مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
عموجان هستم!
متولد ۶۹ مشهدی.
رتبه ها:
نرم افزار ۹۰ (گرایش اصلی)
هوش ۲۳۱
معماری ۲۴۳
امنیت و شبکه ۲۲۹
مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
فارغ التحصیل کارشناسی پیوسته نرم افزار هستم.
مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
خب این موضوع برمیگرده به دوران پارینه سنگی.
عرضم به حضورتون که من ۶ سالم بود که بابام یه فروند میکرو گرفت که ما(من و داداشم) بشینیم تو خونه بازی کنیم. متاسفانه ما جنبه نداشتیم و عمر این میکرو محترم فقط ۸ روز بود!
سوخت آقا... اینقدر ازش کار کشیدیم که سوخت!
چندی بعد صاحب یه دستگاه سگا شدیم که البته این یکی ۷تا جون داشت و تا چندسال بعد که دیگه ازش خسته شدیم مثل مرد کار میکرد. با بازی کمبات معروف که البته اون دفترچه معروفش رو هم ما داشتیم زندگی با این سگا شروع شد. پنجم دبستان بودم که صاحب یک فروند PC شدیم. خدا پدر بابام رو بیامرزه که اون زمان با اون حقوق کارمندی کم برای پیشرفت ما هیچی کم نزاشت. یه پنتیوم ۳ گرفتم ۸۰۰Hz فول کش!
دنیایی بود برا خودش... آقا این شد تمام زندگی ما... دیگه همین جور بود تا تو دبیرستان و اینا که من یکمی برنامه نویسی و کار با نرم افزارهای کاربردی مثل فتوشاپ و MMB و یه سری چیزای دیگه رو بلد بودم... به کنکور هم که رسید من فقط توی اون ۱۰۰ تا انتخاب فقط چندتا دونه نوشتم... نرم فردوسی و نرم غیرانتفاعی سجاد مشهد و یکی دوتای دیگه... عشق کامپیوتر بودیم عموجان!
مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
غیرانتفاعی سجاد مشهد.
مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
راستش رو بخواید از اول خرخون بودم! ۵سال ابتدایی رو با معدل ۲۰ پاس کردم!
بعدش توی آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی بین ۲۵۰۰ نفر ۱۶ شدم و رفتم راهنمایی نمونه دولتی ابرار مشهد... اونجا رو هم با معدل ۱۹/۱۹ رد کردم و رفتم دبیرستان. اونجا هم معدل هام دقیق یادم نیست ولی از ۱۸/۵ کمتر نبود... فکر کنم ۱۸/۷۰ اینا بود...
دانشگاه هم که اومدم می خواستم خرخون باشم!
ترم اول معدلم شد ۱۷/۶۰ . ترم دوم مریض شدم و افتادم تو خونه و دانشگاه نرفتم ، از قوانین دانشگاه هم خبر نداشتم و تو همون فاز دبیرستان بودم. متاسفانه چیزی رو حدف نکردم و مثل مرد همه ی درسارو رفتم سر جلسه و معدلم شد ۱۰/۸۱
. هیچی دیگه تو کل ۱۲سال تحصیلم نمره زیر ۱۷ نداشتم ، اما آخر ترم دوم یه بقچه نمره ۸ و ۷ و ۱۰/۲۵! و اینا دیدم کلا افسردگی گرفتم! بعدشم که دیگه قبحش برام ریخت! از ترم بعدش گفتم من که قصد ادامه تحصیل ندارم ، فقط پاس میکنم بره و مدرک رو بگیرم. بیشتر تمرکزم رو گذاشتم روی کسب مهارت. بنابراین بیشتر شب امتحانی بودم ولی درسای کاربردی رو چون دوست داشتم و کاربرد داشتن رو نمره خوب میگرفتم.
مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
بعد از اون داستان ترم دوم که براتون گفتم ، برنامم این بود که مدرک لیسانس بگیرم برم کار کنم و برنامه ارشد نداشتم. ترم ۷ یه ارائه درباره sql injection داشتم برای درس پایگاه داده. بعد از ارایه استاد پایگاه گیر داده بود بیا برو یه مسابقاتی تو دانشگاه شریف هست شرکت کن... برای همین موضوع امنیت و اینا بود... خیلی صحبت کردیم و تو همین بحثا منو ترقیب کردن که حداقل ارشد رو بگیرم بعد وارد بازار بشم. منم یه تحقیقی کردم و با مانشت آشنا شدم و کم کم به موضوع ارشد علاقه مند شدم.
مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
از اول برای نرم افزار شرکت کردم. البته الان یه چند وقتی هست که به امنیت و شبکه هم فکر میکنم!
مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
سال اول (۹۲) که کنکور شرکت کردم رتبه ۴۵۰ نرم افزار رو بدست آوردم. امسال (۹۳) هم رتبه ۹۰ نرم افزار شدم. خداروشکر.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
راستی اینم بگم که تخصصی معماری رو همینطوری در ۱۵ثانیه ، شانسی زدم تست کنم ببینم اون روز روزه شانسم بوده یا نه!؟!
که خداروشکر روز جالب نسبتا خوش شانسی داشتم!
مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
تفاوت که داره حتما. ولی بعضی از درسا که استاد از روی جزوه درس نمیده و منبع مهم هست ، تقریبا مثل کنکور هست ، فقط زمان کنکور شما تست هم میزنید.
یک سری از درسا هم که فقط مبتنی بر جزوه استاد هست که هیچ ربطی به کنکور نداره!
بچه های موفق(بخونید خرخون!) در کارشناسی حتما در کنکور هم موفق نیستند و بالعکس. مثلا رتبه ۹ سال پیش ، همکلاسی من بود. مثل من معدل جالبی نداره ، اما تو کنکور موفق بود.
مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من سال اول (۹۲) از اردیبهشت کتاب ها رو تهیه کردم و از اوایل تابستون شروع به خوندن کردم. بعضی از درسها رو که چیزی ازش نمیدونستم ، میرفتم سر کلاس های ترم تابستون می نشستم یا سر کلاس حل تمرین هاشون. تا آخر تابستون بعضی از درس ها رو بسته بودم. از اول مهر هم آزمون های پارسه شرکت کردم. با برنامه میرفتم جلو. یک ماه آخر خسته شدم ، کم آوردم و ول کردم متاسفانه!
رتبه ام شد ۴۵۰ نرم افزار.
سال دوم از ۲۰ مهر شروع کردم.تا ۲۰ام دنبال کارای پایان نامه ام بودم. چون درسها رو سال قبل کامل خونده بودم ، سرعت خوندنم بالا بود. با توجه به دیر شروع کردنم ، به هر صورتی که شده سعی میکردم که از برنامه عقب نمونم. اینم بگم که سال دوم رفتم سر آزمون های مدرسان شریف. تا اوایل دی بود فکر میکنم که درس ها رو تموم کردم و با یکی از دوستان خوبم که اون برای هوش میخوند ، شروع به زدن تست کردیم. تا خوده کنکور تست میزدیم و جمع بندی میکردیم.
توی دوره تست زدن برنامه های ما تقریبا تا دوهفته مونده به کنکور هی عوض میشد!
اول میخواستیم تست های ۸۰ به بعد همه گرایش های کامپیوتر و ای تی رو بزنیم آخرش هم بریم کنکور آزادرو بزنیم.
بعد شد ۸۰ به بعد گرایش های کامپیوتر.
بعد شد ۸۳ به بعد بی خیال آزاد هم شدیم.
بعد شد ۸۵ به بعد.
بعد شد ۸۵ به بعد نرم و هوش!
به زور این ۸۵ به بعد نرم و هوش رو تموم کردیم!
مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ اگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
تقریبا ثابت بود. من همون طور که گفتم یه رفیق پایه داشتم که برنامه هامون رو تقریبا با هم میریختیم. این خیلی کمک میکنه که تا روز کنکور کم نیارید و از طرف دیگه یکی هست که هر روز ازتون بخاد که به برنامه عمل کنید. اصلاحات جزیی داشتیم.
مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
بله! قبلا که فقط مشترک ضریب ۴ داشت ، بیشتر وقت رو روی مشترک میزاشتم و همه درسا رو فول میخوندم. امسال هم که خوشبختانه تخصصی هم ضریبش ۴ شد ، اونا رو هم همه رو خوندم. ولی برای ریاضی و زبان گفتم اگر وقت و حالش باشه میخونم که حالش نبود!
مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
بلی. من منطقی و معماری و نظریه و سیستم عامل رو سال قبل کامل خونده بودم و قوی بودم. به علاوه این ها طراحی الگوریتم و پایگاه داده رو هم جویده بودم!
سال اول طراحی و پیاده سازی و کامپایلر رو حذف کرده بودم که امسال خیلی روشون وقت گذاشتم. البته طراحی الگوریتم رو هم امسال یه گونی تست زدم که بعدش احساس میکردم به یه درجه عرفانی خاصی تو الگوریتم رسیدم!
مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
بیشتر زمان روی منابع بود. مثلا من باید فلان فصل از سیستم عامل عموحقیقت رو تموم کنم!
مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
ویس و فیلم کلی داشتم ولی استفاده نکردم!
تذکر : اونایی که
* دارن کتاب اصلی بودن!
زبان : هیچی.
محاسبات عددی : پوران
* + پارسه
منطقی : پوران
*
معماری :پوران
*
نظریه : کتاب مرجع + راهیان ارشد
* + پارسه (برای جمع بندی)
سیستم عامل : پارسه
*
ساختمان داده : پارسه
* + پوران
* + تست فراوان!
پایگاه داده : مقسمی
*
طراحی و پیاده سازی زبان های برنامه نویسی : پوران (خلیلیان)
* + راهیان (خلیلی فر)
کامپایلر : پوران + کانون نشر علوم (فردین شاپوری)
* این جزو کشفیات من تو بازار کتاب بود! یادم نیست کی آمارش رو بهم داد...
الگوریتم : پوران
* + پارسه + تست فراوان!
یک نکته ای که خیلی مهم هست رو میگم برای اونایی که هنوز کتاب تهیه نکردن.
من سال اول یه حماقتی کردم و رفتم پک کامل پارسه رو گرفتم!
نکنید این کار رو! چون نصف کتاباش به درد من نمیخورد. هر کتابی رو که میخواید برین فقط همون کتاب رو بخرید...
به هیچ وجه من الوجوه! پک هیچ موسسه ای رو نخرید!
مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
هیچ کدوم! برای کنکور فقط باید از روی کتاب کنکوری خوند.
مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
برای چندتا درس که استاد تمرین از توی کتاب مرجع میداد. اکثرا جزوه ای بودیم. البته استاد میومد از روی سر فصل و کتاب مرجع درس میداد ولی معمولا جزوه های ترم های قبل استفاده میکردیم که حاوی سوالات امتحان هم بودن!
مثلا برای درس مهندسی نرم افزار کلاس بر اساس کتاب پرسمن که خود استاد آقای سالخورده ترجمه کرده بودن جلو میرفت ولی سوال های امتحان با جزوه چندسال پیش حل میشد.
مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
پایه زبانم خوبه. متن ها رو راحت میخونم. برای کنکور هم فقط برنامه داشتم ریدینگ ها رو بزنم. سر جلسه امسال هم وقت کم آوردم و فقط یکی از ریدینگ ها رو زدم که همش درست بود.
مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
من همه رو به جز محاسبات حذف کردم! هم سال قبل هم امسال. مخصوصا از امسال با این تغییر ضرایب که اصلا ریاضی خوندن فایده نداره. فقط در حد ۱۰ ، ۱۵ درصد که فقط صفر نزده باشید مثل امسال من!
چون سفید گذاشتن خیلی آدم رو پایین میکشه.
مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
سوالای قبل یه توضیحی دادم. اما اینجا برای درسای تخصصی نرم افزار یه توضیحی میدم.
پایگاه داده به شدت گلابی هست. با کتاب مقسمی میشه تمام سوال ها رو جواب داد.
درباره کامپایلر ، من هم کتاب پوران رو داشتم و هم کتاب فردین شاپوری. ۹۰درصد مطالب یکی است اما من با متن کتاب شاپوری راحت تر بودم. این درس هم ساده هست ولی ممکنه مثل من روش ها رو با هم قاطی کنید! پس بهتره خلاصه برداری کنید و زیاد مرور کنید.
PL درسی با مطالبی بسیار زیاد هست! اگر میخواین فقط یک دونه سوال جواب بدین از کتاب دومی که معرفی کردم استفاده کنید که خیلی حجم کمی داره و زود تموم میشه. مطالب رو به صورت خلاصه گفته و رد شده. اما اگر بخواید کامل بخونید کتاب اولی که نوشتم رو استفاده کنید. البته حجم بسیار زیادی داره که فکر کنم از مرجع هم بیشتر باشه! ولی همه مطالب رو گفته. اگر میخواید PL رو بخونید حتما از تابستون شروع کنید.
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
تنها در خانه!
ولی برای تست زدن با یکی از دوستام می رفتیم کتابخونه! خیلی تست با هم زدن برای من تاثیر مثبت داشت. البته باید یه رفیق درست داشته باشید که بازدهی تون بره بالاتر از تنهایی خوندن و از طرفی وقتتون به بطالت نگذره. من خوشبختانه یکی داشتم.
مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
باید طبق برنامه آزمون به درسا میرسیدم.
مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
سعی میکردم بیشتر وقت بزارم. اواخر که دیگه کمی خسته هم شده بودم و از طرفی یکمی داشتم عقب می افتادم، درس آمار و هوش رو هم که میخواستم بخونم! نخوندم.
همین فکر که قرار بود بخونم کلی انرژی ازم میگرفت! از وقتی که گفتم نمیخونم کلی سرعتم بالارفت!
مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
از اول نرم افزار میخواستم بخونم و اگر وقت داشتم درس هوش رو هم بخونم تا تو گرایش هوش هم رتبه ام بهتر بشه. الان اگر بخوام دوباره کنکور بدم ، میرم برای گرایش های آی تی. به نظر گلابی تر هستن!
(الان بچه های آی تی میان منو میزنن!
)
مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
بلی کند و تند میشد. ولی فکر کردن به برنامه ای که برای چندسال آینده ام دارم ، دوباره شارژم میکرد. به علاوه یک حقیقت مهمی هست که دوست دارم بچه های امسال اینو بدونن.
کنکور خیلی ساده هست! دوست من! برادر گرامی! خواهر محترم! خیلی ساده هست!
۴۰هزار نفر تو کنکور شرکت میکنن که فقط ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر واقعا قصد درس خوندن دارن. از این تعداد هر روز یه عده ای به مرور شروع به ریزش میکنند. یه عده اول مهر... یه عده ای وسط آبان... گروهی اوایل آذر... یه تعداد زیادی قبل از دی خسته میشن... بعضی ها هم بعد از دی توی باتلاق جمع بندی کم میارن... کلا ۲۰۰ ، ۳۰۰ نفر تا روز آخر کم نمیارن که اینا رتبه های بین ۱ تا ۳۰۰ هستند. اینا هستن که برای کنکور و رتبه هاش با هم رقابت میکنند.
شما فقط با ۳۰۰ نفر دارید رقابت میکنید به شرطی که تا روزآخر کم نیارید. در حقیقت برای دانشگاه رفتن نمی جنگید ، برای دانشگاه بهتر می جنگید!
مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
من کلاس نرفتم و هزینه ای هم براش ندادم. فقط سال اول که یه سری از درسا رو فقط پاس کرده بودم و نمیدونستم درباره ی چی هست ، تابستون رفتم سر کلاس دانشگاه یا حل تمرینش مستمع آزاد می نشستم و تو خونه از روی کتاب کنکوریش جلو میرفتم...
مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روند زمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
این موضوع هم خیلی مهم هست. برای بچه هایی که بین پارسه و مدرسان موندم میگم چون من هر دو رو رفتم ، گوش کنن. با شما هستم ، گوش کن عموجان!
دوستان حتما آزمون یکی از موسسات رو شرکت کنید چون به شما برنامه میده ، هر دو هفته شارژتون میکنه ، تو جو کنکور نگهتون میداره ، با یه سری کنکوری آشنا میشید که این خیلی مهمه!
چون کنکور ارشد ۵۰% درس خوندن + ۵۰% حواشی کنکور هست.
حالا موضوع اینکه پارسه بریم یا مدرسان؟
هیچ فرقی با هم ندارن!
هیچ کدوم سوال استاندارد ندارن!
هیچ کدوم شما براشون مهم نیستین!
این جیب شماست که مهمه!
پس جایی برید که ارزون تر در میاد! باور کنید که هیچ فرقی با هم ندارن. من هر دو رو رفتم که میگم.
یه موضوع دیگه هم درباره آزمون ها هست اینه که رتبه هاشون هیچ ربطی به رتبه های شما در کنکور ندارن! فقط وقتی رتبه ی آزمون آزمایشیتون رو دیدید لبخند بزنید این طوری :
مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بود از کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
اول همه درسا تموم شد بعد رفتیم سر جمع بندی. فکر کنم اوایل یا اواسط دی بود که خیلی دیره! خیلی دیر... اگر دوباره کنکور بدم حتما تا اول آذر درسا رو تموم میکنم و میرم سر جمع بندی و تست!
تسلط بر مباحث کنکور = ۲۰% درسنامه + ۸۰% تست و تمرین
سعی کنید زود درس ها رو تموم کنید و برید سر تست. از سرگذشت من عبرت بگیرید تا عبرت سایرین نشید!
مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
به موضوع بسیار حساسی اشاره کردید که نمیشه تو ضیحش داد! این یه موضوع کاملا حسیه!
مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
چرا بسیار زیاد... مثلا من پایگاه داده و منطقی و سیستم عامل رو خدا بودم! رفتم برای ۱۰۰
در ساختمان داده و الگوریتم هم ادعاهایی داشتم که سرجلسه فهمیدم یه سری ادعاهای کذب بیشتر نبودن!
ریاضی هم دوست داشتم که ۱۰ ، ۲۰ درصد بزنم که طراح محترم سر جلسه داشت یکی از انگشتان دستش رو بهم نشون میداد!
زبان هم میخواستم بالای ۳۰ بزنم که وقت کم آوردم...
مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
باور کنید من کل عمرم زمان هایی سر جلسه های کنکور یا امتحان که میشستم ، جزو ریلکس ترین اوقات عمرم بوده... مثلا کنکور کارشناسی با یه صندل و یه پیرهن آستین کوتاه به علاوه ی مدادفشاری و پاک کن خیلی ریلکس رفتم سر جلسه البته با اتوبوس! یه عده رو خانواده میاوردن محل آزمون استرسی با یه گونی شکلات و آب و میوه و ... یک ریز میرفتن سرویس بهداشتی... میخندیدم به اینا...
کنکور سال پیش هم همینطوری ریلکس بودم... کنکور آی تی امسال هم همین بود...
اما کنکور کامپیوتر امسال اولش ریلکس شروع شد... من سوالات رو به ترتیب اول مشترک بعد ریاضی آخر زبان میزنم. از باتلاق سوالات مشترک که اومدم بیرون دیدم کلا ۲۰ دقیقه مونده! یه لحظه قلبم ریخت! آقا استرس وجودما رو فرا گرفت! به دستم نیگا کردم دیدم داره میلرزه!
خندم میگرفت که این چه وضعشه! اما بازم ول کن نبود!
یه نیگا به سوالات ریاضی انداختم اصلا مغزم جواب نمیداد... جوابم میداد حل نمیشد... جواب سوال اول محاسبات (همینی که الان بچه ها میگن سنجش اشتباه زده) رو دراوردم ولی چون سوال دیگه ای رو جواب نداده بودم ریسک داشت که منفی بزنم... ریاضی رو سفید گذاشتم رفتم سر زبان که گلابی بود... ولی خیلی استرسش بد بود... همش به این فکر میکردم که گند زدم به کنکور... همه برنامه هام نابود شد رفت... بعد با خودم میگفتم نه بابا برای همه این جوریه! بعد یه صدایی از درونم میگفت کچل این تزای روانشناسی روی تو جواب نمیده!
هیچی دیگه همش از این گفت وگو ها داشتم با خودم!
تو کل آزمونای آزمایشی من این موضوع رو تمرین کرده بودم که سر وقت مشترک تموم بشه و بعد ریاضی و زبان... ولی سر جلسه زمان از دستم در رفت...
مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
اول مشترک => ریاضی => زبان... دفترچه دوم هم که مهم نیست اگرچه من اول پایگاه داده رو که مسلط هستم میزنم تا حس اعتماد به نفس کاذب! بده بهم بعد میرم سر کامپایلر و PL در آخر هم شیرجه میرم تو الگوریتم
مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
اول سوالای آشنا رو پیدا می کردم که هر سال هست بعد می رفتم با سوالا جدید آشنا می شدم!
مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
امسال برعکس سال های قبل ، همه سوال ها رو میشد حل کرد. سالهای قبل این طوری بود که مثلا یه سری سوال گلابی بودن ، یه سری سوال نکته داشت و زمان میبرد حل کردنش ، یه تعدادی هم تشریفاتی و تزیینی بودن! فقط بودن که دفترچه پر شده باشه... کسی نمیتونست حل کنه... خوده طراح هم نمیتونست!
اما امسال همه سوال ها رو میشد حل کرد ولی همه زمان بر بودن...
درباره وقت کم آوردن هم که گفتم سوال قبلی... اگر زمان داشتم که الان داشتین با رتبه ۱ مصاحبه میکردین نه ۹۰!
مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
آره بیرون آوردم. ریاضی و زبان دقیق بود. مشترک ۱/۵ درصد اضافه شده و تخصصی ۳ درصد کم شده!
البته من هنوزم فکر میکن یه سوال ریاضی زدم که یادم نمیاد کدوم سوال بود!
مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
پایه تحصیلی : ۵%
دانشگاه کارشناسی : ۵%
برنامه ریز برای کنکور : ۲%
کلاس کنکور : ۰/۵%
کنکور آزمایشی : ۱۵%
شرایط سر کنکور : ۱۵%
شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...) : ۲۵%
سایر عوامل : ۲/۵%
انگیزه : ۳۰%
مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
قبل از برنامه ارشد ، میخواستم مدرکم رو بگیرم برم تو بازار کار کنم... بیشتر از یکسال تو بازار کار کردم ولی با حقوقش نمیشه زندگی کرد. الان برنامه اینه که ارشد بخونم. بعدش اگر یه کاری پیدا کنم که بدونم بعد از مثلا ۲ سال کارکردن به ارزش پول امروز ۴ ، ۵ تومن حقوق داره ، میمونم و میرم کار میکنم. پیدا نکنم به اپلای کردن و رفتن فکر میکنم.
مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
بسی زیاد! یه چیزیو بگم از یک سال پیش هرچی خواستم خدا بهم داده... اگر تو انتخاب رشته و یکی دو مساله شخصی دیگه هم خدا هوای منو داشته باشه دیگه خیلی خوب میشه... کولاک میشه!...
مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
دوستم علی. امسال برای هوش میخوند. دوران جمع بندی با هم میخوندیم ، خیلی به من کمک کرد. هم توی برنامه ریزی تا کنکور هم دوران جمع بندی. اگر چه نتیجه ی کنکورش جالب نشد
ازش خیلی ممنونم و امیدوارم همیشه موفق باشه.
مانشت ۴۰ : آیا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
اگر ۱۰ ، ۱۵ درصد ریاضی زده بودم الان به جای بهشتی و فردوسی به شریف و تهران فکر میکردم!
مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
قصدم این بود که دانشگاه های تهران بخونم و اگر نشد فردوسی مشهد. زمان انتخاب رشته چون مادرم دوست داشت که مشهد بمونم ، فردوسی رو بالاتر زدم. توی چند روز بعدش که انتخاب رشته باز بود ، نظرم رو عوض کردند! که تهران رو اول بزنم.
حالا دانشگاه های تهران رو بالاتر زدم و بعدش فردوسی که حتما میارم.
فردوسی مشهد یا بهشتی احتمالا.
مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
حتما تکلیفتون رو با برنامه آیندتون مشخص کنید. میخواین کار کنید یا درس بخونید برید برای دکترا و اینا... به این فکر کنید که آخرش چی میشید. چطوری میخواید پول دربیارید و زندگی کنید! با این فکر که حالا بریم ارشد تا ببینیم چی میشه جلو نرید... با این حرکت گوسفندی! درس خوندن جلو نرید! اگر میخواید درس بخونید حتما یک برنامه داشته باشید که بعدش قراره دقیقا چیکار بکنید. الکی عمرتون رو تلف نکنید.
ودر پایان توصیه میکنم
سیگار نکشین و تخمه هم کم بخورید!
در طول دوران خوندن برای کنکور هم کانتر آنلاین بازی کنید کلی حال میده!
ضمنا طرف فیلم و سریال نرین که معتاد میشین مثل من!
مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
حرف که بسیار است ولی دیگه اگه بشه که بزارین ما به زندگی مون برسیم! چقدر سوال میپرسین؟!
مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
مانشت خوب است! مانشت رو دوست میدارم! ولی اخیرا حواشی بسیار شده است! کاش که بخش های جدیدی اضافه بشه که به درد بچه های ارشد و دکتری که قبلا تو مانشت بودن هم بخوره که بچه ها فقط برای کنکور اینجا نباشند و بعدش برن...