انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Br2012]

این بحثا خوبه اما نه طوری که هر خانمی که یه پست میزنه شونصدتا خانم پاش سپاس بزنه و هر اقایی که پست میزنه هم شونصدتا پسر سپاس بزنن براش
اینجوری نتیجه نمیده !!!

[Bache Mosbat]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۳۰ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  تحدید میکنه

---

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۵۵ ب.ظ)Br2012 نوشته شده توسط:  این بحثا خوبه اما نه طوری که هر خانمی که یه پست میزنه شونصدتا خانم پاش سپاس بزنه و هر اقایی که پست میزنه هم شونصدتا پسر سپاس بزنن براش
اینجوری نتیجه نمیده !!!

مسئله اینه که یه خانوم هیچ وقت نمی آد بگه خصوصیات واقعی آقایون اینه . ولی آقایون اجازه می دن هم از طرف دل خودشون و هم دل خانم محترم حرف بزنن :
نمونش : خانم دوس داره مرد اینجوری باشه
خانم دوس داره کار اینجوری باشه
خانم دوس نداره اینجوری باشه

ولی حرف شما هم متینه .

[mosaferkuchulu]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۵۵ ب.ظ)Br2012 نوشته شده توسط:  این بحثا خوبه اما نه طوری که هر خانمی که یه پست میزنه شونصدتا خانم پاش سپاس بزنه و هر اقایی که پست میزنه هم شونصدتا پسر سپاس بزنن براش
اینجوری نتیجه نمیده !!!

خانوما سپاس می زنن چون حرف دلشون زده می شه!!
اهاااای اقایییون محترم!مرسی به جای ما تصمیم می گیرید!واسه اینکه ما خسته نشیم!به خدایی که هم ما رو افرید هم شما رو !به اونی که در جسم هر دومون به یه اندازه از روح خودش دمید!به اونی که به هر دو به یه اندازه عقل داد،به جان خودتون که این همه عزیزید واسه ما راضی به زحمتتون نیستیم!والا بلدیم خودمون تصمیم بگیریم!دست شما درد نکنه!

[Br2012]

من فقط منظورم این بود که هم آقایون و هم خانم های محترم به دور از تعصب یا "چزوندن" همدیگه دیگه بحث کنن

[mohammad_13690]

اساس صحبتم رو از ابتدا توضیح میدم چون اشتباه گرفته شده

همه میدونیم باید با منطق و با صمیمیت و با نظر هردو طرف مشکل رو حل کرد
همه میدونیم نه مرد باید زور بگه نه زن

با یه مثال توضیح میدیم

مثلا فرض کنید زن میگه "این هفته داداشم رو دعوت کنیم خونه"
مسلما مرد باید به نظر زنش احترام بذاره و اگه مشکل خیلی بزرگی وجود نداره بگه "باشه هر چی تو بگی"

اینطوری از هر هزار تا قضیه ۹۹۹ تاش با همفکری حل میشه و با ازخودگذشتگی دو طرف و با منطق

حالا فرض میکنیم مرد واقعا اون هفته نمیتونه خونه باشه و میگه "بندازیم هفته ی بعد، این هفته کار دارم"
اینجا هم همه قبول داریم زن اگه میدونه مرد راست میگه باید بگه "باشه فرقی نداره هفته ی بعد"

تا اینجای کار همون ۹۹۹ هست که حل میشه، اما اگه رویایی فکر نکنیم یه بار به این مشکل می خوریم،

۱) مرد با این که میتونه کارش رو یه روز دیگه انجام بده میگه مهمونی رو بنداز هفته ی بعد من این هفته کار دارم، در ضمن توی ذهنش میگه اگه زن نخواد گیر بده این هفته با هفته ی بعد فرق نداره
اما زن واقعا نمیتونه مهمونی رو جابجا کنه

۲) زن با این که میتونه مهمونی رو بندازه هفته ی بعد میگه نه همین هفته باشه، توی ذهنش هم میگه مرد حوصله مهمونی نداره وگرنه کار رو میشه یه روز دیگه بکنه
اما مرد واقعا مجبوره اون کار رو همون روز بکنه

این جور مواقع باز هم بحث منطقی باید کرد، مرد کامل باید توضیح بده چرا مجبوره اون روز فقط کارش رو بکنه، و زن توضیح بده چرا اسرار داره همین هفته مهمونی باشه
با این بحث ها اکثرا حل میشه و نیاز نیست یه نفر (مرد یا زن) حرف آخر رو بزنه و اعمال اقتدار کنه!

حالا وقتی رو در نظر بگیرید که نگاه زن نگاه ۱ هست و نگاه مرد نگاه ۲
هر دو سعی میکنن منطقی باشن اما به تفاهم نمیرسن
اینجا بحث این هست "حرف آخر" رو کی بزنه
اگه بگیم بحث آخر رو منطق میزنه صورت مساله رو پاک کردیم
اگه بگیم همدلی، دوستی صمیمیت حرف آخر رو میزنه صورت مساله رو پاک کردیم
صورت مساله راجع به اون یک باری هست که اختلاف پیش اومده

خوب حالا واقعا "حرف آخر" رو کی بزنه؟ سوالی که جوابش خیلی مشکلات رو حل میکنه، و جواب ندادن بش و بی خیال شدن سوال عامل انفجار مشکلات خانوادگی هست

یک جواب این هست که دیگران، بزرگترها، مشاورها و... این موقع میتونن کمک کنن
این جواب هم درست هست، اگه موضوع حاد باشه و برای هردو حیاتی باشه و هیچ کدوم نتونن کوتاه بیان راه همین هست

اما ما دنبال راهی هستیم که کار به اونجا نکشه. بخواهیم یا نخواهیم بدون دادن قدرت "حرف آخر" به یک طرف، زمینه رو باز کردیم برای ایجاد کشمکش و درگیری
این مشکل که به نظر لاینحل میاد، راه حل داره. خدا جهان رو طوری آفریده که خودش به سمت درست میره و هیچ موقع با تناقض روبرو نمیشه
مرد خواستار اینه که توی ذهنش بگه حرف آخر رو من زدم
زن خواستار این نیست که مقتدر جلوه کنه

هر موقع مشکلی توی خانواده هست
گاهی مردها به اشتباه میرن و زورمیگن و همیشه بحث رو بدون این که به بن بست رسیده باشه سریع وتو میکنن و میگن حرف آخر رو من میزنم
گاهی زن ها به اشتباه میرن و وقتی بحث واقعا به بن بست رسیده و نمیتونن مرد رو متقاعد کنن، و از تدبیر زنانه هم دوست ندارن استفاده کنن، محکم جلوی مرد می ایستن، زن داد میزنه اون که من میگم درسته، مرد هم داد میزنه اون که من میگم درسته، آخرش هم یا مرد قبول نمیکنه و یه اختلاف بزرگ، یا مرد جلوی داد زن کم میاره، اما توی دلش میگه ببین این شده شوهر ما و بعد هم اعتماد به نفس رو از دست میده

باز هم میگم این برمیگرده به نبودن شناخت از جنس مقابل، وگرنه زنی که بدونه چقدر مرد شکسته میشه از داد زدن زنش و دستور دادن زنش، تصمیم میگیره دستور نده، بلکه از راه زنانه جلو بره

---

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۱۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  مسئله اینه که یه خانوم هیچ وقت نمی آد بگه خصوصیات واقعی آقایون اینه . ولی آقایون اجازه می دن هم از طرف دل خودشون و هم دل خانم محترم حرف بزنن :
نمونش : خانم دوس داره مرد اینجوری باشه
خانم دوس داره کار اینجوری باشه
خانم دوس نداره اینجوری باشه

ولی حرف شما هم متینه .

من فقط با روحیات تعدادکمی از خانم ها آشنا شدم و هرگز از تجربیات شخصی م برای شما نگفتم. چون من کامپیوتر خوندم نه مشاوره
چیزهایی که گفتم از کتاب دکتر جان گری و صحبت های دکتر حبشی هست و اون طور که خودشون بیان میکردن (راست یا دروغ) از تجربیات و پژوهش های گسترده شون به این نتایج رسیدن

اگر هم من حرف اون ها و همچنین سایر نظرات رو میگم هدفم بحث کردن سر موضوع مهم حل شدن خیلی اختلافات توی خانواده هاست
و گرنه میشه بی خیال این شد و گفت همیشه با همدلی مشکلات حل میشه و هیچ خانواده ای کارش به زدن "حرف آخر" تا به حال نکشیده

[Bache Mosbat]

ببینین آقا محمد، آدم وقتی درست انتخاب کنه از قبل احتیاج به این بحثا نیست. مثلا شاید من دوس نداشته باشم که همسر آیندم شغلش استاد باشه، خب اگر این مسئله واقعا برام مهمه با چنین کسی ازدواج نمی کنم. اگر شما در اصول با همسرتون متفاوت باشین این بحث ها پیش می آد.
این مسئله ی تدبیر زنانه و قانع کردن و حرف آخر و کم آوردن و کم نیاوردن همش نشونه ی انتخاب اشتباهه . معیار های غلطه. ربطی به شناخت نداره. واقعا مطالب یه کتاب (مردان مریخی و زنان ونوسی) رو نمی شه تعمیم داد به کل. فقط می تونه به عنوان هینت در عدم سوء تفاهم ناشی از تفاوت جنسیتی مفید باشه.
مثال بارزش که می شه تعمیم داد اینه که یک آقای محترمی از خانم محجبه خوششون می آد و برای حجاب هم تعریف خاص خودشونو دارن خب ایشون از قبل باید با چنین شخصی ازدواج کنن نه اینکه بعد از ازدواج بخوان دستور بدن (جالا شما تفسیر کنین به این که زن ها از مرد مقتدر خوششون می آد.) .
همینا برای خانم ها هم صدق می کنه! واقعا این تاپیک از اساس مشکل داره. این مثالی هم که شما زدین مهمونی و اینا واقعا قیاس مع الفارقه . بعنی تصمیم گیری یه خانم تحصیل کرده برای آینده ی خودش برای سبک زندگی خودش با انتخاب تاریخ یه مهمونی مقایسه اش درسته؟

[mohammad_13690]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۱۹ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  اهاااای اقایییون محترم!مرسی به جای ما تصمیم می گیرید!واسه اینکه ما خسته نشیم!به خدایی که هم ما رو افرید هم شما رو !به اونی که در جسم هر دومون به یه اندازه از روح خودش دمید!به اونی که به هر دو به یه اندازه عقل داد،به جان خودتون که این همه عزیزید واسه ما راضی به زحمتتون نیستیم!والا بلدیم خودمون تصمیم بگیریم!دست شما درد نکنه!

مردها حق ندارن جای زن ها تصمیم بگیرن
بله روح ما اندازه هم هست، اما واقعیت این هست که جسم ما و عواطف ما و روحیات ما یک شکل نیست
به قول آقای دکتر جان گری، مردها از سیاره مریخ اومدن و زن ها از سیاره ونوس و هیچ شباهتی با هم ندارن و تنها دلیل تمام اختافات خانوادگی این هست که هردو فکر میکنن زمینی هستن و از یه نوعن، درحالی که این طور نیست و از سیارات مختلف اومدن
جالبه بدونید این کتاب دگتر جان گری انقلابی در مشاوره خانواده پدید آورد و مشکل خانوادگی میلیون ها زوج رو حل کرده

این هم که خودتون بلدید برای خودتون تصمیم بگیرید که ما قبول داریم، بحث سر تصمیمیات مشترک، و سر مواقعی هست که به هیچ وجه نظرها یکی نمیشه

[Bache Mosbat]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۰۸ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  بحث سر تصمیمیات مشترک، و سر مواقعی هست که به هیچ وجه نظرها یکی نمیشه

خب شما پیش فرضتون اشتباهه . کار خانم تصمیم مشترک نیست! تصمیم شخصیه.

[mohammad_13690]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۰۷ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  ببینین آقا محمد، آدم وقتی درست انتخاب کنه از قبل احتیاج به این بحثا نیست. مثلا شاید من دوس نداشته باشم که همسر آیندم شغلش استاد باشه، خب اگر این مسئله واقعا برام مهمه با چنین کسی ازدواج نمی کنم. اگر شما در اصول با همسرتون متفاوت باشین این بحث ها پیش می آد.
این مسئله ی تدبیر زنانه و قانع کردن و حرف آخر و کم آوردن و کم نیاوردن همش نشونه ی انتخاب اشتباهه . معیار های غلطه. ربطی به شناخت نداره. واقعا مطالب یه کتاب (مردان مریخی و زنان ونوسی) رو نمی شه تعمیم داد به کل. فقط می تونه به عنوان هینت در عدم سوء تفاهم ناشی از تفاوت جنسیتی مفید باشه.
مثال بارزش که می شه تعمیم داد اینه که یک آقای محترمی از خانم محجبه خوششون می آد و برای حجاب هم تعریف خاص خودشونو دارن خب ایشون از قبل باید با چنین شخصی ازدواج کنن نه اینکه بعد از ازدواج بخوان دستور بدن (جالا شما تفسیر کنین به این که زن ها از مرد مقتدر خوششون می آد.) .
همینا برای خانم ها هم صدق می کنه! واقعا این تاپیک از اساس مشکل داره. این مثالی هم که شما زدین مهمونی و اینا واقعا قیاس مع الفارقه . بعنی تصمیم گیری یه خانم تحصیل کرده برای آینده ی خودش برای سبک زندگی خودش با انتخاب تاریخ یه مهمونی مقایسه اش درسته؟

راجع به این که باید قبل از ازدواج گفته بشه موافقم (ارسال ۲۶ این پست)

راجع به موضوع حجاب و اقتدار مرد متوجه نشدم

مطالب کتاب دکتر جان گری رو به کل نمیشه تعمیم داد. این کتاب راجع به روحیات انسان های مرد و زن نوشته شده و به کل تر از انسان نمیشه تعمیم داد

راجع به این مثال که زدم بله مربوط به تاپیک و مربوط به انتخاب شغل اصلا نبود
بلکه منظورم دقیقا همین مهمونی و سایر امور کوچک شبیه به اون بود
چون بحث به جایی کشید که مرد حرف آخر رو میزنه، توی این مثال کامل توضیح دادم برای هر قضیه کوچیک توی خونه ممکنه کار به زدن "حرف آخر" بکشه
هر کسی ممکنه بگه نه هیچ موقع این مسایل کوچیک دردسر ساز نمیشه، خوب من هم گفتم از هر هزاربار یه بار میشه، ممکنه یه نفر بگه اگه زن و مرد سر اصول هم نظر باشن، این مشکل وجود خارجی نخواهد داشت پس نیاز به راه حل نداره

درست میگید از تاپیک منحرف شدیم
از نظر من هم جواب به این تاپیک برای افراد مختلف متفاوت هست و عنوان تاپیک هم همین رو تایید میکنه و مهم این هست که قبل از ازدواج بیان بشه
نظر شخصی خودم هم این بود که دوست دارم زن کار بکنه تا احساس مفید بودن داشته باشه، منتهی کاری پیدا میکنم که شرایط گفته شده توی ارسال ۱۹ رو داشته باشه تا خانم هم اذیت نشه

[Bache Mosbat]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۲۴ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  منتهی کاری پیدا میکنم که شرایط گفته شده توی ارسال ۱۹ رو داشته باشه تا خانم هم اذیت نشه

خب خانومی که شما انتخاب می کنین برای زندگی ، انشاء الله انقدر فهمیده و تحصیل کرده هستن که خودشون بتونن بفهمن دارن اذیت می شن یا نه و خودشون بتونن راجع به شغلشون تصمیم بگیرن.
فکر کنم اول زندگی شما، همسرتون دنبال کار برای شما ن و شما دنبال کار برای همسرتون

[mohammad_13690]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۱۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  

(05 خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۰۸ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  بحث سر تصمیمیات مشترک، و سر مواقعی هست که به هیچ وجه نظرها یکی نمیشه

خب شما پیش فرضتون اشتباهه . کار خانم تصمیم مشترک نیست! تصمیم شخصیه.

منظور من بحث زدن "حرف آخر" بود که قبلا توضیح داده بودم و اونجا گفته بودم خانم ها مشکلی ندارن با این که برخی تصمیمات مشترک رو مرد بگیره

اما خوب شغل زن، بله میشه گفت تصمیم شخصی
از یه طرف مهم ترین چیز اینه که زن شغلش رو دوست داشته باشه و هدف از کار کردن زن اینه که خودش احساس رضایت داشته باشه و غیر ممکنه مرد برای زن تصمیم بگیره که چکار کنه

اما پس هر تصمیم شخصی زن و مرد به هم مربوطه و باید همفکری بشه
زن هم براش مهمه شغل مرد، مرد هم براش مهمه.

شخصی صرف که نداریم. مثلا زن و مرد اول استاد بودن بعد زن بگه من می خوام برم توی خیابون گل بفروشم
مرد هم بگه من میرم جگرکی میزنم

---

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  خب خانومی که شما انتخاب می کنین برای زندگی ، انشاء الله انقدر فهمیده و تحصیل کرده هستن که خودشون بتونن بفهمن دارن اذیت می شن یا نه و خودشون بتونن راجع به شغلشون تصمیم بگیرن.
فکر کنم اول زندگی شما، همسرتون دنبال کار برای شما ن و شما دنبال کار برای همسرتون

یک مشکل و چالش بزرگ داریم ما آقیون نسل جدید. خیلی آقایون دوست دارن دستپخت خانمشون را (لا اقل گاهگاهی) بخورن، دوست دارن خانمشون خسته و شکسته نباشه، دوست دارن شده خودشون خسته بشن توی روز اما وقتی میان خونه خانمشون خسته نباشه
از طرفی دوست ندارن با خانم بی سواد ازدواج کنن. و دوست هم ندارن خانم تحصیل کرده داشته باشن که کاری جز پخت و پز نداره تو خونه
این چالش بزرگ رو ما می خواهیم حل کنیم
به همفکری نیاز داریم
همونطور که گفتم و گفتید این قضیه رو باید قبل از ازدواج حل کرد. ما باید قبل از ازواج جواب بدیم حاضریم زن کار کنه یا نه
جوابی که من تصمیم دارم بدم این هست که با کمک بقیه تکمیلش می کنیم:

از نظر من زن حق داره کار نکنه، اما به نفع خودش هست که یه کار یا فعالیت هرچند کوچیک داشته باشه
اما از اونجا که من جزو آقایونی هستم که دوست دارم خانمم شاداب باشه و توی روز خسته نباشه، دوست دارم کاری که خانمم میکنه این خصوصیات رو داشته باشه
۱- کار مورد علاقه ش باشه نه صرفا برای درآمد باشه
۲- ساعت کاری نسبتا کم باشه
۳- کار سنگین و خسته کننده یا اعصاب خورد کن نباشه
۴- کار مسولیت نداشته باشه، یعنی استرس نداشته باشه
(کاری که اگه سر مدت انجام نشه یا اگه با موفقیت تموم نشه مسولیت بزرگی به همراه داره استرس زا هست)
۵- محیط کار مناسب خانم باشه

خصوصیت ۱ تا ۴ رو برای این کار باید داشته باشه که خود خانم شاداب بمونه،
خصوصیت ۵ کاملا شخصیه و هرکس باید توضیح بده قبل از ازدواج برای خانمش که منظورش از محیط چیه

در اصل جوابی که من خواهم داد نه این هست که بله هر کاری میتونی بکنی (چون همونطور که گفتم اگه خانم من زیاد کار کنه و خسته خونه بیاد من از زندگی احساس رضایت نخواهم کرد و این خصوصیتم رو قبل از ازدواج قایم نمیکنم)
نه این هست که نه کار نمیکنی و میمونی غذا میپزی

[SaMiRa.e]

ببخشیدا ربطی نداره ، ولی فکرکنم یه نفراز این موضوع خوشش نیومده از اولین ارسال تا آخر منفی داده

[انرژی مثبت]

راستش من همه پست ها رو از اول نخوندم و پاسخی به پست خاصی نمیدم کلا نظر خودمو میگم. در صورت اشتباه بودن پذیرای نقد دوستان هستیم

فکر کنم این سوال مربوط به قبل از خواستگاریه! و در واقع باید به این صورت تصحیح بشه که ؛ دوست دارید همسر ایندتون ....؛ چون این یه مساله مهمه که نوعا در خواستگاری و قبل از ازدواج بین طرفین مطرح می شه و در صورتی که تفاوت های عمده وجود داشته باشه طرفین خودشون به این نتیجه می رسن که در این زمینه با هم تفاهم ندارن. حالا اگه دیدن می تونن نظرشون رو عوض کنند یا این که مثلا قبلا اشتباه فکر می کردند و حالا با صحبت به این نتیجه رسیدند که دیدگاه طرف مقابل درسته مساله حله وگرنه فکر نکنم کسی که می دونه همسرش (حالا چه خانوم چه اقا) در این زمینه باهاش نقطه مشترک نداره دلیلی بر این ازدواج نیست.

در واقع این مساله هم همون طور که دوستان گفتن یکی از مسایلی است که قبل از ازدواج مطرحه و نه پس از اون. و این قدر نیاز به بحث نداره.

وقتی اقایی فکر می کنه همسرش حتما باید بیرون کار کنه خب با شخصی ازدواج می کنه که کار بیرون از منزل داشته باشه و یا مشکلی در کار کردن بیرون از منزل نداشته باشه و ...

در موردی هم که گفتن که محل کار رو بپسندن به نظرم بیشتر زمانی صدق می کنه که خانوم در اون زمان مشغول بکارن و شخص می دونه که شغل اینده همسرش همین خواهد بود و خب اونوقت تصمیم می گیره که با این فرد ازدواج کنه یا نه این مساله در مورد خانمها هم صادقه مثلا وقتی خانومی قراره ازدواج کنه یکی از مسایلی که بهش توجه می کنه شغل همسرشه و خب وقتی ببینه نمی تونه با اون شغل بهر دلیل کنار بیاد لزومی به این ازدواج نیست.


بعد از ازدواج دو نفر با هم همسفرن و خوشی یا ناخوشی هر کدوم بر دیگری اثر گذاره و بقول دوستان در صورت انتخاب درست در این مورد مشکلی پیش نمیاد. و وقتی خانمی هسرش رو شریک زندگیش می دونه در صورتی که قبلا شاغل نباشه و قرار بر انتخاب شغل باشه در این مورد با همسرش مشورت می کنه البته باز هم باید احترام بین طرفین حفظ بهش و این که اقایون انتظار داشته باشن پس از بررسی شرایط و مشورت ها اگه خانومی به این نتیجه رسید که این کار مناسبشه و از انجامش لذت می بره و در این صورت باز هم مخالفت کنه اون بحث جداییه.

در نهایت با تغییر عنوان به همسر اینده فکر کنم مشکل حل شه.در واقع این مورد هم شاید مثل خیلی از مواردی که با عدم انتخاب درست کلمات ممکنه سو تفاهم هایی ایجاد شه مشابهه
--------------------------------------
در زمینه کتابهایی که روحیات خانومها و اقایون رو میگن کتابای خوبین ولی از این حیث که با روحیات طرفین بیشتر اشنا بشین تا بدونید علت برخی رفتارها چیه و چطور در مقابلش عمل کنیم تا در نهایت در زندگی مشترک مشکلی پیش نیاد.

ببخشید من خیلی حرف زدم

---

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۰۸ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  میگویند:
یکی از ویژگیهای خاص آقایون اینه که نود درصد حرفایی که قبل از ازدواج میزنن ، بعد از ازدواج یادشون نمیاد

در این جور موارد از این ریکوردرهایی که حرفای استاد رو سر کلاس ضبط می کنه بسیار مفید خواهد بود (شوخی کردم چون کسی بخواد زیرش بزنه میگه من اینا رو نگفتن دییگه حالا دستگاه تشخیص صدا که نداریم )

[mosaferkuchulu]

(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۳۴ ب.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  به همفکری نیاز داریم

ماشالله شما تو این بحث نشون دادین یه پا صاحب نظرید و حرف هیچ کسم قبول ندارید و حالا هر چی هم خانوما بگن اقا جون این چیزی که راجع به ما فکر می کنید اشتباهه شما باز و باز و باز تکرار می کنید(اکثر مطالب ابن پست برای چندمین بار تکراری بود)!حالا دقیقا نمی دونم نیاز شما به همفکری کجاست؟!!!!

[انرژی مثبت]

این سوالات نوعا به این دلیل پیش میاد که اقایون وقتی میرن خواستگاری یا مشغول به کاری هستن و یا تا حدودی مشخصه می خوان در اینده چه کاری رو انجام بدن پس تقریبا قرار نیست بعد زا اون کارشون رو انتخاب کنن و این که اقایون میرن خواستگاری نه خانومها! از طرفی در بسیاری موارد در زمان خواستگاری خانوم شاغل نیستن و پس از ازدواج ممکنه شاغل بشن ولی باز هم صحبت در مورد شغل خانوم قبل از ازدواج مساله مهم و ضروریه خصوصا در مواردی که به نظر اقایون شخص باید حتما شاغل باشه یا نباید شاغل باشه. در صورتی که در اصل کار کردن یا نکردن تفاهم باشه سراغ این میرن که حالا کار چی باشه. زمانی که خانوم شاغل نیست ایده ال شون رو در مورد محل و یا نوع کار مطرح می کنن ولی خب ممکنه بعد از ازدواج شرایط کار اون ایده الی که شخص می خواد نباشه در این صورت با مشورت و اعتماد خیلی مساپل حل می شه.