(۲۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۲ ب.ظ)Mahsash نوشته شده توسط: من متاسفانه تا حالا ندیدم کسی رو که سالهای آخر دکترا باشه تو ایران و ابراز رضایت کنه(دانشگاههای تهران و شریف). درمورد فارغالتحصیلها ولی نظری ندارم چون فقط با یک نفر بعد از فارغالتحصیلیش صحبت کردم که ایشون هم بسیار خوشحال بود از دکترا خوندنش(بسیار هم ایشون آدم باسواد و موفقی بود در طول دوران تحصیلش). آدمهایی که میگم همگی موقعیت تحصیلی خیلی خوبی داشتن و به راحتی میتونستن برای دکترا برن دانشگاههای خیلی خوب خارج از کشور. ولی به دلایل خانوادگی یا اعتقادی نرفتن.
درهرحال به نظر من دکترا خوندن یا کار کردن هیچ کدوم خوب یا بد مطلق نیست و به هدف آدم بستگی داره.
(صد البته که من درمورد کل دانشجوهای دکترا صحبت نمیکنم! درمورد آدمهایی که باهاشون در ارتباط بودم و صحبت کردم باهاشون حرف میزنم!)
بدیهتاً کسی از دکتری خوندن در ایران ابراز رضایت نمیکنه، خصوصاً اگه از نزدیک با کیفیت و امکانات کشورهای خارجی آشنا شده باشه (موقعی که تصمیم داشتم برای ارشد اپلای کنم یا ایران بمونم، با بیش از ده دوازده دانشجو و استاد صحبت کردم).
اما اگر به هفت هشت سال قبل برمیگشتند، دکتری خارج رو به دکتری ایران، و دکتری ایران رو به کار کردن باز ترجیح میدادند. چون هدفشون این بوده، حالا چه فخرفروشی با مدرک باشه، چه اینکه برای کار پژوهشی سر و دست بشکونند.
چند موضوعی که ربطشون به تاپیک کم هست ولی بیربط هم نیستند.
۱) ولی من هنوز متوجه نشدم کسی که ایران دکتری بگیره و نخواد استاد بشه، مدرکش کجا به درد میخوره. چند سازمانی هست که این بره ریسرچش رو ادامه بده یا ازش استفاده بشه. در بزرگترین کشورهای صنعتی مثل آلمان هم دیدم که برای مستر راحتتر کار گیر میاد چون PhD یه جورایی over qualified محسوب میشه براشون.
۲) بحثی در یکی از تاپیکها در مورد حقوق استاد دانشگاه باز شد که متوجه شدم حقوق یه استادیار اونقدرا هم که فکر میکردم بد نیست (البته هنوز برام قطعی نشده و باید بپرسم). البته قطعاً بتونه از مزایای مادی و معنوی که میتونه به همراه داشته باشه به ارقام خیلی بیشتری افزایش پیدا کنه. القصه، دیده شده که در بحث دکتری خوندن یا نخوندن، زود از یک استاد ناشناس نقل قول میشه که میخوای دکتری بخونی آخرش بشی من؟ در حالی که من ندیدم یک استاد درست حسابی این حرف رو بزنه هیچگاه. کسی که از حقوق ثابت استادیاری پایهی ۱ بودن خودش میناله و جربزه نداره که هیچ کار جانبی که هم برای خودش و هم ترجیحاً کشور سود داشته باشه همون بهتر که خودش هم نمیخوند.
۳) حرفی که همیشه ته دلم مونده و به خاطر بعضی ملاحظات (اینکه فکر کنند از بالا به کسی نگاه میکنم) نگفتم این هست که چرا این همه میخواهند دکتری بگیرند در حالی که یک دهم تواناییهاشون رو ندارند. در همین سایت شخصی برای پذیرش در دکتری داخل دنبال راه چاره بود در حالی که نه لیسانس نه ارشد یک قرون کار ریسرچی یا عملی انجام نداده بود (سوای بحث کیفیت دانشگاه هست، ممکن هست کسی به خاطر دلایلی نتونسته باشه هیچ دو مقطعی دانشگاه خوبی قبول بشه ولی پتانسیل بالایی داشته باشه). کسی که میخواد دکتری بخونه باید بتونه نه تنها خودش، برای چهار پنج دانشجوی ارشد و لیسانس تز تعریف کنه و مدیریتشون بکنه و الا رفته رفته سطح سواد از این هم پایینتر میره (مقایسهی دانشجویان کنونی دکتری معماری شریف چه از نظر استعداد چه خروجی، در مقابل دانشجویان ۵ یا ۱۰ سال پیشش مقایسهی ریال با دلار آمریکا هست).
حالا شما هم دوست عزیز اگه فکر میکنی که هنوز آپدیت هستی و میتونی دو سه نفر دیگه رو به جز خودت مدیریت کنی و کارشون رو جلو ببری و علاقه هم داری بسمالله، در غیر اینصورت فقط اتلاف وقت و هزینه هست (هم برای خودتون، هم برای سایرین)، خصوصاً که مدرکی که میگیرید حتی نتونه براتون ارتقای شغلی ایجاد کنه.