زمان کنونی: ۰۴ آذر ۱۴۰۳, ۰۱:۴۲ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )

ارسال:
۲۹ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۰۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۰۶ ق.ظ، توسط naserqw.)
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
من در مورد ماجرای قبول شدنم تو کنکور ننوشتم تا به نزدیکی تاریخی برسم که تصمیم به خوندن کنکور گرفتم.
پارسال تو همین تاریخها بود که به سرم زد که بشینم و برا کنکور درس بخونم با اینکهه سر کار می رفتم و درآمد بدی هم نداشتم ولی کارامو جم و جور کردم تا بتونم درس بخونم.
برا کنکور خوندن من دو دلیل عمده یا بهتره بگم انگیزه داشتم
۱/ رفیقم سال ۹۴ رتبش شده بود ۱ ای تی در حالی که تا قبل از اون مورد من فکر می کردم کنکور رو فقط بچه خرخونا قبول می شن در صورتی که اون بچه خرخون نبود عین من بود
۲/ یه داستانی سر پذیرش استعداد درخشان تو دانشگاه خواجه نصیر پپیش اومد که من تصمیم گرفتم سال دیگه برم همون دانشگاه و به اون فرد بگم هی این منم که پارسال ردم کردی
خب بهتره بهتون بگم کنکور خوندن ربطی به داشتن منابع جدید نداره چون همه منابع من به جز کتاب مهندسی نرم بدون استثنا ماله حداقل ۷-۸ سال پیش بود و من از همونا استفاده کردم در واقع از یکی از دوستام خریدمشون همشو ۱۰۰ تومن 
برا برنامه ریزی هم من کل مانشت رو گشتم تا تجربیات دوستانی که قبلن رتبه خوب اورده بودن رو درآوردم.
اون چیزایی که مهم بود رو رو یه دفتری نوشتم خدا رو چه دیدی شاید اون دفتر رو نشون یکی دادم که داره این متنو می خونه
تاریخ دقیق بخوام بگم من از اول دی شروع کردم به جمع آوری اطلاعات و جور کردن منبع کارمم چون طراحی سایت بود کم کم تعطیلش کردم تا راحت تر باشم.
زمان من تا روز کنکور ۴ ماه بود درست تصمیم گرفتم از ۱۵ دی شروع کنم تا روز کنکور که تو اردیبهشت بود.
زمانمو اینطوری تقسیم کردم ۴۵ روز اول فقط شامل دوره دروس اونم همه درس ها حتی یکیشم جاننداختم به طوری که ۷۵ درصد متن می خوندم و نکته برداری می کردم با های لایت و ۲۵ درصد هم تست های اخر هر فصل رو می زدم. نحوه خوندم هم اینطوری بود که اول یه چندتا سوال می خوندم از اون فصل مورد نظر بعد میرفتم درسشو می خوندم چون می خواستم ذهنم جهت دار باشه.
فصل های کل منابعی رو که باید بخونم در آورده بود صبح ساعت ۷ برنامه شروع می شد تا ۸/۳۰ که وقت صبحانه بود بعد دوباره از ۹ شروع میشد تا ۲ ظهر که وقت ناهار بود کلن صبح ها رو گذاشتم دروس عمومی خوندن ساعت ۳-۴ بعدالظهر برنامه داشتم برا خوندن زبان کتاب نخوندم به جاش تو این یک ساعت یه نرم افزار بود به نام ممورایز memorise یه همچین اسمی ازش استفاده کردم بدون اینکه یه روز ازش استفاده نکنم طوری که روز کنکور من حدود ۱۱۰۰ تا لغت بلد بودم و همین عامل باعث شد من زبان رو ۴۵ درصد بزنم 
بعد از اون هم تا ساعت ۱۰ درس تخصصی می خوندم و ساعت ۱۱ تا ۱۲ هم مدیریت می خوندم.
نحوه خوندن کتاب هم هر روز صبح ها یه کتاب عمومی می خوندم مثلن ساختمان داده و بعدالظهر ها دوتا کتاب تخصصی مثلن سیستم عامل و هوش و این کتاب هایی که می خوندم میزاشتمشون تو یه جور صف یعنی اینکه دیگه خونده نمی شدن تا وقتی کتاب های جلویشون خونده بشن. هرچقدر می خوندم فصلشو می نوشتم برام کیفیت مهم بود عجله نمی کردم ولی زمان رو هم رعایت می کردم. ساعتایی رو هم که می خوندم می نوشتم رو یه کاغذ و اخر شب حساب می کردم چندساعت خوندم.
شاید یکی الان بگه برو بابا مگه می شه اینقدر دقیق خوند بزار به تو دوست عزیز بگم اوایل برا منم سخت بود یه هفته اول به خودت سختی بده هفته دوم میشه عادت برات که انجام ندیش فکر می کنی یه چیزی کمه.
اره من هفته اول جمع زمان هام هر روز میشد شاید ۵ ساعت درس خوندن ولی بعد یک ماه هر روز کمتر از ۷ ساعت نمی شد و اگه من تونستم این کارو بکنم شما هم می تونید.اخر متن می فهمی چرا!!
سیکل دوم کارم من برنامش ۳۰ روزه بود ۵۰ درصد متن و ۵۰ درصد سوال و اینکه سرعتم بیشتر بود تو این دوره من آزمون های جامع مدرسان چهارتای اخرشو ثبت نام کردم و برنامم طوری بود که وقتی این دور رو که خونده بودم توی اولین آزمون جامع شرکت می کردم رتبمم شد فکر کنم طرفای ۸۰ اینا خب بد نبود برا من.
اینکه الان فکر کنید شما هم برید حتمن مدرسان بهتون باید بگم فقط تو یه آزمون شرکت کنید مهم نیست از چه موسسه ای باشه من مدرسان شرکت کردم چون چهارتا آزمون جامع داشت مثلن پارسه شرکت نکردم چون به زمان بندیم نمی خورد تازه همشونم دزدن 
خب کجا بودیم اها دور سوم خورد تو عید و باور کنید من اصلن از خونه بیرون نرفتم و بازم نشستم درس خوندم مهم نبود برام چون هدفمم قبولی در کنکور بود.
تو دور سوم که مدتش ۱۵ روز بود من ۷۵ درصد تست زدم و ۲۵ درصد متن فقط اون تست هایی که بلد نبوددم مراجعه می کردم به کتاب و می خوندم همین تو ۱۵ روز هم تموم شد. نگران نباشید.
تا تموم شد دور سوم امتحان جامع دوم شد و من تو اون ازمون شدم۴۰ اینا خب بازم خوب بود نه!!
تو یه ماه آخر هم برنامم اینطوری بود نشستم تمام آزمون های دولتی ۱۰ سال قبل به همراه یه کتاب راهنمای جامع کنکور های ده سال قبل رو گرفتم اون آزمون ها رو چاپ کردم عین کنکور و هر سه روز یه آزمون دادم ساعت ۸ صبح کنکور می دادم تا زمانش تموم میشد بعد آزمون رو تحلیل می کردم اینجوری که تست هایی رو که نزده بودم و یا غلط زده بودم رو فصلش رو در میاوردم و میرفتم می خوندم تا یاد بگیرم البته برا خودم درصد هم می گرفتم و با درصد های کسانی که تو مانشت کارنامشون رو قرار داده بودن یه طبیق می دادم تا دستم بیاد چطور بوده کارم تو این یه ماه دو تا آزمون جامع دیگه هم دادم که یکیش شدم حدود ۲۰ فکر کنم و اخریش رو هم شدم ۸ اینا 
برنامم درست دو روز به کنکور تموم شد و منم دیگه نخوندم چیزی فقط مدیریت می خوندم و رفتم سر جلسه کنکور و با اینکه فکر نمی کردم رتبمم بشه ۴۰ شد دیگه.
حالا بزارید از خودمم بگم من یه پسری هستم که تو دوره کارشناسیم درس نمی خوندم تا شب امتحان البته با این همه احوال معدلم خوب بود و نفر دوم ورودی خودم بودم  و به جان خودم خرخون نبودم واقعن نبودم فکر می کنم بقیه بچه ها درس نمی خوندن که من که یه خورده می خوندم معدلم اونجوری بود
تو دانشگاه تا دلتون بخواد کار فرهنگی کردم یعنی از اون تیپ ادمایی هم نبودم که برم دانشگاه برگردم نشریه داشتم خبرنگاری کردم تو انجمن بودم اوه تا دلتون بخواد از این کارا.
اگه فکر می کنید بیشتر از من فیلم و سریال هم دیدن زهی خیال باطل من هاب فیلم و سریال بودم هنوز که هنوزه تلویزیون هرچی فیلم پخش می کنه من قبلن دیدم دیگه یه زمانی تا ۴ و ۵ صبح فیلم می دیدم.
و بازم اگه فکر می کنید تو شبکه های اجتماعی و نرمافزارای پیام رسان خیلی از من جلوترین باید بگم شرمنده من ته اینا رو هم در اوردم ولی چی شد که تونستم همه اینارو بزارم کنار و بشینم کنکور بخونم؟
خیلی راحت یهو نیومدم کنارشون بزارم فیلم و سریال رو که دیگه از بس دیده بودم راحت گذاشتم کنار و تنها برنامه تلویزیونی که دیدم پنج شننبه ها استیج بود و بس
تلگرام گروه هایی که عضو بودم لیو دادم و فقط شب ها چک می کردم توییتر و گوگل پلاس رو کم کم گذاشتم کنار حدود دو هفته و فیس بوک رو نیز ولی اینستاگرام حدود یه ماهی طول کشید یعنی مثلن اومدم گفتم این هفته فقط یه بار صبح یه بار شب هفته بعد کردمش فقط شب و هفته بعد همینطور کمتر تا اینکه دیدم بهش دیگه معتاد نیستم و زمان کلی عوضش به دست اوردم.
من قبل از اینکه از خواب نازم بیدار شم وقتی گوشیم زنگ می خورد و هنوز دوست داشتم بخوابم به خودم می گفتم قبولی تو دانشگاه امیرکبیر رشته تجارت با خوابیدنت به دست میاد؟ بعد صادقانه می گفتم نه و چون دوست داشتم امیرکبیر قبول شم از خوابم بیدار می شدم و هر روز به خودم می گفتم باید امیرکبیرقبول بشم اونم رشته تجارت الکترونیک و این مورد رو در انتهای هر چهار دور برنامه ریزیم تو دفترم نوشتم و پاش رو امضا کردم.
هر وقت ناامید می شدم می اودم تو مانشت و تجربیات ادمای سالای قبل رو می خوندم و فقط اونایی رو که مثبت بودن.
اره دوستان خلاصه اینکه هیچ وقت دیر نیست و به هرچی فکر کنید همون براتون اتفاق می افته کافیه در راه رسیدن بهش یه خورده تلاش کنید من تلاش کردم و نتیجش شد اینکه دانشگاه امیرکبیر قبول شدم.
به نظر من مهم این نیست که کنکور ارشد حتمن قبول بشید مهم اینه که اون چیزی که دوستش دارین و می خواین داشته باشیدش برا به دست اوردنش تلاش کنید من یه زمانی فقط می خواستم کنکور ارشد قبول بشم و شدم بعد خواستم تو تهران خونه داشته باشم و مستقل بشم و بازم براش تلاش کردم و الان مستقل هستم با درامد خودم چون اعتقاد پیدا کردم برا به دست اوردن هر چیزی بهایی باید داد و هرچی بهایی که می دی بیشتر باشه ارزش اون
هدفی که داری وقتی بهش برسی برات بیشتر میشه.
امیدوارم مفید باشه حرفایی که زدم
موفق باشید
۲۷
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness , zarisa , jaber23 , elhamgh , RangiRangi , MajidNasiri , Andrew S.Tanenbaum , montazer , M a h d i , mzha , syofgg , nlp@2015 , MLMSecurity , RASPINA , d_felfelak , Happiness.72 , ANGEL* , fo-eng , shenia_mana , kilookiloo , پرهوده , tara222 , عزیز دادخواه , hosein_zt , dr.a_AI , brozway , mahsa4 , zdfgh , MBe , delete4all , Hopegod , نارین , alireza01 , gogooli , Skyrim , melodi726 , RezaTaheri , Mu2Iu , - rasool - , Asemooni_71 , sepand10 , mdavtalab
ارسال:
۲۹ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۳۰ ق.ظ
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
عالی بود
تبریک میگم بهتون
چه بااراده اید شما. واقعا آفرین.
کلی انگیزه گرفتم از پستتون.
انشاالله هم تو درس موفق باشید هم تو کار و هم دل اون عزیز رو به دست بیارید به همین زودی ها و همیشه شاد باشید.
۴
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness , نارین
ارسال:
۲۹ دى ۱۳۹۵, ۱۰:۱۶ ق.ظ
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
(۲۹ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۰ ق.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  عالی بود
تبریک میگم بهتون
چه بااراده اید شما. واقعا آفرین.
کلی انگیزه گرفتم از پستتون.
انشاالله هم تو درس موفق باشید هم تو کار و هم دل اون عزیز رو به دست بیارید به همین زودی ها و همیشه شاد باشید.

خیلی ممنون
خوشحال شدم که پستم باعث انگیزه دادن به شما شد.
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi
ارسال:
۲۹ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۳۱ ب.ظ
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
خیلی عالی بود ممنون از وقتی که گذاشتین
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال:
۲۹ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۴۱ ب.ظ
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
(۲۹ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۳۱ ب.ظ)Innocence نوشته شده توسط:  خیلی عالی بود ممنون از وقتی که گذاشتین

ممنون
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال:
۲۹ دى ۱۳۹۵, ۰۸:۰۰ ب.ظ
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
ببخشید یعنی شما ۸ سال پیش لیسانس گرفتید؟
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال:
۳۰ دى ۱۳۹۵, ۰۱:۰۷ ق.ظ
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
سلام
راستش من گذشته ای شبیه شما دارم.
فعلا خیلی دو دل هستم.
نمی دانم در کنکور امسال موفق میشم یانه.
از دیروز یعنی همون روزی که پست تون را گذاشتید شروع کردم به خوندن .
مث شما!!!RolleyesRolleyes
دارم علوم کامپیوتر میخونم.
اصن نمیدونم چکار کنم.
و به راهنمایی نیاز دارم...
امیدوارم بتونم در ارشد یه جای خوبی قبول شم.
میترسم مث کارشناسی دوباره شکست بخورم
بازم بابت داستانی که نوشتی و روحیه ای که بهم دادی ممنونم
اجرت با امام زمانHeart
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین
ارسال:
۳۰ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۲۸ ق.ظ
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
ممنون
عالی بود

...Let it Go
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین
ارسال:
۳۰ دى ۱۳۹۵, ۰۳:۵۶ ق.ظ
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
ممنون از پستتون
من به مباحث نظری علاقه دارم برا همین قصد دارم امسال علوم کامپیوتر شرکت کنم و مثل شما از اواسط دی ماه شروع کردم Smile)
البته راه سختی در پیش دارم بخصوص که بیشتر درس ها ریاض هستن و جدید ( من کارشناسی مهندسی خوندم) اما تصمیم دارم ادامه بدم و تلاشم رو بکنم.
راسیتش پست شما انرژی زیادی به من داد و من رو مصمم کرد نهایت توانم رو بذارم تا بتونم موفق بشم.
بازم ممنون.
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین
ارسال: #۱۰
۳۰ دى ۱۳۹۵, ۰۷:۰۳ ق.ظ
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
اخر داستان کنکورت به من انگیزه بیشتری دادBig Grinمیدونم به اونم میرسی
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین
ارسال: #۱۱
۳۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۲۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۰۸ ق.ظ، توسط naserqw.)
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
(۲۹ دى ۱۳۹۵ ۰۸:۰۰ ب.ظ)--masumeh نوشته شده توسط:  ببخشید یعنی شما ۸ سال پیش لیسانس گرفتید؟

سلام
نه والا من ورودی بهمن ۸۹ دوره مهندسی کامپیوتر هستم و خرداد ۹۴ فارغ تحصیل شدم کنکور ارشد سال ۹۴ رو ندادم چون نمی خواستم ارشد برم ولی به خاطر دلایلی که گفتم تصمیم گرفتم شرکت کنم و واقعن وقت و برنامه گذاشتم براش. تلاش کنی به هرچی می خوای میرسی فقط ارادتو قوی کن

(۳۰ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۰۷ ق.ظ)dhsv نوشته شده توسط:  سلام
راستش من گذشته ای شبیه شما دارم.
فعلا خیلی دو دل هستم.
نمی دانم در کنکور امسال موفق میشم یانه.
از دیروز یعنی همون روزی که پست تون را گذاشتید شروع کردم به خوندن .
مث شما!!!RolleyesRolleyes
دارم علوم کامپیوتر میخونم.
اصن نمیدونم چکار کنم.
و به راهنمایی نیاز دارم...
امیدوارم بتونم در ارشد یه جای خوبی قبول شم.
میترسم مث کارشناسی دوباره شکست بخورم
بازم بابت داستانی که نوشتی و روحیه ای که بهم دادی ممنونم
اجرت با امام زمانHeart
سلام
خوشحالم که پست من باعث شد شما انگیزه بگیری دوست عزیز.
ببین ادم موفق اونیه که ۹۰ درصد فکر می کنه ۱۰ درصد کار. قبل از شروع کردن بهتره منابع و برنامتو جور کنی حالا طبق سلیقه خودت از گذشته بچه هایی که اینجا پست گذاشتن استفاده کن.
ببین راست و حسینی بهت بگم حتی اگه یه ماه قبل از کنکور شروع کنی ولی اون یک ماه بخونی رتبه خوب میاری مهم اینه که تلاش کنی.ببین منم کارشناسیمو خوب کنکور ندادم ولی اگه عین ارشد می خوندم بهترین دانشگاه ایران قبول می شدم با خودت رو راست باش و عیب کارتو دربیار و اونو تقویت کن. ببین چرا کارشناسی شکست خوردی و اون شکست رو به پیروزی تو ارشد تبدیلش کن.

(۳۰ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۲۸ ق.ظ)Kubo نوشته شده توسط:  ممنون
عالی بود

ممنونم

(۳۰ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۵۶ ق.ظ)djshalam نوشته شده توسط:  ممنون از پستتون
من به مباحث نظری علاقه دارم برا همین قصد دارم امسال علوم کامپیوتر شرکت کنم و مثل شما از اواسط دی ماه شروع کردم Smile)
البته راه سختی در پیش دارم بخصوص که بیشتر درس ها ریاض هستن و جدید ( من کارشناسی مهندسی خوندم) اما تصمیم دارم ادامه بدم و تلاشم رو بکنم.
راسیتش پست شما انرژی زیادی به من داد و من رو مصمم کرد نهایت توانم رو بذارم تا بتونم موفق بشم.
بازم ممنون.

ممنونم از نظرتون
یه توصیه دوستانه بهت بکنم هیچ وقت هیچ چیزی رو تو ذهنت گندش نکن. درس ریاضی باشه یا هرچیز دیگه. اگه دیگران تونستن توش موفق بشن شما هم می تونی اگه اونا ۱ ساعت وقت گذاشتن تا بفهمن شما ۲ ساعت وقت بزار روش تا بفهمیش هیچ کاری نشد نداره. پشتکار داشته باش و هیچ وقت ناامید نشو هیچ غیرممکنی وجود نداره عزیز، تو می تونی همونطور که من تونستم

(۳۰ دى ۱۳۹۵ ۰۷:۰۳ ق.ظ)اشوری نوشته شده توسط:  اخر داستان کنکورت به من انگیزه بیشتری دادBig Grinمیدونم به اونم میرسی
Smile
۳
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: d_felfelak , RangiRangi , نارین
ارسال: #۱۲
۱۳ بهمن ۱۳۹۵, ۰۲:۱۶ ق.ظ
داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
ممنون من تازه میخام شروع کنم ولی با حرفای که زدی خیلی انگیزه گرفتم...
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۳
۱۵ بهمن ۱۳۹۵, ۰۱:۵۸ ب.ظ
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
(۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۱۶ ق.ظ)peyman827 نوشته شده توسط:  ممنون من تازه میخام شروع کنم ولی با حرفای که زدی خیلی انگیزه گرفتم...

خوشحال شدم که باعث انگیزه دادن به شما شدم
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۴
۲۴ بهمن ۱۳۹۵, ۱۰:۰۹ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ۱۲:۰۹ ق.ظ، توسط naserqw.)
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
(۲۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۵۶ ب.ظ)angel* نوشته شده توسط:  سلام
داستانتون واقعاااا جالب بود من واقعاااا خیلی انگیزه گرفتم شما کارتون عااالی بوده یعنی منم میتونم؟!!
دیر نشده؟!
کاش من زودتر از اینا پست شمارو میدیدمSad
در مورد عشقتون بنظرم کسیکه رفته دیگه رفته!هر چند شما آدم باپشتکاری هستین و مطمئم تو زندگیتون به هرچی میخواین میرسین چون تلاش میکنید
میتونید تو برنامه ریزی بمن کمک کنید؟
هر وقت اومدید لطف میکنید جواب بدید یا اینکه آیدی تلگراممو براتون خصوصی میفرستم ممنونتون میشم اگه فرصت کردید جواب بدید

سلام
اره شما هم می تونید چون من تونستم چون بقیه تونستن. اگه کمکی از دست من بر بیاد حتمن کمکتون می کنم.
۳
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , gogooli
ارسال: #۱۵
۲۴ بهمن ۱۳۹۵, ۱۱:۴۶ ق.ظ
RE: داستان یک موفقیت کوچک (رتبه ۴۰ ای تی )
سلام.
چقدر امروز من از این داستان انگیزه گرفتم.
ممنون.
موفق باشید
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  فراخوان داستان کوتاه fas ۱ ۳,۰۲۰ ۰۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۳ ق.ظ
آخرین ارسال: mehrad1011
  چگونگی پرداخت هزینه ثبت نام تیزهوشان ۹۹-۱۴۰۰ edumoshaver1 ۰ ۲,۰۸۲ ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ۰۵:۰۲ ب.ظ
آخرین ارسال: edumoshaver1
  داستان های آموزنده Soheil ۶۳۰ ۱۰۶,۸۲۸ ۱۱ دى ۱۳۹۸ ۰۴:۵۷ ب.ظ
آخرین ارسال: dibasalehi
Star کارگاه داستان نویسی دسته جمعی marvelous ۹ ۷,۳۷۸ ۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۰۶:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: marvelous
  تکنولوژی و مزایای تین کلاینت maral00 ۰ ۱,۹۷۱ ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ۰۴:۰۶ ب.ظ
آخرین ارسال: maral00
  دلایل شکست پروژه های CRM و راههایی برای موفقیت آنها m2m3m92 ۰ ۲,۴۹۵ ۱۹ دى ۱۳۹۷ ۰۴:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: m2m3m92
  سمینار موفقیت دکتر شاهین فرهنگ m.abbaszadeh1995 ۳ ۳,۸۲۱ ۱۸ آذر ۱۳۹۷ ۱۱:۵۶ ب.ظ
آخرین ارسال: m.abbaszadeh1995
  با خصوصیات تین کلاینت آشنا شوید zohreeee ۰ ۱,۸۵۰ ۱۱ مهر ۱۳۹۷ ۰۱:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: zohreeee
Exclamation ارسال پرونده سربازی در تیر ماه....کمک کنید shayanww ۴ ۵,۴۸۴ ۰۷ مرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۳۰ ب.ظ
آخرین ارسال: aali361
  انتخاب رشته برای رتبه ۹۹۱ نرم افزار + سهمیه رتبه اولی Denize ۵ ۵,۷۵۶ ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۴:۱۳ ب.ظ
آخرین ارسال: parisa74103

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close