زمان کنونی: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۰:۱۹ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۶۲۱۱
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۰۵:۵۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پیش به سوی آئین شب آخر سال خاص خودم! Smile
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless
ارسال: #۳۶۲۱۲
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۰۷:۱۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۷:۱۲ ب.ظ، توسط Riemann.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دقیقا ۱۰ روز میشه که هیچ کاری نکردم! فقط نشستم توی خونه و پشت لپتاپ، حتی از یه خیابون اون طرف تر هم نرفتم. ۱۰ روز عجیبی بود !

این آهنگ هم خیلی خوبه گوش کنید که ضرر نمیکنید !

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۶۲۱۳
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۰۸:۲۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آرزویی که لحظه ی سال تحویل ۹۵ کردم برآورده نشد , خدایا امسال آرزوی همه کسایی که از ته دلشون و با تمام وجود ی چیزی رو میخوان برآورده کن Heart
البته میدونم بعضی آرزوها conflict داره و نمیشه با هم برآورده بشن Big Grin فکر کنم آرزوی منم اینجوری بود ...
عید همتون مبارک باشه Heart

راهی به انتها هست؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone , Paraande
ارسال: #۳۶۲۱۴
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۰۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۰۹ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۴۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  از آهنگ های عشقولانه خوشم نمیاد. بعضیاش که دیگه تهوع آوره. Confused
مخصوصا آهنگای عاشقانه ای که خواننده (مرد) صداش نازکه

[تصویر:  433455_54528468-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%DA%A...%D8%B1.jpg]


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۶۲۱۵
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۰۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امشب تو مسیرم با یک آقای خوب و متشخص ۱۰ ساله به اسم آقا سهراب هم کلام شدم.
بین صحبتامون ازم پرسید خاله چند سالته؟
گفتم ۲۴
یک مرتبه جا خورد!
با تعجب پرسید: تو ۲۴ سالته؟
پس الآن باید ازدواج کرده باشی.
.
.
.
سهراب: Huh
من: Big Grin
.
.
.
گفتم: مگه هر کس ۲۴ سالش شده باشه باید ازدواج کرده باشه؟ Shy
بعدشم بحث عوض شد خداروشکر. وگرنه مونده بودم چطور یک بچه ۱۰ ساله رو توجیه کنم. Blush
_________________________________
دیگه فکر اینجاشو نکرده بودم که یک روز یک پسر بچۀ ۱۰ ساله با تعجب بهم بگه چرا تا حالا ازدواج نکردی؟!
چنان با تعجب سنمو گفت که ناخودآگاه احساس کردم ۱۰ سالی از سن ازدواجم گذشته! Tongue
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , nlp@2015
ارسال: #۳۶۲۱۶
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۱۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۰۹ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  امشب تو مسیرم با یک آقای خوب و متشخص ۱۰ ساله به اسم آقا سهراب هم کلام شدم.
بین صحبتامون ازم پرسید خاله چند سالته؟
گفتم ۲۴
یک مرتبه جا خورد!
با تعجب پرسید: تو ۲۴ سالته؟
پس الآن باید ازدواج کرده باشی.
.
.
.
سهراب: Huh
من: Big Grin
.
.
.
گفتم: مگه هر کس ۲۴ سالش شده باشه باید ازدواج کرده باشه؟ Shy
بعدشم بحث عوض شد خداروشکر. وگرنه مونده بودم چطور یک بچه ۱۰ ساله رو توجیه کنم. Blush
_________________________________
دیگه فکر اینجاشو نکرده بودم که یک روز یک پسر بچۀ ۱۰ ساله با تعجب بهم بگه چرا تا حالا ازدواج نکردی؟!
چنان با تعجب سنمو گفت که ناخودآگاه احساس کردم ۱۰ سالی از سن ازدواجم گذشته! Tongue
حرفش حق بوده.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۶۲۱۷
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۲۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
الآن که بیشتر فکر می کنم می بینم حق داره.
یادمه من خودم هم وقتی که هم سن و سال سهراب بودم هر وقت اسم یک فرد ۲۴ ساله میومد (خصوصا خانم ۲۴ ساله) ناخودآگاه تو ذهنم متأهل فرض می کردمش.
بچه که بودیم چه چیزا که واسه مون جالب نبود!!!
اونموقع که دلم می خواست عروس شم شرایطشو نداشتم! حالا هم که شرایطشو دارم دلم نمی خواد!
ای روزگار...

(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۱۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(29 اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۰۹ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  امشب تو مسیرم با یک آقای خوب و متشخص ۱۰ ساله به اسم آقا سهراب هم کلام شدم.
بین صحبتامون ازم پرسید خاله چند سالته؟
گفتم ۲۴
یک مرتبه جا خورد!
با تعجب پرسید: تو ۲۴ سالته؟
پس الآن باید ازدواج کرده باشی.
.
.
.
سهراب: Huh
من: Big Grin
.
.
.
گفتم: مگه هر کس ۲۴ سالش شده باشه باید ازدواج کرده باشه؟ Shy
بعدشم بحث عوض شد خداروشکر. وگرنه مونده بودم چطور یک بچه ۱۰ ساله رو توجیه کنم. Blush
_________________________________
دیگه فکر اینجاشو نکرده بودم که یک روز یک پسر بچۀ ۱۰ ساله با تعجب بهم بگه چرا تا حالا ازدواج نکردی؟!
چنان با تعجب سنمو گفت که ناخودآگاه احساس کردم ۱۰ سالی از سن ازدواجم گذشته! Tongue
حرفش حق بوده.

وا!
آقای black؟
از شما انتظار نداشتم! Big Grin
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless
ارسال: #۳۶۲۱۸
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۲۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۲۰ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  وا!
آقای black؟
از شما انتظار نداشتم! Big Grin
اتفاقا منم از شما انتظار نداشتم. تو تجرد چه فضیلتی هست؟


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , blx
ارسال: #۳۶۲۱۹
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۳۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(29 اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۲۰ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  وا!
آقای black؟
از شما انتظار نداشتم! Big Grin
اتفاقا منم از شما انتظار نداشتم. تو تجرد چه فضیلتی هست؟

حقیقتشو بخواید هیچی.
اما به نظر من ازدواج فقط به منطق بستگی نداره. بلکه ارتباط مستقیمی با قلب آدم داره.
منظورم اصلا به ازدواج با عشق و بدون منطق نیست. نه.
قطعا باید آدم دربارۀ مهم ترین تصمیم زندگیش منطقی تصمیم بگیره.
اما آیا فقط منطق میتونه میل و رغبت به زندگی مادام العمر با یک فرد رو ایجاد کنه؟
شما رو نمیدونم، اما جواب خود من منفیه.
به نظر من تا اونی که باید بیاد، نیاد، میل به ازدواج اونطور که باید تو آدم زنده نمیشه.
آدم ممکنه (شما بخونید قطعا) از جنبه های مختلف نیاز به ازدواج رو احساس کنه اما در عین حال رغبتی به ازدواج با هر فردی رو نداشته باشه. حتی اگر اون فرد آدم مناسبی باشه.
نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه!
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , Paraande , sss , blx
ارسال: #۳۶۲۲۰
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۴۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۳۰ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  حقیقتشو بخواید هیچی.
اما به نظر من ازدواج فقط به منطق بستگی نداره. بلکه ارتباط مستقیمی با قلب آدم داره.
منظورم اصلا به ازدواج با عشق و بدون منطق نیست. نه.
قطعا باید آدم دربارۀ مهم ترین تصمیم زندگیش منطقی تصمیم بگیره.
اما آیا فقط منطق میتونه میل و رغبت به زندگی مادام العمر با یک فرد رو ایجاد کنه؟
شما رو نمیدونم، اما جواب خود من منفیه.
به نظر من تا اونی که باید بیاد، نیاد، میل به ازدواج اونطور که باید تو آدم زنده نمیشه.
آدم ممکنه (شما بخونید قطعا) از جنبه های مختلف نیاز به ازدواج رو احساس کنه اما در عین حال رغبتی به ازدواج با هر فردی رو نداشته باشه. حتی اگر اون فرد آدم مناسبی باشه.
نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه!
به نظر من این حرف احساسی و غیر منطقیه. از همون حرفایی هست که به قول ما پسرا با بالا رفتن سن دختر و منطقی شدن، میذاره کنار.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann
ارسال: #۳۶۲۲۱
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۴۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(29 اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۳۰ ب.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  حقیقتشو بخواید هیچی.
اما به نظر من ازدواج فقط به منطق بستگی نداره. بلکه ارتباط مستقیمی با قلب آدم داره.
منظورم اصلا به ازدواج با عشق و بدون منطق نیست. نه.
قطعا باید آدم دربارۀ مهم ترین تصمیم زندگیش منطقی تصمیم بگیره.
اما آیا فقط منطق میتونه میل و رغبت به زندگی مادام العمر با یک فرد رو ایجاد کنه؟
شما رو نمیدونم، اما جواب خود من منفیه.
به نظر من تا اونی که باید بیاد، نیاد، میل به ازدواج اونطور که باید تو آدم زنده نمیشه.
آدم ممکنه (شما بخونید قطعا) از جنبه های مختلف نیاز به ازدواج رو احساس کنه اما در عین حال رغبتی به ازدواج با هر فردی رو نداشته باشه. حتی اگر اون فرد آدم مناسبی باشه.
نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه!
به نظر من این حرف احساسی و غیر منطقیه. از همون حرفایی هست که به قول ما پسرا با بالا رفتن سن دختر و منطقی شدن، میذاره کنار.

شما مختارید هرطور که دوست دارید فکر کنید.
اما اکیدا بهتون توصیه می کنم افکار یک خانم رو با منطق مردونه تون نسنجید.
به جواب درستی نمی رسید.
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , stateless , shayesteNEY , blx
ارسال: #۳۶۲۲۲
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۰:۵۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نمیدونم این چه چیزیه که جا افتاده تو جامعه‌ی ما که بالا رفتن سن دخترو انگار یه چیزه خیلی بد میدونن و دختر که سنش بالا رفت مثلا بالای ۳۰ انگار چی میشه دیگه باید قبول کنه همه چیو! از خیلیا آدم میشنوه اینارو. واقعا مگه چقد فرق هست الان بین دخترو پسر . دخترا هم الان مثل پسرا درس میخوننو میتونن خودشون کار کننو زندگیشونو بگذرونن. واقعا ذهنیت بدی جا افتاده

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: shahraz , 10:30 , Beautiful But , codin , Milestone , James Sullivan , *tarannom* , Paraande , sss , stateless , ele , blx
ارسال: #۳۶۲۲۳
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۱:۱۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۱۳ ب.ظ، توسط codin.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خداییش اگر ازدواج اینجور بود که دو طرف میرفتن عقد میکردن بعدش یک خونه اجاره میکردن یکم وسیله میریخت توش زندگی میکردن چقدر خوب بود دوتایی زندگیو میساختن مثل شیر پشت هم بودن به هم کمک میکردن. الان ازدواج چی شده. همه چی سطحی شده. پسرا سطحی شدن. دخترا سطحی شدن. توی شهر مسابقه آرایش و عمل راه انداختن. خداییش آدم مریم میرزا خانیو میبینه عشق میکنه صفا میکنه. یه سرچی بزنید عکساشو ببینید. ساده ساده ساده. حالا توی ایران دختره یه جوری راه میره ناز و اداشو تریلی نمیتونه بکشه.
دروغ چرا بگم. من به عنوان یک پسر وقتی توی خیابون اینارو میبینم خوشمم میاد زیبایی جذابه دیگه ولی باز با خودم فکر میکنم دلم میسوزه. استقلال را از دخترامون گرفتن شدن شبیه عروسک باربی که باید یک روزی یکی بیاد و بخرتش... دخترامون قوی و زرنگ نیستن . پسرامونم نیستن ولی دخترا بیشتر به چشم من میاد شاید چون خودم پسرم.

راستی سال نو مبارک همه دوستان مانشتی باشه ایشالا توی سال جدید به خواسته هاتون برسید مخصوصا کنکوری ها هم به خواسته هاشون برسن Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: nlp@2015 , shahraz , Milestone , James Sullivan , *tarannom* , Paraande , khayyam , Happiness.72 , blx
ارسال: #۳۶۲۲۴
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۱:۱۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۱۱:۱۱ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  خداییش اگر ازدواج اینجور بود که دو طرف میرفتن عقد میکردن بعدش یک خونه اجاره میکردن یکم وسیله میریخت توش زندگی میکردن چقدر خوب بود دوتایی زندگیو میساختن مثل شیر پشت هم بودن به هم کمک میکردن.

خب من به شخصه دور و اطراف خودم (بین فامیل و دوستام) هر چی ازدواج دیدم اینطوری بوده.
______________________________
من یک مقدار تو این مسائل اطلاعاتم کمه. مگه بقیه چه جور ازدواج می کنن؟ چه جوری زندگی می کنن؟ Huh
______________________________
راستی! مگه میشه صرفا به خاطر ظاهر و یا ثروت کسی باهاش ازدواج کرد؟ مگه عقل آدم قبول می کنه؟ Huh
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: codin , stateless
ارسال: #۳۶۲۲۵
۲۹ اسفند ۱۳۹۵, ۱۱:۳۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۱۴ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  گاهی یه سری از توصیه‌ها یا علاقه‌مندی‌ها خصوصا اگه از طرف افرادی که دوستت دارن (مثل خانواده) و به دیدگاه احتمالا مبتنی بر عرف و تجربه شخصی خودشون آینده‌نگرانه هست، ممکنه آدم رو به سمت انجام کارهای متضاد هدایت یا وسوسه کنه، مثلا اعتقاد دارن که مسیری که رفتم و دارم می‌رم یا مثلا چیزهایی که تو ذهنم برای درآمدزایی هست رو نمی‌شه به صورت قاطع در مورد آینده‌دار بودن یا نبودنش نظر داد (چون ملموس نیست) و اگه استخدام یه نهادی بشی مثلا امنیت شغلی، بیمه و بازنشستگی داری و می‌تونی هم این جنبه ماجرا رو نگه داری و هم اهدافت خودت رو پیش ببری، در صورتی‌که به نظرم افرادی که دنبال امنیت شغلی هستن معمولا آدم‌های ترسو و محافظه‌کاری هستن و شخصا ورود به این نوع سیستم‌های عموما سیکل‌محور رو نقطه پایان آرزوهام می‌دونم.

از طرفی اینطور کارها از نظرم مثل باتلاقی می‌مونن که وقتی بری توش دیگه خیلی زمان برای رویاپردازی و دیوونه‌بازی (: در اختیار نداری و از اونجا که قدرت ریسک و افزایش نیاز به امنیت مالی با افزایش سن رابطه مستقیم داره و با توجه به نیازهای متفاوت دهه سوم زندگی (احتمالا)، بازگشت‌پذیری به نقاط اولیه هم در صورت پشیمونی و میل به جایگزینی مسیر قبلی تقریبا ناممکن می‌شه. بنابراین یه فردی مثل من ممکنه ترجیح بده StartUp خودش رو حتی با شیب منطقی و ملایم‌تری پیش ببره و درآمد خیلی کمتری داشته باشه ولی در عوض همیشه عاشق خودش باقی بمونه؛

ولی یه موضوعی که گاهی منو وسوسه به انجام کارهای زیگزاگی می‌کنه اینه که خانواده تمایل دارن تو این سن کارهایی رو انجام بدم که با خواسته‌هام سازگاری نداره، البته اصراری ندارن اما مثلا دوست دارن بتونم الان یه ماشین مدل بالای شاسی بلند بخرم! (: یا مثلا حداقل از اون دوستم که با لیسانس تو استخدامی مخابرات قبول شد و تو اضافه‌کاری‌هاش هم در حد بی‌هوش شدن تا شب تدریس خصوصی توی n حوزه مختلف غیرتخصصی داره درآمد کمتری نداشته باشم. خب اگه آدم بخواد وارد کارهای اقتصادی بشه بالاخره یه جوری خودش رو وارد می‌کنه، مثلا اگه من تو همین یه هفته مشغول به فروش گل سنبل، سبزه و ماهی قرمز می‌شدم مطمئنم درآمد یه سالم رو یه جا درمی‌آوردم! Big Grin از طرف دیگه حتی اگه بخوام توی رشته خودمون و حالا یه بحثی مثل طراحی وب یا App نگاه صرفا اقتصادی و بازاری داشته باشم احتمالا به یه آدم عمومی و درجه سوم توی چند مهارت مختلف تبدیل می‌شم و این یعنی پشت پا به بخش بزرگی از راهی که تو طول این مدت طی شد.
البته یک بحثی هست که برای همون کارهایی که "هدف اصلی" هستند هم نیاز به سرمایه و پشتیبانی مالی هست. کارهای زیگزاگی زودبازده که آدم را خیلی هم درگیر نکنه میتونه از این نظر به کمک فرد برای هدف اصلی اش بیاد. البته اگر از نظر مالی مشکلی نداشته باشی ممکنه نیازی بهش پیدا نکنی.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۵۶۲ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۶۸۴ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۰۱۳ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۴ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۴۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۵۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close