ANGEL* (قله مانشت رو فتح کرده) تاریخ ثبت نام: ۲۷ شهریور ۱۳۹۵ تاریخ تولد: تعیین نشده زمان محلی: ۲۱ November 2024 , 11:54 PM وضعیت: آفلاین |
|
امضای ANGEL*سفری به طول هزارفرسنگ با یک گام آغاز می شود...
|
نظرهای کاربران
|
|
αɾια (۰۲ اسفند ۱۳۹۶ در ۰۱:۰۵ ب.ظ) |
|
و همچنان نیستی | |
pioneer01 (16 دى ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۶ ب.ظ) |
|
دوست جان امیدوارم حالت خوب باشه و قوی و با اراده در حال خوندن باشی :-))) :* | |
MarkLand (23 آذر ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۸ ق.ظ) |
|
کاری نکردم که انشااله نتیجه خوبی بگیرین | |
ANGEL* (21 آذر ۱۳۹۶ در ۱۱:۲۷ ب.ظ) |
|
اگه هدفمون این بود که یه جا وایستیم،به جای پا ریشه داشتیم. حرکت کن: ) |
|
ANGEL* (13 آذر ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۴ ب.ظ) |
|
ژاپنی ها عاشق ماهی تازه اند اما آبهای اطراف این کشور سالهاست ماهی ندارد . برای غذا رساندن به مردم ماهی دوست ، روز به روز قایقهای ماهیگیری بزرگتری ساخته شد و مسافت های دورتری پیموده . هر چقدر ماهیگیران مسیر دورتری انتخاب میکردند به همان نسبت آوردن ماهی بیشتر طول میکشید و ماهی ها کهنه می شد و ژاپنی ها با اکراه آنرا میخریدند . برای حل این مساله شرکتهای ماهیگیری در قایقهایشان فریزر تعبیه کردند و ماهی ها را روی دریا منجمد میکردند. اما ژاپنی ها مزه ی ماهی یخ زده را دوست نداشتند و تجارت ماهی افت چشمگیری پیدا کرده بود . بنابراین شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری میکردند . ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و دیگرحرکت نمی کردند . آنها زنده می ماندند ، اما خسته و بی رمق . . . و برای ژاپنی ها تفاوت مزه ی ماهی تازه و ماهی زنده ی بیحال و تنبلی که روزها حرکت نکرده بود از زمین تا آسمان بود ! شرکتهای ماهیگیری که تا مرز ورشکستگی رفته بودند چاره ای اندیشیدند : روی دریا ، درمخزنهای آبی که ماهی های صید شده ی زنده را می انداختند یک کوسه ی کوچک انداختند . کوسه چند تایی ماهی میخورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سرزنده و خوش طعم به مقصد میرسیدند ... زیرا ماهی ها تلاش کرده بودند ، تلاش . . . |
|
ANGEL* (13 آذر ۱۳۹۶ در ۱۰:۴۵ ب.ظ) |
|
جبران خلیل جبران از مترسک پرسیدم :آیا از تک و تنها ماندن در این مزرعه خسته نشده ای ؟ پاسخ داد : نه ! آخر می دانی ، در ترساندن دیگران برای من لذتی هست که باعث میشود هیچ از کارم خسته نشوم . گفتم : راست می گویی ، من نیز چنین لذتی را از کارم تجربه کرده ام . مترسک جواب داد : تو اشتباه میکنی ! کسی نمیتواند از چنین چیزی لذت ببرد ، مگر اینکه مثل من ، درونش از کاه پر شده باشد ! |
|
ANGEL* (13 آذر ۱۳۹۶ در ۱۰:۳۷ ب.ظ) |
|
بیائیــــــــــــــد آغاز کنیم . . . قبل از اینکه به آرامی آغاز شود به آرامی آغاز به مردن خواهی کرد اگر سفر نکنی، اگر کتابی نخوانی اگر به اصوات زندگی گوش نکنی اگر از خودت قدردانی نکنی به آرامی آغاز به مردن خواهی کرد اگر برده ی عادات خود شوی اگر همیشه از یک راه تکراری بروی اگر روزمرگی را تغییر ندهی اگر رنگهای متفاوت بر تن نکنی . تو به آرامی شروع به مردن میکنی اکر از شور و حرارت ،از احساسات سرکش و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا می دارند و ضربان قلبت را تندتر می کنند ، دوری کنی. تو به آرامی شروع به مردن خواهی کرد اگر هنگامی که با شغلت ، با عشقت شاد نیستی ، آن را عوض نکنی . اگر برای نامطمئن خطر نکنی اگر از ورای رویاها نروی اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یکبار در تمام زندگی ات ورای مصلحت اندیشی بروی . امروز زندگی را آغاز کن ! امروز مخاطره کن ! امروز کاری کن . نگذار به آرامی بمیری و شادی را فراموش کنی . . . |
|
You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments. |