زمان کنونی: ۰۹ آذر ۱۴۰۳, ۰۱:۰۴ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۴۵۷۶
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۰۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۳ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۲۰ ب.ظ، توسط zarisa.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سخن آخر:
نظر بنده این هست که صحبت و مشاوره در یک مورد خاص ، باعث شد یه عده ای (موافق و مخالف) بیان و راجع به عقاید و افکار شخصیشون صحبت کنند و سعی کنند سمت مخالف رو جمع ببنند و وصله ها بچسبونن.
تنها مطلبی که در پست های مخالف ادامه تحصیل دیده میشه، و میتونید برید باز هم بخونید، هم دلیلش فقط به خاطر احترام و ارزش به علم بوده و نه نگاه ابزاری به علم. قطعا هیچ جایی بهتر از دانشگاه تو دنیا وجود نداره. متوجه این همه تشنج نمیشم. از بیرون که نگاه میکنم به نظر میرسه رو قبری دارید گریه میکنید که میت توش نیست. هیاهوی الکی...
موفق باشید و با کمالات
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۵۷۷
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۲۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بعضیا هستن فکر می کنن فقط خودشون زرنگن و بقیه پخمه هستن و میشه گولشون زد. خیلی رفتار زشت و بچه گانیه ایه. بچه های خردسال هم همینطوری هستن، میخوان بقیه رو در جهت منافع خودشون گول بزنن.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۵۷۸
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۱:۵۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ تیر ۱۳۹۷ ۰۶:۱۱ ب.ظ، توسط moslem73421.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva
ارسال: #۳۴۵۷۹
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۴۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
متوجه نمیشم در یک معضل بزرگ به سر میبرم یا یه ماجراجویی هدفمند و لذت بخش.
وقتی شرایط کنونی خودم رو میبینم، اوضاع خیلی به هم ریخته و ناامیدکننده هست، همینجور دارم میرم فقط...
خیلی ترسناکه، انگار رو این قطارهای وحشت حرکت میکنم. هم ترس داره هم هیجان. حالا محکم پرت شم بیرون از قطار یا به سلامت به ته خط برسم رو واقعا نمیدونم!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: moslem73421 , Menrva
ارسال: #۳۴۵۸۰
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۳:۴۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۳ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۴۳ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
با گذر زمان خواهید فهمید
آنچه قرار باشد بماند، می ماند...
آنچه قرار نباشد، نمی ماند...
زمان اغلب مسائل را حل میکند‌
و ..
آنچه که زمان قادر به حلش نیست..
شما خود خواهید آموخت..
که چگونه آن را حل کنید..

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: zarisa , moslem73421 , SepidehP , Innocence
ارسال: #۳۴۵۸۱
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۴:۱۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۳ دى ۱۳۹۵ ۰۴:۲۴ ب.ظ، توسط codin.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۳ دى ۱۳۹۵ ۱۱:۱۴ ق.ظ)nobody90 نوشته شده توسط:  سال گذشته همین موقع سخت مشغول خوندن کنکور بودم
هی برنامه ریزی کن.. به موقع بیدار شو.. به موقع فلان درس رو بخون.. هی استرس های بیخود .. تقریبا از اخر های فروردین تصمیم گرفتم دیگه برای کنکور نخونم.. یهو تصمیم گرفتم و امروزم از تصمیمم راضی هستم..
چند ماه بعد ازدواج کردم..
چند ماه اون ور تر هم رفتم توی یک شرکت خوب مشغول به کار شدم.. سمت برنامه نویس اندروید.. با یک حقوق خوب..
.
.
.
چیزی که توی این مدت فهمیدم اینه که توی استخدامی های دولتی نیاز به مدرک دکتری ندارن.و مدرک ارشد هم زیاد ملاک نبود..
کار شرکتی اگر فوق دیپلم هم داشته باشی میتونی کار کنی..
پس واسه چی ارشد بخونیم؟؟

خیلی عالییییه که الان از زندگیتون راضی هستید. ولی با ارشد خوندن دریچه هایی به روی ادم باز میشه و خودشو میتونه از بقیه متمایز کنه. الان بچه های دبیرستانی هم کد android میزنن این یکم احساس امنیتو از آدم میگیره. ولی فرض کنید ارشد هوش بگیرید با مفاهیم مدل های احتمالاتی ، پردازش تصویر، یادگیری ماشین و غیره و غیره آشنا بشید و مثلا یک پوزیشن به عنوان Data Scientist به دست بیارید کسی نمیتونه موقعیت شغلیتونو به راحتی تهدید کنه.یا وقتی ارشد نرم افزار بگیرید با مفاهیم معماری و طراحی و .. در سطح پیشرفته آشنا بشید. البته خب هرکی خودش بهتر میدونه از زندگیش چی میخواد...
از اون طرف من یک مقاله ای میخوندم حتی در امریکا و کانادا که اساس بر شایسته سالاری و ... هست فارغ التحصیل بودن از دانشگاه های برتر و مدارک تحصیلی بالاتر شانس بیشتری برای ارتقای افراد فراهم میکنه.
منظورم اینه اگر کسی میتونه ارشدو بگیره گرفتنش ضرر نمیرسونه. ولی اگر بخواد منبع استرس و بیماری های روانی بشه نه ارشد نه هیچ چیز دیگه ای ارزششو نداره.

-------------------------------------------------------------
کلا تنها جایی تو زندگیم که توش بحث های عمیق مثل چرایی ارشد خوندن، رسیدن به هدف ها، هدف از زندگی و ... مطرح میشه مانشته. خیلی این جو را دوست دارم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , Saman , shahlaj , kilookiloo , moslem73421 , khayyam , mostafaheydar1370 , Menrva , SepidehP , Skyrim , sss , Innocence , neda_Network
ارسال: #۳۴۵۸۲
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۴:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۳ دى ۱۳۹۵ ۰۴:۱۱ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  
(03 دى ۱۳۹۵ ۱۱:۱۴ ق.ظ)nobody90 نوشته شده توسط:  سال گذشته همین موقع سخت مشغول خوندن کنکور بودم
هی برنامه ریزی کن.. به موقع بیدار شو.. به موقع فلان درس رو بخون.. هی استرس های بیخود .. تقریبا از اخر های فروردین تصمیم گرفتم دیگه برای کنکور نخونم.. یهو تصمیم گرفتم و امروزم از تصمیمم راضی هستم..
چند ماه بعد ازدواج کردم..
چند ماه اون ور تر هم رفتم توی یک شرکت خوب مشغول به کار شدم.. سمت برنامه نویس اندروید.. با یک حقوق خوب..
.
.
.
چیزی که توی این مدت فهمیدم اینه که توی استخدامی های دولتی نیاز به مدرک دکتری ندارن.و مدرک ارشد هم زیاد ملاک نبود..
کار شرکتی اگر فوق دیپلم هم داشته باشی میتونی کار کنی..
پس واسه چی ارشد بخونیم؟؟

خیلی عالییییه که الان از زندگیتون راضی هستید. ولی با ارشد خوندن دریچه هایی به روی ادم باز میشه و خودشو میتونه از بقیه متمایز کنه. الان بچه های دبیرستانی هم کد android میزنن این یکم احساس امنیتو از آدم میگیره. ولی فرض کنید ارشد هوش بگیرید با مفاهیم مدل های احتمالاتی ، پردازش تصویر، یادگیری ماشین و غیره و غیره آشنا بشید و مثلا یک پوزیشن به عنوان Data Scientist به دست بیارید کسی نمیتونه موقعیت شغلیتونو به راحتی تهدید کنه.یا وقتی ارشد نرم افزار بگیرید با مفاهیم معماری و طراحی و .. در سطح پیشرفته آشنا بشید. البته خب هرکی خودش بهتر میدونه از زندگیش چی میخواد...
از اون طرف من یک مقاله ای میخوندم حتی در امریکا و کانادا که اساس بر شایسته سالاری و ... هست فارغ التحصیل بودن از دانشگاه های برتر و مدارک تحصیلی بالاتر شانس بیشتری برای ارتقای افراد فراهم میکنه.
منظورم اینه اگر کسی میتونه ارشدو بگیره گرفتنش ضرر نمیرسونه. ولی اگر بخواد منبع استرس و بیماری های روانی بشه نه ارشد نه هیچ چیز دیگه ای ارزششو نداره.

-------------------------------------------------------------
کلا تنها جایی تو زندگیم که توش بحث های عمیق مثل چرایی ارشد خوندن، رسیدن به هدف ها، هدف از زندگی و ... مطرح میشه مانشته. خیلی این جو را دوست دارم.
خیلی خوب بووود . هرکسی برای هر کاری که انجام میده ی سری دلیل داره که شاید دلایلش برای دیگران مسخره بیاد ! مثلا یکی از انگیزه های من برای کنکور ارشد حس رقابتیه که توش هست و به این فکر میکنم که با موفقیت توی این کنکور چقد حس اعتماد به نفس خوبی پیدا میکنم Big Grin ی دلیل دیگه اینه که در حال حاضر بهترین کاری که میتونم بکنم اینه که درس بخونم ( با توجه به شرایط زندگیم ) و خیلی دلیل دیگه

راهی به انتها هست؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: codin
ارسال: #۳۴۵۸۳
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۶:۳۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاش یسری از ادما متظاهر نبودن ...
حرفاشون با عملشون یکی بود و دورونبودن..صداقت داشتن...
فقط حرف نمیزدن عمل میکردن...

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: zarisa , Innocence , neda_Network
ارسال: #۳۴۵۸۴
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۷:۰۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ تیر ۱۳۹۷ ۰۶:۱۰ ب.ظ، توسط moslem73421.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: zarisa , s90211006 , neda_Network
ارسال: #۳۴۵۸۵
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۷:۳۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۳ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۴۶ ق.ظ)تولد آفتاب نوشته شده توسط:  آقایی که میگی نسخه کلی پیچوندمو درکم پایینه این حرفی که من زدم از روی خودپسندیو غرور و بیشعوری نیست. این حرف از سر رنج هایی هست که سر این مسئله می کشم. تو این دنیا آسونترین کار درس خوندنه.از شخصی که تمایلی به ادامه تحصیل نداره بیزارم. یه شخصیته ضعیف و فلک زده هست. هرچه این جامعه می کشه از بی سوادیه این ملته.
بله با افتخار می گم من یک شخصیت تحصیل کرده هستم .از یک خانواده تحصیل کرده. پدرم فوق لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه شیراز دارن. برادرم از فارغ التحصیلان دانشگاه شریف در رشته برق مخابرات بودن و الان هم در دانشگاه کمبریج انگلستان درحال ادامه تحصیل در مقطع دکترا هستن. بقیه اعضای خانوادم هم همینطور در دانشگاه های معتبر کشور در حال ادامه تحصیل هستن.
یک جمله عین واقعیت من تو این فاروم گذاشتم هزاران انگ به من زده شد از سر ضعف و فرومایگی (با افاده، با بدهنی، با عکس، با زدن حرفای عاطفی و هنری و سخن بزرگان و... اونم به خاطر خراب کردن وجهه یه نفر). همیشه اعتقادم بر این بوده که آدم باید شهامتشو داشته باشه و حرف دلشو بلند بزنه بازم اینکارو می کنم چون بیزارم ازمحافظه کاری.
فقط خدا میدونه که چقدر سر این انگ هایی که بهم زده شد ناراحتم. چیزایی که اصلن به شخصیت من نمی خوره!
این آخرین پیامیه که میزارم. دیگه نمیام تواین سایت چون یه محیطه مریضه دقیقا مثل مملکتمون.
این که بیای بگی بابام این بود داداشم این بود صورت زیبایی برای یه تحصیل کرده نداره ، در ثانی ، از فضل پدر تو را چه حاصل ؟
مریضه مثل مملکتمون ؟؟؟؟؟ ببخشید خیلی داری تند میری ! اگه اینجا در حدت نیست و فکر میکنی مریضه نیای بهتره چون مریض میشی !
عزیزم شما گرسنگی نکشیدی که قدر عافیت رو بدونی !پسرایی رو میشناسم که باید خرج خانوادشو بده ، اینقد غیرت و مردونگیش بیشتره که ترجیح میده درس نخونه ولی کار کنه پول دربیاره . چنین پسری رو خییییلی بیشتر ترجیح میدم تا امثال داداش شما که با حمایت پدر و هزاران حمایت دیگه رفته خارج داره درس میخونه !
طرز فکرا باهم فرق داره منم طرز فکرم رو گفتم خوبه که بقیه رو نزنی تو سرشون با این حرفت .
اره من لیسانسه هستم افتخار هم میکنم که لیسانسه هستم ، طرز زندگی کردنم از امثال شما خیییییلی بیشتر بلدم چون با سختی بزرگ شدم (از نظر مالی نه )و افتخار میکنم به پدرم که خودش نتونست تحصیلات عالیه داشته باشه (نذاشتن) ولی همه چی برای من فراهم کرد دستشو میبوسم ، مطمینم اگر میخوند خیلی موفق تر می شد اما نشده ، هیچوقتم ناراحت نیستم از این موضوع و همه جا عنوان میکنم
این که به یه یه قشر عظیمی بگی سطح پایین یعنی هیچی از زندگی نمیدونی اینقد همه چی برات فراهم بوده توقع داری هر چیزی بگی همه بگن چشم نه اینجوریا نیست.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۵۸۶
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۷:۳۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۳ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۴۶ ق.ظ)تولد آفتاب نوشته شده توسط:  آقایی که میگی نسخه کلی پیچوندمو درکم پایینه این حرفی که من زدم از روی خودپسندیو غرور و بیشعوری نیست. این حرف از سر رنج هایی هست که سر این مسئله می کشم. تو این دنیا آسونترین کار درس خوندنه.از شخصی که تمایلی به ادامه تحصیل نداره بیزارم. یه شخصیته ضعیف و فلک زده هست. هرچه این جامعه می کشه از بی سوادیه این ملته.
بله با افتخار می گم من یک شخصیت تحصیل کرده هستم .از یک خانواده تحصیل کرده. پدرم فوق لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه شیراز دارن. برادرم از فارغ التحصیلان دانشگاه شریف در رشته برق مخابرات بودن و الان هم در دانشگاه کمبریج انگلستان درحال ادامه تحصیل در مقطع دکترا هستن. بقیه اعضای خانوادم هم همینطور در دانشگاه های معتبر کشور در حال ادامه تحصیل هستن.
یک جمله عین واقعیت من تو این فاروم گذاشتم هزاران انگ به من زده شد از سر ضعف و فرومایگی (با افاده، با بدهنی، با عکس، با زدن حرفای عاطفی و هنری و سخن بزرگان و... اونم به خاطر خراب کردن وجهه یه نفر). همیشه اعتقادم بر این بوده که آدم باید شهامتشو داشته باشه و حرف دلشو بلند بزنه بازم اینکارو می کنم چون بیزارم ازمحافظه کاری.
فقط خدا میدونه که چقدر سر این انگ هایی که بهم زده شد ناراحتم. چیزایی که اصلن به شخصیت من نمی خوره!
این آخرین پیامیه که میزارم. دیگه نمیام تواین سایت چون یه محیطه مریضه دقیقا مثل مملکتمون.
ایشون خیلی هم حرفای بدی نزدن به نظر من و نیازی به محرومیت نبود. چه بسا با یکسری از حرفاشونم موافقم Big Grin (البته رو حرف مدیران حرفی نداریم Wink )
ببینید واقعیت اینه که هر کسی یه عقیده و نظری داره. نظر و عقیده ی هر کسی در جایگاه خودش قبل احترامه..
من به صورت ۱۰۰% با نظر هیچ کس موافق نبودم توی این بحث و به صورت ۱۰۰% هم با نظر هیچ کس مخالف نبودم. کاش اگه قراره که هم دیگه رو متقاعد کنیم با گفتگو باشه نه با جنگ و بحث و دعوا. (توی پرانتز میگم: بنظرم این مشکل یه مشکل اسااااااسیه توی فرهنگ ما که باید ریشه یابی بشه. خودم هم شاید بعضی وقتها وسط بحث جوگیر بشم).
بنظرم مدیران هم ایشون رو از محرومیت بیارن بیرون... اینکه توی یه جمع عده ای یهو بریزن روی سرت حس خوبی نیست و من هم عصبانیت ایشونو درک میکنم تا حدودی..
در کل صلبااات بفرستین Big Grin
============
حالا جدای از این قضیه من نظر شخصیمو میگم:
خیییلی از ماها (مخصوصا بچه های نیمه دوم دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰) فکر میکنم انتظارات و توقعاتی رو از تحصیل کردن داشتیم و داریم که شاید غیر منطقی هم نبوده: مثال موردی بورس شدن در زمان دانشجوی دکتری بودن یا هیئت علمی شدن پس از گرفتن دکتری با رزومه مناسب.
اما واقعیت اینه که با توجه به شرایط افتضاح فعلی احتمال براورده شدن این انتظار کمتر از احتمال براورده نشدنشه.

**نظر شخصی من با توجه به تجربه ای که دارم توی این مورد اینه که اگه آدم تلاشی رو انجام بده و لیاقتش رو هم داشته باشه اما احساس کنه که زیر ۵۰ درصد این تلاش و پشتکارش به ثمر مینشینه؛ به تلاش و پشتکار و استعداد این فرد توهییین شده.

شاید راه حل عاقلانه این باشه که انسان خودش قبل از اینکه این توهین بهش بشه (توی عمل انجام شده قرار بگیره) بشینه صادقانه با خودش و با توجه به شرایط خودش وضعیتشو ارزیابی کنه و تصمیم مناسب رو بگیره.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۵۸۷
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۷:۵۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۳ دى ۱۳۹۵ ۰۷:۳۴ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  ایشون خیلی هم حرفای بدی نزدن به نظر من و نیازی به محرومیت نبود.
محرومیت ایشون به درخواست خودشون بود.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , Pure Liveliness
ارسال: #۳۴۵۸۸
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۸:۱۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵ ق.ظ، توسط gogooli.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
........


فایل‌(های) پیوست شده
symbol2.JPG
اندازه فایل: ۷/۷۷ KB
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۵۸۹
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۸:۵۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Saint Anger 'round my neck ...

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعرِ من حقیقت یک ماجرا کم است ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva
ارسال: #۳۴۵۹۰
۰۳ دى ۱۳۹۵, ۰۹:۲۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
همه ی ما موظفیم از چیزی که فکر می کنیم حقه دفاع کنیم و با شهامت بیانش کنیم و درعین حال باید بدونیم چیزی که ما فکر می کنیم حقه, لزوماً حق نیست !

در غیر اینصورت جامعه رو به زوال کشیده میشه , جمود میشه ,
جامعه ی جمود هم مستعد رویش بُت هاست!
اونوقت بت تراش ها از همه کاسب ترن !

اینکه بعضیا تاب این بحث ها رو ندارن رو نمی فهمم !
اگه نظر مخالفی دارید بیاید وسط گود ,بیانش کنید !نه بشینید بیرون گود و تو حاشیه تارعنکبوت ببافید و توگودیا رو مسخره کنید !
اینکه حرف بزنی بعد از ترس جواب بقیه به ادمین بگی "منو حذف کن " ( خودکشی مجازی کنی ) یعنی چی ؟
اینکه بقیه رو مسخره می کنید یعنی چی ؟ کنایه هاتون یعنی چی ؟

مانشت زنده است تا وقتی بحث و گفت و گوهاش زنده باشه . Heart

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: d_felfelak


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۷۳ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۸,۶۹۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۸۴ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۷۸۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۵۰ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۸۷ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۸۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۷۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close