انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[MarkLand]

کاری به این بحثا ندارم و میگم هر کسی یه سلیقه ای واسه انتخاب داره
اما اعقتاد دارم که ما پسرها باید به شدت تلاش کنیم که از نظر مالی قوی شیم اصلا منهای این قضایا

[isoa]

سلام دوستان.عید غدیر بر همگی مبارک باشه.
امام علی علیه السلام : بزرگترین بلا، ناامیدی است.
امام علی علیه السلام :در شگفتم از کسی که ناامید می‌شود، در حالی که استغفار را با خود دارد.

امیدوارم که هیچوقت ناامیدی سراغتون نیاد.

امام علی علیه السلام:
شما را به پنج برنامه وصیت میکنم که اگر برای یافتنش مشقت سفری سخت را عهده دار شوید هر آینه سزاور است:
احدی از شما جز به پروردگارش امید نبندد ،و جز از گناهانش وحشت نکند، و از اعلام نمیدانم به وقت پرسش شدن از چیزی که نمیداند حیا نکند واز آموختن علمی که دارا نیست شرم ننماید.و بر شما باد به شکیبایی چه اینکه شکیبایی نسبت به ایمان به منزله ی سر به بدن است ،در بدنی که سر نیست و در ایمانی که شکیبایی نباشد خیری نیست.

[RASPINA]

(۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  اما اعقتاد دارم که ما پسرها باید به شدت تلاش کنیم که از نظر مالی قوی شیم اصلا منهای این قضایا

آره پول خیلی خوبه
ی قدرته حداقل اش آرزوی چیزی تو دلت نمی مونه

+خب تاپیک را میبریم به سمت راه های کسب ثروت

[khayyam]

............

[codin]

(۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۱۳ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  

(17 مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  اما اعقتاد دارم که ما پسرها باید به شدت تلاش کنیم که از نظر مالی قوی شیم اصلا منهای این قضایا

آره پول خیلی خوبه
ی قدرته حداقل اش آرزوی چیزی تو دلت نمی مونه

+خب تاپیک را میبریم به سمت راه های کسب ثروت

نمیدونم این فقط تجربه من بود از بچگی توی گوشمون خوندن پول چرک کف دسته، پول خوشبختی نمیاره، پولدارا بد هستن و غیره من شخصا باعث شده مغزشم شست و شو بشه کامل. خب همین چیزا باعث میشه در ناخودآگاه آدم موقعیت ها را از دست بده و سمت پول نره. ولی خب هرچی میگذره واقعیت برام روشن تر میشه که پول واقعا همه چیزه. من قبول دارم این که یه عده پول دار و یه عده فقیر باشن بی عدالتیه ولی همیشه با خودم میگم حتی اگر آدم خوبی هم باشی بهترین راه برای کمک به بقیه پولدار شدن و کمک کردن به بقیه هست. یه جورایی عین رابین هود ولی از راه قانونی.محصولت را به قشر متوسط و پولدار عرضه کن و سودش را برای کمک به آدم های فقیر و تحصیل بچه های بی سرپرست و غیره خرج کن. اینطوری که فکر میکنم برای پولدار شدن حریص تر میشم چون واقعا تنها راهیه که جامعه کپیتالیستی برای ایجاد عدالت باقی گذاشته. البته هنوز من فقیرم ولی خب خیلی انگیزه دارم پولدااااااااار بشم و ایده بزنم و غیره.

---

منم همیشه تصمیم میگیرم توی بحث ازدواج شرکت نکنم ولی بحث ایجاد میشه باز شرکت میکنم :/ من هیچوقت دوس ندارم کسیو ناراحت کنم ولی وقتی گفتن حقایق باعث ناراحتی میشه خیلی توی تناقض قرار میگیره آدم :/ فکر کنم بهترین راه همینه آدم توی بحث کلا شرکت نکنه

[MarkLand]

ببینید الان خودتون رو محدود نکنین انرژی منفی ندین به خودتون که قیمت ماشین یا خونه چقدره بیاین بدون در نظر گرفتن مساله مادی ذهنتون رو باز کنین و اجازه بدین که ایده های مختلف مطرح بشن فک کنین چه محصول یا خدمت جدیدی یا بهتری می تونید ارائه کنین؟ حتی خودتون رو محدود به تخصص یا رشتتون نکنین به اطرافتون با دقت نگاه کنین تو شهر شما چه فرصتهایی وجود داره؟ من یه مسافرتی رفتم به یه شهرستان اصلا باورم نمیشد اینقد پتانسیل فرصت شغلی وجود داره تو یه شهرستان یه استان فقط!
سعی کنین هدف داشته باشین و واسه هدفتون تلاش چند برابره کنین من اونجا ادمایی دیدم که نزدیک ۷۰ سالشون بود و کار اب داری و باغداری می کردن شب و نصفه شب و روز نداشت شاید فقط چند ساعت خواب در روز همین! ما که هنوز جوونیم باید بیشتر تلاش کنیم

[khayyam]

...................

[crevice]

.......

[sss]

(۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۵۵ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  من هیچوقت دوس ندارم کسیو ناراحت کنم ولی وقتی گفتن حقایق باعث ناراحتی میشه خیلی توی تناقض قرار میگیره آدم :/ فکر کنم بهترین راه همینه آدم توی بحث کلا شرکت نکنه

چرا فکر می کنین ناراحت شدیم؟ جامعه ما مملو از هزاران هزار فرد خیّر و دلسوزیه که وظیفه انسانی خودشون می دونن هر دختری رو دیدن بهش یادآوری کنن که سنت رفته بالاهاااا! (حتی در ۱۴ سالگی) (یه عزیزم هم چاشنیش می کنن که زهر حرفو بگیرن مثلا : ))))) )

افزایش سن مادران هم اختصاص به کشور ما نداره (همین طور که سن پدران هم بالا رفته) ، اتفاقا در کشورهای پیشرفته تر، بالاتر هم هست.



از گفتن حقایق هم به شدت استقبال می کنیم؛ مشاهده کردین که چند مورد هم خودم در تایید فرمایش شما اضافه کردم. با علم هم مشکلی نداریم بالاخره عمری خودمونم دود چراغ خوردیم

اما دو تا مساله هست: یکی این که نگاه علمی باید جامع نگر باشه و دور از تعصب باشه. شما از یه جنبه فرمودین، من جوانب دیگه رو هم کنارش گذاشتم که دید صحیح تری به دست بیاد.

مساله دوم:
حتی در کشورهایی که کمترین شکاف جنسیتی وجود داره، عدم توازن به نفع مردانه. چند سازمان بین المللی بر اساس فاکتورهای متفاوت این مساله رو بررسی می کنن و در آمارهای همه اونها ما جز ده کشور انتهای لیست هستیم.
اگر در این باره صحبت کنیم هم متهم به مظلوم نمایی میشیم (درسته که سواستفاده از جنسیت وجود داره ولی دلیلش همین عدم توازن قدرته)

نه فقط در سطح کلان، در امور روزمره هم (سلامت، رفت و آمد، شغل و ...)
در پزشکی: معمولا زنان نسبت به تغییرات بدن خودشون حساس تر هستن و سریع تر به پزشک مراجعه می کنن ولی در موارد بسیاری توسط پزشک رد میشه (به خاطر مشکلات عصبیه و ....) ولی بعدا مشاهده میشه که اتفاقا حساسیت درستی بوده و اگر همون موقع تشخیص داده میشد، درمان کم هزینه تر و موثرتری وجود داشت.
در مورد رانندگی، همیشه تکرار میشه که خانم ها راننده های خوبی نیستن؛ بررسی کردن و دیدن ماشین ها براساس ارگونومی مردانه طراحی شدن
در برنامه نویسی: زن که برنامه نویس نمیشه! اصلا اولین برنامه نویس، زن بود.
در سیاست: هر وقت سیاستمداران ما حرفی از جوانان میزنن فقط مردان جوان رو در نظر دارن.
و.....

ظاهر اینه که الان که خیلی آزادی هست ولی مساله سقف های شیشه ایه که وجود دارن. مساله فراتر از ازدواج و این حرفاست. همه افراد جامعه باید بتونن به حقوق خودشن برسن و مشکلات شون جدی گرفته بشه. راه پیشرفت باید برای همه باز باشه.
آیا جامعه با استفاده از نیروی همه اعضا به نتیجه مطلوبتری میرسه یا با ندیده گرفتن نیمی از افراد؟
تو سنت گذشته ما زن و مرد همراه هم بودن، به شالیزارها فکر کنین، به زندگی عشایری...

فقط هم در مورد جنسیت نیست، سن، نژاد و ... هم نباید عامل محدویت باشن.

---

(۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۵۵ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  بهترین راه برای کمک به بقیه پولدار شدن و کمک کردن به بقیه هست

کارآفرینی اجتماعی، یه تیر و دو نشون!

[khayyam]

همین که می تونید ۳۰۰ سکه مهریه ببرید بعد روز بعدش مهریتون رو به اجرا بزارید این خودش نمونه بارزی ظلم علیه مردان هست .

[fo-eng]

گل فروش سر کوچه می گفت:
ما بچه بودیم .
بابام یخ فروش بود گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت .
گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب
شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم.
نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی...
اما چشممون گشنه نبود.

یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود .
ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود.
مادرمون ماهی یک بار میبردمون منزل دایی .
زنش، زن خوبی بود .
آبگوشت مشتی بار میذاشت و همه سیر میخوردیم ...
سه تا بچه هم سن و سال من داشت. به خدا ما یک بار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش.
از بس مردم دار بودن، انسان بودن، خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود .
اونا هم میامدن خونه ما...
داییم دو سه کیلو گوشت و برنج میآورد یواش میداد دست مادرم و سرشو میآورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله .
تا مادرم میخواست تشکر کنه با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه .
مادرم هم ساکت میشد.

الان دیگه اینطوری نیست .
مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن.
دنبال این هستن که مدام داشته هاشون رو به رخ دیگران بکشن.
دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیده ها، زیاد شدن.
تقی به توقی خورده، یه پول وپله ای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید،،،

حتی بچه ها هم، اهل دک و پز شدن.
بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین.

اینا بچه ان ، تربیت نشدن، ننه و باباش، رو ملتفتش نکردن که این کار بده .
اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه ؟
لابد میدونن که میره خونه، بهانه میگیره، و باباش شرمنده میشه تو روش.

قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت ، تلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایه اش
می فرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایه ام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه.

اگه یه خانواده توی محل تلویزیون ۱۴ اینج می خرید همه جمع می شدن توی خونه اش واسه تماشا ...
دک و پز نبود .
نهایت صفا و صداقت بود.
الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره!
میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه ، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره.

قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن.
ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره.

این رفتارا که پیشرفت نیست اینا افت اخلاقه...

[RASPINA]

(۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۳۸ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره!
میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه ، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره.

بله نمونه های فراوان در اینستاگرام موجوده
دوماهه نمیرم اینستا خیلی خوبه هم صرفه جویی در وقتم میشه و هم از شال و روسری و طلا و جواهرات تا املت پختن ی سری ها را نمیبینم

[RASPINA]

دوستان اگر طاقچه را نصب دارید پیشنهاد می کنم امروز گردونه شانسش را امتحان کنید
به من ۳ روز بی نهایت هدیه داد خیلی خوشحالم کلی کتاب تا حالا دانلود کردم

ممنون میشم کتاب خاصی اگر از طاقچه خوندید را معرفی کنید

[ezra]

.......

[الکی! مثلاً مام یه چیزی نوشتیمو پاک کردیم]

[codin]

من کلی نوشتم در جواب یکی از دوستان ولی همشو پاک کردم....

ای کاش هممون تعصب ها را کنار میزاشتیم و بدون دفاع از گروهی که عضوش هستیم برای کمک به بشریت و همه آدم ها متحد میشدیم.... همه جا پر از تعصب هست ... هیچکی دنبال فکر کردم بدون تعصب نیست.... گاهی فکر میکنم اصلا به من چه...واقعا بهترین کار اینه آدم بی خیال این جور بحثا بشه بره یه اپی بزنه یه پولی در بیاره...عوض کردن جامعه غیر ممکنه برای ماها که قدرت خاصی نداریم. بهترین کار اینه زندگی خودمونو درست کنیم.

---

رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین

نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین

نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین

اندر دو جهان کرا بود زهره این

-------------------

کلا چند وقتیه همه چی مث یک خواب برام میمونه... واقعا چی توی زندگی واقعیه؟ چی الکیه؟ چه حقیقته؟ چی دروغه؟ گاهی خودمو مث یک نقطه تصور میکنم که داره از توی کره ماه زمینو نگاه میکنه بعد میبینم چقدر همه چیز بچه بازیه- همه چیز بی اهمیته- مهم ترین چیزا بی ارزشن.. مهمترین دستاورد ها مث بازی بچه ها میمونن... خیلی حس عجیبیه... نمیدونم چمه واقعا... افسرده نیستم قطعا ولی انگار یک عینکی را چند سالیه از جلوی چشامم برداشتن و فهمیدم واقعیت همه چیز چقدر پوچه... حتی نمیدونم پوچ کلمه درستیه یا نه... منظورم اینه واقعیت همه چیز چقدر کم ارزشه... با سوادترین آدم ها چقدر بی سوادن.... مهمترین دستاورد های بشر چقدر پیش و پا افتاده ان... تمام کارهای روزمره ای که انجام میدیم چقدر قابل پیشبینی و چندش آوره... صبح مث روبات بیدار میشی یه سری کار ثابت میکنی بعدم شب میشه میخوابی... دوباره از نو.. ایران که بودم تمام تلاش هام در راستای بهشت موعود دنیوی بود ( خارج)... الان ولی انگار تا ته همه چیزو میتونم ببینم... هیچ چیز شگفت آوری دیگه پیدا نمیکنم جذبم کنه ... یه چیزی که مبهم و شگفت آور باشه... ولی همه چیز برام تا تهش روشنه... بیانش خیلی سخته