(13 فروردین 1394 11:22 ق.ظ)x86 نوشته شده توسط: [ -> ]آقا ما نمیتونیم هیچ ارتباطی بین ۱۳ بدر و ازدواج جوانان برقرار کنیم، لطفا در این باره بیشتر صحبت کنید. چطوری میشه دست پر برگشت؟
پیش نیاز: سبزه عید
1- یک عدد ساقه گندم را گرفته
2- یک عدد دیگر ساقه گندم را گرفته
3- ساقه قدم یک و دو را به هم گره می زنیم
4- سبزه عید را به وسط آب شلیک می کنیم
(13 فروردین 1394 01:09 ب.ظ)x86 نوشته شده توسط: [ -> ] (13 فروردین 1394 12:30 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]پیش نیاز: سبزه عید
۱- یک عدد ساقه گندم را گرفته
۲- یک عدد دیگر ساقه گندم را گرفته
۳- ساقه قدم یک و دو را به هم گره می زنیم
۴- سبزه عید را به وسط آب شلیک می کنیم
بعدش چی میشه؟ ازدواج می کنیم؟
بعدش یه فرآیند پیچیده داره که ساز و کارش هنوز کشف نشده. در نهایت بخت شما باز میشه.
امروز رفتیم زمین فوتبال یه دست فوتبال زدیم حالشو بردیممممممممممم
جای اقایون خالییییییییییی
دخترهای مانشت حتما سبزه گره زدند دیگه!!!!!!!!!
(13 فروردین 1394 12:30 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]نقل قول: آقا ما نمیتونیم هیچ ارتباطی بین ۱۳ بدر و ازدواج جوانان برقرار کنیم، لطفا در این باره بیشتر صحبت کنید. چطوری میشه دست پر برگشت؟
پیش نیاز: سبزه عید
۱- یک عدد ساقه گندم را گرفته
۲- یک عدد دیگر ساقه گندم را گرفته
۳- ساقه قدم یک و دو را به هم گره می زنیم
۴- سبزه عید را به وسط آب شلیک می کنیم
البته با یک دست باید گره بزنید و اونم دست راست.
دیگه ببخشید که دیر راهنمایی کردم . اگه امسال بختتون باز نشد احتمالا با دست چپ گره زدید یا هر دو دست
هرچند اینها خرافاته؛ ولی یکی از اقوام واسه منم گره زد!
آخه من اون زمان گِل و شُل داشت از سر و روم چکه می کرد! چون بچه های اقوام واسم دسیسه کرده بودن و توی آب با لجنای کنار اون بمن حمله ور شدنو منم مدیونشون نموندمو همه رو با شُلی کردن بالاجبار به درون آب کشیدم و یه شنای اجباری نصیبمون شد D:
بنده هیچ سالی سبزه گره نزدم!!!!!!
اخه یعنی چی گره زدن؟؟؟؟؟
(14 فروردین 1394 01:24 ق.ظ)mcse2010 نوشته شده توسط: [ -> ]بنده هیچ سالی سبزه گره نزدم!!!!!!
اخه یعنی چی گره زدن؟؟؟؟؟
چرا خوب؟
اگه جوابم نده حداقل واسه تفریح که خوبه.
من سبزه ها رو که گره می زدم بلند نیتم رو ام می گفتم. آخری رو گفتم خوب اینم همینجوری گره می زنم.(خودشون می دونستن دیگه که به چه نیتیه
) بعد سبزه ها که پاره شدن همه کلی خندیدیم با هم.
(واقعا نمی دونم چرا اونجوری شد.
باور کنید اون رو هم با همون میزان نیرویی که قبلی ها رو گره زده بودم گره زدم.
)
حالا خوبه شماها همگی به نیت خیر سبز هاتونو گره زدید. من که یه عمر دوران نوجونی و اوایل جوونی به نیت شوم اینکارو میکردم
یعنی علفهای توی مکان 13 بدر رو گره میزدم به هم تا پای فامیلامون توش گیر کنه و بخورن زمین و در نتیجه روحمون شاد شود :V
اقاااااااا ما جایی که رفتیم سبزه بلند نداشت که بشه تو دست گره زد
یعنی آقو داغون شدمااااااااااااااااا داغووووووووووووووون
جوجه های رو اتیش رو که دیدم غمم فراموش شد
گفتم طبق روال هر سال بعد نهار و استراحت وسیله هارو جمع میکنیم و میریم جایی دیگه میشینیم و یه چایی میخوریم و اونجا سبزه گره میزنم و بعد میریم خونه
اقو دلت روز بد نبینه یعنی قصر ارزوهامو ها با خاک یکسان کردن و بعد از نهار و استراحت ،مستقیم رفتیم خونه !چون مسافر داشتیم
و من ماندم و یک سال حسرت !
اقاااا نخند گریه داره
همه آرزوم اونی که تو ذهن شماست که نبوده خب ارزوهای دیگه هم داشتم
نخند اقا به سر خودتم میادا
سلام دوستان بالاخره دلمو به دریا زدم و تصمیم گرفتم نظرمو اینجا بنویسم .من تقریبا کل نوشته های این تاپیکو خوندم و چیزی که حس کردم این بود که چقدر اکثرمون بدبینیم به همه چی چون احتمالا مورد بد اطرافمون زیاد داریم به همین خاطر اساس و ملا ک هامونو داریم از روی موردهای بد انتخاب میکنیم به جای اینکه ببینیم واقعا خودمون چی میخوایم. و همش با گفتن انواع مثالهای ناموفق ذهن خودمونو بیشتر از قبل خراب میکنیم.
به نظر من اگه کسی میخواد ازدواج کنه اول از همه خودش باید با خودش و زندگی خودش تکلیفش معلوم باشه و شرایطشو اول از همه خودش قبول داشته باشه بعد انتظار داشته باشه کسی باهاش کنار بیاد .دوم اینکه برای انتخاب معیارهاش اتفاقای بد و موارد ناموفق رو ملاک انتخابای زندگیش قرار نده .سوم اینکه راه و روش یه مملکت دیگه رو اساس زندگی خودش تو این مملکت قرار نده.
چهارم اینکه انصاف داشته باشه و با خودخواهی ملاک و معیارهاشو انتخاب نکنه و اول منطق و بعد یه کم احساسو کنار هم بذاره واسه اینکه ببینه واقعا چی میخواد. درنهایت که همه ی اینارو رعایت کرد توکل به خدا کنه و بعد بره سراغ مقدمات و خواستگاری و این حرفا ...برای بعد ازدواج هم به خودش بقبولونه که قرار نیست آدم کل آیندشو با یه ازدواج خوب تضمین کنه - قرار نیست با یه ازدواج خوب مشکلات همه براش راحت بشن و زندگی گل و سنبل بشه -قرارنیست بعدا طرفش یا خودش اصلا عوض نشن ...
تمام!
(15 فروردین 1394 12:57 ق.ظ)neilabak نوشته شده توسط: [ -> ]سلام دوستان بالاخره دلمو به دریا زدم و تصمیم گرفتم نظرمو اینجا بنویسم .من تقریبا کل نوشته های این تاپیکو خوندم و چیزی که حس کردم این بود که چقدر اکثرمون بدبینیم به همه چی چون احتمالا مورد بد اطرافمون زیاد داریم به همین خاطر اساس و ملا ک هامونو داریم از روی موردهای بد انتخاب میکنیم به جای اینکه ببینیم واقعا خودمون چی میخوایم. و همش با گفتن انواع مثالهای ناموفق ذهن خودمونو بیشتر از قبل خراب میکنیم.
به نظر من اگه کسی میخواد ازدواج کنه اول از همه خودش باید با خودش و زندگی خودش تکلیفش معلوم باشه و شرایطشو اول از همه خودش قبول داشته باشه بعد انتظار داشته باشه کسی باهاش کنار بیاد .دوم اینکه برای انتخاب معیارهاش اتفاقای بد و موارد ناموفق رو ملاک انتخابای زندگیش قرار نده .سوم اینکه راه و روش یه مملکت دیگه رو اساس زندگی خودش تو این مملکت قرار نده.
چهارم اینکه انصاف داشته باشه و با خودخواهی ملاک و معیارهاشو انتخاب نکنه و اول منطق و بعد یه کم احساسو کنار هم بذاره واسه اینکه ببینه واقعا چی میخواد. درنهایت که همه ی اینارو رعایت کرد توکل به خدا کنه و بعد بره سراغ مقدمات و خواستگاری و این حرفا ...برای بعد ازدواج هم به خودش بقبولونه که قرار نیست آدم کل آیندشو با یه ازدواج خوب تضمین کنه - قرار نیست با یه ازدواج خوب مشکلات همه براش راحت بشن و زندگی گل و سنبل بشه -قرارنیست بعدا طرفش یا خودش اصلا عوض نشن ...
تمام!
خیلی عالی بود؛خوب می شد اگر می تونستیم بهش عمل کنیم.
خیلی موافق نیستم چون کسایی را دیدم که با یه اردواج موفق شرایطشون از این رو به اون رو شد.
(15 فروردین 1394 12:57 ق.ظ)neilabak نوشته شده توسط: [ -> ].برای بعد ازدواج هم به خودش بقبولونه که قرار نیست آدم کل آیندشو با یه ازدواج خوب تضمین کنه - قرار نیست با یه ازدواج خوب مشکلات همه براش راحت بشن و زندگی گل و سنبل بشه -قرارنیست بعدا طرفش یا خودش اصلا عوض نشن ...
تمام!
ولی بقیه موارد را گل گفتی مخصوصا این
(15 فروردین 1394 12:57 ق.ظ)neilabak نوشته شده توسط: [ -> ]همین خاطر اساس و ملا ک هامونو داریم از روی موردهای بد انتخاب میکنیم به جای اینکه ببینیم واقعا خودمون چی میخوایم. و همش با گفتن انواع مثالهای ناموفق ذهن خودمونو بیشتر از قبل خراب میکنیم.
اینوبایدبا طلا نوشت. عالیه
(15 فروردین 1394 12:57 ق.ظ)neilabak نوشته شده توسط: [ -> ]به نظر من اگه کسی میخواد ازدواج کنه اول از همه خودش باید با خودش و زندگی خودش تکلیفش معلوم باشه و شرایطشو اول از همه خودش قبول داشته باشه بعد انتظار داشته باشه کسی باهاش کنار بیاد