زمان کنونی: ۱۵ آذر ۱۴۰۳, ۰۴:۱۳ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!

ارسال: #۴۶
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۱:۱۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۲ ب.ظ، توسط sasanlive.)
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۰۱ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:  از آواتارتون معلومه کاملاSmile
؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.

پــرواز را به خاطـر بسپـار پـرنده مردنـی اسـت.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: farahnaz , - rasool -
ارسال: #۴۷
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۱:۲۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۲۴ ب.ظ، توسط انرژی مثبت.)
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۰۱ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:  از آواتارتون معلومه کاملاSmile
؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.
ای بابا اقا ساسان بهتون برخورد؟ Undecided شما که اینجوری نبودید. منم همین حرف رو توی ارسالم به شوخی زدم. اقایون که نباید زود رنج باشن. شما گفتید ما خانوما دست بزن داریم ما چیزی نگفتیم (به روی خودمون نیاوردیم که بقیه به خقیقت ماجرا پی نبرند Big GrinBig Grin)

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: farahnaz , Lantern , Aurora , maryami , fatima1537
ارسال: #۴۸
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۲:۱۴ ق.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: baziramzi.ir
ارسال: #۴۹
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۲:۲۴ ق.ظ
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  ؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.
آقا ساسان شوخی کردن اگه با توهین و تمسخر دیگران همراه نباشه خیلی هم خوبه.
اتفاقاً شوخی های شما هم تا جایی که من ارسالاتون رو خوندم بجا و بدون توهینه.
توی همین تاپیک کلی شوخی از طرف همه دوستان مطرح شده و به کسی هم بر نخورده . برای اون ارسالتون هم دیدید که حتی خانم ها هم براتون سپاس گذاشتن.پس اونایی که شاید باید ناراحت می شدند ناراحت نشدن و حالا یکی دیگه از دوستان شاید به هر دلیلی از ارسالتون ناراحت شده و مطلبی گذاشته که منم با لحن و ادبیاتش موافق نیستم.اما خوب اونم نظرش رو گفته و ما بهتره خرده نگیریم.
خوب پاشید صورت همدیگررو ماچ کنید و از هم دلخور نباشید!Big Grinخوب نیست واسه خاطر یه چند تا شوخی دلخوری پیش بیاد.Smile

اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست، او جانشین تمام نداشتن های من است‎
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: farahnaz , maryami , fatima1537 , Donna
ارسال: #۵۰
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۲:۲۵ ق.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush

می گم واسه خرگوشاتون خواسگار نمی خوایین؟یه خرگوش سراغ دارم

Your education can change your life
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Donna
ارسال: #۵۱
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۲:۴۴ ق.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۵ ق.ظ)farazin نوشته شده توسط:  
(10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush

می گم واسه خرگوشاتون خواسگار نمی خوایین؟یه خرگوش سراغ دارم
جدی؟خوبه باعث کارخیر بشیم.فقط یکم گوشاش درازه.اشکال نداره؟Sadدیدین دیگه عکسش بابای عروس و
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: narnia
ارسال: #۵۲
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۹:۳۷ ق.ظ
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۲۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  این درخواست قبلا" هم بارها مطرح شده ولی چنانکه خصوصی هم خدمت دوستان مطرح کننده گفته ام ،اینجا سایت همسریابی نیست و چنین کاری را نخواهیم کرد.نه در حیطه کارمون هست نه مجوزش را داریم و نه ...............
ولی چون بهر حال یک مرحله مهم زندگی هست،در تاپیک مباحث عمومی میشه یک بخش مباحث مربوط به ازدواج ایجاد کرد که دوستان نقطه نظراتشون یا مراسم شهر خودشون را بگن.
موافقم.
سعی کنیم سایت رو از اهداف اصلی خودش دور نکنیم.
فک کنم سایتای مخصوص همسریابی تو نت باشه.
شنیدین همه کاره هیچ کاره هست!

آزادی این نیست که هر کس هر چه دلش خواست بکند، آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند.
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: narnia
ارسال: #۵۳
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۱۱:۳۰ ق.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
وای چه مصیبتی !
ولی ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: narnia
ارسال: #۵۴
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۱:۴۰ ب.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۲۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  
(10 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۱۴ ق.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۰:۰۱ ب.ظ)baziramzi.ir نوشته شده توسط:  با توجه به علاقه بیش از حد بچه ها به این تاپیک پیشنهاد میکنم یه همسریابی در مانشت بزنیم . اینجا بیست هزار عضو داره و خوشبختانه انواع و اقسام مورد هست .فقط آقای دکتر یه جایی بعنوان محل آشنایی اعضا درنظر بگیرید چون آدم که اینترنتی علاقه مند نمیشه به کسی .
من از الان آمادگی خودم رو برای حضور در این جلسه اعلام میکنم Big Grin
بچه ها یواشکی به این درخواست شما۵ تامثبت دادن یواشکی ولی یواشکیBig Grinاخه الان دیگه کنکورتموم شده و بهترهست در این جلسات حظورپرشورخودمون و نشون بدیمBlush
این درخواست قبلا" هم بارها مطرح شده ولی چنانکه خصوصی هم خدمت دوستان مطرح کننده گفته ام ،اینجا سایت همسریابی نیست و چنین کاری را نخواهیم کرد.نه در حیطه کارمون هست نه مجوزش را داریم و نه ...............
ولی چون بهر حال یک مرحله مهم زندگی هست،در تاپیک مباحث عمومی میشه یک بخش مباحث مربوط به ازدواج ایجاد کرد که دوستان نقطه نظراتشون یا مراسم شهر خودشون را بگن.

البته من خواستم شوخی کرده باشم. ولی الان که خوب فکر میکنم میبینم همچین چیز بدی هم نیست . بالاخره همه دوستان کامپیوتر خوندن و شاید یه شباهتی به هم داشته باشن . ولی دوستان ازدواج خیلی مسئله مهمیه هیچ وقت نباید به دید شوخی بهش نگاه بشه .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: silver , zah3 , narnia
ارسال: #۵۵
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۱:۵۶ ب.ظ
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۵۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  تمام اینا فریبه گول نخورین Big Grin.
یه توصیه ایمنی اینکه هیچوقت با زنی که ازتون قویتره ازدواج نکنین چون زنای جدید دسته بزن دارن
چند سال پیش یه بوکسوره آمریکایی از زنش شکایت کرده بود که زنش میزنتش. دیگه وای به حال بقیه Big Grin.

نکات کنکوری جهت نجات دادن خود از مراسم خواستگاری:
۱-با کفش برین تو اتاق
۲-تا رسیدین بدون توجه به خانواده عروس برین رو مبل بشینین
۳-از اول مراسم تا اخر مراسم میوه پوست کنین بخورین
۴-دستتون همش تو ظرف شیرینی باشه. آخرسرم چند تا بذارین تو جیبتون
۵-از اول تا آخر مراسم زبونتونو بین دوتا لبتون قرار بدین تا خیال کنن منگلین
۶-چشاتونو چپ کنین زل بزنین تو چشه پدر زنه آیندتون
۷-موقع که عروس خانم چایی آورد ۲ تا چایی وردارین
۸-دست بزنین از قصد چاییا رو بریزین رو مبلا تا همون اول مادر زن آیندتون ازتون بدش یاد
۹-موقع صحبت با عروس خانم قورباغه ای که از قبل آماده کردینو از تو جیبتون دربیارین بندازین تو بغل عروس خانم
۱۰-اگه اینکارا اثر نکرد معلومه بدشانس ترین ادم روی زمینین Big Grin.
من چند روزه عزیزی رو از دست دارم و داغ دارم.امروز بعد از یه مدت اومدم و این پستتون رو خوندم و خندیدم.دستتون درد نکنه که همیشه باعث شادی دیگران هستید.دیدم انگار کمی ناراحت شدید. مطمئن باشد شوخیاتون همیشه به دل همه میشنه و موندگار میشه.و نبودتون حس میشه .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: aatwo , Donna , farahnaz , narnia
ارسال: #۵۶
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۲:۱۴ ب.ظ
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
خدا بهتون صبر بده ان شالله که پس از این همیشه براتون شادی رقم بخوره.

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mahi_24 , aatwo , farahnaz , narnia
ارسال: #۵۷
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۲:۲۳ ب.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۱:۵۶ ب.ظ)mahi_24 نوشته شده توسط:  
(09 اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۵۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  تمام اینا فریبه گول نخورین Big Grin.
یه توصیه ایمنی اینکه هیچوقت با زنی که ازتون قویتره ازدواج نکنین چون زنای جدید دسته بزن دارن
چند سال پیش یه بوکسوره آمریکایی از زنش شکایت کرده بود که زنش میزنتش. دیگه وای به حال بقیه Big Grin.

نکات کنکوری جهت نجات دادن خود از مراسم خواستگاری:
۱-با کفش برین تو اتاق
۲-تا رسیدین بدون توجه به خانواده عروس برین رو مبل بشینین
۳-از اول مراسم تا اخر مراسم میوه پوست کنین بخورین
۴-دستتون همش تو ظرف شیرینی باشه. آخرسرم چند تا بذارین تو جیبتون
۵-از اول تا آخر مراسم زبونتونو بین دوتا لبتون قرار بدین تا خیال کنن منگلین
۶-چشاتونو چپ کنین زل بزنین تو چشه پدر زنه آیندتون
۷-موقع که عروس خانم چایی آورد ۲ تا چایی وردارین
۸-دست بزنین از قصد چاییا رو بریزین رو مبلا تا همون اول مادر زن آیندتون ازتون بدش یاد
۹-موقع صحبت با عروس خانم قورباغه ای که از قبل آماده کردینو از تو جیبتون دربیارین بندازین تو بغل عروس خانم
۱۰-اگه اینکارا اثر نکرد معلومه بدشانس ترین ادم روی زمینین Big Grin.
من چند روزه عزیزی رو از دست دارم و داغ دارم.امروز بعد از یه مدت اومدم و این پستتون رو خوندم و خندیدم.دستتون درد نکنه که همیشه باعث شادی دیگران هستید.دیدم انگار کمی ناراحت شدید. مطمئن باشد شوخیاتون همیشه به دل همه میشنه و موندگار میشه.و نبودتون حس میشه .
منم تسلیت میگم انشالا عزیزانتون همیشه سالم باشن

drink 8 glasses of water a day

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mahi_24 , farahnaz , narnia
ارسال: #۵۸
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۳:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۰۳:۳۹ ب.ظ، توسط fatima1537.)
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
(۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۱۱ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط:  
نقل قول: از آواتارتون معلومه کاملاSmile
؟
شاید زیادی شوخی کردم تو سایت.
یا حق.
ای بابا چرا یهو میاید شوخی میکنید بعد یهو جدی میشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.من نخواستم کنایه بزنم.دیدم آواتار خشن و جنگجویانه ای دارید منم گفتم آواتارتون گویای مطلب هست Smile بعدشم گفتم که دیگه دوره زمونه دامادهای جنگجو و جدی گذشته باید یکم لطیف تر و احساسی تر بود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: reyhaneh64 , navid-p , narnia , publin
ارسال: #۵۹
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۸:۰۶ ب.ظ
RE: داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
یه سوال فنی واسم پیش اومده دوستان؟
آخه یه دانشجوی بیکار واجبه ازدواج کنه؟؟Huh
حالا ازدواج دانشجویی باشه و پای مسایل عشقولانهHeartیه حرفی..!یه توجیحی!
اما آقاپسری که خرجشو باباش میده و.....
واقعا تواین شرایط لازمه؟؟؟؟؟Confused

تنها تعمق در کارهاست که می تواند ما را به جلو ببرد نه جمع کردن حقایق!
آلبرت انیشتین
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: hkarimi , zah3 , sepid , narnia , Maryam-X , fateme66 , باران سپهری
ارسال: #۶۰
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱, ۰۸:۴۶ ب.ظ
داستان خواستگاری به روایت سعید هاشمی!!!
به بعضی ها میگی چرا به ناموس مردم نگاه میکنی میگه دنبال ازدواجم .
میگی چرا با ناموس مردم دوست میشی میگه قصدم ازدواجه .
خودمونیم حالا اگر واقعا یه درصدی از اونها قصدشون ازدواج باشه تقریبا همه ما قبول داریم که این راهش نیست .

حالا تصور کنید یه جایی دخترها و پسرهای مجرد دور هم جمع بشن و با هم جلساتی رو برگزار کنن . اینجا همه دیگه خیالشون راحته که طرف متاهل نیست و هم قصد ازدواج داره . واقعا سخته ولی اگه روش کار بشه چیز خوبی از آب درمیاد .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: narnia


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  فراخوان داستان کوتاه fas ۱ ۳,۰۲۸ ۰۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۳ ق.ظ
آخرین ارسال: mehrad1011
  داستان های آموزنده Soheil ۶۳۰ ۱۰۸,۱۸۳ ۱۱ دى ۱۳۹۸ ۰۴:۵۷ ب.ظ
آخرین ارسال: dibasalehi
  نکات کنکوری روز خواستگاری Fardad-A ۳۷ ۳۵,۳۰۴ ۰۵ دى ۱۳۹۸ ۰۶:۳۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Behnam‌
Star کارگاه داستان نویسی دسته جمعی marvelous ۹ ۷,۴۳۷ ۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۰۶:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: marvelous
  [دانلود] جزوه درس کامپایلر دکتر سعید پارسا (دانشگاه علم و صنعت) Br2012 ۹ ۲۷,۱۳۵ ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ۰۲:۳۴ ب.ظ
آخرین ارسال: azad32
  داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی ) naserqw ۱۷ ۱۵,۵۲۴ ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: new1395
  روایت استادان دانشگاه شریف از سقوط هولناک آسانسور سلف/ ۲ ساعت در تاریکی و ترس بودیم H-Arshad ۴ ۱۳۷ ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ۰۷:۵۸ ب.ظ
آخرین ارسال: آیلا
Shocked داستان مانشت admin ۱۸۴ ۱۰۹,۸۳۳ ۱۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۳ ق.ظ
آخرین ارسال: Menrva
  چگونه در خواستگاری رستگار شویم؟! morweb ۰ ۱,۹۵۳ ۰۹ مهر ۱۳۹۴ ۱۰:۱۱ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  داستان و رمان HighVoltage ۲۱ ۱۵,۳۸۹ ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۰۷ ب.ظ
آخرین ارسال: mahyamk

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close