تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
از آقای Millestone تشکر میکنم بخاطر صحبت های واضح و عادلانه شون.
قطعا مردی که حقوق انسانی ومتقابل رو برای شریک لحظه های زندگیش قائل نیست نمیشه گفت این حقوق رو برای خودش قائله چون عملا تصمیمات خانومش تو خیلی از اتفاقات زندگی خود این مرد ارتباط مستقیم داره.
پ.ن : تمام این مسائل هم ریشه در این داره که خیلی از آقایون این مملکت عقل و شعورشون رو بیشتر از خانم ها میدونن(حتی خیلی از خانم ها هم اینو پذیرفتن!) در صورتی که فقط در خاورمیانه این افکار خریدار دارد.‌
دوستان یه موضوعی را میخوام خدمتتون عرض کنم فارغ از بحث هایی هست که شده و نظر شخصی من هست. به نظر من هر گروهی، هر جامعه ای که میخواد شکل بگیره باید یک سری قانون بر اون حاکم باشه.حداقل مجموعه قوانین اساسی وجود داشته باشه که افراد بتونن بر مبنای اون عمل کنن و برای این که هم برای خودشون و هم ب دیگران واضح باشه عملشون منطقی و درسته به اون استناد کنن.

یه وقتی هست که ما در ازدواجمون معیار رو فرمان خداوند در اسلام قرار می دهیم که برای ریز و درشت موضوعات دستور العمل داره (از جمله کار کردن) ممکنه خیلی ها به قوانین زناشویی اسلام انتقاد داشته باشن من کاری به اون ندارم اما خوبی این روش اینه که همه چی مشخصه.وظایف مشخصه و حقوق هم مشخصه.
یه وقتی هست شما به هر دلیلی نمی خواین زندگی زناشوییتون زیر سقف این قوانین باشه یا اونا رو کامل نمی دونید یا هرچی. در این صورت باید خودتون بر سر اصول اولیه با همسرتون به توافق برسین و قوانینی تدوین کنین. انسان ها از فرهنگ های مختلفی میان نمیشه انتظار داشت تمام تفاوت سلیقه ها زیر سایه گذشت حل بشه (این حالت ایده آل هست ولی در عمل باید واقع گرا بود نه ایده آل گرا) بنابر این بهترین کار اینه که قبل ازدواج به نوعی از اختلاف ها پیش گیری بشه.
ببینین وقتی قبل ازدواج یک مرد به همسرش میگه کار نکن و همسر قبول می کنه بعد ازدواج حتی اگر زن حس کنه کار کردن براش بهتره اما ببینه همسرش مخالفه، خودش احتمالا به نام وفای به عهد و احترام به تعهدات از این که روی حرف خودش بمونه حتی لذت هم می بره اما حالا فرض کنید در این مورد صحبتی نشه طبیعتا اختلافات بیشماری به وجود می آد که میشد ازش جلوگیری کرد..
علی(ع):
به زن کاری را مسپار که از حد توان او فراتر است؛ زیرا زن گل است نه پیشکار.
(12 تير 1394 03:05 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]
(12 تير 1394 03:02 ب.ظ)A V A نوشته شده توسط: [ -> ]اقای بشیر، پدران سرپرست خانواده هستن و نه قانونگذار! اگر دختری اصولی رو توو زندگیش رعایت میکنه از ترس و قانونگذاری پدرش نیس( وگرنه راحت میشه خانواده رو دور زد!) ! بلکه بخاطر نوع تربیت و اصول اخلاقیه خودشه!
با کلمات بازی نکنید. پدر شما بابت کارهایی که برای شما کرده و بهره هایی که از کارهاش به شما رسیده به گردن شما حق داره. دور زدن خانواده هم از درک نکردن همین حقوقه.
یه صرب المثل یادم اومد الان
ایشون با انگشت ماه رو نشون میده و شما ناخن انگشت رو میبینی
(12 تير 1394 09:36 ب.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: [ -> ]علی(ع):
به زن کاری را مسپار که از حد توان او فراتر است؛ زیرا زن گل است نه پیشکار.

علی(ع) می فرماید:
من عاشق زندگی ام و بیزار از دنیا.
از ایشان پرسیدند: مگر بین زندگی و دنیا چه فرقی است؟
فرمود: دنیا حرکت بر بستر خور و خواب و خشم و شهوت است. و زندگی نگریستن در چشم کودک یتیمی است که از پس پرده ی شوق به انسان مینگرد.

لطفاً حدیثی رو بدون منبعش بازنشر نکنید.
جمله‌ی دوم که به نظر میرسه جعلی هست مخصوصاً قسمت "من عاشق زندگی‌ام" مگر اینکه بد ترجمه شده باشه. به هر حال زیاد فانتزی به نظر میرسید و من سرچ کردم هیچ جا منبعی براش نیاورده بودند و دو جا هم گفتند که جعلی هست. این تحریف‌ها کسر شأن اون شخص هست.

اما حدیث اولی رو قبلاً خونده بودم. نامه‌ی 31 نهج البلاغه هست (به امام حسن مجتبی). همانطور که یک آیه رو نباید بدون توجه به آیات قبلی تفسیر کرد، اینکه یک جمله‌ی خوشایند از وسط یک حدیث کات کنیم هم تحریف هست.
من ترجمه‌ی کل این قسمت از حدیث که در انتهای این نامه و قسمت اولش مربوط به حقوق و فرهنگ زن هست رو میذارم:

بپرهیز از راى زدن با زنان که زنان سست رایند، و در تصمیم گرفتن ناتوان، و در پرده‌شان نگاه دار تا دیده‌شان به نامحرمان نگریستن نیارد که سخت در پرده بودن آنان را از هر گزند بهتر نگاه دارد، و برون رفتنشان از خانه بدتر نیست از بیگانه که بدو اطمینان ندارى و او را نزد آنان درآرى. و اگر توانى چنان کنى که جز تو را نشناسند روا دار. و کارى که برون از توانایى زن است به دستش مسپار، که زن گل بهارى است لطیف و آسیب پذیر، نه پهلوانى است کارفرما و در هر کار دلیر، و مبادا گرامى داشت او را از حد بگذرانى و یا او را به طمع افکنى و به میانجى دیگرى وادار گردانى.

و بپرهیز از رشک نابجا که آن درستکار را به نادرستى کشاند، و پاکدامن را به بدگمانى خواند، و هر یک از خدمتکارانت را کارى به عهده بگذار، و آن را بدان کار بگمار تا هر یک وظیفه خویش بگزارد و کار را به عهده دیگرى نگذارد، و خویشاوندانت را گرامى بدار که آنان چون بال تواند که بدان پرواز می‌کنی، و ریشه تواند که به آن باز می‌گردی، و دست تو که بدان حمله می‌آوری. دین و دنیاى تو را به خدا می‌سپارم، و بهترین داورى را از وى براى تو درخواست دارم. امروز و هر زمان هم در این جهان، و هم در آن جهان، والسلام.
(12 تير 1394 04:25 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]من دیگه خیلی حرف زدم. ترجیح میدم چیزی نگم.
حرف خیلی که فایده ندارهUndecided
حرف مفید و به دور از تعصب بزنید ما مشتاق شنیدن هستیم Shy
هر چند که سن عقلی اقایان چند سال عقب تر از خانومهاست ما نباید انتظار شندین حرفهای سنجیده رو از همه افراد داشته باشیم با توجه به اینکه بچه های این تاپیک تقریبا در یک رنج سنی هستندSmile
----------
یه چیزی اضافه کنم و اونم اینکه بحث در مورد حق و حقوق زن و مرد و ... کاملاً بی‌فایده هست. طرز برخورد و انتظارات و مسئولیت‌هایی که یک آقا برای یک خانم قائل میشه کاملاً بستگی به شیوه‌ی تربیت، شرایط خانواده، رسم و رسوم روستا، شهر و کلاً محیطی که در اون بزرگ شده و در نهایت تجربیات تلخ یا شیرینی که در برخورد با خانم‌ها داشته، داره. حتی در ادیان هم مسائل محیطی در حقوق زن تأثیر گذاشته مثل همخوابگی با کنیز و ... بدون صیغه یا ازدواج که الان شاید وقیحانه به نظر میرسه ولی اون زمان مرسوم بوده. خلاصه چیزی که توو 23-24 سال تشکیل شده رو توو یکی دو پُست که سهل هست، توو یکی دو سال هم نمیشه تغییر داد. بحث خوبه، خودم هم چند روز پیش گفتم، ولی الان احساس میکنم تاپیک توو دور باطل افتاده.
دقیقا به نتیجه ی شما رسیدم اقای بهنام
امیدوارم توو زندگی مشترک اقایوونی با این عقاید(!!!)، خانومایی پیدا شن با همین عقاید، وگرنه هیچ عشقو احساسی ارزش بردگی نداره! امیدوارم روزی بیاد که هیچ دختری سلطه گری یه مرد رو "حق" ندونه و به ارزشمندیش ایمان بیاره و به شخصیتش احترام بزاره!
من از بحث خارج میشم چون کشش صحبت با افرادی با این عقاید رو ندارم، دوست نداشتم ارسالم که بیشتر مربوط به مسوولیت بود با حرفی نامرتبط منحرف شه و به اینجا برسه، ولی بد نیس که چشامون باز شه که این عقاید هنوزم بین اقایون هست!
موفق باشید
(13 تير 1394 12:28 ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: [ -> ]اما حدیث اولی رو قبلاً خونده بودم. نامه‌ی ۳۱ نهج البلاغه هست (به امام حسن مجتبی). همانطور که یک آیه رو نباید بدون توجه به آیات قبلی تفسیر کرد، اینکه یک جمله‌ی خوشایند از وسط یک حدیث کات کنیم هم تحریف هست.
من ترجمه‌ی کل این قسمت از حدیث که در انتهای این نامه و قسمت اولش مربوط به حقوق و فرهنگ زن هست رو میذارم:

بپرهیز از راى زدن با زنان که زنان سست رایند، و در تصمیم گرفتن ناتوان، و در پرده‌شان نگاه دار تا دیده‌شان به نامحرمان نگریستن نیارد که سخت در پرده بودن آنان را از هر گزند بهتر نگاه دارد، و برون رفتنشان از خانه بدتر نیست از بیگانه که بدو اطمینان ندارى و او را نزد آنان درآرى. و اگر توانى چنان کنى که جز تو را نشناسند روا دار. و کارى که برون از توانایى زن است به دستش مسپار، که زن گل بهارى است لطیف و آسیب پذیر، نه پهلوانى است کارفرما و در هر کار دلیر، و مبادا گرامى داشت او را از حد بگذرانى و یا او را به طمع افکنى و به میانجى دیگرى وادار گردانى.
یه لطفی کنند دوستان از این حدیث ها!!! نذارند دیگه.
از بعضی حرفها حالم بهم میخوره!!!! ارزش خانم ها رو میبرن به صفر!
ولی مریم جان این قسمتی از دین ما هست. همونطور که به بحث های قشنگش افتخار میکنیم این موارد رو هم باید در نظر بگیریم.
(13 تير 1394 12:51 ق.ظ)maryam.raz نوشته شده توسط: [ -> ]
(13 تير 1394 12:28 ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: [ -> ]اما حدیث اولی رو قبلاً خونده بودم. نامه‌ی ۳۱ نهج البلاغه هست (به امام حسن مجتبی). همانطور که یک آیه رو نباید بدون توجه به آیات قبلی تفسیر کرد، اینکه یک جمله‌ی خوشایند از وسط یک حدیث کات کنیم هم تحریف هست.
من ترجمه‌ی کل این قسمت از حدیث که در انتهای این نامه و قسمت اولش مربوط به حقوق و فرهنگ زن هست رو میذارم:

بپرهیز از راى زدن با زنان که زنان سست رایند، و در تصمیم گرفتن ناتوان، و در پرده‌شان نگاه دار تا دیده‌شان به نامحرمان نگریستن نیارد که سخت در پرده بودن آنان را از هر گزند بهتر نگاه دارد، و برون رفتنشان از خانه بدتر نیست از بیگانه که بدو اطمینان ندارى و او را نزد آنان درآرى. و اگر توانى چنان کنى که جز تو را نشناسند روا دار. و کارى که برون از توانایى زن است به دستش مسپار، که زن گل بهارى است لطیف و آسیب پذیر، نه پهلوانى است کارفرما و در هر کار دلیر، و مبادا گرامى داشت او را از حد بگذرانى و یا او را به طمع افکنى و به میانجى دیگرى وادار گردانى.
یه لطفی کنند دوستان از این حدیث ها!!! نذارند دیگه.
از بعضی حرفها حالم بهم میخوره!!!! ارزش خانم ها رو میبرن به صفر!
خلاصه حدیث اینه که
ای مرد به هوش باش و مبادا به زن خود رو دهی و او را پر رو کنی که به جز نانی که به او میدی و اکسیژنی که در مطبخ مصرف میکند و فرزندی که به او میدهی، درخواست دیگری بکند
(13 تير 1394 12:28 ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: [ -> ]
(12 تير 1394 09:36 ب.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: [ -> ]علی(ع):
به زن کاری را مسپار که از حد توان او فراتر است؛ زیرا زن گل است نه پیشکار.

علی(ع) می فرماید:
من عاشق زندگی ام و بیزار از دنیا.
از ایشان پرسیدند: مگر بین زندگی و دنیا چه فرقی است؟
فرمود: دنیا حرکت بر بستر خور و خواب و خشم و شهوت است. و زندگی نگریستن در چشم کودک یتیمی است که از پس پرده ی شوق به انسان مینگرد.

لطفاً حدیثی رو بدون منبعش بازنشر نکنید.
جمله‌ی دوم که به نظر میرسه جعلی هست مخصوصاً قسمت "من عاشق زندگی‌ام" مگر اینکه بد ترجمه شده باشه. به هر حال زیاد فانتزی به نظر میرسید و من سرچ کردم هیچ جا منبعی براش نیاورده بودند و دو جا هم گفتند که جعلی هست. این تحریف‌ها کسر شأن اون شخص هست.

اما حدیث اولی رو قبلاً خونده بودم. نامه‌ی ۳۱ نهج البلاغه هست (به امام حسن مجتبی). همانطور که یک آیه رو نباید بدون توجه به آیات قبلی تفسیر کرد، اینکه یک جمله‌ی خوشایند از وسط یک حدیث کات کنیم هم تحریف هست.
من ترجمه‌ی کل این قسمت از حدیث که در انتهای این نامه و قسمت اولش مربوط به حقوق و فرهنگ زن هست رو میذارم:

بپرهیز از راى زدن با زنان که زنان سست رایند، و در تصمیم گرفتن ناتوان، و در پرده‌شان نگاه دار تا دیده‌شان به نامحرمان نگریستن نیارد که سخت در پرده بودن آنان را از هر گزند بهتر نگاه دارد، و برون رفتنشان از خانه بدتر نیست از بیگانه که بدو اطمینان ندارى و او را نزد آنان درآرى. و اگر توانى چنان کنى که جز تو را نشناسند روا دار. و کارى که برون از توانایى زن است به دستش مسپار، که زن گل بهارى است لطیف و آسیب پذیر، نه پهلوانى است کارفرما و در هر کار دلیر، و مبادا گرامى داشت او را از حد بگذرانى و یا او را به طمع افکنى و به میانجى دیگرى وادار گردانى.

و بپرهیز از رشک نابجا که آن درستکار را به نادرستى کشاند، و پاکدامن را به بدگمانى خواند، و هر یک از خدمتکارانت را کارى به عهده بگذار، و آن را بدان کار بگمار تا هر یک وظیفه خویش بگزارد و کار را به عهده دیگرى نگذارد، و خویشاوندانت را گرامى بدار که آنان چون بال تواند که بدان پرواز می‌کنی، و ریشه تواند که به آن باز می‌گردی، و دست تو که بدان حمله می‌آوری. دین و دنیاى تو را به خدا می‌سپارم، و بهترین داورى را از وى براى تو درخواست دارم. امروز و هر زمان هم در این جهان، و هم در آن جهان، والسلام.

سلام، بله خودمم بررسی کردم، حدیث دوم که واسه امضام گذاشتم منبع معتبری نداره، ممنون از تذکرتون. فانتزیUndecided
(13 تير 1394 12:45 ق.ظ)A V A نوشته شده توسط: [ -> ]دقیقا به نتیجه ی شما رسیدم اقای بهنام
امیدوارم توو زندگی مشترک اقایوونی با این عقاید(!!!)، خانومایی پیدا شن با همین عقاید، وگرنه هیچ عشقو احساسی ارزش بردگی نداره! امیدوارم روزی بیاد که هیچ دختری سلطه گری یه مرد رو "حق" ندونه و به ارزشمندیش ایمان بیاره و به شخصیتش احترام بزاره!
من از بحث خارج میشم چون کشش صحبت با افرادی با این عقاید رو ندارم
البته من به افکار و نظرات دوستان جسارت نکردم، صرفاً گفتم کسی که لس‌آنجلس متولد و بزرگ میشه یک طرز فکری داره، تهران یکی و X یه جور دیگه.

(13 تير 1394 12:51 ق.ظ)maryam.raz نوشته شده توسط: [ -> ]یه لطفی کنند دوستان از این حدیث ها!!! نذارند دیگه.
از بعضی حرفها حالم بهم میخوره!!!! ارزش خانم ها رو میبرن به صفر!
عه من چیکار کنم. اون دوستمون یه حدیث جعلی بعلاوه‌ی یک قسمت کات شده از حدیث گذاشت که علی‌الظاهر دوستان هم استقبال کردند، من فقط کل اون رو گذاشتم بدونه یک کلمه‌ی زیاد یا کم کردن، همانطور که اگه یه فرمول ریاضی ناقص می‌ذاشتند هم کامل اون رو میذاشتم.

(13 تير 1394 01:06 ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: [ -> ]سلام، بله خودمم بررسی کردم، حدیث دوم که واسه امضام گذاشتم منبع معتبری نداره، ممنون از تذکرتون. فانتزیUndecided
فانتزی از این لحاظ که تابلو بود جمله‌بندی مدل 2014 بود و کسی که چار صفجه از نهج‌البلاغه رو خونده باشه فوری به لحن جمله مشکوک میشه.

(13 تير 1394 12:50 ق.ظ)IT.girll نوشته شده توسط: [ -> ]منظورتون اینه که در گذشته از نظر دین همخوابگی با کنیز بدون ازدواج اشکالی نداشته؟!
اگر کنیز در جنگ اسیر شده باشه، مثل کنیزهای بنی‌قریضه، خیر نداشته.
(13 تير 1394 12:50 ق.ظ)IT.girll نوشته شده توسط: [ -> ]
(13 تير 1394 12:36 ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: [ -> ]----------
حتی در ادیان هم مسائل محیطی در حقوق زن تأثیر گذاشته مثل همخوابگی با کنیز و ... بدون صیغه یا ازدواج که الان شاید وقیحانه به نظر میرسه ولی اون زمان مرسوم بوده.

منظورتون اینه که در گذشته از نظر دین همخوابگی با کنیز بدون ازدواج اشکالی نداشته؟!
چرا که نه
حالا مثلا صیغه هم بخونن ! چه فرقی داره؟
طرف به اسم صیغه میره با صدنفر و عملا حرم سرا راه میندازه و حتی بدتر از اون ،چرا؟ چون به اسم دین انجام میده و کاملا توجیه کارش!!! تازه شایدم ثوابم کرده باشه!!

میدونم آقا بهنام قصدتون شفاف سازی بود.کلی گفتم بچه ها نذارن چون بحث روی مذهب کار بیهوده ایه
جالبه که حقوق مرد و زن به ازدواج مربوط نمیشه ولی بحث سر یخچال ساید بای ساید و قاشق چنگال جهیزیه خیلی مربوطه Smile
لینک مرجع