اساس صحبتم رو از ابتدا توضیح میدم چون اشتباه گرفته شده
همه میدونیم باید با منطق و با صمیمیت و با نظر هردو طرف مشکل رو حل کرد
همه میدونیم نه مرد باید زور بگه نه زن
با یه مثال توضیح میدیم
مثلا فرض کنید زن میگه "این هفته داداشم رو دعوت کنیم خونه"
مسلما مرد باید به نظر زنش احترام بذاره و اگه مشکل خیلی بزرگی وجود نداره بگه "باشه هر چی تو بگی"
اینطوری از هر هزار تا قضیه ۹۹۹ تاش با همفکری حل میشه و با ازخودگذشتگی دو طرف و با منطق
حالا فرض میکنیم مرد واقعا اون هفته نمیتونه خونه باشه و میگه "بندازیم هفته ی بعد، این هفته کار دارم"
اینجا هم همه قبول داریم زن اگه میدونه مرد راست میگه باید بگه "باشه فرقی نداره هفته ی بعد"
تا اینجای کار همون ۹۹۹ هست که حل میشه، اما اگه رویایی فکر نکنیم یه بار به این مشکل می خوریم،
۱) مرد با این که میتونه کارش رو یه روز دیگه انجام بده میگه مهمونی رو بنداز هفته ی بعد من این هفته کار دارم، در ضمن توی ذهنش میگه اگه زن نخواد گیر بده این هفته با هفته ی بعد فرق نداره
اما زن واقعا نمیتونه مهمونی رو جابجا کنه
۲) زن با این که میتونه مهمونی رو بندازه هفته ی بعد میگه نه همین هفته باشه، توی ذهنش هم میگه مرد حوصله مهمونی نداره وگرنه کار رو میشه یه روز دیگه بکنه
اما مرد واقعا مجبوره اون کار رو همون روز بکنه
این جور مواقع باز هم بحث منطقی باید کرد، مرد کامل باید توضیح بده چرا مجبوره اون روز فقط کارش رو بکنه، و زن توضیح بده چرا اسرار داره همین هفته مهمونی باشه
با این بحث ها اکثرا حل میشه و نیاز نیست یه نفر (مرد یا زن) حرف آخر رو بزنه و اعمال اقتدار کنه!
حالا وقتی رو در نظر بگیرید که نگاه زن نگاه ۱ هست و نگاه مرد نگاه ۲
هر دو سعی میکنن منطقی باشن اما به تفاهم نمیرسن
اینجا بحث این هست "حرف آخر" رو کی بزنه
اگه بگیم بحث آخر رو منطق میزنه صورت مساله رو پاک کردیم
اگه بگیم همدلی، دوستی صمیمیت حرف آخر رو میزنه صورت مساله رو پاک کردیم
صورت مساله راجع به اون یک باری هست که اختلاف پیش اومده
خوب حالا واقعا "حرف آخر" رو کی بزنه؟ سوالی که جوابش خیلی مشکلات رو حل میکنه، و جواب ندادن بش و بی خیال شدن سوال عامل انفجار مشکلات خانوادگی هست
یک جواب این هست که دیگران، بزرگترها، مشاورها و... این موقع میتونن کمک کنن
این جواب هم درست هست، اگه موضوع حاد باشه و برای هردو حیاتی باشه و هیچ کدوم نتونن کوتاه بیان راه همین هست
اما ما دنبال راهی هستیم که کار به اونجا نکشه. بخواهیم یا نخواهیم بدون دادن قدرت "حرف آخر" به یک طرف، زمینه رو باز کردیم برای ایجاد کشمکش و درگیری
این مشکل که به نظر لاینحل میاد، راه حل داره. خدا جهان رو طوری آفریده که خودش به سمت درست میره و هیچ موقع با تناقض روبرو نمیشه
مرد خواستار اینه که توی ذهنش بگه حرف آخر رو من زدم
زن خواستار این نیست که مقتدر جلوه کنه
هر موقع مشکلی توی خانواده هست
گاهی مردها به اشتباه میرن و زورمیگن و همیشه بحث رو بدون این که به بن بست رسیده باشه سریع وتو میکنن و میگن حرف آخر رو من میزنم
گاهی زن ها به اشتباه میرن و وقتی بحث واقعا به بن بست رسیده و نمیتونن مرد رو متقاعد کنن، و از تدبیر زنانه هم دوست ندارن استفاده کنن، محکم جلوی مرد می ایستن، زن داد میزنه اون که من میگم درسته، مرد هم داد میزنه اون که من میگم درسته، آخرش هم یا مرد قبول نمیکنه و یه اختلاف بزرگ، یا مرد جلوی داد زن کم میاره، اما توی دلش میگه ببین این شده شوهر ما و بعد هم اعتماد به نفس رو از دست میده
باز هم میگم این برمیگرده به نبودن شناخت از جنس مقابل، وگرنه زنی که بدونه چقدر مرد شکسته میشه از داد زدن زنش و دستور دادن زنش، تصمیم میگیره دستور نده، بلکه از راه زنانه جلو بره
(۰۵ خرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۱۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: مسئله اینه که یه خانوم هیچ وقت نمی آد بگه خصوصیات واقعی آقایون اینه . ولی آقایون اجازه می دن هم از طرف دل خودشون و هم دل خانم محترم حرف بزنن :
نمونش : خانم دوس داره مرد اینجوری باشه
خانم دوس داره کار اینجوری باشه
خانم دوس نداره اینجوری باشه
ولی حرف شما هم متینه .
من فقط با روحیات تعدادکمی از خانم ها آشنا شدم و هرگز از تجربیات شخصی م برای شما نگفتم. چون من کامپیوتر خوندم نه مشاوره
چیزهایی که گفتم از کتاب دکتر جان گری و صحبت های دکتر حبشی هست و اون طور که خودشون بیان میکردن (راست یا دروغ) از تجربیات و پژوهش های گسترده شون به این نتایج رسیدن
اگر هم من حرف اون ها و همچنین سایر نظرات رو میگم هدفم بحث کردن سر موضوع مهم حل شدن خیلی اختلافات توی خانواده هاست
و گرنه میشه بی خیال این شد و گفت همیشه با همدلی مشکلات حل میشه و هیچ خانواده ای کارش به زدن "حرف آخر" تا به حال نکشیده