انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[αɾια]

خیلی خری اثتاد ://
تمام.

[reticent]

به آنها هم فکر کنید!

هنگامی که با زن و بچه ات به خوشی و شادی درسفر هستی و در فیسبوک راه به راه از زیبایی های گردشگری می نویسی و تصاویری فریبنده از مناظر مختلف منتشر می کنی به پدری فکر کن که سالهاست نتوانسته حتى خانواده اش را به حاشیه شهر ببرد.
وقتی از طراوت و شادابی دخترانه جوانی ات در اینستاگرام عکس می گذاری، به پسر جوان و مردی تنها هم فکر کن که عکس تو دلش را چنگ می زند و آشوب حسرت در جانش برپا می کند.
زمانی که خوش و خرم در یک رستوران یا کافی شاپ نشسته ای و از گرما و رنگ وسوسه انگیز غذای خود عکس می گیری و توی یک گروه خانوادگی تلگرامی منتشر می کنی که "همین حالا" و "جای شما خالی" واقعا به کسانی فکر کن که جایشان همیشه بر سر سفره های چرب و گرم خالی است و ماهها می گذرد تا بتوانند لقمه ای غذای خوشمزه بخورند یا یک ظرف بستنی یا یک فنجان هات چاکلت و اسپرسو بنوشند.
وقتی در این روزهای برفی کنار شومینه گرم ویلای خود نشسته ای و به رقص زیبای شعله ها نگاه می کنی و هشتگ آرامش و سکوت می زنی به یاد سارینای خردسال هم باش که از سرما یخ زد!
وقتی ماشین تازه ای خریده ای و توی ماشین می نشینی و در تویتر از لذت ماشین سواری می نویسی و تویت می کنی به یاد کسانی هم باش که هم سن و سال تو هستند و چیزی هم کمتر از تو ندارند اما به اندازه سالهای مشابه عمر تو باری از حسرت و دریغ بر دوش خاطره هایشان سنگینی می کند!
گاهی حواسمان نیست و بی آنکه بخواهیم زخمی بر دلی می نشانیم که بی سر و صدا از آن سوی سرمای خیابان دارد نگاهمان می کند وقتی در یک رستوران گرم نشسته ایم و به شادی و خنده هدیه هایمان را تقسیم می کنیم!
گاهی بدون آن که بخواهیم و تعمدی داشته باشیم آتشی در جانی می افروزیم وقتی فرزندمان را به شور و فریاد "بابا، بابا" در آغوش می کشیم و قدری آن طرف تر گوشهای خسته یک یتیم از درد تنهایی و غربت درد می کشد!
گاهی خودمان هم نمی فهمیم وقتی عکسهای رنگارنگ خواستگاری و عقد و عروسی مان را پشت سر هم می فرستیم و "من و عشقم، همین الآن" کنان از شادی لحظه هایمان خبر می دهیم چه سیل و طوفان و زلزله ای در دل یک دختر تنها برپا می کنیم که به هزار و یک دلیل مثل یتیم بودنش، مثل انتظار برای ازدواج خواهر بزرگترش، مثل مشکلات مالی پدرش برای تهیه جهیزیه و ... خواستگاری به سراغش نمی آید و بلکه هر سال سنش هم بالاتر می رود و امیدی به ازدواج ندارد!
وقتی در پیاده رو می گذریم و میوه ای شیرین و خوش طعم در دست داریم و گاز می زنیم، خودمان هم نمی فهمیم که ذره ذره اش را با نگاه حسرت و نجوای آه گرسنه ای از آن سوی خیابان فرو می بریم!
شاید سالها قبل می شد شادی ها را، داشتن ها را، خوش گذراندن ها را پشت دیوار خانه ها از چشم و گوش دیگران پنهان کرد، اما امروز با نفوذ دوربین های فضای مجازی به خصوصی ترین لحظات و خلوت ترین فرصت های زندگی چیزی از کسی پنهان نیست!
مراقب باشیم تا غبار حسرت دیگران بر امانت های زندگی مان ننشیند!
همسر خوب، فرزند دوست داشتنی و چهره زیبا امانت است. قدرت مالی و تن سالم امانت است -برای چندسال- و اگر می خواهیم این امانت ها از آسیب ها و دردها و محرومیت ها بیشتر مصون بمانند باید مراقب گرد و غبارهایی باشیم که به سرعت آسیب می رسانند.

محمدرضا زائرى

[αɾια]

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۱۱:۵۰ ق.ظ)kimya_r نوشته شده توسط:  خیلی خری اثتاد ://
تمام.

عوضش St&Pr خیلی عشقِ دمش گــرم
ایشالا هرچی از خدا میخواد بهش بده

[gogooli]

با این که دفاع چهارشنبه بود هنوز احساس خستگی می کنم از دفاع. یک ساعت و نیم فقط سوال و جواب بود.

[salam5]

خودشون توی یه شرایط مشابه که قرار گرفتن بدترین کار و کردن، ولی خارج از گود که هستن هی نصیحت میکنن بقیه رو
قصد بدی هم ندارن ها، کلن میگم
اینکه میگن خودمون تجربه نکنیم، از تجربه های دیگران استفاده کنید، گاهی شدنی نیست

[Happiness.72]

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۱۰:۴۱ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  اگه توی هیچی قوی نباشم، توی بحث داستان کردن و دلیل منطقی آوردن واسه اشتباهام و پیچوندنِ خودم و بقیه خیلی خوبم -_-

می تو

[αɾια]

ﻛﻴﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺳﺮ ﭘﻴﺮی پشیمون نشید
از زندگی باید لذت برد...
تا تو پیری حسرت به دل نمونیم !
"حسرت"
دل آدم‌ها رو ویرون می‌کنه
پس شاد باشید
و به دل خودتون زندگی کنید

[gogooli]

از دست خودم عصبانی ام. یه کاری کردم زحمات خودم رو بی اجر کردم.

[MarkLand]

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۰۲:۱۰ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  با این که دفاع چهارشنبه بود هنوز احساس خستگی می کنم از دفاع. یک ساعت و نیم فقط سوال و جواب بود.

مبارکهه!

[nlp@2015]

خوشبحالتون دفاع من شد دو هفته دیگه

[gogooli]

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۰۶:۵۸ ب.ظ)nlp@2015 نوشته شده توسط:  خوشبحالتون دفاع من شد دو هفته دیگه

ایشاا... موفق باشین

[αɾια]

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۰۲:۱۰ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  با این که دفاع چهارشنبه بود هنوز احساس خستگی می کنم از دفاع. یک ساعت و نیم فقط سوال و جواب بود.

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۰۶:۵۸ ب.ظ)nlp@2015 نوشته شده توسط:  خوشبحالتون دفاع من شد دو هفته دیگه

مبارکه مبارکه ،یه دستی هم رو سر ما بکشین هنوز مقاله پایه مونو پیدا نکردیم

[pioneer01]

من نمیدونم این چ حس مسخره‌ایه که وقتی همه چی درست میشه و نزدیک رسیدن به خواسته‌ات میشی میاد سراغ ادم که اصن مهم نیس و فک میکنی دیگه نمیخایش =ـ= +ـ+

---

جلوی استاد شت نگفته بودم که این توفیق هم حاصل شد :||

[αɾια]

(۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ۰۹:۴۶ ب.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط:  من نمیدونم این چ حس مسخره‌ایه که وقتی همه چی درست میشه و نزدیک رسیدن به خواسته‌ات میشی میاد سراغ ادم که اصن مهم نیس و فک میکنی دیگه نمیخایش =ـ= +ـ+

یه حس کرختی و بی اهمیتی به همه چیز زندگی ها بر باد داده این حسِ

[αɾια]

میگه ۱۵۲گیگ فیلم آموزشی دانلود کردم
زمان ما یه گیگ خیلی بود
برکت از حجم ها رفته