(۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: طولانیه، ولی ارزش خوندن داره...
از طرف خدا...
می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود.
همان دل های بزرگی که جای من در آن است،
آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم.
هنوز خدایت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمی خواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی.
نگران شکستن دلت نباش!
می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...
و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...
و تو مرا داری ...برای همیشه!
چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...
چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...
می خواهم شاد باشی ...
این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!
فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن...
همون خدا که مهربونه
همون خدا که اینهمه هوای بنده هاشو داره
میشه دوست من که این مطلب گذاشتین به خدا بگین ادم داره ذره ذره می شکنه از این نامردی دنیا
میشه به همون خدا بگین دلم بد جور شکسته است خیلی بد جور ار این ناملایمتی ها دنیا
میشه به همون خدا بگین کاش یه لحظه خودش جا ما بنده ها میذاشت
به همون خدا بگین به بزرگیش قسم خیلی دوسش داریم
به همون خدا بگین جز اون کسی رو نداریم
به همون خدا بگین اگه اونم تو این مسیر تنهامون بذاره در خونه چه کسی رو بزنیم بین همه این نامردها
به همون خدا بگین خداجون دلم خیلی گرفته است
خیلی گرفته است
قد یه دنیا گرفته است
به همون خدا بگین دلم تنگ خوبی هاشه
به همون خدا بگین .............
اصلا هر چی دوست دارین به همون خدا بگین
در اخر به همون خدا بگین اندازه همه مهربونی هاش دوسش د اریم. یک هم هوای این بنده بدهاش مثل منو هم داشته باشه.................