سلام به همه ی دوستای گل مانشتی
توی این تاپیک از عزیزانی که سال های پیش کنکور دادن و با شکست رو به رو شدن دعوت میشه تا دلایل شکست خوردنشون رو برای ما بگن
اگه ما دلایل شکست و اشتباهات رو بدونیم میتونیم با احتیاط عمل کنیم و مواظب باشیم تا تو دام این خطاها نیوفتیم
به امید روزی که هممون تو دانشگاه دلخواهمون قبول بشیم...!
از خودم شروع میکنم :
۱- چون درسم ضعیف بود و توانم کم ، تصمیم گرفتم زود شروع کنم ولی با ساعت کم ...از اسفند ۹۱ شروع کردم و در روز بیش از ۴،۳ ساعت نخوندم... این کار باعث شد ۳،۲ ماه آخر کم بیارم و خسته بشم و نتونم خوب دوره کنم
۲- شنیده بودم بهتره آدم وقتش رو بیشتر برای درسایی بزاره که بلده...این حرف باعث شد بشینم و مراجعی رو که لازم به خوندنشون نبود رو بخونم...برای همین وقتم هم سر این قضیه تلف شد
۳- به حرف دیگران زیادگوش کردم...روش درس خوندن هرکسی با بقیه فرق داره...دائم به حرف افرای که قبول شده بودن گوش میکردم و برنامه ریزی و روش هام رو تغییر میدادم...این باعث میشد به برنامه ریزیم به طور جدی پایبند نباشم....هیچ کس برای برنامه ریزی و تعیین روش درس خوندن بهتر از خود آدم نمیتونه تصمیم بگیره
۴- برنامه ریزی هام خیلی کلی بود و بیشتر به میزان درس خوندن تأکید داشت...در صورتی که کیفیت را باید به کمیت ترجیح داد و باید به غیر از زمان ، مباحث رو هم مورد تأکید قرار داد
۵ - دیر بیدار شدن ... وقتی دیر بیدار میشی نمی تونی خوب درس بخونی ... در صورتی که ۸ تا ۱۲ صبح بهترین زمان درس خوندنه...اولش سخته ولی بعدش عادت میکنی...از اون طرف هم وقتی دیر نمیخوابی...دیر بیدار شدن خیلی باعث اتلاف وقت میشه
۶- در ماه های آخر برنامه ریزیم با آزمون های آزمایشی جور در نمی آمد...برای همین نه به برنامه ریزی خودم میرسیدم نه به برنامه ی آزمون ها
و در آخر بگم که نباید کنکور رو دست کم گرفت!
سلام دوستان
ازجمله دلایلی که باعث شد نتیجه مطلوبمو نگیرم دست کم گرفتن کنکور بود و همینطور نداشتن یه زمان بندی بلند مدت درواقع من برای هر مقطع کوتاه مدت(مثلا ۲ ماه آینده) برنامه ریزی میکردم... یه جورایی هر وقت حسش بود زیاد میخوندم ... و رتبم ۲۱۹۱ نرم افزار اومده و اطمینان دارم با اصلاح روش مطالعه و همینطور کمک شماها میتونم برای سال بعد نتیجه عالی بگیرم .
نداشتن برنامه ریزی برای خواب و درس خوندن به طور جدی و بااراده محکم!
دیر شروع کردن و نرسیدن به اتمام و مرور همه دروس به طور خوب و مناسب
عدم تسلط به گسسته،سیستم،معماری و نخوندن مرجع وبعد سراغ کتب تستی رفتن
هدر دادن زمان روزانه و عمل نکردن به برنامه ها
نوشتن برنامه های سنگین و انجام نشدن انها و دلسردی اخر روز
یه سوال بی ربط
چطور میشه ک بعضی موضوعات بچه ها گزینه تایید و رد را سمت چپ داره اما این موضوع شما و من نداره
چطور باید گذاشت
گزینه سپاس هم برای خودمون که مینویسیم فعال نیست یعنی نمیشه ببینیم چه دوستانی سپاس گذاشتن؟
من سال ۹۱ رتبم ۲۰۰۰ شد تو نرم افزار
سال بعدشم ۲ بار اسباب کشی داشتیم اصلا نرسیدم درس بخونم
ولی هنوز امیدوارم امسال رتبه خوبی بیارم
به نظر من نداشتن انگیزه یکی از دلایل شکست در کنکوره
البته نیازی به زدن تاپیک جدا نبود و هممون میدونیم که اصلی ترین دلیل شکست نداشتن برنامه ریزی درسته!
برنامه ریزی، کتابهای خوب، آزمونهای آزمایشی خوب و مهم تر از همه انگیزه خیلی مهمه!!!
(۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۱۹ ب.ظ)zzxffx نوشته شده توسط: سال بعدشم ۲ بار اسباب کشی داشتیم اصلا نرسیدم درس بخونمآدمای موفق شرایطی دارن مثل ما شاید هم بدتر ولی ازش استفاده می کنند. یکی از دوستام که رتبه اش بهتر از من شد سر کنکور دستش عرق میکنه و گند میزنه به برگه پاسخنامه اش، تازه اونم مشترک مهندسی کامپیوتر که سرنوشت سازه! خلاصه مشترکش میشه ۲۰ و اندی درصد ولی رتبه اش از من بهتر میشه به لطف بقیه آزمون. من خودم ۱۸ شدم.
خوب همه میدونیم برنامه ریزی مهم است ولی چطور میتونیم یک برنامه خوب داشته باشیم و مهم تر از همه از کی باید شروع کرد
(۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۰۰ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط: سلام به همه ی دوستای گل مانشتیسلام
توی این تاپیک از عزیزانی که سال های پیش کنکور دادن و با شکست رو به رو شدن دعوت میشه تا دلایل شکست خوردنشون رو برای ما بگن
اگه ما دلایل شکست و اشتباهات رو بدونیم میتونیم با احتیاط عمل کنیم و مواظب باشیم تا تو دام این خطاها نیوفتیم
ان شا الله هرجا هستی موفق باشی . و زودی به آرزوهات دست پیدا کنی
حتما" حکمتی هست . امیدوار باش داداش
یکی از دلایل مهمش طراحان هستن . . که مثلا شبکه هرسال از مباحث نیمه دوم میومد . امسال کلا از نیمه اول متاب . یا گسسته یوالاش فضایی بود
بعدش اینکه داوطلب (من) کورکورانه بیاد از کسی مشاوره بگیره . صرفا" تقلید کنهچ.ن اون طرف مثلا پارسال رتبه ۵ شده
نه . باید به قولی با خودش دودوتا ۴ تا کنه. وضعیت خودشو بسنجه
اخر شب بفکره ببینه از درس خوندش راضی بوده یا نه. خ راحت دلایل ناکامیش در میاد
واسه هرکس متفاوته
من خودم خیلی موفق نبودم . در جایگاهی نیستم که مشاوره و راهنمایی بدم . فقط نظرمو گفتم
خوب دلایلی که دوستان اشاره کردن همش یه جورایی درسته ولی من میخوام یه چیز دیگه بگم:
کنکور ارشد ما طوریه که باید کامل به مطالب مسلط باشی یعنی نمیشه صرفا با خوندن چند تا کتاب ...وتست بهش رسید من دیدم بعضیا میپرسن گسسته رو بخونیم؟؟
من واقعا تعجب میکنم چون گسسته پایه ی کامپیوتره درسته ازش سوال کم میاد ولی بدون تسلط به مطالب گسسته، درسایی مثله ساختمان داده،طراحی الگوریتم ،نظریه یا حتی سیستم عامل رو نمیشه فهمید!
من فکر میکنم ما نمیخونیم که یادبگیریم (بفهمیم) فقط میگیم یه چیزی باشه بخونم برم نتیجه بگیرم لازمم باشه حفظش کنم که در مورد رشته ما فکر نکنم جواب بده!
رتبه ۱۰۱۴ نرم افزار
۱- خودم رو باور نداشتم
۲- ماههای آخر تلاشم رو کم کردم
۳- زیاد به حرفهای دیگران توجه می کردم
۴- رو تست زدن زیاد کار نکردم
۵- با دقت و تمرکز درس نخوندم
۶- ماههای آخر واسه خودم فکرهای جانبی ایجاد کردم
۷- اعتماد به نفسم رو از دست دادم
۸- کنکور ارشد رو غول دیدم خودم رو مورچه
۹- بیشتر دنبال این بودم که موفقها چه کردن تا اینکه روش خودم رو در پیش بگیرم
۱۰- اصلن به کنکور و درس خوندن و اینکه ادامه بدم یا نه شک کردم
۱۱- از وقتم درست استفاده نکردم
۱۲- فکر می کردم این همه درس رو در رتبه ی اول زندگیم قرار دادم اشتباه کردم و با دودلی درس خوندم
۱۴- یه سری از درسا رو با جمله ی "حوصله خوندن این یکی رو ندارم" حذف کردم
۱۵- کلا رو عقل ریاضیاتی خودم حسابی باز نکردم و ریاضیارو کنار گذاشتم
۱۶- به هر سازی که واسه کنکور نوشته بودن رقصیدم (هر لحظه یه فکر جدید)
۱۷- کلا الان پشیمونم
ولییییییییییییییییییی
خدارو شکر هنوز زنده ام و راه واسه جبران کردن بازه
انشااله که همه بتونیم ۹۳ نتیجه بگیریم
من واسه کنکور امسال فقط از ۱۷ مهر تا ۱۵ آبان درس خوندم رتبه ام ۲۰۰۰ شده.
مهمترین دلیلی هم که به درس خوندن ادامه ندادم شرایط بد روحی بود که داشتم و دارم.
ولی میخوام دیگه کنکور ۹۳ رو از دست ندم...
واسم دعا کنید
خیلی جالبه...تقریبا ً ۴۰ درصد موارد تو همه مشترکه...!!
من دیر شروع کردم از آبان
وبااین فرصت کم شروع کردم به رفرنس خوندن ( این یک عادت پیام نوری که باید یک کتاب با حجم زیاد وبخونن وگرنه فکرمیکنن یک چیزی کم خوندن )
دلایل شکستم میتونه
فرصت کم
نداشتن جدیت
نداشتن برنامه ریزی درست
کم تست زدن وبیشتر مطلب خوندن
آزمون شرکت نکردن
پایه ضعیفم توبعضی درسا مثل معماری وسیستم
وخیلی چیزای دیگه باشه ولی بنظرخودم مهمترین دلیلش نداشتن جدیت کافی وزمان کم بود
بچه ها نکته ای که من ازش لطمه دیدم تفاوت کنکور با کنکور آزمایشی بود رتبه هام هم آخراش یه رقمی هم شد ولی چی بگم از رتبه ارشدم و این که من مدیریت بحران بلد نبودم وقتم رو ریاضیات گرفت و از زبانی که اسون بود عقب افتادم
بچه ها نکته ای که من ازش لطمه دیدم تفاوت کنکور با کنکور آزمایشی بود من میدادم رتبه هام هم آخراش یه رقمی هم شد ولی چی بگم از رتبه ارشدم و این که من مدیریت بحران بلد نبودم وقتم رو ریاضیات گرفت و از زبانی که اسون بود عقب افتادم