انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[RangiRangi]

............

[clint]

در این ملک خیلی از امور فقط ظاهرشان محل اعتبار است مثلاً هم‌این روند مدرک‌ْگیریِ صرف ،راهی یه که جامعه شدیداً آن را تجویز می‌کند نمیشه هم در برابرش قد علم کنی چرا که مدرک‌گرایی لازمه‌ی این نظامِ آموزشیِ تقلیدیه،مجبوریم که خانواده‌هایمان را از خودمان راضی نگه داریم
در دانشگاه هم که قربانش بروم خبری نیست اگر آن‌جا نرویم کجا برویم؟،دانشگاه ما مرده زنده نماست به قول یکی از دوستان کودن مدعی داریم در مملکت پرورش می‌دهیم که جز خسارت چیز دیگری بارمان نمی‌کند.
همه این بلا‌ها را خودمان به سر خودمان آورده‌ایم و لاغیر. چه‌قدر دوست دارم این قضیه را بیش‌تر توضیح دهم به قولِ اهلِ نظر: اشارتی و دیگر هیچ.

[blackhalo1989]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  پ.ن: همون بحث همیشگی احساساتی بودن خانوم ها ؟:دی

نه. به درونتون رجوع کنید. البته فقط یه حدسه.

[gogooli]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(31 خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۱ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  ماه عسل انگار امروز در مورد یه هکر بود که دستگیر شده
همین چند دقیقه پیش زنگ زدیم به خواهرم ببینیم خانوم افطار کرده یا نه دیدیم خانوم هق هق گریه میکنه
بابا با نگرانی پرسیده چی شده؟ گفته دلش سوخته هکره بچه بوده اشتباه کرده الان باید ۸ سال بره زندان: ))))))
دروغ چرا منم دلم سوخت یه کم واسش ولی حقش بود پول مردم رو از حساب برمیداشت قانون برخورد نکنه که نمیشه اگه دستگیر نمیشد بازم به کاراش ادامه میداد هرچند الان پشیمونه..اتفاقا دستگیر نمیشد الان بیشتر زندگیش خراب میشد تا الان.. حالا نمیدونم خواهر من برای چی اینجوری از ته دل گریه میکنه : )))))))))))))

۱۸ سالش شده بود؟

پ.ن: اون قسمتای بولد چقدر نکته داشت!

اولش رو ندیدم ولی فکر کنم از ۱۶ سالگی دیگه رسما هکر شده بود...۱۷ سالگی از حساب برداشت کرده بود..الان فکر کنم بالای ۱۸ سالشه
چون گفت چند ساله داره رضایت می گیره

[artmiss]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۵۶ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  بیان درست مساله نصف راه حل است...راه حل هم می شه داد...
این بحث ما به هیچ نتیجه ای نمی رسه تمومش کنیم بهتره

ایشون دارن سفسطه میکنن و همه چیزو به هم میبافن

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۲۴ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  این قسمتایی که بولد کردم از دید شما واقعا راه حله؟
«کنکور باید استاندارد باشه» مثل این میمونه که بگیم نظام اقتصادی باید سالم باشه!

به شیوه خودت عمل میکنم و از همون مثال نظام اقتصادیت استفاده میکنم هرچند درست نیست:
من به عنوان یه شهروند میتونم بفهمم نظام اقتصادی درست چیه و اشتباه چیه ولی این دلیل نمیشه که بتونم مثه یه اقتصاد دان یه نسخه با جزئیات بپیچم که بیا این راه حل برو درستش کن. یعنی شما میگی تا زمانی که کسی راه حل اقتصادی برای سالم کردن نظام اقتصادی نداره حق نداره انتقاد کنه چون اگه انتقاد کنه داره ایراد میگیره... من نمیدونم این نظریه هارو شما از کجا میاری...
من از اولم ادعا نکردم که راه حلی دارم علاقه ای هم ندارم راه حلی ارائه بدم اصلا وظیفه من نیس مربوط به من نیس تخصص من نیس چه اصراری هست که بخوام تو این زمینه دخالت کنم اصلا مشکل اصلی جامعه ما اینه که هر کسی به خودش اجازه میده تو زمینه ای که بهش مربوط نیست اظهار نظر میکنه بعد یه راه حل بدتر از کنکور ارائه میده...
حالا این دلیل میشه چون من راه حلی ندارم پس نباید به همین راه حل انتقاد کنم، کور نیستم میبینم که این راه حل همون اصل گزاره ها که آقای بارسا فرمودن زیر سوال میبره و میبنم که جامعه های دیگه راه حل های بهتری برای این گزینش دارم، منم تو این جامعه زندگی میکنم از مسئولین آموزش انتظار دارم راه حل مناسبی رو برای گزینش جایگزین کنن تا هر کس که شایستگیشو داره از امکانات دانشگاه های برتر استفاده کنه.
همونطور که افراد جامعه از نظام اقتصادی یه جامعه انتظار دارن که نظام اقتصادی سالمی داشته باشه و لازم نیست که هر کسی منتقده بیاد راه حل اراپه بده.

---

[diligent]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۰ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  

(31 خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(31 خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۱ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  ماه عسل انگار امروز در مورد یه هکر بود که دستگیر شده
همین چند دقیقه پیش زنگ زدیم به خواهرم ببینیم خانوم افطار کرده یا نه دیدیم خانوم هق هق گریه میکنه
بابا با نگرانی پرسیده چی شده؟ گفته دلش سوخته هکره بچه بوده اشتباه کرده الان باید ۸ سال بره زندان: ))))))
دروغ چرا منم دلم سوخت یه کم واسش ولی حقش بود پول مردم رو از حساب برمیداشت قانون برخورد نکنه که نمیشه اگه دستگیر نمیشد بازم به کاراش ادامه میداد هرچند الان پشیمونه..اتفاقا دستگیر نمیشد الان بیشتر زندگیش خراب میشد تا الان.. حالا نمیدونم خواهر من برای چی اینجوری از ته دل گریه میکنه : )))))))))))))

۱۸ سالش شده بود؟

پ.ن: اون قسمتای بولد چقدر نکته داشت!

اولش رو ندیدم ولی فکر کنم از ۱۶ سالگی دیگه رسما هکر شده بود...۱۷ سالگی از حساب برداشت کرده بود..الان فکر کنم بالای ۱۸ سالشه
چون گفت چند ساله داره رضایت می گیره

هکره گناه داشت، خوب اونموقع هم سنشم خیلی کم بوده. یه پسر ۱۶ ساله ی پر از هیجان، مگه چقدر درک درست داره؟! ما اولش داشتیم میخندیدیم، نوع تعریف کردنش جالب بود، همه چی رو میگفت ! ولی آخرش که گفت باید چند روز دیگه بره زندان، خیلی ناراحت شدیم. واقعا نمیشد از معلومات این جور آدما استفاده بهتری کرد به جای زندان؟! حتما باید برن زندان تا متنبه بشن؟! :| باید یه تنبیه معقولانه تری براشون در نظر بگیرن.

[blackhalo1989]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۱ ب.ظ)artmiss نوشته شده توسط:  به شیوه خودت عمل میکنم و از همون مثال نظام اقتصادیت استفاده میکنم هرچند درست نیست:
من به عنوان یه شهروند میتونم بفهمم نظام اقتصادی درست چیه و اشتباه چیه ولی این دلیل نمیشه که بتونم مثه یه اقتصاد دان یه نسخه با جزئیات بپیچم که بیا این راه حل برو درستش کن. یعنی شما میگی تا زمانی که کسی راه حل اقتصادی برای سالم کردن نظام اقتصادی نداره حق نداره انتقاد کنه چون اگه انتقاد کنه داره ایراد میگیره... من نمیدونم این نظریه هارو شما از کجا میاری...
من از اولم ادعا نکردم که راه حلی دارم علاقه ای هم ندارم راه حلی ارائه بدم اصلا وظیفه من نیس مربوط به من نیس تخصص من نیس چه اصراری هست که بخوام تو این زمینه دخالت کنم اصلا مشکل اصلی جامعه ما اینه که هر کسی به خودش اجازه میده تو زمینه ای که بهش مربوط نیست اظهار نظر میکنه بعد یه راه حل بدتر از کنکور ارائه میده...
حالا این دلیل میشه چون من راه حلی ندارم پس نباید به همین راه حل انتقاد کنم، کور نیستم میبینم که این راه حل همون اصل گزاره ها که آقای بارسا فرمودن زیر سوال میبره و میبنم که جامعه های دیگه راه حل های بهتری برای این گزینش دارم، منم تو این جامعه زندگی میکنم از مسئولین آموزش انتظار دارم راه حل مناسبی رو برای گزینش جایگزین کنن تا هر کس که شایستگیشو داره از امکانات دانشگاه های برتر استفاده کنه.
همونطور که افراد جامعه از نظام اقتصادی یه جامعه انتظار دارن که نظام اقتصادی سالمی داشته باشه و لازم نیست که هر کسی منتقده بیاد راه حل اراپه بده.

فهمیدن ایراد ها کار ساده ایه. همه میتونن ایراد ها رو ببینن. اما راه حل ها به این سادگی ها نیست. مخصوصا اینکه با دید از پایین نمیشه راه حل داد و خیلی از چیز ها که از پایین معلوم نیست. قرار نیست چون من نوعی به ذهنم میرسه که مثلا «به بنگاه های کوچک وام بدید» این راه حل تو عمل جواب بده. اینکه بشینید فقط بگید مشکل چیه اسمش ایرادگیریه. هر کسی میتونه ایرادات رو توصیف کنه. کار سختی نیست. وقتی ریش و قیچی دستتون اومد تازه میفهمید که کسایی که ازشون ایراد می گرفتید خودشون یه روزی ایرادگیر بودند!

[artmiss]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۰ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  فهمیدن ایراد ها کار ساده ایه. همه میتونن ایراد ها رو ببینن. اما راه حل ها به این سادگی ها نیست. مخصوصا اینکه با دید از پایین نمیشه راه حل داد و خیلی از چیز ها که از پایین معلوم نیست. قرار نیست چون من نوعی به ذهنم میرسه که مثلا «به بنگاه های کوچک وام بدید» این راه حل تو عمل جواب بده. اینکه بشینید فقط بگید مشکل چیه اسمش ایرادگیریه. هر کسی میتونه ایرادات رو توصیف کنه. کار سختی نیست. وقتی ریش و قیچی دستتون اومد تازه میفهمید که کسایی که ازشون ایراد می گرفتید خودشون یه روزی ایرادگیر بودند!

درسته دوست عزیز این مساله خیلی بغرنجیه و راه حل مناسب به این سادگی ها براش پیدا نمیشه و کارشناسان آموزشی ما کار خیلی سختی دارند قطعا بهترین راه حل که کنکوره رو مناسب دیدن ( دستشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدن هیچ جای دنیا به چنین راه حلی نرسیدن که کارشناسان ما رسیدن) ،این مسئله خیلی پیچیده تر از ایناس که به عقل ما برسه ، شانس آوردم که چنین مسئولیت سنگینی به من داده نشد ...
خیلی باحالیم ما، درگیر چه چیزایی هستیم.

[kilookiloo]

نقاشی جوان که تازه دوره آموزش نقاشی خود را زیر نظر یک نقاش بزرگ تمام کرده بود، تصمیم گرفت خود را ارزیابی کند. برای این کار، سه روز وقت گذاشت و یک منظره بسیار زیبا را روی بوم نقاشی خلق کرد.
ایده‌ای به ذهنش رسید و نقاشی را در پیاده‌روی میدان اصلی شهر قرار داد و نوشته‌ای زیر آن نصب کرد: «من تازه نقاشی یاد گرفته‌ام و ممکن است اشتباهاتی در کار من وجود داشته باشد. لطفاً هر جا که اشتباهی می‌بینید یک ضربدر بزنید.»
عصر همان روز هنگامی که جوان نقاش برگشت تا نقاشی را ببرد، دید که تمام بوم نقاشی با ضربدر پر شده است و حتی برخی از مردم نظرهایی هم نوشته بودند.
ناامید و دل‌شکسته به خانه استادش رفت در حالی که گریه می‌کرد نقاشی پر از ضربدر را به استاد نشان داد و آن چه را اتفاق افتاده بود برای او تعریف کرد. استاد نگاهی به نقاشی انداخت. رنگی دیده نمی‌شد و تنها چیزی که دیده می‌شد ضربدرها و نظرها بود.
نقاش جوان با ناراحتی گفت: «من هیچ چیز از نقاشی یاد نگرفته‌ام و شایستگی نقاش شدن را ندارم. مردم من را به طور کامل رد کردند.»
استاد لبخندی زد و گفت: «پسرم، من به تو اثبات خواهم کرد که تو یک هنرمند بزرگ هستی و اصول نقاشی را بدون هیچ عیب و نقصی آموخته‌ای.»
شاگرد جوان که نمی‌توانست حرف استاد را باور کند، گفت: «من فکر نمی‌کنم نقاش خوبی باشم، به من امید واهی ندهید استاد.»
استاد گفت: «هر چه که من می‌گویم بدون هیچ پرسشی انجام بده. یک بار دیگر یک نقاشی دقیقاً مانند قبلی بکش و به من بده. می‌توانی این کار را برای استادت انجام دهی؟»
هنرمند جوان با اکراه قبول کرد و دو روز بعد اول صبح یک نقاشی دقیقاً مانند قبلی به استاد تحوبل داد. استاد با اشتیاق تابلو نقاشی را گرفت و لبخندی زد. استاد گفت: «با من بیا.»
استاد و شاگرد به میدان اصلی شهر رفتند و تابلو را همان جای قبلی قرار دادند. استاد یادداشتی زیر تابلو نصب کرد: «من تازه نقاشی یاد گرفته‌ام و ممکن است اشتباهاتی در کار من وجود داشته باشد. جعبه‌ای پر از رنگ و قلم زیر تابلو گذاشته‌ام. لطفی در حق من کنید. اگر اشتباهی می‌بینید قلم و رنگ بردارید و آن را اصلاح کنید.»
شاگرد و استاد به خانه برگشتند. عصر همان روز دوباره به میدان شهر رفتند. نقاش جوان تعجب کرد که هیچ اصلاحی در نقاشی صورت نگرفته بود. اما استاد هنوز راضی نشده بود و به شاگرد گفت: «شاید یک روز زمان کمی باشد تا مردم به ایده‌ای برای اصلاح در نقاشی برسند و وقت برای آن بگذارند. بگذار نقاشی یک روز دیگر هم اینجا بماند. فردا روز تعطیل است و انتظار می‌رود اصلاحاتی توسط مردم انجام شود.»
روز بعد دوباره سراغ نقاشی رفتند و دیدند که بوم نقاشی دست نخورده است. نقاشی یک ماه دیگر هم آنجا باقی ماند اما هیچکس اصلاحی بر روی آن انجام نداد!
انتقاد کردن چه آسان، بهبود دادن چه مشکل.

[sara9009]

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۸ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  هکره گناه داشت، خوب اونموقع هم سنشم خیلی کم بوده. یه پسر ۱۶ ساله ی پر از هیجان، مگه چقدر درک درست داره؟! ما اولش داشتیم میخندیدیم، نوع تعریف کردنش جالب بود، همه چی رو میگفت ! ولی آخرش که گفت باید چند روز دیگه بره زندان، خیلی ناراحت شدیم. واقعا نمیشد از معلومات این جور آدما استفاده بهتری کرد به جای زندان؟! حتما باید برن زندان تا متنبه بشن؟! :| باید یه تنبیه معقولانه تری براشون در نظر بگیرن.

اره منم دلم سوخت ادمی با اون همه استعداد چرا باید بفرستن زندان فقط ۱۹ سالش بود ، به جاش میتونن اون زمانی که باید تو زندان باشه مثلا یه جایی مثل فتا و یا برای بالا بردن امنیت سیستم های یه سازمان و ... از استعدادش استفاده کنن ، مثلا ۸ سال تو زندان باشه متنبه میشه ؟
ولی روحیه ی خوبی داشتااا کلا ادم شادی بود

(۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۳۳ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  گفتگوی خبری ۲۲:۳۰ این مدلی تبلیغ میشه

خدا نکشتت زهرا یاد تنتاک افتادم

[codin]

کنکور مشکل داره ولی اگر یک سال فکر کردین مفهومی خوندین و رتبتون زیر ۱۰۰-۱۵۰ نشد شک کنید شاید بیشتر مشکل از سمت خودتونه و نه از کنکور.

[khayyam]

چقدر این جریان هکر رو بزرگ کردید اینا که چیزی نیست

[blackhalo1989]

یادمه اون زمانی که با virtualenv آشنا نبودم خوشحال و خندون پکیج ها رو نصب می کردم بعدش فهمیدم چه گندی زدم با این کار.

[RangiRangi]

...............

[Behnam‌]

به خاطر اینکه سنش کم هست مجازات نکنند سنگ روی سنگ بند نمیشه. دزدی، دزدی هست. از فردا اپدیمی میشه و بچه‌های ۱۰ ۱۲ ساله شروع می‌کنند به انجام این کارا (مخصوصاً که اینترنت داره فراگیر میشه ولی اغلب مردم دانش لازم برای محافظ از اطلاعات خودشون رو ندارند) آخرشم میگن اشکالی نداره سنمون کم هست میبرنمون مهدکودکِ پلیس فتا باهاشون همکاری کنیم!