انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Msccom]

یه سوال از ایجاد کننده تاپیک دارم اینه که کلا هدفتون از ایجاد این بحث چیه؟بالاخره فهمیدن نظرات دیگر آقایون در این زمینه چه کمکی به سوالات و جوابهای روز خواستگاری "منحصرا شما" میکنه؟البته این فقط نظر منه و نظر تمام دوستان محترم و بجای خود،اما احساس میکنم هر کس خودش باید به این سوال یه جواب بده با دلایل خودش.اگه عنوان تاپیک این بود که مثلا کلا نظر بچه ها راجع به کار کردن خانم ها بیرون از منزل،و دلایل و باید ها و نباید هاش رو جویا میشد،بنظرم بحث مفیدتری بود و البته یه بحث فرهنگی و شاید مشکل گشا.

[p.parsaee]

خیلی هم خوب. مانشت دیگه داره بین سایتهای مشاوره ازدواج هم رکورد میزنه. ولی اینو جدی میگم من که واقعا استفاده کردم. دوستان خواهشا ادامه بدین.
اگه مدیران خواستن میتونن به اساتید مرتبط که توی دانشگاه ها تدریس میکنن یه عضویت افتخاری بدن که بیان اینجا نظر بدن. شاید اونا بتونن مشکل گشایی کنن

[SarahArshad]

من تجربه دو دنیای متفاوت رو داشتم .یه زن کاملا اجتماعی به یه کار پر استرس و بعد دو سال شدم یه زن کاملا خونه دار که سعی کردم تو این مدت تمام مهارتهای خانه داری رو به نحو احسن یاد بگیرم و تمام مدت از محیط کارم جدا شده بودم .این رو بگم به تجربه خودم می گم .کار کردن از یه جنبه هایی خوبه واز یه جنبه هایی هم بد .وقتی کار می کنی درسته که جسمت خسته میشه اما اگه عاشق کارت باشی روحت با طراوت تره .اما تو خونه بودن پوستت اعصابت وجسمت رو رفرش می کنه ونمی زاره خسته بشی اما روحت رو اسیر می کنه اعتماد به نفست رو میگیره .مخصوصا اگه تو خانواده ای باشی که اکثر زنان تمام طول زندگیت تا اکنون شاغل بوده اند .طعنه ها مور مورت می کنه .تو خونه بودن بعد از یه مدت زن رو مسخ می کنه همین کارهای بی خودی که زنان خانه دار می کنن دوره های زنانه مسخره یا خدای ناکرده خیانتها ووووو اینها همش نشانه بیکاری وبرای فرار از تنهایی های خانه است .مرد وقتی می رود بیرون خسته اخر شب می یاد ودر بیشتر مواقع هم حوصله نداره .زن بیچاره کل روز رو تنها تو خونه منتظر همسر بوده وحالا با بی حوصلگی او روبروست .در خوشبینانه ترین حالت می شود زنی که ۷ روز هفته ۱۰ روزش خانه پدرش است یا دوره های بی فایده زنانه یا در بدترین حالت ودر صورت بی ایمانی ووو خیانت .یا باید بچه دار بشه وسرگرم بچه داری کردن .البته گزینه آخر خوبه اما خوب باز هم گوشه ذهنت می پرسی پس چرا این همه زحمت کشیدم اصلا من کیم .مامان مثلا فلان بچه یا زن فلان شوهر وووووو

کار کردن بیرون هم بعد از مدتی طراوت زن را میگیره و خسته اش می کنه مخصوصا در محیط های استرس زا اما خیلی در حفظ روحیه زن موثر است .
این موضوع کاملا نسبی می باشد ومثل یه تیغ دولبه است

[mohammad_13690]

(۰۶ خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۵۹ ق.ظ)SarahArshad نوشته شده توسط:  من تجربه دو دنیای متفاوت رو داشتم .یه زن کاملا اجتماعی به یه کار پر استرس و بعد دو سال شدم یه زن کاملا خونه دار که سعی کردم تو این مدت تمام مهارتهای خانه داری رو به نحو احسن یاد بگیرم و تمام مدت از محیط کارم جدا شده بودم .این رو بگم به تجربه خودم می گم .کار کردن از یه جنبه هایی خوبه واز یه جنبه هایی هم بد .وقتی کار می کنی درسته که جسمت خسته میشه اما اگه عاشق کارت باشی روحت با طراوت تره .اما تو خونه بودن پوستت اعصابت وجسمت رو رفرش می کنه ونمی زاره خسته بشی اما روحت رو اسیر می کنه اعتماد به نفست رو میگیره .مخصوصا اگه تو خانواده ای باشی که اکثر زنان تمام طول زندگیت تا اکنون شاغل بوده اند .طعنه ها مور مورت می کنه .تو خونه بودن بعد از یه مدت زن رو مسخ می کنه همین کارهای بی خودی که زنان خانه دار می کنن دوره های زنانه مسخره یا خدای ناکرده خیانتها ووووو اینها همش نشانه بیکاری وبرای فرار از تنهایی های خانه است .مرد وقتی می رود بیرون خسته اخر شب می یاد ودر بیشتر مواقع هم حوصله نداره .زن بیچاره کل روز رو تنها تو خونه منتظر همسر بوده وحالا با بی حوصلگی او روبروست .در خوشبینانه ترین حالت می شود زنی که ۷ روز هفته ۱۰ روزش خانه پدرش است یا دوره های بی فایده زنانه یا در بدترین حالت ودر صورت بی ایمانی ووو خیانت .یا باید بچه دار بشه وسرگرم بچه داری کردن .البته گزینه آخر خوبه اما خوب باز هم گوشه ذهنت می پرسی پس چرا این همه زحمت کشیدم اصلا من کیم .مامان مثلا فلان بچه یا زن فلان شوهر وووووو

کار کردن بیرون هم بعد از مدتی طراوت زن را میگیره و خسته اش می کنه مخصوصا در محیط های استرس زا اما خیلی در حفظ روحیه زن موثر است .
این موضوع کاملا نسبی می باشد ومثل یه تیغ دولبه است

به نظر شما اگه زن یه کاری بکنه که استرس نداره، و ساعت کارش زیاد نیست و خسته کننده نیست و... ؛ این باعث نمیشه روی هیچ کدوم از لبه های این تیغ نباشیم بلکه وسط یعنی جای امن باشیم
نه طعنه، نه حس بیهوده بودن، نه فشار روحی
نه خستگی، نه فشار عصبی کار...

[SarahArshad]

(۰۶ خرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۲۰ ق.ظ)mohammad_13690 نوشته شده توسط:  

(06 خرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۵۹ ق.ظ)SarahArshad نوشته شده توسط:  من تجربه دو دنیای متفاوت رو داشتم .یه زن کاملا اجتماعی به یه کار پر استرس و بعد دو سال شدم یه زن کاملا خونه دار که سعی کردم تو این مدت تمام مهارتهای خانه داری رو به نحو احسن یاد بگیرم و تمام مدت از محیط کارم جدا شده بودم .این رو بگم به تجربه خودم می گم .کار کردن از یه جنبه هایی خوبه واز یه جنبه هایی هم بد .وقتی کار می کنی درسته که جسمت خسته میشه اما اگه عاشق کارت باشی روحت با طراوت تره .اما تو خونه بودن پوستت اعصابت وجسمت رو رفرش می کنه ونمی زاره خسته بشی اما روحت رو اسیر می کنه اعتماد به نفست رو میگیره .مخصوصا اگه تو خانواده ای باشی که اکثر زنان تمام طول زندگیت تا اکنون شاغل بوده اند .طعنه ها مور مورت می کنه .تو خونه بودن بعد از یه مدت زن رو مسخ می کنه همین کارهای بی خودی که زنان خانه دار می کنن دوره های زنانه مسخره یا خدای ناکرده خیانتها ووووو اینها همش نشانه بیکاری وبرای فرار از تنهایی های خانه است .مرد وقتی می رود بیرون خسته اخر شب می یاد ودر بیشتر مواقع هم حوصله نداره .زن بیچاره کل روز رو تنها تو خونه منتظر همسر بوده وحالا با بی حوصلگی او روبروست .در خوشبینانه ترین حالت می شود زنی که ۷ روز هفته ۱۰ روزش خانه پدرش است یا دوره های بی فایده زنانه یا در بدترین حالت ودر صورت بی ایمانی ووو خیانت .یا باید بچه دار بشه وسرگرم بچه داری کردن .البته گزینه آخر خوبه اما خوب باز هم گوشه ذهنت می پرسی پس چرا این همه زحمت کشیدم اصلا من کیم .مامان مثلا فلان بچه یا زن فلان شوهر وووووو

کار کردن بیرون هم بعد از مدتی طراوت زن را میگیره و خسته اش می کنه مخصوصا در محیط های استرس زا اما خیلی در حفظ روحیه زن موثر است .
این موضوع کاملا نسبی می باشد ومثل یه تیغ دولبه است

به نظر شما اگه زن یه کاری بکنه که استرس نداره، و ساعت کارش زیاد نیست و خسته کننده نیست و... ؛ این باعث نمیشه روی هیچ کدوم از لبه های این تیغ نباشیم بلکه وسط یعنی جای امن باشیم
نه طعنه، نه حس بیهوده بودن، نه فشار روحی
نه خستگی، نه فشار عصبی کار...

دقیقا منظورم همچین محیطیه برای کار حالا شما بفرمایید من چرا همین رو بیان نکردم.دوست من مگه چند درصد کارهایی که برای خانمها هست اینقدر مدینه فاضله هستن. اگر هم باشه (من کاری با موارد استثنا ندارم) خیلی کم هست. حالت کلی رو در نظر بگیر دوست گرامی نه فقط یه مثال دم دستی رو. عرف بازار بخش خصوصیه و بخش خصوصی میخواد با کمترین هرینه بیشترین بهره رو داشته باشه

[mohammad_13690]

(۰۶ خرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۴۶ ق.ظ)SarahArshad نوشته شده توسط:  دقیقا منظورم همچین محیطیه برای کار حالا شما بفرمایید من چرا همین رو بیان نکردم.دوست من مگه چند درصد کارهایی که برای خانمها هست اینقدر مدینه فاضله هستن. اگر هم باشه (من کاری با موارد استثنا ندارم) خیلی کم هست. حالت کلی رو در نظر بگیر دوست گرامی نه فقط یه مثال دم دستی رو. عرف بازار بخش خصوصیه و بخش خصوصی میخواد با کمترین هرینه بیشترین بهره رو داشته باشه

چرا کاری با موارد استثنا ندارید؟
از نظر من همیشه موارد استثنا برای ما هستن
اگه تعداد کارای پاره وقت خیلی خیلی کمه، خوب ما میگردیم همون رو پیدا میکنیم
منظور من اینجا حل شدن مشکل برای جامعه نیست، منظور من حل شدن مشکل خودمون هست

اما از یه منظر دیگه
ما گفتیم می خواهیم زن یه کاری داشته باشه، تا حس بیهودگی نداشته باشه، تا طعنه نشنوه و فشار روحی نداشته باشه
پس درآمدش برامون مهم نیست، و نیاز نیست یه شغل تمام عیار باشه، میتونه هر فعالیت هدفمندی باشه

شما به عنوان خانمی که تجربه داری، از نظرت یه فعالیت بیرون از خونه میتونه مشکل رو حل کنه؟ مثل آموختن یا آموزش هر علمی یا هنر یا مهارت؟ یا هر فعالیت دیگه ای که به ذهن برسه

[SarahArshad]

ممنون از نظرتون اما به نظرت چه کاری بود من بیام یکی از سخت تزین رشته های دنیا رو بخونم می رفتم یه رشته ای می خوندم اینقدر هم اذیت نشم. فکر می کنم زیاد جای بحث با هم رو نداریم. با تشکر.

[p.parsaee]

من یک پیشنهاد بدم:
الف) خانم میتونن در زمینه تحصیلی خودشون که اینجا فرض میکنیم کامپیوتر هست کار در منزل و پشت کامپیوتر داشته باشن. مثل برنامه نویسی.
ب) یا میشه استاد دانشگاه مجازی شد این جوری پشت کامپیوتر به دانشجوها درس بدن.

[Msccom]

(۰۶ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۴۵ ق.ظ)p.parsaee نوشته شده توسط:  میشه استاد دانشگاه مجازی شد این جوری پشت کامپیوتر به دانشجوها درس بدن

چه جالب!!عجب فکری!!!!

[mamani]

زنها هم دقیقا از داد و فریاد بدشون میاد و دلشون میشکنه
ازون تحکم توی لحن صدای آقایون
من نمیدونم چرا اصلا بحث شده چرا آقایون باید کار کردن خانوما رو دوست داشته باشن این دیگه چه جور بحثیه؟؟؟مگه ما همه کارای آقایون رو دوست داریم؟؟؟

[kiantamar]

یادشون میاد، اما هیچ وقت اون حرفا رو باور نداشتند. خانم ها هم همینطور، به جنسیت نیست که. همه دوست دارن تبدیل به یه انسان ایده آل بشن. دوست دارن همه ی خوبی ها توشون جمع بشه و هرچی بدی دارن محو بشه. این قدر این تصور براشون فریبنده و دلرباست...که خودشون باورشون میشه کی هستند. طرف مقابلشون هم همین حس رو داره. وقتی مقابل هم قرار می گیرن انگیزشون تشدید میشه. حرفای بزرگ بزرگ میزنن... غافل از اینکه هدفهای بزرگ در طول زمان طولانی و با تلاش بی دریغ و زحمت بدست میاد و نه فقط با یه حرف که "از همین امروز شروع می کنم".

تازه بعضی از ویژگی های ایده الی که برای خودشون تصور می کنن اینقدر دور از واقعه که طبیعطا عملی نیست.

به هر حال، توهم یک بت از خودتون و یا از طرف مقابلتون نسازید. قول بیشتر از اون چیزی که الان هستیم ندیم تا دروغ گو نباشیم.

یه مثال " طرف سیگار میکشه، میره خواستگاری، احساس شرمندگی میکنه و با خودش میگه از الان ترک میکنم، به طرفش میگه من اهل دخانیات نیستم. اگر بخواد روراست باشه، تاز میگه "قبلا بودم و لی دیگه نه" و اینو نمیگه که منظورش از "قبلا" همین یک ساعت پیشه." و فردای آن روز ......

این اتفاق ئاسه هردو طرف میفته. متاسفانه.
کاش میشد آدما همدیگرو همونطور که هستند ببینند و دوست داشته باشن. اونوقت با هم به سمت خوبی حرکت کنند. کاش کسی رو با فریب ندیم و از همه مهمتر خودمونو. روراست باشیم و همیشه به کسایی که دوست داریم حقیقت روبگیم . حتی اگر آزار دهنده و سخت باشه..

[marzieh]

ببینید هر انتخابی و هر راهی یک سری خوبی ها داره یک سری بدی ... به نظر من خانه داری باعث فرسودگی روحیه می شه و احساس پوچی.... بنابراین سرکاررفتن بهتره.. از طرفی شاید کسی کار تدریس رو دوست نداشته باشه و دنبال کاری با مقداری هیجان باشه که در اون کار دچار روزمرگی نشه.. با این وضعیت احتمالا باید در شرکت های خصوصی که عموما ساعت کاری تا ۵ بعدازظهر دارند کار کنه.. حالا فرض کنید خانم و آقا هر دو از سر کار برگشته اند و خسته اند... در این وضعیت لازمه که هر دو در کارها به هم کمک کنند ... به هر حال خونه مال هر دو است و غذا رو هر دو می خوان بخورن و خلاصه بهتره اون نگاه صرف نباشه که می گه :‌مدیریت کارهای خونه با خانمه .. و یک نگاه اشتراکی و کمک کردن به خانم از طرف آقا وجود داشته باشه .. یه روز آقا غذا درست می کنه... یه روز خانم .. خوب البته اگه خانمی احساس رضایت از زندگی داشته باشه .. قطعا پولی رو که به دست میاره در خونه با میل خودش هزینه می کنه.. نظر من بود.. تعمیم نمی دم... و نقدتون رو می پذیرم

[Bache Mosbat]

(۰۶ خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۴۵ ق.ظ)p.parsaee نوشته شده توسط:  من یک پیشنهاد بدم:
الف) خانم میتونن در زمینه تحصیلی خودشون که اینجا فرض میکنیم کامپیوتر هست کار در منزل و پشت کامپیوتر داشته باشن. مثل برنامه نویسی.
ب) یا میشه استاد دانشگاه مجازی شد این جوری پشت کامپیوتر به دانشجوها درس بدن.

هر از گاهی هم از در منزل تشریف بیارن بیرون یه آفتابی بخوره بهشون که ویتامین دی بدنشون تامین شه . فکر خوبیه

[p.parsaee]

(۰۷ خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۲۳ ق.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  هر از گاهی هم از در منزل تشریف بیارن بیرون یه آفتابی بخوره بهشون که ویتامین دی بدنشون تامین شه . فکر خوبیه

من فقط پیشنهاد دادم و منظورم این نیست که خانم اصلا بیرون نیان ولی خوب من که تجربه ای ندارم. فعلا در بین علما دارم کسب تجربه میکنم.

[Xilinx]

(۰۷ خرداد ۱۳۹۱ ۰۵:۲۳ ق.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  

(06 خرداد ۱۳۹۱ ۰۴:۴۵ ق.ظ)p.parsaee نوشته شده توسط:  من یک پیشنهاد بدم:
الف) خانم میتونن در زمینه تحصیلی خودشون که اینجا فرض میکنیم کامپیوتر هست کار در منزل و پشت کامپیوتر داشته باشن. مثل برنامه نویسی.
ب) یا میشه استاد دانشگاه مجازی شد این جوری پشت کامپیوتر به دانشجوها درس بدن.

هر از گاهی هم از در منزل تشریف بیارن بیرون یه آفتابی بخوره بهشون که ویتامین دی بدنشون تامین شه . فکر خوبیه