انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Sunshine Off]

باعرض پوزش که دراین تاپیک میخوام مطلب بزارم چون فکرکنم این تاپیک مخصوص آقایون باشه.
بچه ها به نظرم ازدواج یک موضوع کاملا شخصی هستش وهرکسی میتونه معیارهایی برای خودش داشته باشه اگرزمانی شخصی به فردی جواب ردمیده دلیل بربدبودن اون فردنیستش ،دلیلش اینه که معیارهای همسرش را نداره.باید به موضوع ازدواج خیلی عمقی تراز اینا فکرکردش.یکسری ملاک ها را اصلی درنظربگیرید ویکسری ازملاک ها را فرعی،اگرفردی بیشترملاکهای اصلی شماراداشت وباتحقیق ومعاشرت با اون درست شناختینش به نظرم دیگه ملاکهای فرعی نباید زیادمهم باشه چون امکان نداره شخصی را پیداکنید که همه ملاکهای شما راداشته باشه.
باید عاقلانه وهوشیارانه به این قضیه نگاه کرد چون مساله واقعا جدی هستش.برای همه شما آرزوی خوشبختی میکنم وامیدوارم همه تون با عقل ودرایت به این قضیه نگاه کنید.

[teacherpc]

(۰۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۹:۲۳ ق.ظ)sahar121 نوشته شده توسط:  خوب معلومه زن یا مرد باید همون ویژگی زن یا مرد رو داشته باشند...الان مثلا این چه حرفی بود که زدید؟

این حرف به خاطر تاپیک دوستمون بود که گفتن باکسی ازدواج کنی که بیشتراز خودت مردتر باشه

(۰۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۴:۴۹ ق.ظ)teacherpc نوشته شده توسط:  باکسی ازدواج کنی که بیشتراز خودت مردتر باشه دخترهای این دوره زمون همشون ۷ ساله هستن بلااستثنا

البته حرفهای زیبایی زدند اکثرش درسته و ممنونم ازشون

(۰۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۹:۲۳ ق.ظ)sahar121 نوشته شده توسط:  شما انگار خیلی دیدتون منفی شده نسبت به خانمها

نه دیدم خیلی مثبت هست

(۰۸ فروردین ۱۳۹۲ ۰۹:۲۳ ق.ظ)sahar121 نوشته شده توسط:  من اول باید ظاهر طرف ببینم ،تا بدونم به دلم میشینه...

این حرف یه بهونه هست واسه بعضیا حتی سن هم مهم نیست فقط دست طرفشون به جایی برسه کافیه
سه تا ویژگی هر کسی داره اخلاق -زیبایی-ایمان
بررسی هام نشون داده که رابطه مستقیمی بین زیبایی و اخلاق هست
یکی از دوستام میگفت در مورد قد هم نکته های جالبی میگفت که اینجا نمیگم چون ممکنه برخی دوستان برداشت بد کنن
خاستگاری خانومی که کارمندم رفتم با چند تا سوال ساده مشخص شد اخلاق نداره پیش خودم گفتم فکر میکردم چون زیبایی نداره متواضعتر باشه ولی نمیدونم چرا
وقتی که از سوالات من طفره میرفت و حوصله جواب دادن نداشت
دوستی داشتم که الان متاهله بهم میگه من زنم نه اخلاق داره نه زیبایی دلم به هیچیش خوش نیست
منم خودم مذهبیم اوایل خیلی دوست داشتم مذهبی باشه طرفم ولی تا حالا هرچی ادم مذهبی خورده به پستم همه مغرورن و پرادعا (البته از لحاظ درسی نه قضیه برعکسه خانومهای مذهبی بیشتر به دوستاشون کمک میکنن

(۰۶ فروردین ۱۳۹۲ ۱۱:۵۴ ب.ظ)MSZ نوشته شده توسط:  حرفی که این آقای دکتر میزد این بود که آدما هر روز در حال تغییر هستن...

خیلی نکته زیباییه ممنون

[makhoola]

سلام
من هم گفتم با دوستان یه صحبتی داشته داشته باشم از همون ابتدا ببخشید حرفام زیاد میشه چون الان یکم بحث از موضوع خارج شده و یه سری حرف ها هست که بیشتر به طرف خانم هاست و باید رفع بشه
دوست محترم متاسفانه اخلاق نسبتی با زیبایی نداره این یک احساسه شما به کسی که علاقه دارید ناخود آگاه براتون زیباست این حتی تو جریان لیلی و مجنون هم بوده،شما براتون اون خانم کارمند زیبا نبوده و چون زیبایی یک معیار مهم برای آقایون هستش(البته این طبیعیه و ما به این کاری نداریم)شما خود به خود از یه سری رفتارهاش گفتید بد اخلاقه اما اگه زیبا بودن و شما بهشون احساس خوب داشتید شما اون رفتارش را می گفتید لابد الان خسته است یا هول شده
در هرحال اینقدر روی یک سری از مسائل حساس نباشید چون هیچ وقت تمام شرایط با هم نیست من یه سوالی هم از شما داشتم شما که چندجا از حرف هاتون تاکید کردید متواضع هستید،بیشتر در امر تحصیلات هستش یا در همه شرایط من دوستانی داشتم که خواستگارهاشون روی تعداد فرزندان،پدرشون و حتی محل خونشون حساسیت به خرج دادن اما چیزهای دیگه براشون زیاد مهم نبوده آدم تاسف میخوره از بعضی از افراد.
یه صحبتی هم داشتم با مهتاب خانم ایشون اومدن از خانم ها دفاع کنند گویا تازه ناراحتمون کردن به این آقا می گند همسر برادرتون رو اینقدر در جریان نگذارید کی میخاد بهتر از خودش بیاد اما اصلا اینطوری نست آدم های خوب همیشه خوب ها رو برای خانوادشون میخواند خدایی ناکرده که دشمن هم نیستند که، به هرحال لازم دیدم حرف هامو بزنم من کلا یه مقدار روی خانم ها و صحبت در موردشون حساس هستم.

[sahar121]

ظاهر با اخلاق ربطی ندارند... !!من گفتم اول باید طرفم رو ببینم در حدی که به دلم بشینه و بعد بیشتر رو اخلاق و رفتارش زوم میکنم... اینکه قدش رو نمیدونم کوتاهه یا بلنده رو من نمگیم درجا میپسندم میچسبم به اخلاق..دیدید که گفتم اول طاهرشو میبینم در حد اینکه به دل بشینه ..قد کوتاه قد بلند رو میبینم اگه تونستم کنار بیام پس ادامه رو زوم میکنم رو اخلاقو رفتار..اگم نه که اصلا قابل تحمل نبود ظاهرش و نتونستنم کنار بیام تا لااقل یه روزنه جلب توجهی برام ایجاد بشه، اصلا رو جنبه رفتارو اخلاقش فکر نمیکنم...و بیخیال میشم..
ایشالله همه جوونا زندگیشون چیزی باشه که آرزوشونو دارند. دیدید بهونه ای در کار نیست ومنم به ظاهز اهمیت میدم!! و همش اخلاق نیس برام

[esi]

به طور خلاصه خداترس، صادق، امین ، شجاع ، با حجب و حیا و علمی باشه
اما مسلما همه افراد نمی تونن همه صفات خوب رو داشته باشن چه خانوم و چه آقا
اما واسه من یکی من خیلی از دوستان ، ایمان بخدا، صداقت و حیا خیلی خیلی اهمیت دارهف واقعا پول باباش واسم مهم نیست، سطح مالی خانواده و اقوام، سطح سواد خیلی بالا(لیسانس کفایت می کنه !!!) و .... اهمیت خیلی کمتری داری
( دیگه چی میخوای !!!!؟؟؟؟ )

[Mänu]

(۰۹ فروردین ۱۳۹۲ ۰۸:۳۲ ب.ظ)makhoola نوشته شده توسط:  یه صحبتی هم داشتم با مهتاب خانم ایشون اومدن از خانم ها دفاع کنند گویا تازه ناراحتمون کردن به این آقا می گند همسر برادرتون رو اینقدر در جریان نگذارید کی میخاد بهتر از خودش بیاد اما اصلا اینطوری نست آدم های خوب همیشه خوب ها رو برای خانوادشون میخواند خدایی ناکرده که دشمن هم نیستند که، به هرحال لازم دیدم حرف هامو بزنم من کلا یه مقدار روی خانم ها و صحبت در موردشون حساس هستم.

من اصلا نخواستم دفاع کنم از خانما،نگفتم زن دادششونو در جریان نذارن گفتم انقد مستقیم وارد مسائل خصوصییشون نکنن،بنظر من کار درستی نیست وقتی دارن با اون خانم صحبت میکنن نفر سومی باشه،آدم واسه خانوادش خوب میخواد اما مطمئن باشید اینکه یه جور حس رقبابت بین صمیمی ترین جاری ها رو انکار کنید از واقعیت دوره...حتی خیلی خیلی کم اما وجود داره...بنظر من زن دادش فرد مناسبی نیست که زیاد تو اینجور مسائل وارد بشه،بعضی وقتام به ضرر خودش میشه این واقعیته،در ضمن آدم باید بتونه خودش تصمیم بگیره معیارایه یه مرد با یه زن فرق میکنه،نباید دیگران رو انقد وارد جریان کرد که رو معیارات تاثیر بذارن...

[H.Mohammadi]

فکر کنم بهترین حالت اینه که نظرخواهی بشه از خواهر ، زن برادر و ... بعد خودتون نظرات مختلف رو جمع کرده بررسی می کنید و به نتیجه می رسید.
در مورد زن برادر هم فکر نمی کنم بدِ برادر شوهرش رو بخاد.این جور موارد شاید یک در ده هزار! اتفاق بیوفته.
همه عاقل و بالغ هستن می فهمن کی به صلاح حرف می زنه کی به ضرر!!
یه توصیه خیلی خیلی شدید اینکه اول حتی ماهها تحقیق و بررسی کنید بعد با طرف رابطه باز کنید.چون بعد برقرار کردن رابطه بیشتر حرف دلتون رو گوش می کنید تا عقل!!
یه چیز دیگه که تو یه پستی هم گفتم و واقعا بهش رسیدم اینکه مسئله ازدواج نصفش قسمته نصفش دیگش دست ما!
موفق باشید

[nirvana123]

دقیقا همین طوره یه سری تازه بعد از ازدواج دوران ازادیشون براشون شروع میشه مثلا توی همین دانشگاه پیام نور که اکثر دانشجوهاش سل و سالی ازشون گذشته و از سن درس خوندن گذشتن اکثرا خانم هایی رو میبینید که تازه بعد از ازدواج فیلشون یاد هندوستان کرده و شروع کردن به درس خوندن (مه البته این موضع خوبم هست)ولی نکته تاریکش اینه که متاسفانه بعضیا میان اونجا با همکلاسیهای پسرشون طرح دوستی و لاو ترکوندن میریزن و بیچاره این وسط فقط شوهر این خانوم که باید از صبح تا شب حمالی کنه پول دانشگاه این خانومو جور کنه خانومم برن دانشگاه با بوی فرندشون ای تف تو این مملکت بیاد.این قدر ازین چیزها زیاد شده که متاسفانه داره عادی میشه ای گل بگیرن در این دئانشگاه های پیام نور و ازاد و که شدن لونه فساد

[yasemi]

(۱۲ فروردین ۱۳۹۲ ۰۱:۴۶ ب.ظ)nirvana123 نوشته شده توسط:  دقیقا همین طوره یه سری تازه بعد از ازدواج دوران ازادیشون براشون شروع میشه مثلا توی همین دانشگاه پیام نور که اکثر دانشجوهاش سل و سالی ازشون گذشته و از سن درس خوندن گذشتن اکثرا خانم هایی رو میبینید که تازه بعد از ازدواج فیلشون یاد هندوستان کرده و شروع کردن به درس خوندن (مه البته این موضع خوبم هست)ولی نکته تاریکش اینه که متاسفانه بعضیا میان اونجا با همکلاسیهای پسرشون طرح دوستی و لاو ترکوندن میریزن و بیچاره این وسط فقط شوهر این خانوم که باید از صبح تا شب حمالی کنه پول دانشگاه این خانومو جور کنه خانومم برن دانشگاه با بوی فرندشون ای تف تو این مملکت بیاد.این قدر ازین چیزها زیاد شده که متاسفانه داره عادی میشه ای گل بگیرن در این دئانشگاه های پیام نور و ازاد و که شدن لونه فساد

الان اکثر خانم ها (نه همه) برای پول ازدواج میکنن بیشتر از اینکه طرف مهم باشه براشون پول و موقعیت طرف براشون مهمه و بعد از چند سال هم میفهمن که چه اشتباهی کردن تا زمانی که با موقعیت کسی بخوایم ازدواج کنیم بیشتر از این دیگه نیست.

[Mohammad-A]

در این مبحث خیلی از دوستان نظر دادند و من هم بالطبع استفاده کردم. در کل به نظرم نمیشه یک شرایط مطلقی رو در نظر گرفت و گفت که شرایط ایده‌آل برای من این هست و باقی موارد نه!
چیزی که به نظرم میرسه اینه که شرایط ازدواج اولاً باید برای هر دو فرد مشخص و حل شده باشه. به هر حال شناخت باید به نظرم در این حد باشه که هر دو فرد بتونند محیطی که برای مثال دو-سه سال دیگه درش قرار دارند، پیش‌بینی کنند. البته با سخت‌تر شدن شرایط این روزها، یه مقدار پیش‌بینی دشوارتر شده. اما یک چشم‌انداز قطعاً در تصمیم‌گیری هر دو شخص تأثیرگذار هست.
از طرف دیگه معیار برای هر شخصی همانطور که دوستان گفتند متفاوت هست و این تفاوت هم از همینجا ناشی میشه که زن و مرد یک سری امتیازهایی ممکنه داشته باشند که در کنار هم باید این‌ها رو کامل کنند. به ازدواج بهتره به نظرم از این دید نگاه بشه که یک تکاملی در دو فرد قراره بوجود بیاد. حالا این مرد و زن هستند که باید بررسی کنند که آیا با این وصلت این تکامل پیش میاد یا نه. خیلی وقت‌ها ما افرادی رو می‌بینیم که در شرایط سخت زندگی مشکلی با هم ندارند و برای هم دلسوز هستند و... اما از طرف دیگه هم موارد منفی ممکنه وجود داشته باشه. این چیزی هم که این روزها به عنوان توقع وارد مباحث ازدواج شده و بیشتر زاویه‌ی مادی و پول و... داره به نظرم اما در یک دید وسیع‌تر همون بحث تکامل طرفین میتونه باشه که باعث دوام میشه.
از طرفی یک مبحثی در مدیریت وجود داره به نام کاهش شدت نیاز پس از برآورده شدن. باید دید آیا بعد از وصلت این کاهش باعث دور شدن طرفین میشه یا نه. در کل تکاملی باید مد نظر باشه که فقط ازدواج بتونه برآورده کردنش رو دوام ببخشه نه یک حس مقطعی.

[elynn66]

به نظر من اصلا نمیشه روی حرفای قبل از ازدواج کسی حساب باز کرد. چون دروغ گفتن واسه خیلیا مثل آب خوردن میمونه... وقتی میخواستم ازدواج کنم مطمئن بودم که شناخت درستی نسبت به همسرم پیدا کردمو عاقلانه دارم انتخاب میکنم. ولی فقط بعد از گذشت یک هفته از عقدمون خود واقعیشو نشون داد.
از من میشنوی دور ازدواج یه خط قرمز بکش :|

[teacherpc]

سلام
من از صحبتهاتون استفاده کردم بچه ها اینجا از تجربیات خودتون بگین تا ما هم استفاده کنیم
وقتی دانشجوی کاردانی بودم دوستی داشتم که همش از دختر مورد علاقش میگفت تا اینکه با هم بهم زدند بطور اتفاقی
با یه دختری اشنا شدم که کارشناسی کشاورزی بود یه بار که جلو رفتم به بهونه ای باهاشون صحبت کنم دوستم دید بعدش بهم گفت ا اینم همون دختره گفتم جدی میگی گفت اره من حتی میدونم کجا زندگی میکنن گفتم ولی من خبر نداشتم اون خانومه من و دوستمو ندیده بود بعد گفتم ظاهرن که خیلی خوبه ارومه گفت حالا که دوسش داری فقط یه چیزی بهم گفته بهت میگم ناراحت نمیشی گفتن نه .گفت مریضی فراموشی داره ولی گفته الان زیاد نیست بعد یکی دیگه دوستام هم فهمید گفت اگه قصد ازدواج داری من سراغ دارم این بدردت نمیخوره منم که زیاد باهاشون صحبت نکرده بودم دیگه ادامه ندادم(بخودم گفتم شانس ندارم ما) گفتم دیگه تعطیل تو کارشناسی شاید کسی دیگه پیدا کردیم
بعد توی کارشناسی (اصفهان) سال اول یکی از همکلاسیهامو میخاستم همکلاسیهام که فهمیده بودند جداگونه بهم اخبارشو میرسوندن منصرف شدم
سال دوم بادانشجوی ورودی پزشکی اشنا شدم بهم میگفت یکی رو قبلن دوست داشته ولی الان تنهاست چون خیلی خوش سخن بود و زیبا چون خیلی دوسش داشتم چشممو به رو همه اشتباهاتش میبستم گفتم میتونم عوضش کنم باهم قرار گذاشتیم روراست باشیم بهش گفتم اگه بهت کم زنگ میزنم نگی دوستم نداره چون دیدم این کارها اخرش خوشبختی نمیاره
من این موارد قبلن تجربه کردم! اونم گفت من همه چیز رو به نحو احسن تجربه کردم (وقتی گفت همه) خیلی ناراحت شدم همش بیست سالش بود چطور همه چیز رو تجربه کرده ! بازگفتم اشکال نداره ببینم چی میشه چند روز بعد شب بهم گفت امروز دوستم سر رام ظاهر شد بزور سوارم کرد به ماشینش همینو گفت عصبانی شدم گفت چرا عصبانی میشی نمیشه باهات حرف زد گفتم ببین قرار بود دیگه طرفش نری اینم خط قرمز من بود دیگه همه چی تموم! و همون شب همه چیز رو تموم کردم باهاش . بارها خواستم ببخشمش ولی نتونستم تقصیر من نبود این قضیه ها رو هیچوقت به خونواده نگفتم وگرنه میگفتن بی عرزه !
اخرین مورد هم خانومی بود که خیلی مذهبی و سنگین نشون میداد حتی باهشم صحبت کرده بودم با یکی از دوستام که در میون گذاشتم گفت میخای برات امتحانش کنم گفتم اکی من بهت اعتماد دارم هرطور صلاحه کمک کن دو هفته بعد دوستم گفت بدردت نمیخوره کسی که میگفتی خوبه براحتی فریب خورد این بود که میگفتی سنگینه! گفتم فقط یه کار مونده بهش بزنگم نگه نامرد ! بهش که زنگ زدم خیلی ناراحت شد که این امتحان بوده !
وقتی درسم تموم شد گفتم مامان هرکی انتخاب کردی میگم چشم من که ادم خوب پیدا نکردم تو دانشگاهمون هرکی رو میخاستی انتخاب کنی بچه های دانشگاه اامارشو داشتن (معمولن ما نمیرسیدیم تو درس و معدل بودیم !) چه خوب میشد ادم ها برمیگشتن به اصلشون و به معنویات (همه چی شده مادی!)
اینایی که تعریف میکنم حقیقته و ترسی ندارم چون گناهی نکردم
ادم بنظرم باید طوری زندگی کنه که از بیانش ترسی نداشته باشه!
روز قیامت که همه پرده ها کنار میره ابروی ادم نره! (یوم تبلی السرائر)
اوایل میگفتم خانم لیسانسه میخام بعدها گفتم بهتره دیپلم یا کمتر (همه خونواده تعجب کردن این چه تصمیمیه!)
من بدبین نیستم متاسفانه مسیری که توش قرار گرفتم بدبینی برام ایجاد کرد
از دوستان(دیگه مخصوصن پسر) چرا کسی از تجربیاتش یا اگه انتخاب موفقی داشته کسی چیزی نمیگه استفاده کنیم) محیط مجازیه یک ذره شهامت ندارین!
....

[azad_ahmadi]

(۱۲ فروردین ۱۳۹۲ ۰۵:۴۸ ب.ظ)teacherpc نوشته شده توسط:  محیط مجازیه یک ذره شهامت ندارین!

ربطی به شهامت نداره، شما ۳ اسفند سال قبل این تاپیک رو باز کردین، باید تا الان تصمیم خودتون رو گرفته باشید. هرکسی اینجا نظر خودش رو می گه و شاید با نظر شما کنتاکت داشته باشه، اینجور تصمیم ها بصورت قطع باید به خودتون و اهدافتون واگذار بشه، متاهل شدن تصمیم الکی نیست، کوچیک ترین جوانب رو باید در نظر بگیرید. انشالله که شهامت متاهل بودنتون روزافزون باشه.

[H.Mohammadi]

یه اشتباه شما رو من بگم با اجازه دوستان.
شما در این ورق زدن خاطرات فقط خودت بودی و شخص طرف.
تحقیق کردی خونوادش چجوری هستن؟این خانم چجوری و تو چه محیطی بزرگ شده.
قبل از اینکه طرف رو دوستش داشته باشی با پدر ماردت مشورت کردی؟
اینا خیلی مهم هستن.خواهش می کنم جدی بگیرید قضیه ازدواج رو.
یه نفر رو ببینی که یه مقدار به خودش رسیده و مثلا زیبا شده بعد از خود بی خود بشی و فرهاد بازی دربیاری!!
اینا همش توهمه.یه نفر رو خاستن و با هاش ازواج کردن مطلقا باید واقعی باشه نه تو عالم خیال.
اکثر اونایی که تنهایی بدون مشورت اقدام به ازدواج کردن زندگی خوبی ندارن!
مثلا من به زیبایی و قد بلندی طرف خیلی اهمیت میدن اما دلیل نمیشه هر جا دختری با این خصوصیات دیدم فورا بشم فرهاد کوه کن!!
اگر روزی با دختری صحبت کنم و دلم بخاد که باهش ازدواج کنم فورا بعدش به مادرم میگم که من میخام با فلانی ازواج کنم.

[teacherpc]

(۱۲ فروردین ۱۳۹۲ ۰۶:۱۲ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  ربطی به شهامت نداره، شما ۳ اسفند سال قبل این تاپیک رو باز کردین، باید تا الان تصمیم خودتون رو گرفته باشید. هرکسی اینجا نظر خودش رو می گه و شاید با نظر شما کنتاکت داشته باشه، اینجور تصمیم ها بصورت قطع باید به خودتون و اهدافتون واگذار بشه، متاهل شدن تصمیم الکی نیست، کوچیک ترین جوانب رو باید در نظر بگیرید. انشالله که شهامت متاهل بودنتون روزافزون باشه.

من بالاخره نفهمیدم شما هدفتون چیه!
اون از تاپیکاتون که به اشتباه جواب میدید و چندین بار خودم مچتون گرفتم! اینم از اینجا
شما اول فکر کن بعد حرف بزن!
جدیدن هم زدی تو خط زبان .
دوست من من وقتی این تاپیک رو زدم یک ماه پیش بود الانم تا الان خیلی از نظرات دوستام استفاده کردم
بعدشم این تاپیک حرف دل خیلی هاست شما بهتره به همون زبان و اصطلاحاتش فکر کنین و تو این تاپیکهایی که ربطی بهتون نداره وارد نشین! بعدشم اینجا مدیر داره! منم کار خلافی نکردم !
این تاپیک ۲۳۱۶ بار بازدید شده این امار کمی نیست!
هرکی بدش میاد وارد این تاپیک نشه ! برین تو تاپیکهای خودتون اسم و فامیل بازی کنین
این تاپیک درسی نیست که میائین به ادم بی احترامی میکنین خوشبختانه تو درسم همچین بلدم که از پس ادمهای مغرور بربیام!