تالار گفتمان مانشت

نسخه‌ی کامل: ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(31 فروردین 1394 10:31 ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]مامانا میان خیلی رو اعصابه.یه بنده خدایی براش خواستگار اومد ،پسره از نظر کار خانواده تحصیلات اعتیاد همه چیش اکی بود.مادره پسره چندبار در گوشی به مادره گفت با دختر خانومتون بریم اتاق خواب ،کار دارم.بعد که رفتن به دختره میگن چادرتو بردار ببینمت!!!!!
آخه مادر من ،اومدی عروس بگیری نیومدی که خرید!
ببینید؛ این ازدواج سنتی راه دیگه ای برای پسرها هم نمیزاره ها!!
میخواین چند تا مثال بزنم که بعد از ازدواج، به خاطر مشکل موی دختر و یا چیزهای دیگه ای که قابل گفتن نیست کار به طلاق کشیده؟! اونم فقط و فقط به خاطر عدم شناخت دختر و پسر از هم...
مشکل از ریشه ی این روشه...
توی حالت سنتی؛ پسر که نمیتونه ب دختر بگه ک چادرتو بردار که من موهاتو و یا مثلا چهره تو بدون حجاب ببینم. پس مجبوره که به مادرش بگه ک اینکارو انجام بده... همه اینا دست در دست هم میدن که ازدواج مثل یه هندونه در بسته بشه...
دیشب تی وی میگفت در هر ساعت 19 طلاق انجام میشه در کشور که بنظر من سهم زیادیش برای این عدم شناخت کافی هست که بعد از ازدواج تبدیل به بحران میشه!!...
(31 فروردین 1394 12:52 ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 10:33 ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]اگه منظورتونم جبران به صورت مالیه که تا جایی که من دیدم مرد خونه فقط در حد اینکه زنده بمونه از درآمد خودش بر میداره، بقیه درآمد واسه خانواده و شخص زن خونه است. دیگه این جبرانش چطوریه؟
دقیقا !!!!
(31 فروردین 1394 10:31 ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]اینکه آقا دوره نداریشون مث دوره دارابودنشون باشه این یه جور سواستفادست که بعدها باعث ناراحتی و دلخوری میشه.آدما رو دلسرد میکنه.
(31 فروردین 1394 10:51 ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: [ -> ]چرا فقط از خانوما مثال می زنید؟؟؟
یه کم هم از ازخودگذشتگی آقایون مثال بزنید!
(31 فروردین 1394 10:51 ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: [ -> ]منظور فقط مالی نیست... یه چیزی که معنی توجه،دلگرمی و احترام بده....
حالا می تونه یه هدیه بی مناسبت باشه،خرید یه دسته گل یهویی! باشه، یه مسافرتی باشه،کمک در کارهای خونه باشه.....
چرا شما آقایون همه چیز رو از نگاه مالی می بینید؟؟؟؟ به نظر میاد خودتون بیشتر دارید مسائل مالی رو بلد می کنید!

(31 فروردین 1394 11:27 ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]حتما که نباید مالی باشه بقول بهار خانوم توجه ، محبت،دلگرمی، احترام...

این صحبتا رو که میبینم میخوام شاخ در بیارم !!!
دلیل شاخ دراوردنتون چیه؟...شما هم نظرتون رو بگید.
اصلا چه کاریه که حالابرید ازدواج کنید؟ زندگی مجردی بهتون خوش نمی گذره مگه.والاBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
ازهرجای این موضوع واردمی شی به یک مشکل بزرگ برمی خوری.
(31 فروردین 1394 01:23 ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 10:31 ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]مامانا میان خیلی رو اعصابه.یه بنده خدایی براش خواستگار اومد ،پسره از نظر کار خانواده تحصیلات اعتیاد همه چیش اکی بود.مادره پسره چندبار در گوشی به مادره گفت با دختر خانومتون بریم اتاق خواب ،کار دارم.بعد که رفتن به دختره میگن چادرتو بردار ببینمت!!!!!
آخه مادر من ،اومدی عروس بگیری نیومدی که خرید!
ببینید؛ این ازدواج سنتی راه دیگه ای برای پسرها هم نمیزاره ها!!
میخواین چند تا مثال بزنم که بعد از ازدواج، به خاطر مشکل موی دختر و یا چیزهای دیگه ای که قابل گفتن نیست کار به طلاق کشیده؟! اونم فقط و فقط به خاطر عدم شناخت دختر و پسر از هم...
مشکل از ریشه ی این روشه...
توی حالت سنتی؛ پسر که نمیتونه ب دختر بگه ک چادرتو بردار که من موهاتو و یا مثلا چهره تو بدون حجاب ببینم. پس مجبوره که به مادرش بگه ک اینکارو انجام بده... همه اینا دست در دست هم میدن که ازدواج مثل یه هندونه در بسته بشه...
دیشب تی وی میگفت در هر ساعت ۱۹ طلاق انجام میشه در کشور که بنظر من سهم زیادیش برای این عدم شناخت کافی هست که بعد از ازدواج تبدیل به بحران میشه!!...

باهاتون موافقم ولی اینکه اینو گفتم بخاطر نگاه ایشون بود. قد وهیکل طرف رو خریدارانه نگاه کنی خوب نیست دیگه.من وقتی داستانو شنیدم تصورش حس بدی بهم داد وای به حال اون دختر.میخواستن ببینن از قبل میومد نه اینکه پسر بیارن چهارتا بزرگتر بیارن اینطور خوب نیست.
(31 فروردین 1394 03:30 ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 01:23 ب.ظ)crevice نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 10:31 ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]مامانا میان خیلی رو اعصابه.یه بنده خدایی براش خواستگار اومد ،پسره از نظر کار خانواده تحصیلات اعتیاد همه چیش اکی بود.مادره پسره چندبار در گوشی به مادره گفت با دختر خانومتون بریم اتاق خواب ،کار دارم.بعد که رفتن به دختره میگن چادرتو بردار ببینمت!!!!!
آخه مادر من ،اومدی عروس بگیری نیومدی که خرید!
ببینید؛ این ازدواج سنتی راه دیگه ای برای پسرها هم نمیزاره ها!!
میخواین چند تا مثال بزنم که بعد از ازدواج، به خاطر مشکل موی دختر و یا چیزهای دیگه ای که قابل گفتن نیست کار به طلاق کشیده؟! اونم فقط و فقط به خاطر عدم شناخت دختر و پسر از هم...
مشکل از ریشه ی این روشه...
توی حالت سنتی؛ پسر که نمیتونه ب دختر بگه ک چادرتو بردار که من موهاتو و یا مثلا چهره تو بدون حجاب ببینم. پس مجبوره که به مادرش بگه ک اینکارو انجام بده... همه اینا دست در دست هم میدن که ازدواج مثل یه هندونه در بسته بشه...
دیشب تی وی میگفت در هر ساعت ۱۹ طلاق انجام میشه در کشور که بنظر من سهم زیادیش برای این عدم شناخت کافی هست که بعد از ازدواج تبدیل به بحران میشه!!...

باهاتون موافقم ولی اینکه اینو گفتم بخاطر نگاه ایشون بود. قد وهیکل طرف رو خریدارانه نگاه کنی خوب نیست دیگه.من وقتی داستانو شنیدم تصورش حس بدی بهم داد وای به حال اون دختر.میخواستن ببینن از قبل میومد نه اینکه پسر بیارن چهارتا بزرگتر بیارن اینطور خوب نیست.

وای منم خیلی حس بدی بم دس داد ..خب میتونستن مجلس اولو فقط مادرشون بیان که دختره حجاب نداشته باشه...اونجوری خیلی بده به قول شما خریدارانهConfused
(31 فروردین 1394 10:31 ق.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط: [ -> ]مامانا میان خیلی رو اعصابه.یه بنده خدایی براش خواستگار اومد ،پسره از نظر کار خانواده تحصیلات اعتیاد همه چیش اکی بود.مادره پسره چندبار در گوشی به مادره گفت با دختر خانومتون بریم اتاق خواب ،کار دارم.بعد که رفتن به دختره میگن چادرتو بردار ببینمت!!!!!
آخه مادر من ،اومدی عروس بگیری نیومدی که خرید!
هیچی دیگه بعدش دختره قاطی کرد بهش خیلی برخورد هرچی پسره میگفت برعکس جواب میداد مثلا یه نمونش دختره مذهبی باحجاب بود پسره درمورد حجاب گفت ایشونم گفت نه من اینطوری حجاب نمی کنم و ... خیلی چیزا که من نمیتونم بگم.
تصورشم دردناکه
دخترخاله منم همچین اتفاقی واسش افتاده بود. اونم عصبانی شده بود دیگه اصلا برنگشت تو جلسه خواستگاری بشینه.
فرداشم دسته گل و شیرینی خواستگاری رو فرستادن در خونه خواستگاره.
(31 فروردین 1394 09:32 ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: [ -> ]اول مامان محترم آقای داماد باید عروس رو بپسندن! و هم در مرحله پیش خواستگاری،خواستگاری و مراحل بعدی اون! به جای پسرشون تصمیم بگیرن!... این دردناک نیست؟؟؟؟
برای همسر آینده ت کوتاه می یای،درکش می کنی،هوا برش می داره که اون باید تصمیم گیرنده ی همه چیز باشه،همه چیز باید با نظر مثبت اون باشه....
نمی گم هم همش حرف دختر باشه،ولی بالاخره یه چیزی هم به دل اون باشه....
دیدم که می گم! دخترهایی که اول زندگی ازخودگذشتگی کردن،تا آخر عمر باید از خودگذشته بمونن! در واقع اصلا نظرشون مهم نیست!....از یه جایی به بعد دیگه باید از خود گذشته باشه؛....
آره مامانا که خیلی کار را خراب میکنن
و البته شخصیت دختر و خانواده اش را بیشتر .

مورد داشتیم به دختره گفته کارخونه بلدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این خیلی ابهام داره اینجور فقط به دید خرید کالا نگاه نکردن آدم احساس میکنه کلفت میخواستن!!!!!!!!!!

یا خانومه دوبار اومده صحبت کرده.بعد شش ماه که برا بار سوم اومده میگه من اون نیستم.... بابا حداقل لباساتو عوض می کردی که طرف نفهمه....... بعد هم میگن پسر ما دکتراااااااااا داره میخوایم عروسمون برازنده باشه....


اصلا بعضیها مهم مدل ماشین پدر دختر و خیابونی که زندگی می کنه ،بالا شهر یا پایین شهر بودن براش مهمه تا شخصیت خانوادگی و موقعیت اجتماعی و حجب و حیای دختر....
(31 فروردین 1394 06:24 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ]مورد داشتیم به دختره گفته کارخونه بلدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این خیلی ابهام داره اینجور فقط به دید خرید کالا نگاه نکردن آدم احساس میکنه کلفت میخواستن!!!!!!!!!!
1- چطور از پسر انتظار میره 100 تا پیش نیاز و پس نیاز رو داشته باشه، پسر توقع داشته باشه میاد خونه غذای نسوخته و ماس مالی نشده بخوره، این توقع زیادیه؟!
2- شما یه ساز و کاری بگید که پسر عروس خانمو ببینه که به شخصیتشم بر نخوره. یه ساعت بهش خیره بشه خوبه؟!
(31 فروردین 1394 06:39 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 06:24 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ]مورد داشتیم به دختره گفته کارخونه بلدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این خیلی ابهام داره اینجور فقط به دید خرید کالا نگاه نکردن آدم احساس میکنه کلفت میخواستن!!!!!!!!!!
۱- چطور از پسر انتظار میره ۱۰۰ تا پیش نیاز و پس نیاز رو داشته باشه، پسر توقع داشته باشه میاد خونه غذای نسوخته و ماس مالی نشده بخوره، این توقع زیادیه؟!
۲- شما یه ساز و کاری بگید که پسر عروس خانمو ببینه که به شخصیتشم بر نخوره. یه ساعت بهش خیره بشه خوبه؟!

لازم نیس این چیزا رو مادر پسر با همچین لحنی سوال کنن...
وقتی پسر و دختر خودشون دارن صحبت میکنن میتونن بپرسن اونم نه بار اول! همچین چیزی وااااقعا انقد مهم نیس که مادر پسر اینطوری بپرسه
آشپزی و خانه داری رو تو دوران نامزدی میشه یاد گرف اما شخصیت و خانواده و حجب و حیا متانت و ظاهر...اینا مهمتر نیستن؟
پسر میتونه بپرسه خانم شما آشپزی هم میکنی؟ با یه لحنه خیلی خیلی بهتر...یا بپرسه تو خونه بیشتر شما کارا رو انجام میدی یا مادرتون؟ اینا چیزایی هس که باید بین طرفین رد و بدل بشه
(31 فروردین 1394 06:46 ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 06:39 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]۱- چطور از پسر انتظار میره ۱۰۰ تا پیش نیاز و پس نیاز رو داشته باشه، پسر توقع داشته باشه میاد خونه غذای نسوخته و ماس مالی نشده بخوره، این توقع زیادیه؟!
۲- شما یه ساز و کاری بگید که پسر عروس خانمو ببینه که به شخصیتشم بر نخوره. یه ساعت بهش خیره بشه خوبه؟!

لازم نیس این چیزا رو مادر پسر با همچین لحنی سوال کنن...
وقتی پسر و دختر خودشون دارن صحبت میکنن میتونن بپرسن اونم نه بار اول! همچین چیزی وااااقعا انقد مهم نیس که مادر پسر اینطوری بپرسه
آشپزی و خانه داری رو تو دوران نامزدی میشه یاد گرف اما شخصیت و خانواده و حجب و حیا متانت و ظاهر...اینا مهمتر نیستن؟
پسر میتونه بپرسه خانم شما آشپزی هم میکنی؟ با یه لحنه خیلی خیلی بهتر...یا بپرسه تو خونه بیشتر شما کارا رو انجام میدی یا مادرتون؟ اینا چیزایی هس که باید بین طرفین رد و بدل بشه
پس اینکه پدر زن میپرسه آقا پسر شما کارت چیه و چقدر در میاری هم بده دیگه، مگه دارن با حساب بانکی عروسی میکن؟!
ضمن اینکه این آشپزی که میگید من دیدم تو فامیل دختره میاد میگه مگه من کلفتم آشپزی کنم. یعنی کلا اعتقادی به آشپزی نداره. یا طرف یه روز در میون داره غذا رو میپیچونه. خوب این انصافه طرف از شیش صبح بره از خونه بیرون وقتی بر میگرده ماکارونی سوخته بخوره؟
(31 فروردین 1394 06:48 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]پس اینکه پدر زن میپرسه آقا پسر شما کارت چیه و چقدر در میاری هم بده دیگه، مگه دارن با حساب بانکی عروسی میکن؟!

بابا بالاخره شغل پسر و باید بدونن یا نه! دختر خانم که قرار نیس خرج زندگی رو بده ! وظیفه آقا داماده درسته دخترم اگه بره سرکار یه کمک خرج هس ولی شاید دختر خانه دار باشه...بعد از شخصیت و تحصیلات و فرهنگ خانوادگی و اصالت! خب شغل پسر مهمه دیگه...ولی به شخصه اصن خوشم نمیاد از پسر بپرسن درآمدش چقدره ...اونم تو جلسات اول


اولا این آشپزی وظیفه نیس و لطفه! ثانیا اون دختری که بخاطر آشپزی بگه من مگه کلفتم بویی از زندگی مشترک و محبت نبرده من هیچ وقت طرف همچین آدمیو نمیگیرم...اصن آشپزی یه اصل واجب واسه هزکسی هس آشپزی هنره مرد و زنم نداره...یکی از دوستانم یه روز در میون با شوهرش آشپزی میکنن و جفتشونم دستپختشون عالیه...من حرفم اینه یه طوری باید با دختر خانم صحبت بشه که به شخصیتش برنخوره...
(31 فروردین 1394 06:51 ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 06:48 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]پس اینکه پدر زن میپرسه آقا پسر شما کارت چیه و چقدر در میاری هم بده دیگه، مگه دارن با حساب بانکی عروسی میکن؟!
بابا بالاخره شغل پسر و باید بدونن یا نه! دختر خانم که قرار نیس خرج زندگی رو بده ! وظیفه آقا داماده درسته دخترم اگه بره سرکار یه کمک خرج هس ولی شاید دختر خانه دار باشه...بعد از شخصیت و تحصیلات و فرهنگ خانوادگی و اصالت! خب شغل پسر مهمه دیگه...ولی به شخصه اصن خوشم نمیاد از پسر بپرسن درآمدش چقدره ...اونم تو جلسات اول
چطور کار پسر و درآمد مهمه ولی انجام کارهای خونه از طرف دختر مهم نیست؟ تقسیم کار جدیده این؟
من حرفم اینه یه سری گمان می کنن پسر نوکر اوناست و باید صبح تا شب کار و کنه در آمد رو دو دستی تقدیم کنه به دختر خانم و دختر خانم هم کلا وظیفه تعریف شده ندارن و همه چیشون لطفه.
(31 فروردین 1394 06:55 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 06:51 ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 06:48 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]پس اینکه پدر زن میپرسه آقا پسر شما کارت چیه و چقدر در میاری هم بده دیگه، مگه دارن با حساب بانکی عروسی میکن؟!
بابا بالاخره شغل پسر و باید بدونن یا نه! دختر خانم که قرار نیس خرج زندگی رو بده ! وظیفه آقا داماده درسته دخترم اگه بره سرکار یه کمک خرج هس ولی شاید دختر خانه دار باشه...بعد از شخصیت و تحصیلات و فرهنگ خانوادگی و اصالت! خب شغل پسر مهمه دیگه...ولی به شخصه اصن خوشم نمیاد از پسر بپرسن درآمدش چقدره ...اونم تو جلسات اول
چطور کار پسر و درآمد مهمه ولی انجام کارهای خونه از طرف دختر مهم نیست؟ تقسیم کار جدیده این؟
من حرفم اینه یه سری گمان می کنن پسر نوکر اوناست و باید صبح تا شب کار و کنه در آمد رو دو دستی تقدیم کنه به دختر خانم و دختر خانم هم کلا وظیفه تعریف شده ندارن و همه چیشون لطفه.
من نگفتم نباید کار کنه گفتم که دختر باید خانه داری بلد باشه ولی نباید حس کنه بهش توهین شده! نباید حس کنه اومدن کلفت بگیرن ! مرد اگه فقط آشپزی و خونه داری واسش مهمه اصن چرا ازدواح کنه؟ بمونه خونه مامانش بهترین غذاها رو واسش میپزن!
بعد از خوندن بح÷ های بالا -این از اون سنت های قرون وسطایی کشورهای مذهبی و سنتی م÷ل ایرانه
طرف از یه طرف میگه می خوام اپلای کنم بعد موقغ ازدواج میگه فلان کار رو بلده یا خونه داره
ازدواج باید م÷ل کشورهای غربی باشه دو نفر همدیگر رو خواستن برن ازدواج کنن و زندگی بسازن(شاید 50 درصد طلاق بگیرن اما بقیه زندگی می کنن) نه اینکه جهاز بیاره یا طرف خونه داره پس کوش این همه مزخرفات می گن کشور ما معنوی هرچی که دیدیم مادی بود خدا پدر غربیها رو بیامرزه!
(31 فروردین 1394 07:03 ب.ظ)targol نوشته شده توسط: [ -> ]
(31 فروردین 1394 06:39 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]۲- شما یه ساز و کاری بگید که پسر عروس خانمو ببینه که به شخصیتشم بر نخوره. یه ساعت بهش خیره بشه خوبه؟!

آره این خوبه باور کنید کمتر به آدم برمیخوره Smile
بعدشم این قضیه باید تو جلسات آخر اتفاق بیفته که دیگه مطمئنن همه چی اوکیه ، چیه همون اول آدم رو برانداز میکنن شاید اصلا بدرد هم نخورن
وقتی همون اول اینکارو میکنن آدم یه دید خیلی بدی نسبت به خانواده پسر پیدا میکنه چون فک میکنن معیار اصلی اونا همون زیباییه. همینکارا رو میکنن که رابطه بین عروس و مادر شوهر اینقدر شکرابه

آره والا! زل میزنن به آدم هی دستو صورتتو پاتو راه رفتنتو نگاه میکنن آدم عصبی میشه بخدا !
لینک مرجع