انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[khayyam]

داستان_آموزنده !

جوانی که برای یک دوره آموزشی به هلند رفته بود،
می گفت: یه روز برای خرید لپ تاپ به بازار شهر ٱمستردام پایتخت هلند رفتم...
به اولین مغازه فروش وسایل صوتی تصویری که رسیدم لپ تاپ مورد نظرم رو قیمت کردم...
فروشنده گفت:
قیمتش ۶۹۵ یورو است.
خداحافظی کردم و به مغازه بعدی رفتم و قیمت همان لپ تاپ را پرسیدم...
گفتند: ۶۹۵ یورو
نخریدم و به هوای قیمت پایین تر به مغازه سوم و چهارم و ...
بالاخره پنجمین مغازه رفتم ولی هر پنج فروشنده گفته بودند ۶۹۵ یورو.
فروشنده پنجم وقتی دید من هلندی نیستم، موقع بیرون رفتن از مغازه اش گفت آیا شما واقعا میخواهید #خرید کنید؟؟
گفتم بله، میخواهم بخرم.

گفتند اگر واقعا قصد خریدن دارید بفرمایید همینجا بخرید ، زیرا قیمت این لپ تاپ در سراسر هلند همین است و به هوای ارزانی خودتان را خسته نکنید.


قیمت اجناس همه جا یکسان و مقطوع است و چک و چونه زدن هم بی فایده!
فکری کردم و با خود گفتم:
راست می گوید، چون همه جا قیمت یکی بود.
از فروشنده خواستم یک لپ تاپ برایم بیاورد و خودم نیز هفتصد یورو روی میز فروشنده گذاشتم و منتظر لپ تاپ و باقیمانده پولم که پنج یورو بود ماندم.
فروشنده کارتن لب تاب را به دستم داد و پول را شمرد.
من منتظر بودم پنج یورو به من برگرداند اما با تعجب دیدم که فروشنده یک اسکناس صد یورویی و یک اسکناس پنجاه یورویی و یک اسکناس پنج یورویی که میشد ۱۵۵ یورو را به من داد!!!
گفتم آقا شما که گفتید قیمت مقطوع است و تخفیف ندارد؟!؟
پس این ۱۵۰ یورو اضافه رو چرا برگردوندید؟؟!!
فروشنده خنده ای کرد و گفت:
این ۱۵۰ تا مالیاتی است که شهروندان هلندی باید بپردازند و مسافرها از پرداخت این مالیات معاف هستند برای همین آن را به شما پس دادم.️

✍ما هم اگر میخواهیم #مسلمان واقعی بوده و تنها اسم مسلمانی را یدک نکشیم، باید از این دست قوانین و رفتارها الهام بگیریم....

[Behnam‌]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۰۶ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  گفتم آقا شما که گفتید قیمت مقطوع است و تخفیف ندارد؟!؟
پس این ۱۵۰ یورو اضافه رو چرا برگردوندید؟؟!!
فروشنده خنده ای کرد و گفت:
این ۱۵۰ تا مالیاتی است که شهروندان هلندی باید بپردازند و مسافرها از پرداخت این مالیات معاف هستند برای همین آن را به شما پس دادم.️

از نظر technical این قسمتش خیلی مشکل داره هر چند قسمت‌های بالا هم بی‌اشکال نیست

[Skyrim]

روحیه کار تیمی داشتن خیلی خوبه.
خیلی ها حتما باید یه زوری بالا سرشون باشه تا کاری رو انجام بدن. چیزی به اسم تعامل سازنده با اعضای گروه به ندرت یافت میشه.
سرپرست گروه هم این وسط فقط میتونه یه سری توصیه ارائه بده. ولی خب جالبه که یه عده به خروجی تصمیمات گروه؛ که خودشون هم توش نقش داشتن، پایبند نیستن.
هرچی میگذره بیشتر به این حرف میرسم که: بهترین راه برای اطمینان از اجرای درست یک کار؛ این که خودت اون کار رو انجام بدی.

[blackhalo1989]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۹ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط:  روحیه کار تیمی داشتن خیلی خوبه.
خیلی ها حتما باید یه زوری بالا سرشون باشه تا کاری رو انجام بدن. چیزی به اسم تعامل سازنده با اعضای گروه به ندرت یافت میشه.
سرپرست گروه هم این وسط فقط میتونه یه سری توصیه ارائه بده. ولی خب جالبه که یه عده به خروجی تصمیمات گروه؛ که خودشون هم توش نقش داشتن، پایبند نیستن.
هرچی میگذره بیشتر به این حرف میرسم که: بهترین راه برای اطمینان از اجرای درست یک کار؛ این که خودت اون کار رو انجام بدی.

ما داریم یه کار تیمی انجام میدیم (۳ نفره) و تا حالاش تجربه خوبی بوده. اوایل هرکی ساز خودشو میزد اما هرچی میگذره بیشتر با اخلاقای هم آشنا میشیم. اوایل بعضا روی چیزهای خاصی تعصب داشتیم اما الان داریم به نگرش واحدی میرسیم. خلاصه اینکه تجربه نابی بوده.

[Skyrim]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  ما داریم یه کار تیمی انجام میدیم (۳ نفره) و تا حالاش تجربه خوبی بوده. اوایل هرکی ساز خودشو میزد اما هرچی میگذره بیشتر با اخلاقای هم آشنا میشیم. اوایل بعضا روی چیزهای خاصی تعصب داشتیم اما الان داریم به نگرش واحدی میرسیم. خلاصه اینکه تجربه نابی بوده.

خیلی خوبه. اینطور محیط های جمعی و به قولی اکتیو باعث رشد و پیشرفت همه اعضا میشه.
سعی کردیم که تو این کار برای هرکسی اون جذابیتی که فکر میکردیم براش مهمه وجود داشته باشه. یعنی تو انتخاب افراد حواسمون به این قضیه بود.
مشکل ما ایجاد تعهد برای انجام کار هست. ایجاد تعهد اخلاقی برای گذاشتن وقت مکفی.

[Behnam‌]

این تاپیک
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
در ظرف ۵ ساعت، ۱۱ هزار بازدید داشته که هم نشون میده چقدر دست توو کار زیاد هست (آدم جویای کار)، هم اینکه با کمترین هزینه، ۱۱ هزار نفر یک تبلیغ رو خوندند، در حالی که با تراکت این حداقل ۱ میلیون خرج برمیداشت و این وسط ۵۰۰ نفر تراکت رو میگرفتند و ۳ نفرشون هم یه نگاهی مینداختند (یافتن جامعه‌ی مقصد توو میدون انقلاب سخت هست).
----------------
تازه علت عدم ازدواج جوانان هم مشخص شد. در واقع مشخص‌تر شد. تاپیک ازدواج توو چند سال، صد هزار بازدید داشته منتهی این توو ۵ ساعت، ۱۱ هزار و ۲۰۰ تا.

[RASPINA]

لطفا من را راهنمایی کنید
من تا یکسال پیش که کاروب انجام میدادم الان یه ۱۰ ماهی میشه دیگه وب را رها کردم و کار نمیکنم
الان جایی که پایگاه داده sql دارند ازم خواستند تا اطلاعاتی را براشون استخرج کنم
من نیاز دارم چی بلد باشم؟
پایگاه داده های خودم هم اسکیوال بوده ولی برای دسترسی به اطلاعاتم با استفاده از سی شارپ بوده
کلا چ کار کنم؟

[Milestone]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۹ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  این تاپیک آموزش و استخدام نیروی با انگیزه در حوزه‌ی امنیت در ظرف ۵ ساعت، ۱۱ هزار بازدید داشته که هم نشون میده چقدر دست توو کار زیاد هست (آدم جویای کار)،

امکان نداره این بازدیدها به صورت طبیعی، یکتا و لینک داخلی از مانشت باشه؛
من از همون زمانی که ایجاد شد دیدم روند رشد عجیبش رو، میانگین در هر ثانیه بین ۴ الی ۶ بازدید اضافه می‌شه ولی شما برید تو انجمن مربوط تعداد کاربران آنلاین و مهمان بین بازه ۲ الی ۴ اون هم به صورت ثابت و نه متغیر هست و اگه شما این رو با آمار کاربران و مهمانان تاپیک‌های نتایج روز کنکور (که پربازدیدترین تاپیک‌های لحظه‌ای مانشت هست) مقایسه کنید دقیقا به جعلی بودن ورودی‌ها پی می‌برید، اگه مدیران دسترسی به لینک‌های ورودی داشته باشن می‌شه بررسی کرد: این رشد تصاعدی دو دلیل معمول می‌تونه داشته باشه، یا از طریق ربات هست و یا اینکه از چند سایت پر بازدید کاریابی مستقیما به مانشت لینک خارجی دادند، وگرنه طبق روال قبلی بیشتر از یک درصد بازدید فعلی طبیعی نیست، دیگه انقدر هم تو مانشت دست توی کار نداریم!

[blackhalo1989]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۹ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  لطفا من را راهنمایی کنید
من تا یکسال پیش که کاروب انجام میدادم الان یه ۱۰ ماهی میشه دیگه وب را رها کردم و کار نمیکنم
الان جایی که پایگاه داده sql دارند ازم خواستند تا اطلاعاتی را براشون استخرج کنم
من نیاز دارم چی بلد باشم؟
پایگاه داده های خودم هم اسکیوال بوده ولی برای دسترسی به اطلاعاتم با استفاده از سی شارپ بوده
کلا چ کار کنم؟

کویری بزنید.

[reticent]

دلم یک دوست می‌خواهد
که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را ول کن
بگو من کِی کجا باشم؟

[RASPINA]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  کویری بزنید.

وای ممنون .چ قدر خوب راهنمایی کردید
از این به بعد باید با زندگی همین جور برخورد کنیم

[blackhalo1989]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  وای ممنون .چ قدر خوب راهنمایی کردید
از این به بعد باید با زندگی همین جور برخورد کنیم

خوب شما گفتید اطلاعاتی رو میخواید استخراج کنید. این راهنمایی من متناسبه با توضیح شما.

[codin]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۹ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  لطفا من را راهنمایی کنید
من تا یکسال پیش که کاروب انجام میدادم الان یه ۱۰ ماهی میشه دیگه وب را رها کردم و کار نمیکنم
الان جایی که پایگاه داده sql دارند ازم خواستند تا اطلاعاتی را براشون استخرج کنم
من نیاز دارم چی بلد باشم؟
پایگاه داده های خودم هم اسکیوال بوده ولی برای دسترسی به اطلاعاتم با استفاده از سی شارپ بوده
کلا چ کار کنم؟

اگر واقعا دستی اطلاعاتو وارد میکردن که اسکیم تیبل هاشونو بپرسید و به قول کاربر بلک کوئری بزنید. اگر از ORM ای چیزی استفاده کردن بهتره مدل هاشون (کلاس ها -انتیتی ها یا هر چیزی که بهش میگید) رو ازشون بگیرید و با همون ORM کار کنید.

[jazana]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۹ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  این تاپیک
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
در ظرف ۵ ساعت، ۱۱ هزار بازدید داشته که هم نشون میده چقدر دست توو کار زیاد هست (آدم جویای کار)، هم اینکه با کمترین هزینه، ۱۱ هزار نفر یک تبلیغ رو خوندند، در حالی که با تراکت این حداقل ۱ میلیون خرج برمیداشت و این وسط ۵۰۰ نفر تراکت رو میگرفتند و ۳ نفرشون هم یه نگاهی مینداختند (یافتن جامعه‌ی مقصد توو میدون انقلاب سخت هست).
----------------
تازه علت عدم ازدواج جوانان هم مشخص شد. در واقع مشخص‌تر شد. تاپیک ازدواج توو چند سال، صد هزار بازدید داشته منتهی این توو ۵ ساعت، ۱۱ هزار و ۲۰۰ تا.

چقدر بازدید کننده!!! پس اگه تو ایران سایت استخدامی درست حسابی بود عالی میشد.

باید عنوان تاپیک رو کنن: ۹ ماه کار مفت بدون تضمین استخدام + منت

البته هرکی آشنایی اولیه با امنیت داره + ۹ ماه وقت آزاد داره بره، ایشالا موفق شه.

[NP-Cσмρℓєтє]

(۰۵ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۶ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  دلم یک دوست می‌خواهد
که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را ول کن
بگو من کِی کجا باشم؟

خداروشکر ازین دوستا زیاد دارم, همش هم به هم میگیم کی و کجا وعده ی دیدار ما!