انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[delete4all]

نقل قول: خب این حرفا به کنار ...

شما فرض کنید دختر از پسر خواستگاری کنه. بعد از مدتی که با هم زندگی کنند، پسره هر کاری بکنه ( ببخشیدا هر غلطی که دلش میخواد بکنه ) ، دختره می تونه بهش اعتراض کنه که فلان کارو نکن، یا فلان رفتارت درست نبود یا .... ؟!!

تا دختره بخواد اعتراض کنه، پسره می گه خودت اومدی خواستگاری من، می خواستی می رفتی سراغ یکی دیگه !!
می گه من همینی ام که می بینی ... کی گفت با من ازدواج کنی؟!

اون وقته که دختره هیچ حرفی برای گفتن نداره و محکوم به پذیرش انتخابِ اشتباه خودشه و هیچ کاری از دستش ساخته نیست و باید بگه: "خودم کردم که لعنت بر خودم باد ..."

سلام
این استدلالم اصلا درست نیست!
اینم باز شد همون عرف، اونم یه عرفی که تازه بین بقیه عرف ها هم نسبیت داره چه برسه به کلیت
آخه اگه یکی بخاد کار خلافی کنه چه دختر خواستگاری کنه چه پدره پسر و چه خود پسر هیچ فرقی نمیکنه فقط نحوه دفاع از کار اشتباهش فرق میکنه ( خمگه من خواستگاری کردم یا اومدم دنبالت؟ مگه من اینو خواستم که برام گرفتینش!؟ مگه من چه کردم؟ یا مگه خودت حالا چی هستی که انتظار فلان داری و ...) یعنی فقط نوع دلیل و بهونه و لاپوشونی فرق میکنه نه کلیت موضوع!

ببین این موضوع کلا درباره آدم هیچ مشکلی نداره، خدا کنه جفت طرف فهم درک و شعور و.. رو داشته باشه بقیش فرق نمیکنه خاله معرفی کنه عمه معرفی کنه خودش پیدا کنه اینجور بشه اونجور بشه اینا همش بهونست برای رسیدن

بله خوب اینم باید در نظر گرفت این دوره و زمونه خیلی اوضاش داغونه.. عجییب فرق کرده همه چیز هممه چیز

[RangiRangi]

.
من هر چقدر سعی کردم خلاصه توضیح بدم منظورم رو برسونم ولی انگار گوینده خوبی نیستم و مجبورم مفصل دیدگاهمو توضیح بدم. پیشاپیش از طولانی بودن این پست ازتون معذرت میخوام.

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹ ق.ظ)arshad_95 نوشته شده توسط:  بحث خواستگاری پسر از دختر، همین طور الکی تبدیل به عرف نشده و بدون استدلال منطقی و عقلی نیست که ما از پیش خودمون یک نظریه ی تازه در موردش بدیم...

باز هم میگم تو یه دفاع مذهبی من دلیل مذهبی خواستم. نمیشه که هر چی خوشایند ما هست رو نسبت بدیم به مذهب و بگیم مذهب اینو گفته.
دلیل مذهبی دارید؟ اگه دلیلتون مذهبیه مایلم بشنوم.
اتفاقا دیروز عرض کردم خدمت یکی از دوستان.. و یک مثال دیگه آوردم که تفاوت بین عرف و مذهب رو نشون بدم.
ببینید چند همسری آقایون تو مذهب ما منع نشده (با رعایت عدالت و..) ولی عرف ما این رو نمیپسنده مگر در موارد خاص که باز هم تو همین موارد خاص، هست آدمایی که سرزنش کنند. حالا شما میتونید همین چند همسری رو که همه شرایط مذهبیش هم رعایت شده با مذهب رد کنید چون خلاف عرف ماست؟
این هم عین همونه. خواستگاری دختر از پسر از نظر مذهب منع نشده و اتفاقا ازدواج و فراهم کردن شرایط ازدواج توصیه شده. جایی هم گفته نشده که فراهم کردن شرایط ازدواج اول از طرف دختر باشه یا پسر..

اتفاقا همین مورد استثنایی که گفتید رو دیروز میخواستم بنویسیم
نمیشه شخصیت کسی رو با ایشون مقایسه کرد و کسی رو به مانند ایشون در نظر گرفت که مقام پیامبر نه این دنیا نه اون دنیا با هیچ انسان عادی قابل مقایسه نیست.. ولی هستند جوانان امروزی هم که شیفته پیامبر و آل پاک ایشون هستند و الگوی زندگیشون این خانواده است و اتفاقا بین همه هم به خوبی و پاکی معروفند.. پس چرا تو این مورد دختر امروزی که عاشق چنین پسر امروزی میشه نمیتونه علاقه اش رو بیان کنه و برچسب هم میخوره گاهی وقت ها از طرف اجتماع؟
خب ممکنه بعضی ها هم بگن شرایط زندگی اعراب اون دوره با ایران ما فرق داشت. ممنون از این دوستمون که این مثال رو در مورد ایران خودمون آوردن که قبلا عرف بود. بد نبود.اینکه دیگه یه کشور دیگه نیست؟ تاریخ کشور خودمونه. رودابه و تهمینه هم که استثنا هم نبودن و مثل همه ما دخترای ایرانی بودند. اینی که الان جامعه ما دید بدی در مورد این اتفاق دارند عرفی که بعدا به وجود اومده و باز هم میگم معلوم نیست تا چند سال دیگه هم این عرف باقی بمونه

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۴۲ ق.ظ)sss نوشته شده توسط:  در شاهنامه رودابه با واسطه و تهمینه مستقیما پیشنهاد ازدواج رو مطرح می کنن، حداقل در بازه ای از تاریخ عرف با این موضوع مخالفتی نداشته

،

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹ ق.ظ)arshad_95 نوشته شده توسط:  تا دختره بخواد اعتراض کنه، پسره می گه خودت اومدی خواستگاری من، می خواستی می رفتی سراغ یکی دیگه !!
می گه من همینی ام که می بینی ... کی گفت با من ازدواج کنی؟!

اون وقته که دختره هیچ حرفی برای گفتن نداره و محکوم به پذیرش انتخابِ اشتباه خودشه و هیچ کاری از دستش ساخته نیست و باید بگه: "خودم کردم که لعنت بر خودم باد ..."

به این مکالمه توجه کنید:
دختر: من همینم که هستم.خودت اومدی خواستگاریم. میرفتی سراغ یکی دیگه. مگه مجبورت کردم؟ این همه دختر چرا منو اومدی بدبخت کردی؟
پسر: من تو رو نشناختم اومدم خواستگاریت. تو چشاتو باز میکردی میدیدی منم همینم که هستم. مگه من مجبورت کردم با من ازدواج کنی؟ الان هم نمیخوای بسم الله ... راه باز جاده دراز!!

فرقی کرد؟ الان مثلا یعنی دل دختر خنک شد و حرفی برای گفتن داره؟ یعنی محکوم به پذیرش اشتباه خودش نیست؟ یعنی دیگه نمیگه خودم کردم که لعنت بر خودم باد؟
ازدواج یک «سند» داره و سند به معنی «شراکت»ه! عشقی باشه باید قبل اون امضا باشه حتی شده یک ثانیه قبل از اون امضا عاشق هم بشند .. چون بعد اون امضا همه چی شراکته حتی خود همین عشق.. تو سختی و مشکلات و مریضی و سلامتی و پولداری و بی پولی خوشبختی و بدبختی و ... هر دو شریکن! وقتی تو این سند امضا زده شد دیگه مهم نیست کی اول پیشنهاد داد و کی قبول کرد تو سند ازدواج هم این جایی ذکر نمیشه.. دیگه ازدواج کردند و تموم.. شریک زندگی و عمر هم شدند. هر دو پای سود و زیانش باید باشند و با هم برای یه زندگی خوب تلاش کنند..و اگر اون ازدواج، ازدواج موفقی نباشه همین حرف ها یک جور دیگه رد و بدل میشه بین طرفین.

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹ ق.ظ)arshad_95 نوشته شده توسط:  بدون استدلال منطقی و عقلی نیست که ما از پیش خودمون یک نظریه ی تازه در موردش بدیم...

ببینید دوست خوب من.. همه این حرف های شما رو من خوب درک میکنم چون خودم هم یک دخترم که تو این جامعه زندگی میکنم. و قبلا هم گفتم خودم این کار رو نمیکنم به دلایلی که گفتم و همینطور دلایلی که نگفتم. ولی منطقی که بر مبنای احساسات و تئوری های اشخاص باشه اسمش منطق نیست و یا حداقل من این منطق رو قبول ندارم. چیزی که توی سند ازدواج نباشه یا چیزی که قانون و همینطور مذهب اون رو رد نکرده باشند، منطقی هم نیست حرفمون. من و شما که نمیتونم به دلخواه خودمون آزادی ها و اختیاراتی که قانون و مذهب به بقیه میدن رو رد کنیم و زیرسوال ببریم. اگر باز هم فکر میکنید نظرتون منطقیه برای من یک دلیل منطقی و قانع کننده قانونی از یکی از بندهای قوانین فعلی ایران و یا یک آیه قرآن ویا حدیث معتبر بیارید که اجازه ابرازعلاقه دختر به پسر و تمایل به ازدواج تمایل با اون رو رد کرده باشه. (تاکید میکنم حدیث معتبر که خود اعتبار حدیث کلی شرایط داره که تو کتاب های مذهبی مراجع شرایط اعتبار حدیث و جعلی نبودنش آورده شده)
################################################################################​#

.

---

(۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۱۲ ب.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط:  امروز تولدم بود , ی روز معمولی مثل روز های دیگه
فقط ی ذره دلتنگیم بیشتر بود , دو سه تا خاطره هم ...

تولد هیچ وقت یه روز معمولی نیست..
مثل روز اول بهار تو تقویم خورشیدی.. یه شروع تازه است که میشه پرونده یه سال رو بست و از نو شروع کرد و امید به تغییر شرایط داشت.
تولد حتی وسط زمستون هم باشه مثل روز اول بهاره.
شروع جدیدتون مبارک .. سال تولدیتون، سال خوبی باشه براتون .. دلتنگی ها کمتر باشه و خاطره های خوب بیشتری تو ذهنتون نقش بگیره

[stateless]

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۴۴ ق.ظ)moslem73421 نوشته شده توسط:  ...
- ببین مرتضی . . . . – مرتضی چی؟ تو عاشق استاد ۱۵ سال پیشتی من الانشو میبینم عوض شده علی من دارم بهت میگم – همه عوض شدن ، تو کیو میشناسی هنوز مثل ۱۵ سال پیشش باشه – تو . . .

خودشه... خیلی ممنون. همین دو خط آخرش منظورم بود. قبلیهاش خیلی بحث برانگیز میشه! ولی آخرش میگه که: خوبه که عوض نشدم...؟ نه؟ دیگه حافظه در همین حد یاری کرد! خیلی سال پیش دیده بودم این فیلم رو. شما هم از حفظ که ننوشتید قطعاً؟

حالا اینجا بحثِ تغییر، بعد از ۱۵ ساله، من میگم ممکنه در ۲-۳ سال هم آدم کلی تغییر کنه. اینجا بحثِ بد شدنِ آدمهاست، ولی کاش همه رو به خوبی تغییر کنن. ولی واقعاً میشه کسی تغییر نکنه؟

[moslem73421]

.....

[arshad_95]

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۲۷ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  ولی هستند جوانان امروزی هم که شیفته پیامبر و آل پاک ایشون هستند و الگوی زندگیشون این خانواده است و اتفاقا بین همه هم به خوبی و پاکی معروفند.. پس چرا تو این مورد دختر امروزی که عاشق چنین پسر امروزی میشه نمیتونه علاقه اش رو بیان کنه و برچسب هم میخوره گاهی وقت ها از طرف اجتماع؟

......


به این مکالمه توجه کنید:
دختر: من همینم که هستم.خودت اومدی خواستگاریم. میرفتی سراغ یکی دیگه. مگه مجبورت کردم؟ این همه دختر چرا منو اومدی بدبخت کردی؟
پسر: من تو رو نشناختم اومدم خواستگاریت. تو چشاتو باز میکردی میدیدی منم همینم که هستم. مگه من مجبورت کردم با من ازدواج کنی؟ الان هم نمیخوای بسم الله ... راه باز جاده دراز!!

قبل از این که پاسخ بدم اینو مد نظر قرار بدین که اومدین توی این سایت (مانشت ) این سؤالتون رو مطرح کردید و من و امثال من که تخصص آنچنانی در مورد این مسائل نداریم، طبیعتا پاسخ قانع کننده ای شاید دستگیرتون نشه.

بهتره برای پاسخ سؤالتون با شماره هایی مثل ۰۹۶۴۰ (مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی) یا شماره ی ۰۵۱۳۲۰۲۰ ( کارشناسان آستان قدس) تماس بگیرید و بپرسید.


در مورد دو تا مورد بالا رو که مطرح کردید توی صحبت هاتون ... خیلی خلاصه عرض کنم که:
اگر پسری که به پاکی معروفه و جوان شایسته ای هست، اتفاقا چه خوبه که قوم و خویشان پا در میانی کنند... ( دقت کنید منظور این که به صورت غیر مسقیم باشه نه این که دختره بره صاف رو در رو بگه .... این که دیگه به خاطر حفظ شأن و کرامت زن، جای توضیح نداره و واضحه )

از طرفی، بر کسی پوشیده نیست که احساسات دختر خیلی حساستره تا پسر....
هستند پسرهایی که برای خواستگاری از چند جا جواب نه شنیده اند و باز رفتن خواستگاری یه نفر دیگه... تا بالأخره بله رو گرفتن.
ولی دختر اگر جواب نه بشنوه، شاید افسردگی بگیره و به قول خودتون بهش برچسب بزنن! ( اگرم دختری بود که روحیه ی مردونه داشت که به نظرم مشکل داره و باید بره پیش راونشناس خودشو درمان کنه)

به هر حال گفتم اگر واقعا دنبال پاسختون هستید، باید از کارشناس مربوطه بپرسید
به همین خاطر من به همین مقدار بسنده می کنم و بیشتر بحث رو دنبال نمی کنم.

آرزوی موفقیت و خوشبختی برای همه دارم

[RASPINA]

(۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۰۸ ق.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  شما که این کار رو «درست» نمیدونید، نظرتون در مورد خواستگاری حضرت خدیجه(س) از حضرت محمد(ص) چیه؟ و همینطور نظرتون در مورد قبول این خواستگاری از طرف پیامبر(ص)؟

آخه این چه توجیهیه که مدام میگن حضرت خدیجه از پیامبر خواستگاری کرد ما هم بریم از فلان پسر خواستگاری کنیم
حضرت خدیجه رفته از پیامبر خدا خواستگاری کرده نه از یه آدم معمولی

نمی دونم کی همین را باب کرد که یه دختر می تونه بره خواستگاری کسی که میخواهدش.خدایی فکر کنید برید به روشی که یه پسر خواستگاری میکنه شما هم خواستگاری کنید
مثلا اولش یه کم صداتون بلرزه بعد کم کم سر صحبت را باز کنید و آدرس خونه اشون را بگیرید تا با یه بزرگتری و گل و شیرینی برید خواستگاری
اصلا آدم آب میشه .......
نیازی نیست که مستقیم خواستگاری بشه

[RangiRangi]

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۱۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  آخه این چه توجیهیه که مدام میگن حضرت خدیجه از پیامبر خواستگاری کرد ما هم بریم از فلان پسر خواستگاری کنیم
حضرت خدیجه رفته از پیامبر خدا خواستگاری کرده نه از یه آدم معمولی

من از جایی از «ما» حرف زدم و گفتم ما هم بریم خواستگاری؟! :| من کی از اول شخص جمع استفاده کردم تو حرف هام؟
بماند که دوستان مخالف با همین ابراز غیرمستقیم هم مشکل داشتن!
چند بار باید سوالم رو مطرح کنم اون همه توضیح هم دادم باز دوباره همین جواب تکراری برای چندمین بار خوندم! جواب سوال من نظر شخصی بقیه نیست.. خیلی رک بگم به من چه ربطی داره شمای ِنوعی دوست دارید از پسری خواستگاری کنید یا نه یا به بقیه چه ربطی داره که من ِ نوعی از کسی میخوام خواستگاری کنم یا نه؟ مثل اینه که که من بپرسم مثلا چرا درس شبکه رو دوست ندارید و در جواب بشنوم چون درس شبکه رو دوست نداریم و کسی هم نباید دوست داشته باشه! من دنبال علت این نظرم دنبال این «چرا»! خسته شدم انقدر تکرار کردم که سوال من یک چیز دیگه است و جوابش هم! و اصلا هدفم هم یک چیز دیگه است!

---

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۴۲ ب.ظ)arshad_95 نوشته شده توسط:  قبل از این که پاسخ بدم اینو مد نظر قرار بدین که اومدین توی این سایت (مانشت ) این سؤالتون رو مطرح کردید و من و امثال من که تخصص آنچنانی در مورد این مسائل نداریم، طبیعتا پاسخ قانع کننده ای شاید دستگیرتون نشه.

چون واقعا این بحث خسته ام کرد و واقعا نمیدونم دیگه چطور منظورم رو بگم خیلی صریح و واضح توضیح میدم. امیدوارم به کسی برنخوره.
جواب سوال من فقط یک جواب داره و اون هم یک دلیل معتبر! از دیروز منتظرم دوستی با جوابی غافلگیرکننده به سوالم جواب بده و من رو وادار به عقب نشینی کنه اما هرچه منتظر شدم حرف های تکراری خوندم.. هر کدوم از دوستانی که از دیروز باهاشون بحث کردم میتونید ببینید که جمله هاشون هم شبیه همه! و چون این حرف ها رو هم قبلا بارها شنیده بودم از منابع مختلف برای همین من آماده بودم که سوال جواب کنم. فقط یک «دلیل» میتونست باعث افزایش اطلاعات من بشه ولی فقط حرف هایی رو خوندم که تحمیل عقیده بود.
من به جواب این سوال احتیاج ندارم واقعا و دنبال جوابش هم نیستم. جوابی نیست که به دردم بخوره. صادقانه بگم هدفم از پرسش این سوال به چالش کشیدن نظر دوستان بود. اینکه وقتی با چیزی مخالفند علتش رو میدونن؟ و اینکه ربط میدن به مسائلی مثل مذهب برای اعتبار بخشیدن به نظرشونه یا واقعا از نظر مذهبی مطمئن هستند و وقتی یکی «چرا» میپرسه ازشون میتونن جواب بدن بهش یا نه؟ در واقع میخواستم اعتبار نظرات بحث هایی که در این تاپیک میشه رو محک بزنم.
اگر کسی میگفت مثلا به نظر من روحیه دخترها نازکه و ... مثلا من این سوال انتقادی رو نمیپرسیدم. اما وقتی با قاطعیت در مورد موضوعی حرف زده میشه و به موضوع تخصصی ربط داده میشه من هم به عنوان خواننده ای سختگیر دنبال علت تخصصی این نظر هستم. نمیشه که حرفی رو بی علت و دلیل قبول کرد. اگر نمیشه دلیل تخصصی به سوالی داد پس نباید اصلا مسائل تخصصی هم مطرح بشه.
همین نظر شما در مورد دخترانی که ابراز علاقه میکنند و روحیه مردونه دارند رو میتونم باز به چالش بکشم ببینم واقعا از نظر روانشناسی دلیل منطقی دارید یا همینجوری نظر خودتون رو میگید؟ ولی چون نمیخوام این بحث ادامه پیدا کنه ترجیح دادم دیگه سوال چالشی نپرسم.
از نظر بقیه ما قشر تحصیل کرده ایم به خاطر این عقیده عمومی هم که شده تا حدامکان باید قدرت دفاع از عقایدمون رو داشته باشیم و جواب درست رو به بقیه بدیم. و جوابی قابل قبوله که عقاید شخصی آدم ها نباشه چون عقاید شخصی آدم ها بسته به نوع روحیات ، محیط زندگی، خانواده و ... تغییر میکنه با هم و عقاید امروز ما میتونه فردا با تغییر شرایطمون تغییر کنه.. از طرفی هیچ کسی مثل هم فکر نمیکنه ولی عقیده ای که دلیل و سند محکم داره رو نمیشه رد کرد.
جواب سوال من شاید فقط یک «سطر» بود و اگر جوابی هم وجود نداشت حداقل باید شکی حاصل میشد که دنبال این شک گرفته میشد که عقیده فعلی اعتبارش سنجیده بشه اما.. این یک دلیل رو کسی پیدا نکرد.
از اینکه تو این پست انقدر رک حرف زدم از همه دوستان معذرت میخوام ولی واقعا آدم خسته میشه یک سوالی رو چند بار تکرار کنه و باز همون جواب تکراری بی ربط به سوال رو بخونه.
به هر حال من همینجا همین بحث رو تموم میکنم. ممنون از دوستانی که وقت گذاشتند و چه مخالف و چه موافق با پست من لطف کردند نظر دادند.

+ویرایش نکردم پست رو.از اشکالات املایی ویرایشی و .. چشم پوشی بشه لطفا : )

[RASPINA]

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۳۱ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  جواب سوال من فقط یک جواب داره و اون هم یک دلیل معتبر! از دیروز منتظرم دوستی با جوابی غافلگیرکننده به سوالم جواب بده و من رو وادار به عقب نشینی کنه اما هرچه منتظر شدم حرف های تکراری خوندم..

دوست عزیز
خواهش میکنم ناراحت نشید
و ببخشید اگه لحن نوشته ام خوب نبود.
باور کنید نه من نه دیگران دوست نداریم شما را ناراحت کنیم ولی قبول کنید کار درستی نیست
انتظار نداشته باشید کسی بیاد و بگه آره حتما درسته و شما هم به نظر اون یک نفر اتکا کنید
وقتی همه میگن اشتباهه یک بار هم روی این فکر کنید شاید بقیه درست میگن
حداقل خواستگاری مستقیم اشتباهه
همه دختر ها ارزشی بالایی دارند و مطئن باشید این گوهر در وجود همه هست
پسر ها هم همین طور
ولی باور کنید راه درست چیز دیگه ایست

[blackhalo1989]

تا به حال همه تمدن ها دوران صعود و سقوط رو داشتن. سوال اینه که آمریکا الان در دوران صعوده یا سقوط. سوال بعدی اینه که کی دوران سقوط آمریکا میرسه. سوال مهتر اینه که بعدش چی میشه؟ آیا قدرت های قبلی مثل فرانسه و انگلستان دوباره بر میگردن سر جاشون یا مثلا آلمان و ژاپن مثل جنگ جهانی دوم هوس قدرت به سرشون می زنه. سر سازمان ملل چی میاد؟
سوال جانبی: آیا اندیشمندان آمریکا با دیدن علل صعود و سقوط تمدن های قبلی میتونن مانع از سقوط آمریکا بشن؟ شاید اصلا این خاصیت بشر باشه و چاره ای نداشته باشه.

پ.ن: علوم انسانی خیلی خوبه.

[sss]

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  وقتی همه میگن اشتباهه یک بار هم روی این فکر کنید شاید بقیه درست میگن

سوای بحث اصلی، من همیشه با این جمله مشکل داشتم. تو زندگی خودم بارها به اشتباه بودن این جمله رسیدم. اما به عنوان مثال عمومی تر
در اوایل قرن حاضر، همه میگفتن دخترا نیاز به تحصیل ندارن. در عصر گالیله همه میگفتن زمین مسطحه.

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۱۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  خدایی فکر کنید برید به روشی که یه پسر خواستگاری میکنه شما هم خواستگاری کنید
مثلا اولش یه کم صداتون بلرزه بعد کم کم سر صحبت را باز کنید و آدرس خونه اشون را بگیرید تا با یه بزرگتری و گل و شیرینی برید خواستگاری

داشتیم درمورد مطرح کردن پیشنهاد ازدواج صحبت می کردیم نه خواستگاری به این صورتی که مد نظر شماست.
-------------------------------------

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  همه دختر ها ارزشی بالایی دارند و مطئن باشید این گوهر در وجود همه هست

با این هم مشکل دارم، به نظرم کلیشه ای و کاملا دور از واقعیت جامعه است. دخترها بیش از این تعارفات و جملات شعاری نیاز دارن به این که به عنوان شخص مستقل و آگاه باهاشون برخورد بشه(نه این که همه بتونن براشون تصمیم بگیرن جز خودشون). نیاز دارن بتونن خیلی از توانایی ها و استعدادهاشون رو نشون بدن و به خیلی از حقوق مسلمشون که در پوشش این جملات شعاری ازشون محروم شدن برسن.
حداقل ۵ سال با خانم هایی در رده سنی نوجوان تا میانسال کار کردم و نمونه های زیادی دیدم که با همین توجیهات ظاهرا زیبا از بسیاری از حقوقشون محروم شدن.

---

(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۳۲ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پ.ن: علوم انسانی خیلی خوبه.

یادش بخیر یه زمانی می خواستم حقوق بخونم
خیلی از بچه های فنی و علوم پایه علاقه و استعداد کافی در علوم انسانی دارن اما به دلیل نگاه جامعه به علوم انسانی به سراغش نمیرن.

[RangiRangi]

(۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  دوست عزیز
خواهش میکنم ناراحت نشید
و ببخشید اگه لحن نوشته ام خوب نبود.

نه ناراحت نشدم. فقط خسته شدم. عادت ندارم زیاد چیزی رو تکرار کنم و خستگیم برا همینه. شما ببخش خسته شدن های یهویی منو.
رسپینای عزیزم.. بذار یکم راحت تر و بدون خودسانسوری حرف بزنم اینجا... باور کن سوال من جنبه چالشی داشت نه راهنمایی گرفتن. چون این اتفاق برای من نیفتاده .. و برای بار سوم بگم که خودم این کار رو نمیکنم نه به خاطر عرف و این حرف ها... بلکه دلایل خودمو دارم. بذار خیلی راحت و بدون خودسانسوری این رو هم بگم با توجه به شرایط فعلیم، دغدغه های من تو زندگی انقدر زیاد هست که عشق و علاقه بی اهمیت ترین اتفاقی باشه که ممکنه در آینده برام بیفته که بخوام حتی فکر و غرورم رو مشغول همین موضوع کنم. از نظر من عشق برای آدم هایی که یا فرصت کافی برای عاشقی دارند یا هم یک ذهن آزاد که من هیچ کدوم رو فعلا ندارم. : )
تو این بحث میدونستم چه مسائلی مطرح میشه و برای همین سوال و توضیح آماده تو ذهنم بود. واقعا عجیبه برام چرا فکر کردی من دارم در مورد خودم حرف میزنم و حتی بعد از توضیح هدفم، باز هم همین فکر رو میکنی. واقعا میخواستم بدونم چقدر تو این تاپیک میشه به نظرات اعتماد کرد و جنبه آموزشی داره این بحث ها .. برای همین تاکید میکردم روی دلیل و استدلال.
ممنونم که نظر دادید. به هر حال موضوع خوبی بود و من هم به هدفی که داشتم از مطرح کردن این سوال، یکجورهایی رسیدم.

(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ)sss نوشته شده توسط:  با این هم مشکل دارم، به نظرم کلیشه ای و کاملا دور از واقعیت جامعه است. دخترها بیش از این تعارفات و جملات شعاری نیاز دارن به این که به عنوان شخص مستقل و آگاه باهاشون برخورد بشه(نه این که همه بتونن براشون تصمیم بگیرن جز خودشون). نیاز دارن بتونن خیلی از توانایی ها و استعدادهاشون رو نشون بدن و به خیلی از حقوق مسلمشون که در پوشش این جملات شعاری ازشون محروم شدن برسن.

چقدر این حرف ها رو دوست داشتم. جالبه که دخترها دوست دارند از طرف جامعه پذیرفته بشند ولی اکثرشون، هنوز خودشون رو نمیتونن قبول کنند. میترسن از اینکه برای خودشون تصمیم بگیرند حتی نه در مورد این موضوع.. کلا. نمیدونم داشتن استقلال تو تصمیم گیری و جنگیدن برای این حق، چرا انقدر سخت و ترس آوره.
،


+چقدر خسته شدم از تایپ کردن و میدونم بقیه هم خسته شدن از دیدن پست های پی در پی من : ))) همه مرسی که تحملم کردید و نگفتید بهم بسه دیگه! تاپیک رو یه نفره با این موضوع به هم ریختی : )))

(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۳۲ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  تا به حال همه تمدن ها دوران صعود و سقوط رو داشتن. سوال اینه که آمریکا الان در دوران صعوده یا سقوط. سوال بعدی اینه که کی دوران سقوط آمریکا میرسه. سوال مهتر اینه که بعدش چی میشه؟ آیا قدرت های قبلی مثل فرانسه و انگلستان دوباره بر میگردن سر جاشون یا مثلا آلمان و ژاپن مثل جنگ جهانی دوم هوس قدرت به سرشون می زنه. سر سازمان ملل چی میاد؟
سوال جانبی: آیا اندیشمندان آمریکا با دیدن علل صعود و سقوط تمدن های قبلی میتونن مانع از سقوط آمریکا بشن؟ شاید اصلا این خاصیت بشر باشه و چاره ای نداشته باشه.

پ.ن: علوم انسانی خیلی خوبه.

اینا سوال های منم هست. ولی من فکر میکنم به انتخابات فرانسه و همینطور ارتباطش با روسیه خیلی ربط داشته باشه سقوط یا صعود آمریکا. اگر جمهوری خواهان فرانسه به قدرت برسند ترامپ تندروتر از این ها میشه و آلمان هم که به ظاهر از الان مخالف سیاست آمریکاست نمیتونه مقابله کنه با این سیاست های نژادپرستانه.
انگلیس تو دوره اوباما کمی محتاط تر شده بود ولی الان علنا با ترامپ متحد شده. اما جالب اینجاست که ترامپ با روسیه مشکلی نداره!! و این خیلی عجیبه برام. نمیتونم بفهمم ترامپ شخصیت مرموزی مثل گورباچوفه که برای فروپاشی آمریکا سر کار اومده و روسیه داره انتقام تاریخیش رو میگیره از آمریکا به خاطر نقشی که تو اون قضیه داشت یا نه ظاهرسازی و موقتیه رابطه این دو کشور.
اگر آمریکا ضعیف بشه تکلیف انگلیس، اسرائیل و عربستان که مشخصه. با ضعیف تر شدن عربستان هم سایر کشورهای عربی متحد با عربستان ضعیف تر میشن و گروه های تروریستی تندرو هم نابود میشن و خاورمیانه به یه امنیت و آرامش نسبی میرسه. آلمان به نظر نمیرسه همون آلمان سابق باشه و بتونه قدرت بزرگی بشه به خصوص که دنیا هنوز هم به خاطر دو جنگ نژادی بی اعتماده به آلمانی ها و اون ها نمیتونن با آلمان متحد بشن. قدرت از دوران باستان همیشه بین آسیا و اروپا جابه جا شده و بعد از کشف آمریکا و توسعه اون قدرت به قاره آمریکا منتقل شد و به نظر میرسه آمریکا هم قدرتش رو کم کم از دست میده.. کشورهای آفریقایی فعلا انقدررر ضعیفن که نمیتونن تو این چرخه قدرت باشند .. فکر میکنم نوبتی هم باشه دوباره نوبت آسیاست و کشورهای مهم شرق و غرب آسیا قدرتمند میشن مثل ایران و ژاپن.
اما مطمئنم سازمان ملل منحل میشه چون در قبال جنایات تو دنیا فقط ابراز نگرانی میکنند و با کمک های مالی کشورهای جنایت گر این نگرانیشون برطرف میشه. برای شورای امنیتی که حق وتو که یه حق ناعادلانه است رو به بعضی کشورها داده هم همین نظر رو دارم.
چون پیگیری اخبار دنیا جزو علایق منه البته برداشت شخصی خودمه از مسائل و میدونم میتونه درست باشه یا نباشه. کلا نظره دیگه.
پ.ن: میبینم که شما هم مثل من به اینجور تحلیل ها و مسائل علاقه دارید : )

[blackhalo1989]

(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۰۵ ق.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  اینا سوال های منم هست. ولی من فکر میکنم به انتخابات فرانسه و همینطور ارتباطش با روسیه خیلی ربط داشته باشه سقوط یا صعود آمریکا. اگر جمهوری خواهان فرانسه به قدرت برسند ترامپ تندروتر از این ها میشه و آلمان هم که به ظاهر از الان مخالف سیاست آمریکاست نمیتونه مقابله کنه با این سیاست های نژادپرستانه.
انگلیس تو دوره اوباما کمی محتاط تر شده بود ولی الان علنا با ترامپ متحد شده. اما جالب اینجاست که ترامپ با روسیه مشکلی نداره!! و این خیلی عجیبه برام. نمیتونم بفهمم ترامپ شخصیت مرموزی مثل گورباچوفه که برای فروپاشی آمریکا سر کار اومده و روسیه داره انتقام تاریخیش رو میگیره از آمریکا به خاطر نقشی که تو اون قضیه داشت یا نه ظاهرسازی و موقتیه رابطه این دو کشور.
اگر آمریکا ضعیف بشه تکلیف انگلیس، اسرائیل و عربستان که مشخصه. با ضعیف تر شدن عربستان هم سایر کشورهای عربی متحد با عربستان ضعیف تر میشن و گروه های تروریستی تندرو هم نابود میشن و خاورمیانه به یه امنیت و آرامش نسبی میرسه. آلمان به نظر نمیرسه همون آلمان سابق باشه و بتونه قدرت بزرگی بشه به خصوص که دنیا هنوز هم به خاطر دو جنگ نژادی بی اعتماده به آلمانی ها و اون ها نمیتونن با آلمان متحد بشن. قدرت از دوران باستان همیشه بین آسیا و اروپا جابه جا شده و بعد از کشف آمریکا و توسعه اون قدرت به قاره آمریکا منتقل شد و به نظر میرسه آمریکا هم قدرتش رو کم کم از دست میده.. کشورهای آفریقایی فعلا انقدررر ضعیفن که نمیتونن تو این چرخه قدرت باشند .. فکر میکنم نوبتی هم باشه دوباره نوبت آسیاست و کشورهای مهم شرق و غرب آسیا قدرتمند میشن مثل ایران و ژاپن.
اما مطمئنم سازمان ملل منحل میشه چون در قبال جنایات تو دنیا فقط ابراز نگرانی میکنند و با کمک های مالی کشورهای جنایت گر این نگرانیشون برطرف میشه. برای شورای امنیتی که حق وتو که یه حق ناعادلانه است رو به بعضی کشورها داده هم همین نظر رو دارم.
چون پیگیری اخبار دنیا جزو علایق منه البته برداشت شخصی خودمه از مسائل و میدونم میتونه درست باشه یا نباشه. کلا نظره دیگه.
پ.ن: میبینم که شما هم مثل من به اینجور تحلیل ها و مسائل علاقه دارید : )

در واقع مسایل بزرگتر برای من جالب تره. مثلا الان دنیا خیلی تک قطبی شده. انگار لیبرال دموکراسی نسخه نهایی بشره. وقتی هم که ازش انتقاد میشه بعضیا میگن به جاش گزینه ای رو نداریم. سوال اینه که لیبرال دموکراسی کی ضعیف میشه و مرحله بعدی چیه؟ آیا مرحله بعدی دیکتاتوری دیجیتالیه؟ (یه چیزی شبیه ماتریکس)

پ.ن: یه نفر حتی در حد ترامپ نمیتونه باعث سقوط یا صعود یه تمدن بشه. سقوط و صعود یه رونده نه یه اتفاق و ترامپ فقط میتونه به این روند سرعت بده یا از سرعتش کم کنه. در واقع ترامپ هم معلول این رونده و هم در آن واحد روی این روند تاثیر داره. در نهایت ترامپ فقط میتونه یه قسمت (احتمالا کوچک) از مرحله فعلی باشه.

[RangiRangi]

(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۱۵ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  در واقع مسایل بزرگتر برای من جالب تره. مثلا الان دنیا خیلی تک قطبی شده. انگار لیبرال دموکراسی نسخه نهایی بشره. وقتی هم که ازش انتقاد میشه بعضیا میگن به جاش گزینه ای رو نداریم. سوال اینه که لیبرال دموکراسی کی ضعیف میشه و مرحله بعدی چیه؟ آیا مرحله بعدی دیکتاتوری دیجیتالیه؟ (یه چیزی شبیه ماتریکس)

پ.ن: یه نفر حتی در حد ترامپ نمیتونه باعث سقوط یا صعود یه تمدن بشه. سقوط و صعود یه رونده نه یه اتفاق و ترامپ فقط میتونه به این روند سرعت بده یا از سرعتش کم کنه. در واقع ترامپ هم معلول این رونده و هم در آن واحد روی این روند تاثیر داره. در نهایت ترامپ فقط میتونه یه قسمت از مرحلع فعلی باشه.

جالبه.. پس شما از دید علوم انسانی همونطور که گفتید دنیا رو بررسی میکنید.
به مرحله بعد دنیا فکر نکرده بودم. فکر میکردم همین لیبرال دموکراسی دیگه نهایتش باشه
ماتریکس؟ مثل همون فیلم معروف؟
یعنی معتقدید قدرت دست مثلا هوش مصنوعی یا شبیه اون میفته؟

+من هم ترامپ رو نقطه شروع این تغییرات میدونم و نه به تنهایی عامل این همه تغییر تو دنیا. ولی به نظرم اگر با روسیه رابطه خوبی داشته باشه یک کاسه ای زیر نیم کاسه اش هست و فروپاشی آمریکا دیر یا زود حتمیه که این فروپاشی ممکنه در همین دوران ترامپ اتفاق بیفته یا یا بعد از اون.

[blackhalo1989]

از لحاظ نزدیکی روسیه و آمریکا بیشتر به یاد یلتسین میفتم تا گورباچف.

[RangiRangi]

(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۲۵ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  از لحاظ نزدیکی روسیه و آمریکا بیشتر به یاد یلتسین میفتم تا گورباچف.

میشه علتش رو بدونم؟