(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۳۶ ق.ظ)The BesT نوشته شده توسط: این جکهای شیرازیتون خوندم یاد یکی دوستام توی خوابگاه افتادم
یادش بخیر
هروقت میرفتیم تو اتاقشون خواب بود. یه لهجه خاصی داشت. خیلی تندتند حرف میزد و انگار شل
وااای از وقتی میخندید. توی راهرو خوابگاه هروقت میومد با این خنده اش اعلام حضور میکرد
بلند و و یجور خاصی میخندید. انگار صداش میخورد به سقف همونجا میموند. برنمیگشت. یعنی یکهو صداش میرفت بالا همون بالا میموند.
بهش میگفتم خب میخندی بعد خنده ات را آروم آروم کم کن.همونجا نگهش ندار. گوش نمیداد که !!
همه شیرازیا همینجوری میخندن ؟
(۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶ ق.ظ)aamitis نوشته شده توسط: فقط یه شیرازی میتونه اینو بخونه
با پوی پتی تنگیدی رو کوموم، کومومه پوکوندی
حالو کومومه پوکوندی به درک ، دلوم شوکوندی️
اینها که نوشتید یعنی چی؟
کومومه یعنی چی؟
رفتم تو فکر نکنه منم همین طوری میخندم؟
یادم به چند هفته قبل افتاد
زمانیکه با استاد و یه دانشجو ورودی جدیدشون رفته بودیم بیمارستان برای داده و پایان نامه و این صحبتا
بعد که برمیگشتیم
دانشجوشون برگشتن گفتن چرا انقدر سرطان زیاد شده؟
به خاطر مواد رادیواکتیوه؟
استاد گفتن نه به خاطر حرص الکی هست
مثلا اگر خانم aamitis باشن هیچیشون نمیشه
دعواشون کنی میخنده دعواش نکنی میخنده
کارشو انجام داده باشه میخنده انجام نداده باشه باز میخنده
نکنه خنده منم میچسبه به سقف؟