امشب تو مسیرم با یک آقای خوب و متشخص ۱۰ ساله به اسم آقا سهراب هم کلام شدم.
بین صحبتامون ازم پرسید خاله چند سالته؟
گفتم ۲۴
یک مرتبه جا خورد!
با تعجب پرسید: تو ۲۴ سالته؟
پس الآن باید ازدواج کرده باشی.
.
.
.
سهراب:
من:
.
.
.
گفتم: مگه هر کس ۲۴ سالش شده باشه باید ازدواج کرده باشه؟
بعدشم بحث عوض شد خداروشکر. وگرنه مونده بودم چطور یک بچه ۱۰ ساله رو توجیه کنم.
_________________________________
دیگه فکر اینجاشو نکرده بودم که یک روز یک پسر بچۀ ۱۰ ساله با تعجب بهم بگه چرا تا حالا ازدواج نکردی؟!
چنان با تعجب سنمو گفت که ناخودآگاه احساس کردم ۱۰ سالی از سن ازدواجم گذشته!