انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[hope_]

(۲۶ شهریور ۱۳۹۵ ۰۹:۱۸ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  منم خواب ابدی

خدا نکنه ...

[Behnam‌]

اون روز سه‌شنبه دو تا کیک پای سیب گذاشته بودم یخچال طبقه ۴ دانشکده (یخچال آزمایشگاه کوچیک هست نمیخوام با میوه و غذای خودم پر کنم) و پنج‌شنبه که رفتم دیدم عین موریانه از همون داخل جعبه خوردند و جعبه هم در یخچال مونده. امروز هم ۵ تا موز اومدنی گذاشتم و الان رفتم دیدم ۴ تا هست. جالب اینجا هست که پلاستیکش رو چفت بسته بودم و خوردند و دوباره بستند. امروز تعداد معدودی آدم به دانشکده اومدند، مخصوصاً که از طبقه ۴ استفاده کنند و مخصوصاً که کلیدش رو داشته باشند چون درش بسته بود ولی نمیخوام مظنون بشم کار کی بوده، اما این پست رو اینجا می‌ذارم تا چند روز دیگه تعریف کنم چیکار کردم که کسی جرأت نکنه نزدیک اون یخچال بشه.

[Ametrine]

(۲۶ شهریور ۱۳۹۵ ۰۸:۳۱ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  مورچه تو خونمون لونه کرده. لامصب همه چی هم میخورن. از شیرینی گرفته تا گردو و حتی کباب!

ترم پیش تو خوابگاه با پدیده ی جالبی روبرو شدیم که برای اولین بار میدیم.
یه شب ظرف شکر درش باز بود و کف اتاق گذاشته بود کنارش هم یه بسته نون توی پلاستیک بود.
داشتیم با هم اتاقی فیلم میدیدم من حس کردم صدای خش خش میاد فکر کردم از بیرون اتاق هست توجه نکردم بهش، یهو اتاق ساکت شد دوباره صدای خش خش اومد سرمو بلند کردم به دور و بر نگا انداختم دیدم یه توده ی سیاه رنگی روی پلاستیک نون جمع شده!
یه لشکر مورچه ریخته بودن پلاستیک رو سوراخ کرده بودن داشتن نون ها رو میخوردن و تیکه تیکه میبردن!
درحالیکه حتی یه دونه مورچه هم توی ظرف شکر نرفته بود!
خیلی جالب بود که مورچه های اینجا تا این حد به نون علاقه دارن!
اتاق ما خیلی مورچه داشت، در نهایت برای از بین بردنشون، دور تا دور اتاق گرد مورچه کش ریختیم.

[hope_]

چند روز بود نوک اتود نداشتم.
حالا که نوک اتود خریدم، خود اتودم نیست.

[blackhalo1989]

امروز عروسی دوستم بود. اگه وضعیت پدرش نبود خودش چیزی نداشت. قبلا هم در اطرافم بودن پسرایی که از پول پدر متنعم بودن اما تا حالا تاثیر پول پدر رو انقدر عمیق درک نکرده بودم!
فکر می کنم اونایی که فکر می کنن خود پسر باید خوب باشه و جربزه کار رو داشته باشه و ... باید یه مقدار (لا اقل بعضی از) واقعیت های اطرافشون رو ببینن.

پ.ن: جربزه یه چیز بالقوه است. حالا اینکه بعضیا جربزه رو بالفعل میخوان خودش داستان جالبیه!

[reticent]

.....

[barca]

(۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۲۵ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  اگر آقای بهنام توبیخ نکنن بنده رو، یکی دو تا سؤال در مورد آزمون دکتری ۹۶ دارم:

۱) مگه آزمون دکتری سراسری و آزاد از هم جدا نیست؟ پس چرا تو اطلاعیه سازمان سنجش نوشته:

بدین وسیله به اطلاع کلیه متقاضیان ثبت نام و شرکت در آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) می­رساند، پذیرش دانشجو در سال ۱۳۹۶ بر ...

ادم تحریک میشه بزنه تو کار کنکورا یه بار دیگه!
اگه درس و کلاس ملاس نداشت خوب بود حال سرکلاس رفتن ندارم

[Behnam‌]

(۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۲۵ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  اگر آقای بهنام توبیخ نکنن بنده رو، یکی دو تا سؤال در مورد آزمون دکتری ۹۶ دارم:

از خلق رانده و از خدا مانده اگه ندیدید، دقیقاً اینجانب هستم. به فکر رفتم چون حس می‌کنم شاخ باید داشته باشم که توو تعیین‌کننده‌ترین برهه‌ی زندگی‌م که اندازه‌ی چند آدم کار ریخته سرم (ساعت ۶ صبح هست ولی بنده هنوز فرصت نشده بخوابم) اما هر فرصت استراحتی پیش میاد سر بزنم اینجا و یه سری کار حوصله‌بر مثلاً چک کردن اینکه کسی اسپمی نکرده باشه، منفی الکی نداده باشه، تاپیک و پست توو جای درست خودش زده باشه (اونم توو بخش‌هایی که اصن مسئولیتی در قبالش ندارم) انجام بدم تا همین چندرغاز نظم مانشت هم از بین نره. وقتی هم چندین بار تقاضا می‌کنم که سوالات رو جای مناسب بپرسید (انگار اگر در جای نامناسب پرسیده بشه از ارث پدری که بهم خواهد رسید کم میشه) اما از یه طرف شمای نوعی با وجود آگاهی و اذعان به اون باز میاید اینجا می‌پرسید، و مهمتر از اون، به آدم حسِ داروغه و پاچه‌گیر محل بودن القا می‌شه به این نتیجه می‌رسم که وقتی ارزش کار آدم اندازه‌ی ... پایین اومده پس وجدان کاری و حس مسئولیت اینا همه‌َ کشک و همون بهتر که برم توو سایه‌ی عافیت ماست و خیارم رو بخورم علی‌الخصوص که واقعاً یادم نمیاد حتی یک بار در این سایت از کسی سؤال یا درخواستی کرده باشم.

[Menrva]

(۲۶ شهریور ۱۳۹۵ ۰۶:۲۳ ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط:  ما یه همسایه داریم. کلا آدمهای خنده داری هستن.
بعضی روزهای تعطیل صدای آهنگشون بلند میشه و همگی با هم میزنن و میرقصن.
چهارتا پسر دارن که همگی دانشجو دکتری و ارشد و ... هستن مثلا
مامان و باباشون میرقصن و چهارتا پسر دست میزنن و ماشالله ماشالله میگن !!!
الان هم حدود یکساعتی هست سرمون درد گرفته. دوباره ظاهرا خوشی زده زیر دلشون !

بده مگه....!!!؟!!؟!!!
ماهم همسایه بالاییمون بااین تفاوت که ۲تا دختر دارن دقیقا همیجورین حتی ساعت ۱بعدظهرهم بزن و برقص دارن اکثر هفته ها همینجورییناااا حتی فامیلاشونم یه روزایی جمع میشن سازسنتیی میزنن خیلی باحالن..من ک خیلی لذت میبرم ازین سروصداها

[RASPINA]

(۲۶ شهریور ۱۳۹۵ ۱۰:۱۶ ب.ظ)m.h.124 نوشته شده توسط:  چند روز بود نوک اتود نداشتم.
حالا که نوک اتود خریدم، خود اتودم نیست.

بدترین بلاتکلیفی زندگی نداشتن نوک اتود هست و بدتر از اون همین مسئله ای که برای شما پیش اومده یعنی آدم ماشینش را دزد ببره بهتره تا اتودش گم بشه
اتود حکم تفنگ سرباز هست

[reticent]

(۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ۰۵:۱۶ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  

(27 شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۲۵ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  اگر آقای بهنام توبیخ نکنن بنده رو، یکی دو تا سؤال در مورد آزمون دکتری ۹۶ دارم:

از خلق رانده و از خدا مانده اگه ندیدید، دقیقاً اینجانب هستم. به فکر رفتم چون حس می‌کنم شاخ باید داشته باشم که توو تعیین‌کننده‌ترین برهه‌ی زندگی‌م که اندازه‌ی چند آدم کار ریخته سرم (ساعت ۶ صبح هست ولی بنده هنوز فرصت نشده بخوابم) اما هر فرصت استراحتی پیش میاد سر بزنم اینجا و یه سری کار حوصله‌بر مثلاً چک کردن اینکه کسی اسپمی نکرده باشه، منفی الکی نداده باشه، تاپیک و پست توو جای درست خودش زده باشه (اونم توو بخش‌هایی که اصن مسئولیتی در قبالش ندارم) انجام بدم تا همین چندرغاز نظم مانشت هم از بین نره. وقتی هم چندین بار تقاضا می‌کنم که سوالات رو جای مناسب بپرسید (انگار اگر در جای نامناسب پرسیده بشه از ارث پدری که بهم خواهد رسید کم میشه) اما از یه طرف شمای نوعی با وجود آگاهی و اذعان به اون باز میاید اینجا می‌پرسید، و مهمتر از اون، به آدم حسِ داروغه و پاچه‌گیر محل بودن القا می‌شه به این نتیجه می‌رسم که وقتی ارزش کار آدم اندازه‌ی ... پایین اومده پس وجدان کاری و حس مسئولیت اینا همه‌َ کشک و همون بهتر که برم توو سایه‌ی عافیت ماست و خیارم رو بخورم علی‌الخصوص که واقعاً یادم نمیاد حتی یک بار در این سایت از کسی سؤال یا درخواستی کرده باشم.

سلام.
خسته نباشید.
من از شما معذرت می‌خوام. به‌هیچ‌وجه قصد ناراحت کردن شما رو نداشتم.
______________
من پیش از این، سؤالای مربوط به کنکورمو تو تاپیک جداگانه پرسیده بودم. اما طوری شد که الآن ترجیح میدم دیگه اون کار رو‌ نکنم.
______________
از اولش هم به ذهنم رسید که مستقیم برم از آقا مسعود بپرسم. چون هر دفعه ایشون هستن که راهنمائیم می‌کنن. اما خب اینجا پرسیدم. نتیجه‌ای هم نگرفتم. اشتباه کردم.

[barca]

(۲۶ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پ.ن: جربزه یه چیز بالقوه است. حالا اینکه بعضیا جربزه رو بالفعل میخوان خودش داستان جالبیه!

اگه بالفعل شده باشه که دیگه چیزی نمی خوان مث بنز بهت احترام میذارن
کلن ملاک اکثر دخترا پول هست براشونم مهم نیست پول خودته یا نه بعد که پول داشتنت اوکی شد میان سراغ بقیه چیزا و به میزان پولداریت باهات تریدآف می کنن

[blackhalo1989]

(۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۱۰ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  

(26 شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پ.ن: جربزه یه چیز بالقوه است. حالا اینکه بعضیا جربزه رو بالفعل میخوان خودش داستان جالبیه!

اگه بالفعل شده باشه که دیگه چیزی نمی خوان مث بنز بهت احترام میذارن
کلن ملاک اکثر دخترا پول هست براشونم مهم نیست پول خودته یا نه بعد که پول داشتنت اوکی شد میان سراغ بقیه چیزا و به میزان پولداریت باهات تریدآف می کنن

بله، منم کم کم دارم به این نتیجه می رسم که پول و/یا خونه و/یا ماشین شرط لازمه و عامل مسامحه در بقیه شرایط. اونی هم که اینارو به صورت بالفعل نداره باید انقدر اینور اونور بره و بهش اهانت بشه که خودش بیخیال بشه.

[RASPINA]

(۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۱۰ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  اگه بالفعل شده باشه که دیگه چیزی نمی خوان مث بنز بهت احترام میذارن
کلن ملاک اکثر دخترا پول هست براشونم مهم نیست پول خودته یا نه بعد که پول داشتنت اوکی شد میان سراغ بقیه چیزا و به میزان پولداریت باهات تریدآف می کنن

آره بعضی از دختر اینجوری هستند
ولی متاسفانه ملاک اغلب خانواده ها برای انتخاب عروسشون همین مواردیه که گفتیدو این خیلی زشته
حالا یه دختر ملاکش پول باشه قابل قبوله ولی یه پسر دیگه خیلی زشته

[blackhalo1989]

(۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  آره بعضی از دختر اینجوری هستند
ولی متاسفانه ملاک اغلب خانواده ها برای انتخاب عروسشون همین مواردیه که گفتیدو این خیلی زشته
حالا یه دختر ملاکش پول باشه قابل قبوله ولی یه پسر دیگه خیلی زشته

عملا ملاک بعضی از دخترا رو تطهیر کردید!