنترل استرس سر جلسه صحبت میشه!
من بهتون قول میدم اگر تمام درسهارو مسلط باشی اما سر جلسه پر از استرس باشی یا نتونی اون استرس کنترل کنی همون استرس چند ساعته دقیقا در همون ساعات سرنوشت ساز تمام زمان چند ساعتتونو تخت الشعاع قرار میده و ....
البته این موضوع هم خیلی مهمه که گاهی بعضی افراد خیلی تلاش میکنن اما نوع تلاش درست نیست که من فکر میکنم این موضوع برمیگرده به کم تجربگی پس الان قدر تجربه ای که از یکسال تلاشتون بدست اوردید بدونید.
در ضمن فکر میکنم وقتی تصمیم میگیری برای ادامه تحصیل مسیری رو شروع کنی و تا زمانی که تلاش در این مسیر وجود داره شکست معنایی نداره! در مسیر ادامه تحصیل کنکور تنها یکی از موانع هست که بعضی زودتر از اون عبور میکنن و بعضی هم راهشون طولانی تره
بنظرم شکستو کسی میخوره که در نیمه راه جا بزنه و کم بیاره!
برای من کنکور فقط یک امتحان درسی و تحصیلی نیست! کنکور بهم یاد داد که باید روی خودم کنترل بیشتری داشته باشم و تمرین کنم در مواقع خاص روی خودم کنترل داشته باشم و اجازه ندم احساسم قدرت فکر کردنو ازم بگیره!
همینطور این هم میخوام بگم که خیلیهارو دیدم که چندین بار کنکور دادن تا قبول شدن پس اگر امسال برای چندمین بار کنکوردادی ناراحت نباش چون برای خیلیها اتفاق افتاده فقط اونها بجا ناامید شدن و خود را شکست خورده پنداشتن از تجربه و دانشی که طی اون دو سه سال بدست اوردن برای کنکور بعد استفاده کردن

قدر سلامتی رو بدونید که مهم سلامتیه بقیه مسائل حل شدنیه

[azad_ahmadi]

هستند کسانی که از نظر درسی مشکلی ندارند؛ کسانی که باوجوداینکه سر جلسه حتی نرسیدند درسهایی رو اصلا نگاه کنند اما وقتی رسیدن خونه مثل آب خوردن چند تا از سوالات همون درس رو حل کردن و فقط خندیدن؛ کسانی که حرص خوردن براشون معنا نداره و می خوان با تلاش بیشتر ادامه بدند.
کمبود سرعت در حل سوالات و نداشتن زمانبندی برای درسا و استرس باعث به این روز افتادن خیلی از دوستانی شده که الان اومدن در این تاپیک پست می زارن.

[خانه سبز]

وقتی نمی شود نمی شود دیگر
به سامان نمی شود
حال تو تمام قوایت را به کار بگیر
همه ی هنر
همه هوش و کوشش ت
نمی شود که نمی شود که نمی شود
تو راهت را باید تنها طی کنی
تنهای تنهای تنها
حتی اگر همه باشند و دوره ات کنند
این راه راه توست
و تو
یکه و تنها می روی ...

[Andrew S.Tanenbaum]

دوستان عزیز من.
اگه میخواید موفق شید به گذشته نگاه کنید ببینید دلیل شکست کجا بوده.تا شما نتونید محل نشت رو پیدا کنید نمیتونید چاره ای براش پیدا کنید.مثال میزنم:خود من با اینکه سیستم عامل قوی بودم و یکی از درسایی بود که واقعا براش وقت گذاشته بودم تو کنکور سال پیش یکی زدم بعدشم اعصابم خورد شد و به درسای دیگه م لطمه زد چون من اول سیستم جواب دادم.کنکور امسال نشستم با خودم فک کردم به این نتیجه رسیدم:گفتم پسر اگه ۵۰ دور استالینگز رو بخونی بازم حسابی روش نیس حتی ۱ سوال ج بدی.ولی اگه یه دور معماری استاد یوسفی رو بخونی میتونی ۲ برابر سیستم جواب بدی با همون ارزش سوال.کاری که سال قبلش نکرده بودم و تک بعدی رو سیستم عامل تمرکز کردم.باور کنید عامل اصلی مشترک امسال من همین معماری و درس ساده مدارمنطقی بود که فقط ۲ تاش روش شک داشتم از مجموع این ۲تا و نزدمشون.که یکش همون حافظه نانو بود و جواب تو گزینه نبود و یکیم اون بافرهای ۳ حالته.
یه نکته دیگه ای که من مدیون آقای سیدجوادی(رتبه ۱ علوم ۹۱) هستم این بود که ایشون گفتن سوالات آنالیز رو فقط با توجه به روندی که تو نحوه سوالات هر ساله تکرار میشه جواب دادن بدون اینکه حتی خودت بدونی داری چیکار میکنی.
این حرف واقعا حرف درستیه.خود من امتحان کردم شد.کنکور کاری به این نداره ببینه شما درسو یاد گرفتید یا نه.پاسخنامه رو فقط نگاه میکنن.یه سری سوال هست هرسال داره تکرار میشه.اونا رو به هیچ وجه از دست ندید.
یه توصیه دیگه:برای ریاضیات وقت بذارید اما روش حساب نکنید.اونایی که ریاضی فیزیک بودن میدونن چه در کنکور سراسری و چه ارشد و چه هر کنکور دیگه ای،حساب و تضمینی رو ریاضیات نیس.ممکنه همه رو بزنی و ممکنه حتی یکی رو هم نزنی.الیته این واسه تموم درسا درسته اما تو ریاضیات خیلی بیشتر خودشو نشون میده.دلیلش اینه ریاضیات محاسباتیه.یعنی نمیتونی شانسی بزنی.رد گزینه خیلی کمتر نداره.درسای دیگه کمتر اینطورن.
شما باید تو آزمون ارشد سوال رو شکار کنید.نشینید به صورت کوندوراتی از اول تا آخر....بگردید اونایی که بلدید رو جواب بدید.این نکته در عین سادگی فوق العاده فوق العاده نکته لطیف و مهمیه.
یه نکته دیگه هم یادم افتاد اینه:برید راه حل سوالا رو پیدا کنید.منظورم اینه بدونید هر سوالی رو باید چطوری حل کنید که به جواب برسید.مثال میزنم:خود من ۲ بار استالینگز رو خوندم.بخش همزمانی رو چند بار خوندم.خوب فهمیدمش.اما در برخورد به سوالات این بخش بیشتر تمرین حافظه میکردم.یعنی چی؟یعنی اگه سوال یا شبیه شو قبلا دیده بودم ...وگرنه.....رفتم کتاب تست موسوی رو پیدا کردم نشستم این بخششو خوندم.فوق العاده ساده و روان گفته باید مثلا واسه انحصار متقابل چیکار کنی که بدستش بیاری.کاری که کتابای دیگه انجام ندادن و جز وراجی کار دیگه ای نکردن.اینم نکته خیلی مهمیه.بهش توجه کنین.
یه چیز دیگه هم یادم افتاد که شاید مثال قابل لمس تری باشه:ببینید همه ما کم و بیش روابط بازگشتی رو میدونیم چیه.همه هم در شرایط عادی میتونن تقریبا تموم سوالاشو جواب بدن.اما ممکنه سر جلسه کنکور نتونن.چرا؟یکی از دلایل اصلی اینه که سعی میکنن به صورت تشریحی بدستش بیارن.خب دوست عزیزم،داری اشتباه میری.وقتی میتونی با ۱-۲ بار عدد گذاری به جواب برسی چه کاریه تشریحی حل کنی!حالا سوالات استثنا هم هست ها.مثلا سوال ساختمان داده امسال که درخت بازگشت میخواست.ولی این نکته ای که من گفتم اسمش میشه (راه حل روابط بازگشتی).یعنی اگه به یه رابطه بازگشتی برخوردی اول عددگذاری میکنی،حل شد که به نفعت شده.اگه نشد که تشریحی حل کن.ممکنه بگین که اینکه شد دوباره کاری!خیر دوست عزیز.این دقیقا همونکاریه که اساس و پایه TLB ,Cacheو در واقع دلیل وجودشونه.پس بدون که یه نکته قابل قبول و تست شده س.
البته این مثال ساده ای بود که زدم.واسه لمس بیشتر منظورم.مثال های زیادی میشه زد.

[just4it]

جدی نگرفتن قدرت فوق العاده دروس ضریب۴(دروس مشترک) درجابه جایی رتبه
...
ملاحظه بفرمائید:

رتبه من: ۷۲۰
زبان۲۳
مشترک۱۳
مدیریت۵۱
مشترک تخصصی۱۸

رتبه۹۱:
زبان۳۵
مشترک۴۲
مدیریت۳۱
مشترک تخصصی۱۱

معدل موثرمن هم بالاتر بود از رتبه ۹۱

نظرتون چیه حالا؟؟

[سجاد۶۷]

(۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۲۸ ب.ظ)just4it نوشته شده توسط:  جدی نگرفتن قدرت فوق العاده دروس ضریب۴(دروس مشترک) درجابه جایی رتبه
...
ملاحظه بفرمائید:

رتبه من: ۷۲۰
زبان۲۳
مشترک۱۳
مدیریت۵۱
مشترک تخصصی۱۸

رتبه۹۱:
زبان۳۵
مشترک۴۲
مدیریت۳۱
مشترک تخصصی۱۱

معدل موثرمن هم بالاتر بود از رتبه ۹۱

نظرتون چیه حالا؟؟

دقیقا.مشترک خیلی بیشتر از ضریب ۴ تاثیر داره.یکی از رتبه های بالا رو دیدم زبان رو صفر زده بود!

[fa_karoon]

دلایل من:
۱- انتخاب منبع اشتباه: به جای خواندن گسسته گریمالدی کتاب قلزم رو شروع کردم که خیلی توش گیر کردم و وسط تابستان رهاش کردم و ابتدای پاییز مجدد شروع کردم گریمالدی خوندن که خیلی دیر بود برای مرجع خوندن

۲- اهمیت بیش از حد توانم به دروس ریاضی: می خواستم همه دروس ریاضی رو مسلط بشم، می خواستم همه رو از روی منبع بخونم، با اینکه زمینه ریاضی خوبی نداشتم و برای رسیدن به این تسلط نیاز به چندین بار دوره بود، در نتیجه زمانی رو صرف خوندن بیهوده این دروس کردم و بعد وسط کار یعنی حوالی آذر رهاش کردم که ضربه بزرگی به برنامه ام زد

۳- دیر شروع کردن بعضی دروس مشترک مهم مثل معماری و سیستم عامل و کم اهمیت دادن به هوش
۴- به دلیل بهم ریختگی برنامه زمان برای دوره کردن نداشتم(یعنی هر چی خوندم پشم)
۵- عدم تست زنی زیاد و دوره همان تست ها با نکاتشان
۶- آشفتگی و استرس زیاد و از هر منبعی یک ذره خواندن وقتی می دیدم زمان کمی دارم
۷- عدم مدیریت زمان در جلسه آزمون
۸- استرس شدید(طوری که دست و پام یخ شده بود) سر جلسه کنکور و از دست رفتن تسلطم بر آزمون
۹- منفی زدن در کنکور
۱۰- اشتباه بودن یکسری سوالات کنکور و وقت گذاشتن روی آنها و کمبود زمان در سایر دروس
جالب اینجا بود که بعضی سوالات مثل ریاضی مهندسی رو که داشتم درست حل می کردم با خودم می گفتم نه اشتباه است و نیمه ی حل رها کردم در حالی که درست بود
و اینقدر پریشان شده بودم که چیزی مثل جدول صفحه معکوس یادم رفته بود

[esisonic]

عالیه بچه ها...ادامه بدید...
باید اشتباهات و مشکلات خودمون رو پیدا کنیم تا بتونیم با کیفیت بیشتر و نقص کمتری تلاش کنیم...!!
...
ما نیز میتوانیم!
بهمن امسال شادی از آن ماست ;-)

[arya_sad]

(۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۰:۲۵ ق.ظ)Andrew S.Tanenbaum نوشته شده توسط:  دوستان عزیز من.
اگه میخواید موفق شید به گذشته نگاه کنید ببینید دلیل شکست کجا بوده.تا شما نتونید محل نشت رو پیدا کنید نمیتونید چاره ای براش پیدا کنید.مثال میزنم:خود من با اینکه سیستم عامل قوی بودم و یکی از درسایی بود که واقعا براش وقت گذاشته بودم تو کنکور سال پیش یکی زدم بعدشم اعصابم خورد شد و به درسای دیگه م لطمه زد چون من اول سیستم جواب دادم.کنکور امسال نشستم با خودم فک کردم به این نتیجه رسیدم:گفتم پسر اگه ۵۰ دور استالینگز رو بخونی بازم حسابی روش نیس حتی ۱ سوال ج بدی.ولی اگه یه دور معماری استاد یوسفی رو بخونی میتونی ۲ برابر سیستم جواب بدی با همون ارزش سوال.کاری که سال قبلش نکرده بودم و تک بعدی رو سیستم عامل تمرکز کردم.باور کنید عامل اصلی مشترک امسال من همین معماری و درس ساده مدارمنطقی بود که فقط ۲ تاش روش شک داشتم از مجموع این ۲تا و نزدمشون.که یکش همون حافظه نانو بود و جواب تو گزینه نبود و یکیم اون بافرهای ۳ حالته.
یه نکته دیگه ای که من مدیون آقای سیدجوادی(رتبه ۱ علوم ۹۱) هستم این بود که ایشون گفتن سوالات آنالیز رو فقط با توجه به روندی که تو نحوه سوالات هر ساله تکرار میشه جواب دادن بدون اینکه حتی خودت بدونی داری چیکار میکنی.
این حرف واقعا حرف درستیه.خود من امتحان کردم شد.کنکور کاری به این نداره ببینه شما درسو یاد گرفتید یا نه.پاسخنامه رو فقط نگاه میکنن.یه سری سوال هست هرسال داره تکرار میشه.اونا رو به هیچ وجه از دست ندید.
یه توصیه دیگه:برای ریاضیات وقت بذارید اما روش حساب نکنید.اونایی که ریاضی فیزیک بودن میدونن چه در کنکور سراسری و چه ارشد و چه هر کنکور دیگه ای،حساب و تضمینی رو ریاضیات نیس.ممکنه همه رو بزنی و ممکنه حتی یکی رو هم نزنی.الیته این واسه تموم درسا درسته اما تو ریاضیات خیلی بیشتر خودشو نشون میده.دلیلش اینه ریاضیات محاسباتیه.یعنی نمیتونی شانسی بزنی.رد گزینه خیلی کمتر نداره.درسای دیگه کمتر اینطورن.
شما باید تو آزمون ارشد سوال رو شکار کنید.نشینید به صورت کوندوراتی از اول تا آخر....بگردید اونایی که بلدید رو جواب بدید.این نکته در عین سادگی فوق العاده فوق العاده نکته لطیف و مهمیه.
یه نکته دیگه هم یادم افتاد اینه:برید راه حل سوالا رو پیدا کنید.منظورم اینه بدونید هر سوالی رو باید چطوری حل کنید که به جواب برسید.مثال میزنم:خود من ۲ بار استالینگز رو خوندم.بخش همزمانی رو چند بار خوندم.خوب فهمیدمش.اما در برخورد به سوالات این بخش بیشتر تمرین حافظه میکردم.یعنی چی؟یعنی اگه سوال یا شبیه شو قبلا دیده بودم ...وگرنه.....رفتم کتاب تست موسوی رو پیدا کردم نشستم این بخششو خوندم.فوق العاده ساده و روان گفته باید مثلا واسه انحصار متقابل چیکار کنی که بدستش بیاری.کاری که کتابای دیگه انجام ندادن و جز وراجی کار دیگه ای نکردن.اینم نکته خیلی مهمیه.بهش توجه کنین.

نکات قابل توجهی داشت. مرسی دوست عزیز

[eagle]

با سلام

بد نیست این پست که در خود مانشت هست و ۴ سال پیش زده شد رو ببینین


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


در این پست اسامی وبلاگهایی در آخر متن ذکر شده که در یکی از وبلاگها انتقادی بر عملکرد این سایتها و نتایج داوطلبین شده



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[sahar121]

و من
من خوب شروع کرده بودم از خرداد ۹۱ استارت زدم برای کنکور... اما برنامم جالب نبود... رو دروسی که بلد بودم زوم میکردم.. مثلا پایگاه،سیستم... اما
معماری و ریاضی و گسسته نظریه..رو مثلا هی امروز فردا میکردم تا نزدیکای خود آبان!!!! از شروع کردن درسایی که برام سنگین بودن میترسیدم!!!! واس همین تا ماه ها هی امروز فردا کردنم پیش می اومد...تستایی رو که از دروسای سنگین ،بلد بودم یا نبودم رو به طور سطحی میفهمیدم نه عمقی!! تا کاملا درکش کنم..وقتی میدونستم مثلا از ۳ تا ریاضیایی که انتخاب کردم تو خونم هم که میخوام تست بزنم واقعا نمیتونم... باید ریاضی رو کم میکردم...یکیشو حذف میکردم!!

خوب شروع کردم،اما خوب و عمیق نخوندم..آخه دغدغه های دیگه ای هم داشتم تو زندگیم که بعضی روزا باعث میشد ارشد هدفم نباشه..آخه ماها دیگه بچه مدرسه ای نبودیم که فقط کنکور بدیم تا قبول شیم.. بلکه هممون دلمون یه کار میخواد و بعضی ها هم تو این سن،شرایط ازدواج و ... براشون پیش میاد..دغدغه ها زیاد میشه.. واس این فکرم بعضی وقتا رو کنکور تمرکز نداشت..
و اینکه من سر جلسه کنکور،تک و تنها شدم تو کلاس همه پا شدند رفتند و مراقبه خنگ،هی میگفت پاشو برو بسسه دیگه همه رفتند تا کی وقت داری.. بلدی... باهام حرف میزد!!... من استرس گرفتم،بازم میگم ۲۰ درصد این رتبه من دلیلش استرس سر جلسست..
۸۰ درصد مربوط به مطالب بالاییه...(از شروع دروس سخت و تمرکز کردن رو تمرین و تستاش واهمه داشتم)!!

[H3NGAM3H]

من مشکلم پایه ضعیف درسی و انتخاب کتاب مناسب نبود ..

مشکل من از ارسال شدید امواج منفی نسبت به خودمه ...
همش کمبودای زندگیم رو میبینم
اینکه با اینکه جز ممتازین بودم دوسال از درس عقب افتادم
اینکه چرا دوستام الان باید سال آخر ارشدشون باشه اما من اندر خم یک کوچه ؟
و و و ....

دلایل دیگه در کنارش بی حوصلگیم باشه ، ظرفیت پایین مطالعه ... بیشتر از سه ساعت دیگه درس خوندن در روز برای من خودکشی محسوب میشه !
دلیل بعدی ، اهمیت دادن به کمیت مطالبه ، نه کیفیت ... یه صفحه میخونم بعد هی کتاب رو ورق میزنم کی آخرش میرسه ! کلا هدفم فقط اینه که تموم کنم ! ...

و یکی از اصلی ترین دلیلها، مشغولیت ذهن من سر هر مساله ی پیش پاافتاده ایه ... شدید فکرو(!) هستم ...

اگه میتونستم فکرمو آزاد کنم خیلی عالی میشد ، اگه آستانه تحملم بالا میرفت هنوز عالی تر میشه ، اگه کمتر نسبت به مسائل حساسیت نشون میدادم هنوز بهتر تر میشد ...

و کاش تمرکز داشتم ... فک کنم نداشتن تمرکزم توی نوشته م هویدا باشه ...

[mahdokht91]

(۰۱ خرداد ۱۳۹۲ ۰۹:۵۴ ق.ظ)H3NGAM3H نوشته شده توسط:  من مشکلم پایه ضعیف درسی و انتخاب کتاب مناسب نبود ..

مشکل من از ارسال شدید امواج منفی نسبت به خودمه ...
همش کمبودای زندگیم رو میبینم
اینکه با اینکه جز ممتازین بودم دوسال از درس عقب افتادم
اینکه چرا دوستام الان باید سال آخر ارشدشون باشه اما من اندر خم یک کوچه ؟
و و و ....

دلایل دیگه در کنارش بی حوصلگیم باشه ، ظرفیت پایین مطالعه ... بیشتر از سه ساعت دیگه درس خوندن در روز برای من خودکشی محسوب میشه !
دلیل بعدی ، اهمیت دادن به کمیت مطالبه ، نه کیفیت ... یه صفحه میخونم بعد هی کتاب رو ورق میزنم کی آخرش میرسه ! کلا هدفم فقط اینه که تموم کنم ! ...

و یکی از اصلی ترین دلیلها، مشغولیت ذهن من سر هر مساله ی پیش پاافتاده ایه ... شدید فکرو(!) هستم ...

اگه میتونستم فکرمو آزاد کنم خیلی عالی میشد ، اگه آستانه تحملم بالا میرفت هنوز عالی تر میشه ، اگه کمتر نسبت به مسائل حساسیت نشون میدادم هنوز بهتر تر میشد ...

و کاش تمرکز داشتم ... فک کنم نداشتن تمرکزم توی نوشته م هویدا باشه ...

شما از نوشتن تون معلومه خیلی آدم دقیق و حساسی هستین . یه جورایی منم مثل شمام . خواهرم روی مسائلی که گیر میکرد خیلی حساسیت کمتری نشون میداد (برای ارشد خوندن و میگم ) و تونست نتیجه بهتری نسبت به من بگیره .
در کل باید مسائل رو از بالا نگاه کرد ، اینکه آیا این انرژی که دارم برای این مبحث میذارم واقعا ارزشش و داره ،
و اینکه همیشه خودمون رو به مسائل پیش روی مون غالب ببینیم نه مغلوب اونها بشیم . این نگرش شاید اوائل سخت باشه و تاثیر آنچنانی نداشته باشه ولی به نظرم از درون ما رو روز به روز قوی تر میکنه .
امیدوارم در زندگی به چیزهایی که می خواین برسین .