انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Riemann]

ابوالحسن خرقانی را پرسیدند که: «تو را از مرگ خوف هست؟»
گفت: «مرده را خوف مرگ نبود.»

-------------------------------------------------
مار گفت: «سلام.»
شهریار کوچولو پرسید: «رو چه سیّاره‏ای پایین آمده‏ام؟»
مار جواب داد: «رو زمین تو قارهٔ آفریقا.»
- «عجب! پس رو زمین انسان بهم نمی‏رسد؟»
مار گفت: «اینجا کویر است. تو کویر کسی زندگی نمی‏کند. زمین بسیار وسیع است.»
شهریار کوچولو رو سنگی نشست و به آسمان نگاه کرد. گفت: «به خودم می‏گویم ستاره‏ها واسه این روشنند که هرکسی بتواند یک روز مال خودش را پیدا کند!... اخترک مرا نگاه! درست بالا سرمان است... امّا چقدر دور است.»
مار گفت: «قشنگ است. اینجا آمده‏ای چکار؟»
شازده کوچولو گفت: «با یک گل بگومگویم شده.»
مار گفت: «عجب!»
و هردوشان خاموش ماندند.
دست آخر شهریار کوچولو درآمد که: «آدم‏ها کجاند؟ آدم تو کویر یک خورده احساس تنهایی می‏کند.»
مار گفت: «پیش آدم‏ها هم احساس تنهایی می‏کنی.»

[gogooli]

دوتاش رو می گن
شازده کوچولو یا شهریار کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Prince) داستانی اثر آنتوان دو سنت اگزوپری است که اولین بار در سال ۱۹۴۳ منتشر شد.

[alim93]

ما نفهمیدیم این صادق زیبا کلام کدوم وریه؟؟؟

[Riemann]

(۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۰۵ ق.ظ)alim93 نوشته شده توسط:  کدوم وریه؟؟؟

اون وریه

[tabassomesayna]

[Fardad-A]

(۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۰۹ ب.ظ)hotmail نوشته شده توسط:  

(11 مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  بفرمایید شام تنهایی مزه نمیده

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


پ.ن: حیف شد، پیاز یادم رفت

با نام و یاد او که یادش و نامش ارامش بخش دلهاست

چون بنده ای چون من چنین محملی دلبری به چشم بیند به شکم احساس کند که بر وی طاقتی ندارد و چونان بر وی هجم اورد و ارزوی ان بر چشم و دل پرورد و ندا اورد کاش سگی بودم که بر محمل عارفانش گردی می گشتم تا شاید به دست و دندان چنگی زنیم و خود را سیر کنیم و چون ان سختی تشنگی و گرسنگی بر وی تازد دلِ خویش را به بازد و از خود بی خود شود و به دمی تکان دهد تا شاید وی به دندان لقمه ای به دست اورد ولی چون او را اجازت نیست بر سفره ی جمیل شاهان و پاکانش راهی ندارد بر خود حیلتی اندیشد تا ان به دست ارد و ان سان که بر سفره دل خویش را هدایت کند هر جمالی از سفره اش دل او را به حالتی دگرگون کند که کس بر وصف ان نتواند حالتش را به اوصاف دراید و چون بر محمل عاشقانش هر جلوه ای اشکار است و حقیقت دل خویش نتواند پنهان کند پس رو به دل کند و ان را خطابت کند که ای دل سوی کدامین جمال تو را به پرواز اورم و چون او را بر دل و زبان از شدت حیرت به خود گشته و گرسنگی زبان وی را بر بندی بر بسته و او را نای پاسخش نباشد روح ار تن به در کند و جان دهد تا به محمل و سفره ی زرین نشانش براید.


خدایا همان سان که لطفت برفت سوی او
خدایا به اعضای این انجمن ده همان سوی او
خدایا همان رحمت خویش به وسعت رسان
جوانان این انجمن را بدین سان به عزت رسان
خدایا همان عشق اعلی به دلها نشان
جوانان این انجمن را به هر سان به عشقت رسان
خدایا زبان عاجز است ار وصفِ محمل عاشقان
جوانان این انجمن را تو خود ده به اعلی رسان
*
زبان و دل به وصفش نتواند کند محمل و سفره ی عاشقانت را. هر سان که بنگری به هر صورتش جلوه ای تازه ای به دل دهد و روشن و زلالش کند

میشه یه توضیح مختصر به زبان شیرین و روان فارسی بدین که چی میگین دوست عزیز؟؟
یه دور خوندم هنگیدم

[MarkLand]

کسی می دونه نتایج نهایی کی میاد؟ هفته اول شهریور؟

[nlp@2015]

(۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۴۲ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  کسی می دونه نتایج نهایی کی میاد؟ هفته اول شهریور؟

بله گفتن دهه ی اول.پارسال ک دوم اومد

[Menrva]

وقتی فکر نمیکنم انجام میشه...

[Reyhaneh_B]

(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  بفرمایید شام تنهایی مزه نمیده

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


پ.ن: حیف شد، پیاز یادم رفت

نوش جااااااااااان...

واااااا به قول جنابخان دوووووووووغ!!!! کی با املت دوغ میخوره؟!! اصلا مگه داریم، مگه میشه

[shayesteNEY]

اگه مثبت فکر نکنیم چی میشه؟

یک آزمایش ساده

همین الان هرجا که نشستین پای راستتون رو از زمین بلند کنین و در جهت عقربه های ساعت بچرخونین!
حالا با دست راستتون تو هوا حرف "ع" رو بنویسین!
دیدین؟!جهت حرکت پاتون عوض شد؟!
میدونید چرا؟
چون وقتی می خواهید حرف "ع" رو بنویسین, ذهن شما در جهت خلاف عقربه های ساعت حرکت میکنه! به همین دلیل پاتون بدون کنترل شما، جهتشو عوض می کنه تا با ذهنتون هماهنگ عمل کنه!!
پس وقتی دارین منفی فکر می کنین, بدونین که ذهن شما بر علیه شما می شه و شروع می کنه به رفتار منفی حتی اگه شما نخواسته باشین!!!
اندیشه هایتان را روی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت را در روی زمین تجربه کنید!

[vesta]

واااااااااااااااااااااااای من املت رو همون لحظه نوش جون کردم و تموم شد و هنوز پس لرزه داره
واه واه، چقدر ایراد گیرید شماهاااااااااااا، همش نکته منفی اه اه اه
منم مثل خیلیاتون تست ماست و املت رو دوست ندارم چون دهنم بد مزه میشه ولی خیلیا اذیت نمیشن و میخورن، هیچ اشکالی هم نداره... وحی منزل نیست که!! هر کی هر طوری دلش بخواد غذاش رو میخوره
در مورد لیمو ترش فکر کنم اولین بارم بود امتحان میکردم معمولا لیمو ترش تازه باشه بعد غذام میخورم هیچ ایرادی هم نداره، دوغ هم بلافاصله که نمیخورم بعد لیمو هست و بافاصله پس دهنم بد مزه نمیشه
تو رو خدا ایراد دیگه ای هم اگه تو ذهنتون هست بگیدااااااااااا، تعارف نکنید من راضی نیستم کسی ذهنش درگیر شه، خلاصه نگید مدیونید
بعضی دوستان هم که حرفشون نیاز به رمز گشایی داره من که متوجه نشدم چی گفتن

خلاصه سخت نگیرید بابا من خوردمش هنوزم زنده ام شما هم یبار امتحان کنید(اگر خونه کسی مهمان باشید و براتون غذا رو به شیوه دیگه تدارک دیده باشه بازم انقدر ایراد میگیرد یا تستش میکنید خب شما مهمون من بودید بخورید صداتونم درنیاد). لازم نیست برای همه چی چارچوب بگذاریم یوقتایی خلاقیت یعنی خوردن دوغ با املت میدونم متوجه شدید که من خلاقم

[kader]

دختر به این خوبی...
یکی نیست به این دکتر دندانپزشکم بگه ، آقای دکتر ، من خودم به اندازه کافی از صندلی دندون پزشکی وحشت دارم
تو چرا اینقدر دیگه به من غر میزنی آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[vesta]

(۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۲۷ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  وستا من به دوغ حساسیت دارم لطفا نوشیدنی سفره بعدی رو شربت خاک شیر بزار

چون شمایی، چشم

پ.ن: خاکشیر خیلی خوبه، سعی کنید هر روز بخورید... شما دوست عزیز که فست فود میخورید همیشه شب اون روزی که فست فود خوردید و صبح روز بعدش، خاکشیر بخورید تا اثرش از بین بره، امکانش اگر نبود، همان زمان برگشت تو مسیر اولین آبمیوه فروشی که دیدید یه لیوان شربت خاکشیر بگیرید. من از این ترفند برای خواهر زاده ام استفاده میکنم
باشد که رستگار شوید

[kazhal@]

خب به سلامتی نقاشیمم تموم شـــــــــــــــــــــد
بریم تحویل بدیم و با جایزه برگردیم ایشـــــــــــــــــــــــــــــالله