انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[sahar121]

الحمد الله.... شکر

[Mänu]

اشک هایم که از روی گونه ام می چکد
میخواهم این دخترک کوچک وجودم را
نوازش کنم
او را در آغوش بگیرم
آرام آرام
موهای لخت اش را از میان انگشتانم
بگذرانم
ودر گوشش بگویم
نازنینم
حیف آن چشمان پاک و معصومت نیست
می دانم خیلی وقت است
تنهایت گذاشتم
اما خودت خواستی بروی
عزیزکم میدانم این دل کوچک تو
که به وسعت آسمانی محبت میبخشد
تحمل این همه بی مهری را ندارد
اما قوی باش مهروی من
دیگر رهایت نمیکنم
حتی اگر خودت بخواهی دخترکم

اینو خودم گفتم خالی از هر اصولی،یدفعه اومد دوست داشتم اینجا بنویسمش

[Breeze]

همیشه از بچگی سعی میکردم مسائلی رو که اذیتم میکنه فراموش کنم .. طوری که اصلا بهش فکر نمی کردم تا به یاد بیارمش .. روش خوبی بود، همیشه جواب میداد ..
و اینجوری بود که هرگز تو زندگیم از کسی کینه به دل نگرفتم .. بدترین نامردیا رو هم فراموش کردم ..

این روزا خیلی دلم میگیره .. دلتنگ اونایی میشم که یه روز بی محابا دلمو شکوندن...
اما یکی شو نتونستم فراموش کنم .. نه از سر کینه .. نه .. فقط خاطراتی که برام باقی مونده تنها چیزیه که باعث میشه قبول کنم که دیگه هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد ..

همیشه با خدا معامله کردم و گفتم خداجونم ، من تا جایی که از دستم برمیاد به هر کی ازم کمک بخواد کمک میکنم .. و عوضش فقط تنهام نزار ..
معامله ی خوبی بود .. تو تمام زندگیم کم نیاوردم ..
نمی دونم این رفتارم از حماقتم بود یا دلسوزیم ، نمی دونستم که یه روز ، همین نیتم باعث سوختنم بشه ...
نمیدونم .. شاید هم من یه جایی خطا کردم ..

آدما دلشون خیلی بزرگه .. اما یه سری حرفا رو نمیشه هرگز گفت .. همون حرفاست که دل آدما رو کوچیک میکنه ... چون هرگز نمیشه بیانش کرد .. به هیچ کس هیچ جا ...

بعضی از حرفا باید تا روز مرگت تو دلت بمونه و باهات دفن بشه ..

خوش به حال امام علی (ع) که سر در چاه میکردن و اشک میریختن ..
تو این روزها حتی نمیتونم گریه کنم ...

[Somayeh_Y]

نمیدونم سن و سال چند نفر از شماها به سریال "خانه سبز" قد میده. یادمه اون زمان که از تلویزیون پخش میشد خیلی دوست داشتم این سریال رو.
سه سال پیش تمام قسمت هاش رو دانلود کردم و هر از گاهی اتفاقی یک قسمتش رو انتخاب میکنم و می بینم
امشب اون قسمتی رو نگاه کردم که علی کوچک!!!!!!!!!!!!! خانه سبز نغمه غم انگیز مادرش رو فهمید و راه افتاد تا یه کاری براش بکنه. چون نمی خواست مامان نرگسش به خاطر او تا آخر عمر با این نغمه غم انگیز زندگی کنه.

میدونید چیه. مهربانی، گذشت و فداکاری جزو لاینفک وجود یک زن هست. نشون به اون نشون که جایگاه مادری رو بهش ارزانی داشته اند. اما ای کاش این گذشت و فداکاری عاقلانه باشه نه صرفا از سر احساسات. اشتباه نشه، اینا نصحیت نیست، اینا لالایی هست که برای خودم میخونم بلکه خوابم بگیره.

[فوژان]

من دلم نمیخواد الان برای امتحان درس بخونم الان دلم میخواد یه مطلب مرتبط با هارد دیسکی که دانلود کردم رو بخونم اما میدونم که نمیشه ۱۰۰ صفحه درس رو یه روزه خوند
چرا من موقع امتحانا هوس میکنم کد بزنم و مطلب غیر درسیه وابسته به درس!!!!!! بخونم این چه واکنشه تدافعیه مغزیه ایه که من دارم آخه !!!
------------------------------------------------------------------
پ ن (بعد از مدتی تفکر) بیخیاله درس من رفتم بخونم این مطلبرو مگه یه آدم چند بار به دنیا میاد که بخواد از چیزی که ازش لذت میبره و میدونه مفیدتره بگذره؟؟

[esisonic]

(۱۴ دى ۱۳۹۲ ۱۱:۱۸ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  وضعیت اقای esisonic جالبه حالا دندونتون خوب شده بالافاصله رفتید سراغ پیتزا

این شکلکا رو از کجا میارید؟ بگید ما هم استفاده کنیم؟

کافیه روی شکلک راست کلیک کنی و URL یا Location مربوط به عکس رو ببینید ....!!

---

جای همگی خالی...
دارم آهنگ حاجی از آسف رو گوش میکنم...!!
بچه بودم فقط مسخره بازیشو در میاوردم...ولی الآن دارم می فهمم بنده خدا چقدر تو این آهنگ حرفای دلشو زده!!!!

[فوژان]

چرا همیشه که فکر میکنی همه چی خوبه و خوب داره پیش میره یه چیزی باید گند بزنه تو این خوب بودن و حس و حال
چرااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟

[تینا]

(۱۶ دى ۱۳۹۲ ۰۳:۲۸ ق.ظ)فوژان نوشته شده توسط:  چرا همیشه که فکر میکنی همه چی خوبه و خوب داره پیش میره یه چیزی باید گند بزنه تو این خوب بودن و حس و حال
چرااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟

آره واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ تو زندگی من این شده یه اصل

[Breeze]

(۱۶ دى ۱۳۹۲ ۰۲:۱۴ ق.ظ)فوژان نوشته شده توسط:  چرا من موقع امتحانا هوس میکنم کد بزنم و مطلب غیر درسیه وابسته به درس!!!!!! بخونم این چه واکنشه تدافعیه مغزیه ایه که من دارم آخه !!!

دقیقا منم همین مشکل رو داشتم
یه واکنش طبیعی جهت فرار از درسه
هنوزم در اوج کار که صد البته اولویت هستش ، ترجیح میدم به امور متفرقه و بی اهمیت بپردازم .. نباشه هم می تراشم واسه خودم

[sun-shine]

آخ جون اصفهان داره برف میاد.
از دیشب تا حالا منتظرم. ای کاش حالا حالاها قطع نشه.

[Autumn.Folio]

حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست **** باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست

از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است **** غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست

منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش **** که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست

دولت آن است که بی خون دل آید به کنار **** ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

پنج روزی که در این مرحله مهلت داری **** خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست

بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی **** فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار **** که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست

دردمندی من سوخته زار و نزار **** ظاهرا حاجت تقریر و بیان این همه نیست

نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی **** پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست

[mhd3]

(۱۶ دى ۱۳۹۲ ۱۲:۴۶ ب.ظ)sun-shine نوشته شده توسط:  آخ جون اصفهان داره برف میاد.
از دیشب تا حالا منتظرم. ای کاش حالا حالاها قطع نشه.

ما هم برف میخوایم
یادمه پارسال اینجا انقد برف اومده بود که در خونمونو من به تنهایی نمیتونستم باز کنم. زورم نمیرسید!!

همیشه وقتی برف میاد من و بابام و خواهرم میریم تو پارک کنار خونمون برف بازی. مخصوصا اگه شب برف بیاد و ساعت ۱۱-۱۲ بری با بابات تو برفای دست نخورده (پا نخورده!!) قدم بزنی، دستتو محکم بگیره... خیلی کیف میده!

ولی امسال یه ذره هم نیومد. حتی بارونم خیلی کم بارید

[kati]

مگه این آلودگی هوا اجازه میده که یه ذره بارون یا برف بیاد!!
همش هوا دلگیره ....

[sun-shine]

(۱۶ دى ۱۳۹۲ ۰۳:۲۰ ب.ظ)mhd3 نوشته شده توسط:  ما هم برف میخوایم
...

(۱۶ دى ۱۳۹۲ ۰۳:۳۲ ب.ظ)kati نوشته شده توسط:  مگه این آلودگی هوا اجازه میده که یه ذره بارون یا برف بیاد!!
همش هوا دلگیره ....

اصفهانم بارون خیلی کم اومده. اینم دومین برفه داره میاد.برف اولی که نیم ساعت بیشتر طول نکشید ولی این برفه معلومه حسابی میخواد بباره.
یه توده هوای سرد وارد کشور شده حتما همه جا میاد. غصه نخورید

[Eternal]

(۱۶ دى ۱۳۹۲ ۱۲:۴۶ ب.ظ)sun-shine نوشته شده توسط:  آخ جون اصفهان داره برف میاد.

میگم دیگه به تبریز برف نمباره ، ابرهای مارو شما دزدیدین
سوز و سرماش واسه ما برفاش واسه شما . هه هه هه شوخی کردم خدارو شکر ، انشالله زیاد بباره.

یادش بخیر چند هفته پیش که برف اومده بود این آدم برفی رو بابام درست کرده بود برامون