زمان کنونی: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۹:۲۲ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۸۴۱۶
۲۹ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۵۱ ب.ظ، توسط kati.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۲۴ ب.ظ)۸Operation نوشته شده توسط:  یاد تاپیک های سال قبل بخیر
مرداد.شهریور.مهر.آبان.آذر و... یادباد آن روزگاران یاد باد...

دلم گرفت... Undecided
یادش بخیر من پارسال اصلا فکرشم نمی کردم که بخوام پا به پای بچه های مانشت درس بخونم...حالا درسته نتیجه مطلوبم رو نگرفتمSad اما باز از ته دلم خدا رو شکر می کنم که تونستم تلاشم رو بکنم چون به غیر از درس مطمئنم تجربه های خیلی خوب دیگه ایی هم کسب کردم ...

امیدورام همه دوستان روزهای خوبی در پیش داشته باشند و جایی که دوست دارن قبول بشند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: atenaa , Amir V , maneshty , good-wishes , x86 , SaMiRa.e , 8Operation , M*Gh
ارسال: #۸۴۱۷
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۱۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دل تنگم :
<Null>

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , master of net
ارسال: #۸۴۱۸
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۳۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
الهی…
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدارا ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی
پشت دیوار نشستم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: samaneh@90 , انرژی مثبت , Breeze , SaMiRa.e , kati , Eternal , x86 , banafshe , Menrva , atti joon , zahra 67 , master of net
ارسال: #۸۴۱۹
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۳:۰۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
فکر کنم ابن یمین هم رشتش کامپیوتر بوده و به جبر بول تسلط کافی داشته :

آن کس که بداند و بداند که بداند ۱۱ اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

آن کس که بداند و نداند که بداند ۱۰ بیدار کنیدش که بسی خفته نماند

آن کس که نداند و بداند که نداند ۰۱ لنگان خرک خویش به منزل برساند

آن کس که نداند و نداند که نداند ۰۰ در جهل مرکب ابدالدهر بماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: atti joon , silver_0255
ارسال: #۸۴۲۰
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۱۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یعنی میشه سال دیگه ما هم جز اونایی باشیم که رتبه ارشدو ۲رقمی یا یک رقمی نوشتن!!!!؟

ﻫﺮﮔﺰ ﻧﮕﻮﺋﯿﺪ » ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ « ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ ،
ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟

[تصویر:  05824264702380577369.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: jimjamal , Menrva
ارسال: #۸۴۲۱
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۱۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
:
(۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۱۴ ب.ظ)jparisa نوشته شده توسط:  یعنی میشه سال دیگه ما هم جز اونایی باشیم که رتبه ارشدو ۲رقمی یا یک رقمی نوشتن!!!!؟
آره چرا که نه مثل خود من که پارسال آرزوی رتبه ۱۸ داشتم با ۱۸۹ مواجه شدمBig GrinBig Grin یعنی۱۸*۱۰+۹Big GrinBig GrinBig Grin

کامیابی و شادمانی تو در درونت قرار دارد، اراده کن که شاد بمانی، آن زمان، تو و شادمانی‌ات، میزبان نامریی دشواریها خواهید بود.((هلن کلر))Big GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: jparisa
ارسال: #۸۴۲۲
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۳۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۳۲ ب.ظ، توسط jimjamal.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۱۴ ب.ظ)jparisa نوشته شده توسط:  یعنی میشه سال دیگه ما هم جز اونایی باشیم که رتبه ارشدو ۲رقمی یا یک رقمی نوشتن!!!!؟

فکر میکنی اونی که رتبه یک میاره از مریخ اومده ؟! کافیه تلاش کنی . میتونی Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: jparisa , mastercandidate
ارسال: #۸۴۲۳
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۵:۵۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۰۶:۱۷ ب.ظ، توسط zahra_ce87.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۲۸ ب.ظ)admin نوشته شده توسط:  
(29 مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۵۴ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  دکتر رنگش عوض شه ما مشکل نداریم تبلیغ خیلی هم خوبه زرد زیادی اعصاب خرد کنه
وقتی کل موسسه مدرسان زرد رنگ هست چه کارش می‌شه کرد؟ سری‌های بعد سعی می‌کنیم از پارسه بگیریم که قرمزه Big Grin

SmileCool آره قرمزم بیاد خوبه فضا رنگارنگ میشه کلا روحیمون شاد میشهTongue

(۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۴۶ ب.ظ)sahar121 نوشته شده توسط:  سلام... تو خبرنگاریا داشتم یه سرچ میزدم خبر پیدا شدن محمد طاهای ماه عسل رو دیدم..
میتونین
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
بخونید ماجرا رو

خواستم سپاس بزنم گفتم کمه واقعا ممنون مامانم خیلی براشون ناراحت بود بهش میگم خوشحال میشه مرسی.............Heart

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۸۴۲۴
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۰۹:۵۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۰۰ ب.ظ، توسط samaneh@90.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۴۶ ب.ظ)sahar121 نوشته شده توسط:  سلام... تو خبرنگاریا داشتم یه سرچ میزدم خبر پیدا شدن محمد طاهای ماه عسل رو دیدم..
میتونین
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
بخونید ماجرا رو

من برای خانواده محمد طاها خوشحال شدم ولی از طرفی برای اون خانواده ای که طاها پیششون بود ناراحت .یاد خداحافظ بچه افتادم

کامیابی و شادمانی تو در درونت قرار دارد، اراده کن که شاد بمانی، آن زمان، تو و شادمانی‌ات، میزبان نامریی دشواریها خواهید بود.((هلن کلر))Big GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۸۴۲۵
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۱۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سخت آشفته و غمگین بودم
به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست کم میگیرند

درس ومشق خود را…

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

و نخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابی ببرند…

خط کشی آوردم،

درهوا چرخاندم...

چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید

مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !

اولی کامل بود،

دومی بدخط بود

بر سرش داد زدم...

سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”

بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله

ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……


گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود

غرق در شرم و خجالت گشتم

جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود

سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم

که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر

سوی من می آیند...
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من

تا که حرفی بزنند

شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید

سخت در اندیشه ی آنان بودم

پدرش بعدِ سلام،

گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟

گفت : این خنگ خدا

وقتی از مدرسه برمی گشته

به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده

قصه ای ساخته است

زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است

درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….


چشمم افتاد به چشم کودک...

غرق اندوه و تاثرگشتم


منِ شرمنده معلم بودم

لیک آن کودک خرد وکوچک

این چنین درس بزرگی می داد

بی کتاب ودفتر ….


من چه کوچک بودم

او چه اندازه بزرگ

به پدر نیز نگفت

آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم


عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام ….

او به من یاد بداد درس زیبایی را...

که به هنگامه ی خشم

نه به دل تصمیمی

نه به لب دستوری

نه کنم تنبیهی





یا چرا اصلا من
عصبانی باشم

با محبت شاید،
گرهی بگشایم


با خشونت هرگز...

با خشونت هرگز...

با خشونت هرگز...
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟
سهراب سپهری
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: samaneh@90 , good-wishes , x86
ارسال: #۸۴۲۶
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من دیگه دارم روانی میشم پس چرا خبری از نتایج نیست؟؟؟؟روزی صد بار میرم سنجش سر میزنم اما هیچ خبری از زمان اعلام نتایج نیست هفت ماهه همین طور منتظریم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ۸Operation , x86
ارسال: #۸۴۲۷
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۲۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من که الان تا یه ماه آینده منتظر نتایج ۴ تا از مصاحبه ها و نتایج آزمونا و اینام... یکی دو تا که نیس!! هر روز شده انتظار... اما وقتای فکر کردن به انتظارم در روز برای هر ۴ تا جمعا ۵ دقیقست!!! :-)

[تصویر:  salavat14saqeb.ir_.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86
ارسال: #۸۴۲۸
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۳۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امیدوارم که نتیجه همتون خوب بشه.مخصصوصا اونای که زحمت کشیدنززززززززززززززززززززززیااااااااااااااااااااااااااااااااد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86
ارسال: #۸۴۲۹
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۵۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۱۸ ب.ظ)kevin نوشته شده توسط:  من دیگه دارم روانی میشم پس چرا خبری از نتایج نیست؟؟؟؟روزی صد بار میرم سنجش سر میزنم اما هیچ خبری از زمان اعلام نتایج نیست هفت ماهه همین طور منتظریم

بازم جای شکرش باقیه ، چون من هنوز به مرحله ی جنون نرسیدم و اینکه روزی صد بار به سنجش سر نمیزنم چون وقتی جوابا بیاد از درو دیوار صدا میاد : جوابا اومد... جوابا اومد... اگه خوب حساب کنی ما یه سال پشت کنکور بودیم حدود ۷-۸ ماه هم جلوی کنکور... این کنکور حدود ۲ سال از بهترین زمان زندگیمون رو به خودش اختصاص داده... همیشه به خودم میگم واقعا ارزششو داشت؟ جواب میاد که : بالاخره عمره دیگه میگذره چه پشت کنکور چه جلوی کنکور چه سر کار چه تو خوشی ها چه تو غم ها... امروز به خودم میگفتم چه زود چهار سال دوره ی کارشناسی گذشت... مگه ما چقدر میخواییم عمر کنیم؟ ۸۰ سال ۴ سال میشه حدود ۵ درصد... بازم جواب اومد : بالاخره عمره دیگه میگذره...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: M*Gh , kevin , silver_0255 , Lantern , 10:30 , ماه بانو , Mänu
ارسال: #۸۴۳۰
۳۰ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۵۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چند روزی هست دارم به این محتوا گوش میدم، هم فاله هم تماشا، آموزش زبان روسی برای رفع خستگی !
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۵۸۵ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۱,۱۴۴ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۳ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۱۹۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۴ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۴۶ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۶۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close