(۱۸ بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۴۴ ق.ظ)SarahRad نوشته شده توسط: وای نمیدونید دیشب جه بلایی سر من اومد!!!! فکر منید یه بیل مکانیکی از ساعت ۱۱:۳۰ شروع کرد به کار کردن واسه ساختمان بغل دستی ما که دارن میسازنش . و دقیقا زیر پنجره اتاق من! اولش سعی کردم بخوابم اما بعد از اینکه چند بار از خواب پریدم ، بد خوای شدم و دیگه خوابم نبرد. تاااااا ساعت ۵! خیلی شب بدی بود اعصابم خرد شد بود کاریم نمیتونستم بکنم. البته او ماشین گنده هم تا۵ همچنان کار میکرد!!! قرار بود ساعت ۶:۳۰ بیدار شم که تا شب تمام خلاصه هامو دوباره مرور کنم اما الان ۱ ساعته که بیدار شدم!! اینم از شانس منه روز های آخر...
من بیل مکانیکی تو مغزمه
دوستان عزیز دیگه قرار نشد فضا رو عمگین کنید
یک امتخانه فردا مثل همه ی امتحانا و یا به اصطلاح دیگر مثل بقیه کنکور ها
قرار نیست خدای نکرده کسی قبول نشه بعدش بمیره
قرار نیست هر که قبول نشه دیگه موفق نشه
قرار نیست که هر کی قبول نشه دیگه دنیا براش بن بست بشه
من از اولشم گفتم و حالا هم میگم من حتی اگه قبول نشم هم به خودم افتخار میکنم چون مطالبی رو خوندم که استادامون تو دانشگاه یک چهارم اونو پوشش ندادن
من مطمئنم اونایی که بیشتر زحمت کشیدن باید از همه بیشتر آرامش داشته باشن
چون خدا کریم است
هر چی اون بخواد همون میشه
پس فردا و پس فردا همه ما با ذکر یا الله کنکور رو شروع کنیم
ایشالله هرکی زحمت کشیده به نتیجش برسه