زمان کنونی: ۲۸ آبان ۱۴۰۳, ۰۲:۰۰ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۲۸۴۱
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۱۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
این چه مشکلیه که خوابالو و کسل باشی ولی خوابت نبره؟Dodgy

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , SepidehP
ارسال: #۴۲۸۴۲
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۳۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۵۷ ق.ظ)so@ نوشته شده توسط:  
(17 دى ۱۳۹۶ ۰۴:۴۲ ق.ظ)reticent نوشته شده توسط:  امشب در جریان بی‌خوابیم، کتاب "پستچی" چیستا یثربی رو خوندم! جالب بود!
____________________________________________
به قول یکی از دوستان: عجب!
پستچی داستان زندگی خوده نویسنده است منم دوستش داشتم Smile

بله.
اما فکرش دیوانه‌کننده‌ست.
اینکه زندگی با چیستا چه‌جوری تا کرد که اون دخترک ۱۸ ساله که نصفه‌شب تو جاده امام‌زاده داود با یک نقشه ساده می‌خواست فرداش در کمال باور و اطمینان به عقد علی دربیاد، بعد از پشت سر گذاشتن این سال‌ها با تمام اتفاقاتش، در آستانه ۵۰ سالگی بگه علی سال دیگه بازنشسته می‌شه، یک‌سال دیگه صبر می‌کنیم تا با آمادگی بیشتر وارد زندگی مشترک بشیم...
___________________________________
چقدر دلم گرفت وقتی گفت به‌خاطر پستچی، از طرف همه حتی مادرش طرد شد...
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , big cloud , diligent
ارسال: #۴۲۸۴۳
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۳۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۴۰ ب.ظ، توسط crevice.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۳۰ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط:  بله.
اما فکرش دیوانه‌کننده‌ست.
اینکه زندگی با چیستا چه‌جوری تا کرد که اون دخترک ۱۸ ساله که نصفه‌شب تو جاده امام‌زاده داود با یک نقشه ساده می‌خواست فرداش در کمال باور و اطمینان به عقد علی دربیاد، بعد از پشت سر گذاشتن این سال‌ها با تمام اتفاقاتش، در آستانه ۵۰ سالگی بگه علی سال دیگه بازنشسته می‌شه، یک‌سال دیگه صبر می‌کنیم تا با آمادگی بیشتر وارد زندگی مشترک بشیم...
___________________________________
چقدر دلم گرفت وقتی گفت به‌خاطر پستچی، از طرف همه حتی مادرش طرد شد...
بجای این تیپ کتابها، من موزیک ویدیوهایی مثل shake it off -Taylor Swift یا Happy -Pharrell Williams رو تجویز میکنم. Tongue

(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۱۰:۵۸ ق.ظ)kimya_r نوشته شده توسط:  مگه شما پلنگین که میخواد شکارتون کنه Undecided
تازه اظهار ناراحتی هم کرده Undecided
مثل اینه که شیر به آهو بگو ببخشید که تو نهار منی و میخوام بخورمت Undecided
پلنگ ک چ عرض کنم؛ احساس میکنم میخاد خرخره مو بجوه بس که این بشر خودش پیگیری کرد :| Big Grin ولی من کاری ندارم؛ دنبال بهانه بودم که بدست آوردم(بهم داد Undecided) Big Grin

(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۱۶ ب.ظ)nlp@2015 نوشته شده توسط:  این چه مشکلیه که خوابالو و کسل باشی ولی خوابت نبره؟Dodgy
یه کتاب دستت بگیر شروع کن به خوندن؛ وسط مسطای پاراگراف اول خوابیSmile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , αɾια , SepidehP , nlp@2015 , big cloud
ارسال: #۴۲۸۴۴
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۴۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۳:۱۹ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  
(17 دى ۱۳۹۶ ۰۳:۰۶ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  اگه اینقد که واسه خوب پرزنت کردن وقت گذاشته واسه کارایی که میگه وقت گذاشته باشه خوبه
بهش یاد دادند، خودش هم استعداد بازیگری خوبی داره. حتی صرفِ طراحی و نه ساخت همون پهباد عمودپرواز (مگه پهباد کلا نباید عمود پرواز باشه!؟) یه تیم مهندسی کامل با تخصص‌های مختلف می‌خواد، خودرو هم همینطور. ربطی به استعداد هم نداره.
چند تا اختراع به اسمش نوشتند که من عنوان هر کدوم رو سرچ کردم چیزی نبود؛ جوهر پخش‌کن، جوهر پاک‌کن، تایر پازلی، قایق جنگی!!!، پهباد، کنترل چندمنظوره تلویزیون و ...

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


در کل از الان تا اطلاع ثانوی از هر جنبنده‌ای شنیدید "به گفته‌ی خانواده‌اش می خواهد با اختراعاتش موجب کارآفرینی و اشتغال و ثروت برای ایران شود" شک نکنید کلاه‌بردار هست.
دمت گرم،
این که خیلی تابلو بود، پارسالم یکی دیگه لو دادی عالی بود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۲۸۴۵
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۱:۲۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۳۴ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  
(17 دى ۱۳۹۶ ۱۲:۳۰ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط:  بله.
اما فکرش دیوانه‌کننده‌ست.
اینکه زندگی با چیستا چه‌جوری تا کرد که اون دخترک ۱۸ ساله که نصفه‌شب تو جاده امام‌زاده داود با یک نقشه ساده می‌خواست فرداش در کمال باور و اطمینان به عقد علی دربیاد، بعد از پشت سر گذاشتن این سال‌ها با تمام اتفاقاتش، در آستانه ۵۰ سالگی بگه علی سال دیگه بازنشسته می‌شه، یک‌سال دیگه صبر می‌کنیم تا با آمادگی بیشتر وارد زندگی مشترک بشیم...
___________________________________
چقدر دلم گرفت وقتی گفت به‌خاطر پستچی، از طرف همه حتی مادرش طرد شد...
بجای این تیپ کتابها، من موزیک ویدیوهایی مثل shake it off -Taylor Swift یا Happy -Pharrell Williams رو تجویز میکنم. Tongue

از تجویزهای خوب شما ممنونم. Smile
اما من هرگز از خوندن این کتاب پشیمون نیستم و خیلی خوشحالم که بعد از بارها بی‌تفاوت از کنارش گذشتن بالأخره خوندمش.
این کتاب قصهٔ وقت‌گذران یک عشق زودگذر جوانی نبود.
شخصیت‌های این داستان واقعی هم از قضا تحصیلکرده، اهل فکر و در حرفه‌های خودشون بسیار موفق هستند.
اما تقدیر این بود که زندگی‌شون درس بزرگی رو به بقیه بده. که هر کس کتاب رو خونده باشه می‌گیردش.
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۲۸۴۶
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۱:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۱:۵۱ ب.ظ، توسط pioneer01.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۵۰ ق.ظ)salam5 نوشته شده توسط:  زندگی خوابگاهی یه اعصاب فولادی میخواد
حالا من دوست دارم زندگی خوابگاهی رو تجربه کنم، هیچوقت خوابگاهی نبودم (مرغ همسایه غازه Big Grin )
اما میگن من نمیتونم خوابگاه رو تحمل کنمConfusedSmile

(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۱۶ ب.ظ)nlp@2015 نوشته شده توسط:  این چه مشکلیه که خوابالو و کسل باشی ولی خوابت نبره؟Dodgy
'خستگی زیاد' و/یا 'فکر مشغول' نتیجه می دهد بی خوابی در عین خوابالو بودن. Confused
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: salam5 , nlp@2015 , sss , αɾια , SepidehP
ارسال: #۴۲۸۴۷
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۱:۴۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
جالب بود:

نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: salam5 , pioneer01 , crevice , SepidehP , nlp@2015 , diligent , so@ , WILL , ele
ارسال: #۴۲۸۴۸
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۲:۵۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بار الها ،
قدرتی عطا فرما که حداقل یک دور منابع امتحانی فردا را خوانده و بعد به مانشت روی بیاوریم..!

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , sss , RASPINA
ارسال: #۴۲۸۴۹
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۳:۰۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۲:۵۷ ب.ظ)kimya_r نوشته شده توسط:  بار الها ،
قدرتی عطا فرما که حداقل یک دور منابع امتحانی فردا را خوانده و بعد به مانشت روی بیاوریم..!
خدایا از اینا که میگه به ما هم بده Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , αɾια
ارسال: #۴۲۸۵۰
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۳:۱۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۱:۳۸ ب.ظ)pioneer01 نوشته شده توسط:  
(17 دى ۱۳۹۶ ۰۸:۵۰ ق.ظ)salam5 نوشته شده توسط:  زندگی خوابگاهی یه اعصاب فولادی میخواد
حالا من دوست دارم زندگی خوابگاهی رو تجربه کنم، هیچوقت خوابگاهی نبودم (مرغ همسایه غازه Big Grin )
اما میگن من نمیتونم خوابگاه رو تحمل کنمConfusedSmile
منم از همون اول دوست داشتم خوابگاهی باشم ولی کارشناسی نشد واسه همین ارشدو ترجیح دادم برم خوابگاه ولی الان بعد از گذشت دوسال دیگه خوابگاه و دوست ندارم. خیلی بستگی داره به خوابگاه و دانشگاهش. من تصوری که از خوابگاه داشتم خوابگاه های دانشگاه شیراز بود چون فقط محیط اونا رو کامل و به مدت زیاد دیده بودم، نمی دونستم ممکنه یه خوابگاه مث اینجایی که الان هستم باشه (بد نیستا ولی اونجوری نیست که راضی کننده باشه) واسه همین خیلی خوررد تو ذوقم و خسته شدم.

وقتی درباره تو حرف می زنم
صورتم را
دوست دارم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01
ارسال: #۴۲۸۵۱
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۴:۰۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۳:۱۵ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  خیلی بستگی داره به خوابگاه و دانشگاهش. من تصوری که از خوابگاه داشتم خوابگاه های دانشگاه شیراز بود چون فقط محیط اونا رو کامل و به مدت زیاد دیده بودم، نمی دونستم ممکنه یه خوابگاه مث اینجایی که الان هستم باشه (بد نیستا ولی اونجوری نیست که راضی کننده باشه) واسه همین خیلی خوررد تو ذوقم و خسته شدم.
کلا خوابگاه خزه؛
ولی مشکلی که بوده همینه که تصورات شما از خوابگاه، بهشت خوابگاها بوده! -_-
من صبح ب صبح با ی نگاه حسرت آلود از کنار همین خوابگاهای دخترا که وسط درختا بود توی پردیس اصلی رد میشدم ×_×
اصن من موندم تبعیض تا کجاها پیش رفته(پسرا خوابگاهشون سَرِ قله، بین صخره ها، دخترا وسط باغ و گل و بلبل) بعد هنوز کشور مارو دارن بخاطر تبعیض علیه زنان تحریم میکنن. فقط کافیه بیان همین چیزا رو ببینن؛ اونوقته که بهمون کامیون، کامیون پفک نمکی هم جایزه بدن!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP , Saman , αɾια , pioneer01 , RASPINA
ارسال: #۴۲۸۵۲
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۴:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۴:۳۲ ب.ظ، توسط SepidehP.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۴:۰۵ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  کلا خوابگاه خزه؛
ولی مشکلی که بوده همینه که تصورات شما از خوابگاه، بهشت خوابگاها بوده! -_-
من صبح ب صبح با ی نگاه حسرت آلود از کنار همین خوابگاهای دخترا که وسط درختا بود توی پردیس اصلی رد میشدم ×_×
آره منم همیشه حسرت موقعیت هم کلاسیای خوابگاهی مو میخوردمConfused بعد اونا هم دلشون می سوخت دعوتم میکردن بمونم پیش شونSmile
ولی فقط اونجا اینطوری نیستش که
خوابگاه های الزهرا هم دیدم خیلی خوب بودن مث شیراز
خوابگاه های دانشگاه شهید بهشتی م خوب بود
مثلا هم اتاقیامم اونجوری که از دانشگاه لرستان تعریف می کردن مث اینکه خوابگاه های اونجا هم خوب بوده و...

+ واقعا فکر میکنم تو بدترین خوابگاه ایران دارم زندگی می کنمConfusedConfusedConfused


(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۴:۰۵ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  اصن من موندم تبعیض تا کجاها پیش رفته(پسرا خوابگاهشون سَرِ قله، بین صخره ها، دخترا وسط باغ و گل و بلبل) بعد هنوز کشور مارو دارن بخاطر تبعیض علیه زنان تحریم میکنن. فقط کافیه بیان همین چیزا رو ببینن؛ اونوقته که بهمون کامیون، کامیون پفک نمکی هم جایزه بدن!

اتفاقا خیلی مهندسی شده جای پسرا رو انتخاب کردن. برا پسرا لازمه سر قله باشن چون ورزش و اینا زیاااد دوست دارن همین پیاده روی تا پایین همچین سرحال شون میکنه و بعدشم برگشتن سربالایی میدون تا خوابگاه (Undecided) آخرین بازمانده های انرژی رو اگه خدایی ناکرده تو بدنشون مونده باشه به در میکنه و کاملا خسته میرن که بخوابن Smile
حالا این وسط اگه کسی به اون انرژی باقی مونده احتیاج داشت و میخواست سیوش کنه میتونه از اون اتوبوس سبزا سوار شه.
میبینید که فکر همه جاشو کردن. دیگه امکانات بیشتر از این میخواید؟Sleepy

وقتی درباره تو حرف می زنم
صورتم را
دوست دارم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , RASPINA , crevice
ارسال: #۴۲۸۵۳
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۴:۳۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چی شد؟! Exclamation

نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , RASPINA
ارسال: #۴۲۸۵۴
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۶:۰۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۶:۰۸ ب.ظ، توسط Saman.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۷ دى ۱۳۹۶ ۰۴:۰۵ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  
(17 دى ۱۳۹۶ ۰۳:۱۵ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  خیلی بستگی داره به خوابگاه و دانشگاهش. من تصوری که از خوابگاه داشتم خوابگاه های دانشگاه شیراز بود چون فقط محیط اونا رو کامل و به مدت زیاد دیده بودم، نمی دونستم ممکنه یه خوابگاه مث اینجایی که الان هستم باشه (بد نیستا ولی اونجوری نیست که راضی کننده باشه) واسه همین خیلی خوررد تو ذوقم و خسته شدم.
کلا خوابگاه خزه؛
ولی مشکلی که بوده همینه که تصورات شما از خوابگاه، بهشت خوابگاها بوده! -_-
من صبح ب صبح با ی نگاه حسرت آلود از کنار همین خوابگاهای دخترا که وسط درختا بود توی پردیس اصلی رد میشدم ×_×
اصن من موندم تبعیض تا کجاها پیش رفته(پسرا خوابگاهشون سَرِ قله، بین صخره ها، دخترا وسط باغ و گل و بلبل) بعد هنوز کشور مارو دارن بخاطر تبعیض علیه زنان تحریم میکنن. فقط کافیه بیان همین چیزا رو ببینن؛ اونوقته که بهمون کامیون، کامیون پفک نمکی هم جایزه بدن!
والا خوابگاه من مثلا مالِ مهندسای مخابراتم که بود پر از آدمای موادی بگیر تا مشروبی و از هر مدل که فکرشو بکنید بود، و دلیل اصلی خیلی از پیشرفت نکردن هام رو در اون مدل خوابگاه میبینم.(چون واقعا به مرز دیوانگی منو برد)
خداشاهده یادمه یه سری ۴۰ روز توی دمای بین صفر تا ۱۰ درجه بودم، سه بار سرما خوردم، اما زنده موندم!!داستانشم طولانیه.امتحان میان ترم مدار منطقی که داشتم از بس لباس تنم بود یه فاصله ای بین مچ دستم و برگه های تمرینی افتاده بود که نمیذاشت چیزی رو تمرین کنم حتی.
یادمه به خودم آمپول سفتراک و دگزا و سایر بستگان که برای سرما خوبن تزریق کردم{تازه سفتراک میدونیدم چه دردی داره، دوبار تزریق کردم}،(البته اینم بگم از قبل از ورود به دانشگاه تزریقات بلدم، سرمم بلدم بزنم اگر مریض داشتیم بگیدBig Grin)-حالا آبجی گرامم پرستاره سایر مواردم داره کم کم یاد میدهTongue
البته جنبه های خوبی هم داشت اما به پای بچه های معتاد و دیوانه ش که نیمه شب از پنجره میومدن و تا صیح سیگار میکشیدن نمیرسید!!!
حالم بهم میوره حتی از اسم خوابگاه . . .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , crevice , RASPINA , Riemann , SepidehP
ارسال: #۴۲۸۵۵
۱۷ دى ۱۳۹۶, ۰۶:۲۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دوریت عادت میشه..

-
(عادت از نوع خوب)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ele


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۲۳۲ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۳۷,۵۷۹ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۲۹۱ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۶,۳۳۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۳۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۲۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۳۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۰۴ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۵۷۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۰۷ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close